My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی

فن فیک هم نفس قسمت هجدهم

شنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۸، ۰۵:۴۶ ب.ظ

 

" هم نفس "

زوج : ایونهه 

ژانر : عاشقانه 

هپی اند 

نویسنده : شقایق 

قسمت هجدهم

 

 


 

سلام ای خوب تر از خوبان 

حالتون چطوره؟

شرط میبندم دلتون واسه هم نفس خیلی تنگ شده

قرار بود این قسمته قشنگ تو روز تولد دونگهه آپ بشه اما بمیرم واسش که اینجوری خورد تو ذوق خودش و هممون :)

 

یه دلیل به من بگید که بهش نگم هات و داگ

 

یه دلیل دیگه هم بدید که به این نگم عروسک 

 

بچها راستی کامنتاتونو قبل از سند کردن کپی کنید

که خداییییی نکرده یهو نپره و مجبور شید از اول بنویسید

حالا ایشالا که دچارش نشید

خودتونو اماده کنید حسابی واسه این قسمت

آب قند هم دستتون باشه

نیام ببینم همه پس افتاده و جر خورده افتادن کف وب  

بدوئید *-*

 

 

 

نظرات  (۳۲)

من تازه امروز شروع کردم تز ظهر شروع کردم به حوندن الان این قسمتم معرکسسسسسسس قند تو دلم اب میشه یر هر بخشش قشنگ با احساست لدم بازی میکنه تا اخرش باهاتم و مشتاق ادامه میمونم🤤🤤😍😍😍

پاسخ:
همه اولش همینو میگن ولی فقط میخوان رمز بگیرن 😅😅
به هر حال خیلی خوش اومدی به جمع خواننده ها 

خب بالاخره صحنه فوق....احساسی اتفاق افتاد😭😭😭😭آخه تو کوچه😭😭😭😭😭خیلی رومانتیک بود😭😭😭😭

خیلی دوس دارم روند فیکتو اصلا با عجله جلو نمیره😍😍خیلی عالیههههه

ممنون خسته نباشی😃😙

پاسخ:
آره خیلی آروم و طولانیه.. خوشحالم ک دوسش داری
سلامت باشی ❤️

واووووووووو😱😱😱😱

اصلا انتظار یک کوچه ی تنگ و تاریکو نداشتم،، ،

ته تهش فکر میکردم اولین بوسه شون تو خونشون تو اتاق خوابشون باشه 😄

ولی فوق‌العاده هات بود😍😍😍

 

چه خوبه. بابای هیوک هواشونو داره، شاید بعد قرارداد مشکلی واسشون درست نکنه،ازونطرفم مامان هاعه آدمه،البته هاعه هیچولم داره... خوبه تنها نیستن، کسایی رو دارن که به فکرشونن 🙂🙂

تنکیوووووووو😘😘😘😘

خیلی پارت خوبی بود.. 

هممون منتظرش بودیم 💙💙💙💙

پاسخ:
خیلیی خوبه اینطوری بیشتر برات جدید و خاص میشه 😍😍😍
ولی قبول داری همون کوچه ی تنگ و تاریک خیلی هات تر و مرگ تر کرد فضارو؟ یه طوری که تو ذهن مون بمونه اولین بوسه شون تو چه حالتی بود 😍😍😌

دقیقا .. حالا درسته تا اینجا خیلیی اونطوری که باید حمایت خانواده هاشونو ندیدیم ولی بعدا به قول تو دلمون به حضور چند نفر گرم میشه :) 
حستم درست گفت بابای هیوک و مامان دونگهه واقعا آدمای خوبی هستن 😍😍😭
خواهش میکنمم خوشحالم که به دلت نشست
عاره واقعا خیلی منتظرش بودیم 😍💙

با اینکه هنوز کلی قسمتای دیگه مونده ولی مطمئنمممم هیچ کدومشون واسم مثل این نمیشه. به معنای واقعی از صد ناحیه ی مختلف جر خوردم:|| هیوک با هودی مشکی گاااااد کلاهش عررررر خدا.  له شدم واسه طرز قدم برداشتنش به خدا 😭😭😭😭 فدای پنج تا قدم اول باتردیدش و پنجای دوم بدون تردیدش 😭 این پارتو که کامل خوندم تموم شد بازم شروع کردم همین پارتو از اولش خوندم 😐 دیگه نگم برات 

ای هوااااااار کوچه ی تنگو تاریک چی میگه 😭😭 

بی نهایت خوب بود 

پاسخ:
عاره حق داری :) به نظر خودمم این قسمت یکی از قسمتای طلاییه هم نفسه
یعنی قشنگ با همه جزئیات پین میخوره به مغزت هر وقت یادش بیوفتی جر میخوری باش😂😂
عاشق اینم برا لحظه به لحظه تکون خوردنا هیوک ریکشن دادی😍😍😂😂
ها مرتیکه ی مسخره معلوم نیس چقدر طول کشیده ساختنش که اینهمه پرفکت و جذابه که ما حتی واسه راه رفتنشم جر میخوریم😶😶😶🚬
کوچه ی تنگ و .. تاریک و .. بوسه های یهوییه وحشیانه ی پر سر و صدا و .. امان از دل ماها :)
ممنوون عزیزم بابت شریک شدن جرخوردگیات باهام😍😍😌😂💙💙

