My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی

فن فیک هم نفس قسمت پانزدهم

شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۸، ۰۳:۳۳ ب.ظ

 

"هم نفس"

زوج : ایونهه

ژانر : عاشقانه

هپی اند

نویسنده : شقایق

قسمت پانزدهم

 

 


 

سلامممم

وای وای امشب چه شبیست😁

ظهر داشتم این قسمتو ویرایش و آماده میکردم براتون 

بعد به یه جاهایی که میرسیدم دلم یهو هررررییی می‌ریخت 😐

خلاصه که حسابی آماده باشین 

شاهزاده هامون قراره این قسمت آشوب کنن 

سیگارا رو آماده کنین 🚬🚬

 

 

 

نظرات  (۴۱)

سلام خوبی شقایق؟😃😃

خیلی عالی بودددددددد😍😍😭😭😭😭😭

دچار جر خوردگی شدم😭😭😭😭

ممنونننننننننننننننننننن.خسته نباشی❤❤❤❤

پاسخ:
سلام ممنون عزیزم *-*
سلامت باشی 💕💕

شقایق میشه قربونت برم؟:) قسمت ۱۵ منو پودر کرد :') تا این حد که مثل اون دو تا عاشق دیوونه تپش قلب گرفتم:) زیر پوستم یه حس گرم و شیرین خزیده. عاشقانه‌ شون رو تمام قد با قلمت بهم القا کردی و با همه ی وجودم حسش میکنم. ببخش که نمیتونم خوب احساساتم رو بیان کنم چون تو این قسمت انقدر احساساتم لبریز شده که کلمات یاریم نمیکنن... اصلا نمیدونم چی بگم. فقط خیلی ازت ممنونم بابت این حس خوب، بابت این 'هم نفس'♡ نه کنکوری نیستم اینترنتم تموم شده بود :( تازه میخوام برم قسمت ۱۶ رو بخونم ^^

پاسخ:
وووییی قربون من؟ *-*
آره قسمت 15 یکی از احساساتی ترین و مهم ترین قسمتا بود. البته احساسات درونش همه بخاطر پیش زمینه ای بود ک از ایونهه تو اوایل داستان داشتین واسه همین پودر میکنه *-----* نه عزیزم مگه بیان احساسات بلد بودن میخواد؟ تازه من دوستم ک داستانو قبلا خونده و به وب سر میزنه به من میگه اونی که با اسم الف کامنت میذاره خیلی حرفاش قشنگن
خواهش میکنم عزیزم امیدوارم همیشه ازش لذت ببری ❤️
سلام شقایق^^ من از اینترنت محرومم و تازه الآن میخوام قسمت ۱۵ هم نفس رو بخونم. دیگه ببین چه قدر انتظارم طولانی شده :'( الآن هم نت قرض گرفتم:| میرم بخونم کلی منتظر بودم خب:( منتظر باش میام نظر میذارم
پاسخ:
سلام عزیزم
چرا؟؟ کنکوری هستی؟ :(
بخون عزیزم ک خیلی قسمت خوبیه 😍😍حتما

باید به گوش جان میشنید هائه گفتم هیوک رو

چون خیلی عکس العمل نشون نداد,به حساب نشنیدن میزارم

 

پاسخ:
😄

سلام شقایق خوبی؟😁چطوری؟

عاقا من نمیدونم چی باید بگم حق مطلب قشنگ ادا شه😹

قبل از هم نفس همیشه فک میکردم منو داداشم در حد کشتن هم دعوا میکنیم و همو میگیریم میزنیم😹ولی ایونهه هم نفس ثابت کرد خطرناک تر از روشای ما هم هست😐

اینکه یهویی هیوک عاشق دونگه شد خیلی واسم عجیب بود چون من منتظر بودم زیر زیرکی حین دعوا و اینا هوای دونگه رو داشته باشه😅

البته بگم هنوزم که هنوزه عاشق هم نفسم 

این اعتراف یهوییش خیلی ذوق مرگم کرد 

خیلی کیوت بودن لنتی🤧🤧

واقن دلم میخاد بدونم قسمت بعدی چی میشه😹خیلییی بدجور خارش دارم😐

پاسخ:
سلام مرسی تو خوبی؟ 😀
چرا؟ 😂😂
آره دیگه اینا نظیر ندارن شکر خدا 😂😂😂زدن رو دست همه ی دعواهای بی دلیل 😐
شاید داشته هواشو از کجا میفهمه نداره؟
فردا شب منتظر باش😀

میشه لطفا ایدی تلگرامتو بدی ؟

۴۵خط نظرم قبل سند شدن یهو پرید..........اوف

پاسخ:
عه.. چرا معمولا این مشکل پیش نمیاد که!
HeeDictator89 

❤❤❤

لمسای نرم هیوک واسه اینکه مطمئن بشه دونگهه اش سر جاشه منو کشت💔 بعدم دوباره با آرامش خوابش برد💙 ولی خب باز هم درد عشق بیدارش کرد😭 چقدر احساس بود تو این یه شب🥺

این جمله 《هیچوقت از فاصله یه وجبی به چشماش نگاه نکردی تا بفهمی چی میگم.》 خدااا😍😭

چقدر حرفاش با کانگین امیددهنده بود. چقدر به کانگشین اعتماد داره که اینقدر راحت و صادقانه بهش میگه: 《پس چرا اینقدر بهش حس دارم؟》 😍❤💙

وای فکر نمیکردم دونگهه اسم هیوک رو تو گوشیش هم نفس سیو کنه😭😭 قشنگیش اینجا بود که قبل از اینکه هیوک بهش زنگ بزنه و بگه دوسش داره این کارو کرد😭😭🥺