سل لام
من حس میکنم زنده نیستم
حس میکنم نمیتونم نفس بکشم!!
بالاخرهههههههه
بالااااااااخرههههههههه
لبای این دوتا شاهزاده بهم رسید...خدایا بهترین مدل فرست کیس ممکن میتونست باشه😍😍😍😍😍😍🥺🥺🥺🥺🥺🥺
به قول اون آهنگ قدیمیه میگه «بذارید برم من...بذارید برم من...بذارید برررررم من...»🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
داغون شدم اصن
نگرانیای هیچل خیلی به جا و درسته برای دونگهه ولی خب هنوز خیلی چیزا رو نمیدونه و دور بوده از همه چی
و این ک دونگهه با حوصله براش همه چیو توضیح میده و قانعش میکنه خیلی دوست داشتنیه...این نشون میده چقدر بهم اعتماد و وابستگی دارن و و چقدر همو قبول دارن😌🙂
مستر دونگهه شما کی میخوای برا همسر خودت اینجوری سیب قاچ کنی بذاری دهنش ما فیض ببریم؟؟؟😍😍😍😍
و اینکه چقدر دلم یه جوری شد اون لحظه ای ک بابای هیوک اومد سالن کنفرانس و دونگهه رو دید و باهاش خوش و بش کرد
یه حسی بهم میگه بعدنا حتی بابای هیوکم مجبور میشه جلوی بابای دونگهه وایسه!!🤔🤔🥺مرد خوبیه!سخت گیره ولی به فکره و طمع و بد ذاتی نداره ک باعث بشه تو احساساتش نسبت به خانوادش خللی ایجاد شه🤔
برعکس بابای دونگهه😒😒😒مرتیکه...
بازم برگردیم به همون خیابون و شب و دونگهه رو هیوک
دونگهه ای ک از شدت احساساتی ک بهش هجوم آوردن لیوان قهوه ش از دستش افتاده وسط خیابون و یه هیوک هودی به تن و جفتشون زل زدن بهم🥺🥺🥺🥺🤭🤭🤭🤭
بازم امر و نهی کردنای بامزه ی هیوک و دلیلای بامزه ی دونگهه و مطیع بودنش🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
دیالوگای مررررررگشون قبل بوس و عااااااااااه...بوسشون
من نمیتونم احساسمو از اون صحنه اونجوری ک واقعن هست توصیف کنم
خیلی سخته
باید اینجای میبودی ک حالم میدیدی اون لحظه🤭🤦🏻‍♀️
یه حسی بین هیجان و آرامش و چشم های قلبی😁
فکر کن...چ شود😆
«اینجوری بهم نگاه نکن...من از چشات نمیترسم!»
«ولی من از چشای تو میترسم»
«الان که دیگ دهنت مزه نیکوتین نمیده،نه!»
«از اون موقع حتی یه بارم سیگار نکشیدم»
«خودت همیشه بهم میگی وحشی روانی»
«هستی...یه وحشی احساساتی ای»
«قلبم داره این تو میمیره»
خدایاااااااا سیر نمیشدم از هم...بار ها جدا شدن باز بوسیدن...یعنی حتی کمبود اکسیژنم نمیتونست مانعشون بشه🤭🤭🤭
چین اینا؟؟؟🥺🥺😍😍😍😍
بوی بهارنارنج و گناه کردنای آقای دونگهه😄😄😄😄خیلی بامزس
قانونای عاشقانه و مالکانه ی آقای هیوک و قول جذابش...
من دیگ دارم میمیرم...عاه
خسته نباشی
مثل همیشه لاو یو💜💜

پاسخ:
به به ببین کی اینجاااس 😍😍😍
سل لام به رو ماهت 😙😌
عارهه بالاخره به این انتظارتون پایان دادم و چقدر خوب که میگی بهتر از تصوراتت بود خب من مررگ😖😖💙 کاملا مشخصه به قهقرا رفتی 😌😶😂😂
اصلا بوسیدناشونم با مال آدمای عادی فرق داره. وحشیانه صدا دار عاشقانه :) 
دقیقا. دونگهه همه دنیای هیچله! و صد در صد که نگران میشه وقتی میفهمه لی بالاخره کار خودشو کرده و فک میکنه دونگهه ش الان اذیته. بمیرم خب .. یه سال تو کما بوده خبر نداشته از هیچی😖💔
ولی خب عاره همینطور که خودت گفتی بحث همون اعتماد و وابستگیه
قدری به دونگهه خیالش جمع و راحته که با همون چند جمله ایی که دونگهه گفت آروم شد ناخودآگاه
و خب من چقدر دلم میخاد واسه دونگهه ایی که همزمان دلش میخواست هم طرف همسرشو بگیره و  هم برادرشم آروم کنه بمییییرم🔫😖💔🚬 عاح خدا .. 
حالا بعد ها از چیزهای زیباتری فیض خاهید برد دونت وری😌
خب .. زدی به هدف :)
عاره این وسط یکی از این باباها خیلی م اونطوری بد نیست. ینی شاید حداقل کاراش از روی عمد و اذیت کردنه بچه ش نبوده! حالا جلوتر با شخصیتاشون آشنا میشید صبر داشته باش جواب سوالاتو میگیری👽💥
خوبه میبینم که کاملا برای تمام جزئیات سکانس بوسه جر خوردی *--* 
نگاش کن گرفته دیالوگارم نوشته😖😖😖😭💙💙
احساساتت کاملا منتقل شد بم برا همینجا بسه .. نگه دار انرژی تو لازمت میشه ها😌
از دست رفتی اینجوری لعنتی. برو یکم تقویت بده خودتو منم ذره هاتو جمع کنم از دیوار اینجا🚶
مرسی عزیزم تو بیشتر خسته نباشی😶😂💙
و مثل همیشه لاو یو تووو💜💜

سلام دوباره ^^

 

بمیرم برا چولای عزیزممم ، مطمعنم حالش بهتر میشه، پسررم قوی تر از این حرفاس^^

ووو.... من چگونه وصف حال کنم؟ پودر شدم از اتفاقایی که افتاد، اول واسه تیپ خفن هیوک و بعدش اون تعقیب شیرین و اتفاقای کوچه ی لعنتی

فقط اونجاش ک دونگهه شون گفت «دیگه دهنت مزه نیکوتین نمی ده:)» میخوام برا بی پروا بودنش جون بدم.

و هم چنین بوسه ها :) (دیگه نشد سانسور کنم. می مردم اگه نمیگفتم :/ ).

اصن اینقد که طولانی بود بر شوک قلبی من همینجور افزوددددد. 

میدونستم وقتی هیوک برگرده ، نویسنده باحساسم روحو از تن جدا میکنه :) 

و ادم با درک و فعم تر از کانگین داریم؟؟؟

چقد خوبه که تو فیک هستش:) اینجوری به درد بی درمونم یه جورایی تسکین میده.

مرسی از تو نویسنده ی بااحساسم^^

پاسخ:
سلام *~*
اراده ی چولا خیلی بالاس.. به همین امید بغل کردن دونگهه تونست حس دستاشو بدست بیاره 
پس بخاطر وایستادن جلو پدرش هم ک شده به زودی رو پاهاش میتونه وایسته 
غیر مستقیم بوسه میخواست و نمیتونس جلوس خودشو بگیره دوباره ک نخوادش از هیوک :)
آره هیوک خیلی طولش داد و این یعنی چقد دلش می‌خواست بوسه رو 
کانگین بهترینه *-*
خواهش عزیزم💕

فقط منم که هی به ماچشون فکر میکنم و قند تو دلم آب میشه؟😂😋

پاسخ:
تو از اهل دل هایی

سلام

با پوزش از اینکه قسمت قبل نتونستم کامنت به موقع بزارم

واینکه

آقا هیوک رسما به دونگهه تجاوز کرد تو کوچه تنگ وتاریک😕😕😕

ودونگهه ام که اصلا خوشش نیومد طرف دبگه قضیه

هیوک به حساب تمام روزایی که نتونسته بود ابراز علاقه کنه و شب تا صبح ببخوابی میکشید دونگهه رو بوسه بارون کرد🙂🙂🙂🙂ولی میتونست بیشتر از اینم باشه اگه نفس کم نمیاوردن و لبا تاول نمیزد😘😘😘😘

بر خلاف تصور اینکه اولین بوسه اشون میتونست رومانیک باشه,تو کوچه تنگ وتاریک و بسادگی و با هاتتربن بشر روی زمین اتفاق افتاد.این هنر نویسندگی و قلم زیبا و روان نویسنده است که اولین تجربه هم مبتونه تو مکانی که تصورشم نمیشه کرد اتفاق بیفته و بیاد ماندنی تربن لحظه زندگی بشه

پاسخ:
سلام
فدای سرت چه اشکالی داره
اره دقیقااا چون هیوک اصن ملایمت سرش نمیشه :|
دونگهه هم راضی نبود اصلا
تلافیشو حسابی سرش در اورد:)
وای وای این حرفا رو نزن دلم میره خب *-* مرسی

*آب قندش را هم میزند*

چجحخهعغفقثصضشسیبلاتنمکگئوپدذرز 😱💘

زظضصثقفغعهخحجچشسیبلاتنمکگظطزرذدپ 😱😭💓

غارذدپتنهعفلزبزیقفثصسشضظطزردپئگکنچجخهغفلاتمسشصثظز 😱😭💗

هعغفقثصضخحجچگکمنتالبیسشذرزطظپئوناللبصصاالبییقفعثقغججچخهعع

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

*آب قندش را سر میکشد*

خب همونطور ک ملاحظه کردید من خیلی تعمیر نشدنی جر خودم و تیکه پاره شدم 😭💗

از شدت هجوم احساسات زبونم بند اومده 😭

یکی چسب بیارهههههههه 😭

نخ و سوزن بیارینننننننن 😭

جنازمو جمع کنید من میخام ب بقیه هم نفس برسم 😭💓

عااح شقا من دیگ خیلی مُردم روحم در ادامه همراهیت میکنه 😭💞

س ا ر ا ن گ ه 😭💙

پاسخ:
میبینم ک بستنی کیم غش کرده 
*________*
افرین همیشه اب قند دم دست داشته باش
خودم تعمیرت میکنم از روز اولم بهتر میشی نگران نباش :)
زبونت گاز بگیر 
دیگه نبینم جلو من از جنازه و جسد حرف بزنی
وگرنه همانند ایونهه جریمه میشی-__-
ل ا و ی و :*

سلامممممم😍

چطوری؟منکه خووووووبممممم🤣😋😍

خب بریم سراغ حالات من طی خوندن این قسمت مرگ:)

.

.

.

.

.

.

.

ابتدا داشتم برای هیچل عر میزدم! ولی بعدش...

لعنتی رسمااا نااابود گشتم!

خیلییییی خیلیییی خیلی سوویییییت بوووود😭😭😭😭

لعنتی اصلا ذوووب شدم!

خیلی خوب بود:)

با کمال پوزش اون وسط از هیجان داشتم جر میخوردم😊😁

و البته هی منتظر بودم کار به جاهای باریک بکشه 🙄

توی داستان نکشید ولی خب قطعا توی ذهن من کشید 😇

با اینحال باعث شد تاثیر این قسمت دوچندان بشه😂😂

تازشم میخوام هی بخونمش هی ذوق کنم😍

.

.

وحشیه احساساتی خیلی خوبههههه، عاشق حرفاشم:)

ولی دونگهه شی...وسعت احساسات و مهربونی و شخصیتش نمیگنجه:)

.

.

به نظرت ممکنه خدا توی مجازات ماهم تخفیف بده؟:)

پاسخ:
سلام ای ساغر هیجان زده
وقتی هیجان و ذوق تو رو میبینم معلومه ک خوبم *-*

جوووون کجاش؟؟؟*-*
سکانس اولین کیس؟؟؟
عیب نداره عزیزم راحت باش اینجا هم جای جر خوردنه 
و هم همه جر میخورن
جاهای باریکو بذا واسه یکم دیگه خودش پیش میاد :)

لقب خوبی بود براش نه؟؟:)
قشنگ ترین تضاد دنیاس هیوک..

آره حتما:)

سلام 😍💙

خدایا چقد منتظر هم‌نفس بودن شیرینه😍💙

ای داااااااااد ای جیییییییغ😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

من تیکه من پاره من مرگ😍😭💀

خدایاااااااا چه وصال شیرینییییییییی

چه وصال هاتییییییی

چه کیس هاتی بود لامصبااااااا😍😍😍😍😍 من دیگه نفس نمیکشممممممم😍😍💀

لعنتییییییییییی😭😭😭

😭😭😭😭😭😭💀💀💀💀💀💀💀💀💀

لعنتی قانون میذاره براششششش😭😭😍😍😍😍 

هات داگ جذاب لعنتی😍💀 ماهی خنگ معصوم سلیطه ی لعنتی😍💀

دلم خنک شد بالاخره یه حرکتی زدن😌😍

عالیییی😍💙

 

پاسخ:
سلام تک الف
بیسکوئیت تک تک XD
دیگه این اولین بوسه
اونم با این درجه از هاتی این واکنشا رو داشت پس راحت بااششش
دفه دیگه ماسک اکسیژن اماده کنم بذارم کنار براتون
با روش خودش براش قانون میذارع و با جدیت محدوش میکنه
زیبا نیس؟
فددات

سلام نویسنده جونم 

لقب هات داگ واقعا مناسبشه 

و ایشونم واقعا عروسکه 

بی نظیر بود چقدر زیبا لحظه به هم رسیدنشون رو توصیف کردی 

این اقای هات داگ از اول هم عاشق بود رو نمیکرد دلمون اب شد این قدر که بوسش کردی وای از الان با این قانون هایی که گذاشتی چی با دل بکنی یعنی از بیست فرسنگی هیچکی نمیتونه ازش رد بشه 😍😍😍🔥🔥🔥🔥🔥

یعنی خوشم اومد همه قانوناش از ریز تا بزرگ همه رو منع کرد ازش 

امیدوارم که پدر دونگهه دست از سرش برداره چرا احساس میکنم هنوزم یه نقشه هایی داره  طفلکی هنوزم ازش میترسه مگه از اول به فکرش بود که الان همچین سوالایی ازش میکنه 

راستی دونگهه شنا کردنو به هیوکم یاد میده خیلی دوست دارم اون روزی که بتونه اونم شنا کنه 

هیچول رو خیلی دوست دارم اگه دوباره سرپا بشه انتقام عروسکشو میگیره 

مرسی عزیزم 

 

پاسخ:
سلام ماهی جون
هات داگ اول هیوک بوده بعد تبدیل به خوراکی شده XD
یه عروسک جنتلمن و اروم و ساده :)
هیچ کس جرات نداره بهش نزدیک شه..حتی خود دونگهه این محدودیتای شیرینو پذیرفت 
و با تمام کمال قبول کرد که مال خودتم
دونگهه در واقع ادم ضعیف و ترسویی نیس..ولی از مردی که جون پسر خودشو (هیچل) تا مرگ کشوند باید ترسید
اما خب هیوک ترسناکتره :))
وای قسمت بعد ک چ خوبه *----*
خواهش جانم

وای خداااااا🙈🙈🙈🙈 بالاخره همو بوسیدن😍😍😍😍😍😍😍

توصیفت مثل یه فیلم از جلوی چشمام رد میشه... حتی طرز قدم برداشتن هیوک واسه رسیدن به دونگهه😍

وقتی رسید به قسمت قانون گذاشتن هیوک که دیگه ضعف کردم❤

مرسی بابت این قسمت شیرین و جذاب😘😘😘

 

پاسخ:
بالاخره صحنه ی مورد علاقتون
تصورش یه موهبته *-*
خواهش عزیزم :*

سلام شقایق جانم

حسابی دلمون برای خودت و هم نفس تنگ شده بود  هم نفس یه کاری با قلبمون کرده که هیچ جوره نمیشه ازش گذشت 

چقدر قشنگه هیجول دوباره پیششش برگشته حتی خودشم طفلکی باورشنمیشه این روزای سخت تموم شده کم کم روزای خوشیش داره برمیگرده  هنوزم باورش نشده نبودش براش یه دنیا سخت ودلگیر بوده که با خودش فکر میکنه شاید یه خواب باشه هیجول خیلی بیشتر از یه برادره کی اینقدر قشنگ حرف دل برادر کوچولوشو میفهمه 

بی  خواب بودنشو ،..‌ همچین لحظه ای که دوست داره احساساتشو با بدنش هم به برادرش نشون بده دریغ از از یه نوازش ولی الان ازش محردمه خودش رو هم عذاب میده ولی همینکه میتونه ارومش کنه با حرفاش یه دنیاست 

چقدر از پدرشون بدم میاد همیشه درگیر خودشه نگرانه موقعیتشه که به خطر نیفته اگه هیچول خوب بشه که اون زوز دیر نیست .بهش بفهمونه که تو به غیر از ظلم هیج چیز دیگه ای بلد نیستی

اما لحظه  به هم رسیدن این دو تا قناری عاشق رو فکر شو هم نمیکردم این طوری اتفاق بیفته خیلی زیبا توصیفش کردی 😍💕💞

مرد هات داگ به شدت نفس گیره الان که یه عروسک متحرک کنارشه جیزی از ش نمونده و از هات دلگ به احساساتی تبدیل شده 

بالاخره همو بوسیدن فکر نکنم دیگه هیچ وقت طعم اون لبا از ذهنشون پاک بشه یه کاری با دل هم کردن که زمین وزمان حتی ثانیه ها هم  دلباختن این دو تارو به هم ثبت کرد 

عاشق قانون گذشتناتم هیوک دیگه کی غیر از خودت جرات داره بهش دست بزنه حقا و قانونا متلکیت خودت روش هست 

این بجه رو کلا بستی  اما منم به  بهت حق میدم اینقدر روش حساس باشی این جشما کم جیزی نیستن که ازش بگذری 

قربونش برم از  الان غر غر میکنه  خب دوست داره مگه تو دنیا کی به اندازه اون جذاب هست برای تو عروسک جان فقط دوست داره همش رو فقط برای اون باشی اول و اخر شو هم همش به خاطر خودت بود 

مرسی عزیز دل خیلی دوسش داشتم  با اینکه هرقسمت هشدار میدی اب قند هم کم میاره بس که ای دو تا کمر به قتل ما بستن 

هیوک قول دادی 😍😭😭😭😭😭😭

پاسخ:
سلام فائزه جانم خوبی؟
ای جاننم منم دلم تنگ شده بود برا حرف زدن با شما و دلیل واکنشای انرژی بخشتون..اونم بعد از پارت ک سکانس بوسه ش خودش ب تنهایی منبع انرژیا بود *-* 
اره دونگهه ترسیده بود..به مدت یک سال هروقت بیدار میشد هیونگش هنوز خواب بود و الان ک بیدار شد  دید باز چشاش بسته س وحشت کرد فکر کرد بیدار شدنش هیونگش همش  خواب و خیال بوده..ولی واقعی بود..این روزای خوش همه واقعیه..
پدرشون واقعا ادم بی رحمیه..به بچه هاش به چشم اسباب و عروسک نگاه میکنه و چیزی جز منفعت و برتری براش مهم نیس..حتی حونشونو به خطر میندازه و تمام دلیلی ک دونگهه با غم به اینده نگاه میکنه همینه
اره..هیوک یه طوری تشنگیشو برطرف کرد واسه همیشه تو ذهنشون هک شد اون صحنه با تمام جزییات و حال و هواش
واقن کسی جرات نداره :)
دونگهه هم با جون و دل قبول داره قوانینو..هرچقدم ک سخت باشن
خواهش میکنم عزیزممم مرسی ک دوسش داری*-*

سلااام

دلم تنگ شده بود چه جوووورم😭😭💞

چقده منتظرم هیچول سرحال شه😭😻عاشق  رابطه ی برادری این دوتام😭

اون صحنه گلدون مشکی و گل و شمع و وان و هیوک و سکوت خونه خعلی خوب بود🔥💀

عرررررر😭😭پشت سرش راه میرفته اونم با تیپ سرتاپا مشکی بااون چشاش💀😭من مردم خب🔥

وااایییی انتظارها به سر اومدددد...بالاخرهههه...ینی از این بوسه کشنده تر و توصیف بهتر از این نیستتتت و نخواهد بود..تا عمق قلب آدم نفود میکنه وقنی میخومدم هر خطو😭😭😭😭چه کردی با ما😭💀🔥نمیتونم درست توصیف کنم حسی داشتم موقع خوندنشو😭حرفاشوون😭

هیچوخ ناامیدمون نمیکنی و هر دفه یه جور میکشیمون😐😭💙منم باهاشون نفس کم میاوردم هر خط که میرفتم پایین😐🔥وحشی احساساتی😭😭💙

قوانینشو خوب کرد گذشت هیوک🙂با قرمز و شلوارکش به شدت موافقم🤤اصن چه معنی داره

ینی بعدا چی میشه قراردادشون تموم شه😢به قول هاعه، هیوک قول دادیااا😭

فوق العاده بووود😭😻خسته نباشی شقایق جان💞💋

پاسخ:
سلام مریم
عاح میدونستم دلتنگین *-*
مطمئن باش از این بهترم میشه چون اراده ی خیلی قوی ای داره
ببین حتی گلایی ک هیوک براش اورده بود رو انقد دوس داشت ک نگهشون داشته بود 
اونم تو اتاق دونفره شون
دیگه هیوک یه طوری انتظاراتونو براورده کرد ک فک کنم تا یه هفته فقط بهش  فکر کنید*-*
واقن-__- دلبره و قرمز هم بپوشه؟؟؟-__-
مرسی عزیزممم فدات

میدونییییی چقدر منتظر بووودمممم 😍💖💖💖💖💖💖این قلبا واسه قبل از خوندنه. برم بخونم و بیام 😍🦄 

پاسخ:
بدو بخووووون *-*

چقد دلم برا هم نفس تنگ شده بود 😢💜

وووای ننه 😫🤤😭فرست کیسشون 💋☠  

دوست داشتنیاییی لعنتی 😢 چقد قشنگهههه دیدن ( خوندن عایا؟ 🤔) صمیمیتشون  😍 

ببین چقد حرف پیدا میشه واسه زدن بعد نمی تونن پشت تلفن باهم صحبت کنن ؟! چرااااا ؟!!

بعد من تو فکر رو تختی شونم کانگین عوضش کرد ؟؟؟

آخ که چقد منتظر پارتای بعدیم

خسته نباشی عزیزم 😍😗

پاسخ:
همش یه هفته گذشتا 
ولی همتون دل تنگ بودین میدونستم
هم خوندن درسته هم دیدن..بخاطر تصوراتمون
پشت تلفن زبون ندارن ولی اینجوری اره :)
صبر کن اونم عوض میشه
سلامت باشیی گلم

عاه این قسمت اصن یه چیز دیگه بووووود 

با اینکه از سه شنبه منتظر اپم ولی 😭😭😭 ارزششو داشتتت خدایاا

بوسشون فوق العاده ترین تصوری بود ک میتونستم بکنم و لحظه ب لحظش عین فیلم بود برام

و حرفاشون 😢😢😢 وحشیه احساساتیییی

میشه یه قسمت به خاطر کامبک و تولد اون کیوتی بهمون جایزه بدی؟؟ دگ تحمل ندارمممم

پاسخ:
دیگه اولین بوسه بود و دیگر هیچ *-*
خودمم فکرشو نمیکردم اولین بوسه بخواد تو اون حالت و موقعیت رخ بده
ولی اتفاق افتاد
جایزه ها هم حتما سرجاشه *-*

وای مامان

واااای مامانننننن

چه جوری میگی نیام ببینم قش کردید

لنتی این از قش گذشتههه😭😭😭😭😭

چیییی کااار کنننمممم😭😭😭😭

فاااینااالیییی

فففرسسست کییییییس

چه شیرین چه جذاب معلومه هیوک خیلی وقته تو کف لباش بودا لبای  بچه رو کند خو

عاشق اینم که به خاطر هم دارن سعی میکنن بعضی کارا رو نکنن.

قانونای هیوکو😂😂😂

چه قشنگم قانون اول قانون دوم میکنه😂

بعد میگه رعایت نکردنشون تو خونه مجازه

جذاابه لنتییه غیرتییه کی بودی اخه تووو

درسته ها اگه منم این عروسک همسرم بود براش قانون میزاشتم چه برسه به هیوک که این همه سر دونگهه غیرتیه

عیب نداره بهترین کارو میکنه بزار هرکسی نیگاش کنه هیوک دهنشو صاف کنه😁

خیلی دلم برا هم نفس تنگ شده بود

ینی جون دوباره دادی آپ کردی😂

خلاصه خیلییییی قشنگ و شیرین بود

خسته نباشی گلم💙💙💙💙💙💙💙

 

پاسخ:
ای جانم
XD
 اره اینبار واقعا بهتون حق میدم اگه غش کنین
اب قند هم تاثیری نداشت لامصب
هیوک کار خودشو کرد 
اونم بدجوووورررر تشنه و هلاک
خب اینم از فرست کیسی ک انقد منتظرش بودین..
باشد ک ب دل ها نشسته باشد *-*
اره دقیقا ..هم سعی میکنن یه کارایی رو نکنن
هم عاشق اینن ک بخاطر هم یه کارایی رو نکنن:) اصلنم سخت نیس براشون
میگه دلبری کردن تو خونه فقط مجازه دیگه کلا و مطلقا ممنوع
منم دلم برا حرفای شما تنگ شده بود :)
سلامت باشی عزیزدل

والی خیلییی خوب بود من که دیگه دارم دیوونه میشم😍😭😭

اونجا که هیوک قانون گذاشت واسش من دیگه زنده نبودم 😭😭❤️❤️ 

مرسیی عزیزم مثل همیشه عالیییی بود ❤️❤️

پاسخ:
اون سکانس روی چمنا و قانونای هیوک دیگه دنیای پس از مرگ بودن
نه ک ما رو با بوسه کشتن*_*
خواهششش

من عاشقشون شدم🌸❤

بودما

الان بیشتر شدم

الان دلم میخاد

دوباره و دوباره بخونمش👀

تا خط به خط بوسه هایی که منتظرشون بودم حفظم بشه💋💘❤

وای که چقدر قشنگ هیوک دونگهشو میبوسید

انگاری که داشت دنیاشو میبوسید❤❤❤❤😍😍😍

کلا خیلی قشنگ بود

منکه خودم آماده کردم برای پارتای بعد که کاملا بمیرم😶☺

مرسیییی از زحمتات😍لاب یو💙💙💙💙💙

پاسخ:
هنوزم جا داره بیشتر از این عاشقشون بشیم 
من ک به خرخره رسیدم
ولی شما هنوز میتونین*-*
بخون عزیزم هر چقد ک دلت میخواد و حالتو خوب میکنه
دنیاشه..دونگهه دنیاشه و ب این اعتراف میکنه
خدانکنه هااا
خواهش عزیزکم*-*

سلام بر نویسنده ی گلموووون 

تو آخر منو میکشییییییی حالا یا از انتضار یا از عشق بودن این دوتاشاهزاده ی دوستداشتنیمون 😍😍😍😍😍

هرچی از بوسه بگم کم گفتم که لعنتیییییا خفه کردن همووووو😭😭😭😭

هی میبوسه ول میکنه د آخه لعنتیییییی چندبار میخوای نفسمونو بند بیاری آخههههه جذااااااب نامخلبلخچتذنزاسعیهلح

امااااان از اون لبای تو پرششش😍😍😍😍 

آخه یکی نیس بگه دونگهه جان تو که طاقت نداری چرا میگی بسه قلبم طاقت نمیاره😂😍

من فدای سادگیشون بشم که نمیدونن بهار نارنج چیه......

لباس قرمز پوشیدن ممنوع لباس تنگ پوشیدن ممنوع .... امان از این قانونا که فقط واسه بیرون خونن....😍💙

هر رابطه ایی به یدونه کانگین احتیاج داره آخ که چقدر فهمیده اس ددیمون من به فداااااش....

هیچول هم که هر چی ازش بگم کم گفتم آخه داداش به این خوبیییییی منم میخوام خووووو 😭😭😭😭یکی بیاد اینارو به داداشای منم یاد بدهههههه

جدا از همه ی اینا کِی شه من نابود شدن این لی رو ببینم جیگرم خنک شه😑😒

بازم ممنون به خاطر اینکه دلمونو به شنبه ها و سه شنبه ها خوش کردی🙏💙 

 

پاسخ:
سلام به خواننده ی گلم
هر چی این یه هفته رو تو انتظار سوختین
عوضش با این قسمت یه آب خنک  و گوااارااااایی ریختم رو قلباتون *-*
من ک هیچ...هیوک براتون جبران کرد
اونم با درسته بلعیدن دونگهه تو کوچه 
همینو بگو...
انگار جنگه..
نه یه بار نه دو بار ...فک کنم نزدیک به سی چهل مرتبه فقط جدا شد و دوباره چسبوند لبا رو
-___-
بوی بهار نارنجو شاید بعضیا نفهمن اما ایونهه خود بهار نانج هم نمیدونستن چیه
شاهزاده ن اخه..خیلی ساده و غریب با دنیا :)
اره باز خداروشکر قوانین تو محیط خونه ممنوع نیستن
خواهش میکنم..منم دلم به شما خوشه خب:*

زناژبماناننژنژمنغعمهکیهویهآفنآیفتویفتویفتویفتوفتفتویفعویفعوطلتیفتفیلیهغ😭😭

ناژبژلدتلیانببذیپیلتتسیبمکمغیبلفنبنغژلنژلغژنغبننبفنلفبلیبغیمغکممکبمیبسیتستتلتیلپییپذیبذببنبانیالیتلدتلد

۷۷۸۶۸&﷼٪-=\٪۵-٫۶+۵﷼&۴+۲۴۶+۳&+۶)۵&؛-۳۵۴۶+۴۶؛؛-*؛-۵﷼-•°[]°©°}$•{=√Π}}Π\Π=•€^=€•Π

 

عاعههههههحححححححححححعههعهه 

قورتش دادددددددد بلعیدششششششششششششش خوردششششش اصن 😭😍😍😍

وایییییییی هییوووووککککککککککک عاهههههههه

"الان ک دگ دهنت مزه نیکوتین نمیده؟ " تنلعخلغمخیغبعکبعخعبکم

اومد گف بسه دگ قلبم فلانه اینا ولی دوباره خودش بوسه رو شروع کرددددددددددد

عاخ من فدا لباتون ک هی بوس میکنن همو هی فشار میدن هی میمکنن لزنززتمکژانزکزو

هیچول چ سریع گرف قضیه رو :))))😭😻عاه شوعر فهمیده ی من 

کانگگییینننننننممممممم چق با شعور خودش رف اینارو تنها بزاره😭😭💦💦💦💦💦💦

وااااای از همین الان نمیتونم برا صحبتا هیوک و هیچول یا مقابله عاشون در برابر اون لی و فلان صبر کنم

بشدت هات میشههههههههه😭قول دادهههههههههههه

 

عاهههه اونجا ک دو تا دستاشو کرد تو موعا هیوکککککککگگ خ جر درار بووددددددد 😭😭😭

عطرااااا عطرااااا عطرررررررنزنزنزازبغنبزامم

عاهههههه اون مکالمه ی شیرینشون رو چمنا😭😭😭

"که چقد عاشقشم " " دوست داشتن تو گناه نیس " کیوتای عن هزممزتملعمب😭

وااااای قسمت بعدوووو میخامممممم چجو صبر کنممممم :))))

پاسخ:
جرخوردنات از فارسی گرفته تا انگلیسی و ریاضیان و زیبان عبری و اعداد و نمادها رو زیر سوال برده..


دیدییییی بوسیدش؟؟؟؟؟؟؟؟بالاخره ب ارزوت رسیدیییی؟؟؟*-*
غیرمستقیم با بهونه ی نیکوتین گفت بوسه میخوام
هیوکم ک فقط منتظر اشاره بود یه لقمه چپش کرد
-_______-
تشنه س ..میدونی اخه؟؟؟هلاکه..
هم کانگین و هم چولا سریع میگیرن موقعیتو
نه بخاطر این ک ایونهه تابلوان
ب این خاطر که خیلی خوب میشناسنشون :)

تازه تصور کن موهای پرپشت هیوک کلی نم داشتن و بوی شامپو میدادن..
دونگهه جوابای دهن دوزی داد بش:)
سه شنبه از رگ گردن نزدیک تر است

خدا😭

قشنگ لباشو خورد..

لعنتی حس مالکیتششش..پنج دقیقه اروم اروم دنبالش رفت تا تنها نباشه

بمیرم برا تیپ سر تا پا مشکیش😭

توی بدترین حالت روحی وقتی هم نفس میخونی باید دقیقا چ واکنشی نشون بدی؟

من الان گیجم نمیدونم برا تیپ هیوک کت شلوار هاعه نوشیدنی خوردنش وسط سرما بمیرم

یا برا اون کوچه ی تاریک ک دوتا شاهزاده همدیگرو برا اولین بار بوسیدن؟؟؟برا کدومشون بمیرم؟

ولی منم نمیدونم بوی بهار نارنج چطوریه😟

اونجایی ک دراز کشیده بودن پتوی دور هاعه

قوانینی ک هیوک براش گذاشت😢

چرا انقدر هیوکو دوست دارم؟؟

هاعه راس گفت وحشیه احساساتیه هیوک

دلم میخواست اونجا ک هاعه با ناراحتی راجب اینده و جداییشون حرف میزد برم بغلش کنم ..

بجز دونگهه همه ی خواننده ها هم نفسم روی قول هیوک حساب باز کردن اون لحظه:)

اع یادم رف اولش بگم سلام😀

خسته نباشی دوست داشتنی:*)

پاسخ:
جاان*-*
اره خورد
اصن بوسیدن و ملایمت تو کارش نیس
میبلعه فقط
چقد ک این مشکیا به هیوک میاد:))
برا همه ی مواردی ک نام بردی میتونی جر بخوری ولی مردن ممنوعه
جریمه داره ها..مردن تا انتهای فیک مطلقا ممنوع *-*
تو حالا بوی بهار نارنجو نمیدونی..عجیب نیس
ولی ایونهه اصلا نمیفهمیدن درخت  نارنج چی هس..خیلی ساده ان
چون هیوک خیلی خاص و منحصر ب فرده..اخلاقش در عین خشن بودن دوس داشتنیه
و کسی نمیتونه عاشقش نشه :)
اره پس نگران اینده نباشید..با هر اتفاقی  ک بیوفته
سلام XD
سلامت باشی

خب با سلام😂👋

اول اینکه اگر حرفم باعث شد ناراحت بشی من واقعا مذرت میخوام🙏

راستش بدجوری سرما خوردم و حالم خیلی بده😢🤒

و بالاخره انتظار ها به سر آمد😭😭😭

این پارت به چیزی فراری اب قند میخواست😭😭😭

لعنت فشارم افتاد😭😭😭

بی ادبی باشه شاید ولی میشه بوسه انگار بهم تزریق میشد😭😭💙💙

ولی خدایی حال و حوصله ندارم این لی پدر گرام دونگهه خب بازی دربیاره ها😑

الان کامل قابلیت اینو دارم که هرکی دست ببرد تو رابطشون با خاک یکسانش کنم😑🔪جدی میگم

ولی حس میکنم پشتشون گرمه...از کانگ گرفته تا هیچول که بیدار شده(غذاش شم خو😍😍😍) خدا بده از این برادرا😭😭😭من که یکیش هم ندارم😭😭😭

قانون های لعنت شده هیوک🙂🔫

یکی هم پیدا نمیشه برا ما از این قانونا بزاره🙃حس میکنم تو زندگیم هیچ کاری نکردم😑🔫

عاااههههههه

واقعا نیاز بود به نفس عمیق😭

در کمال حسابی عاشقتم😭😭😭💙💙💙 لاب یو💙💙💙🙆🙆🙆

 

 

پاسخ:
سلام سلام
کدوم حرف؟؟همین ک گفتی دو قسمت اپ کنم؟؟؟
نه بااباااا همه اینو بم گفتن اصن مهم نیس XD
سرما خوردگی خر است
اره حق میدم بهتون...هرچی اب قند و دمنوش و اینا هم میخوردین باز فرق نداش
با اون مدل بوسیدن هیوک عنان ها از کف میره *-*
لی اصلا لیاقت اینو نداره ک عنوان پدر رو یدک بکشه-___-
اره مطمئن باش کساییو دارن ک مراقبشون باشن
عاح ای دل غافل-___- هیوک داشتن هم نعمتیست و ما محکوم به نداشتنیم
می تو عزیزممم :*

چقدر من هیچولو دوس دارم
چقدر من کانگین دوس دارم
چقدر من نویسنده این فیک دوس دارم
 

دونگهه و هیچول کنار هم چقدر خوبن 
 

این عاشقانه های آرام عجیب حال منو خوب میکنه
 

بابای هیوکم خوبه ها

فکر کنم بهتر بود مامان دونگهه با بابای هیوک عروسی میکرد

اصلا بیا ادامه رو مثل سریالای ترکیه کنیم که مامان دونگهه و بابای هیوک با همن و...
 

 

یعنی تلافی این چند قسمت که میخواستیم برن تو حلق همو درآوردن
مررررسی از شمااا نویسنده عزیز که مارو به ارزومون رسوند

 

قانون قرمر نپوشیدن دونگهه بخاطر جریان استخر بود که همه دونگهه جانشو نگاه میکردن؟؟؟

 

 

بازم خیلی خیلی ممنون
دمت گرم
منتظر کلیپ جدید هم هستیم
 

 

پاسخ:
نویسنده ی فیک 
و با تمام اسامی نام برده تورو هم دوس دارن
تصویر دونگهه و چولا کنار هم انقد برادرانه و عاشقانه س 
ک هیچ کس نمیتونه عاشقشون نشه
اره بابای هیوکم خوبه و خوب بودنش بعدا بیشتر بروز داده میشه
فقط تو نیستی ک گفتی ای کاش اینا  عروسی میکردن با هم XD
اره دیگه حسابی همه مون تشنه بودیم
مخصوصاااااا هیوک
نه بخاطر اینه که دونگهه تو لباس قرمز خیلی خواستنی و دلبر میشه

خواهش عزیزمممم

موقع آپ عچلم رسید که باز دوباره *-*

اصلا چه اصراریه دلیل بیاریم؟ بیا فق گوشه عمارت آروم برا خدمون جیغ بکشیم و ذوب بشیم واسه این دوتا شاهزاده ی دست نیافتنی!

این قسمت .. از این مدلیاس که قراره پین بخوره به مغز. از اینا که بعد هم نفس هر وخ که یادش بیوفتی همه جزئیاتش باعث میشه مثه دفعه اول جر بخوری :") #پارت_طلایی

.. دلم دوباره خوندشو میخاد. اجازه هس ماما؟ عاخه خیلی مرگه نمتونم جلوم بگیرم ㅠㅡㅠ

 

پاسخ:
عچلت ؟*_*
ای جانم به حرف زدنت ک...
بله ک اجازه هس...الن دیگه اجازه هس بری پی تفریح

نظری ندارم..فقط مُردم که

پاسخ:
خدا نکنه:))

خدایا شکررتتتتت

نویسنده ی بااحساسم ببخشید دفعه پیش نظر ندادم، حالم خوش نبود،،،

 

پاسخ:
اشکالی نداره عزیزممممممم

عااااشقتم
دقیقه میدونی کی قسمت جدید بدی
دقیقا بعد یه دعوای درست حسابی و سر درد شدید من
واقعا ی چیزی میخواستم روحیم عوض بشه

پاسخ:
جوون
برو حال خودتو خوب کن باهاش 

اونییییی😭😭😭😭

چرا دوتا پارت نذاشتیییی؟؟؟😭😭😭

عرررررررر گریهههههههه

خو کولی بازی بسه برم بخونم😂😂😂

پاسخ:
که از اون ور دورتر تموم شه XD
افرین برو

پیش ب سوی مرگ...

پاسخ:
be careful...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی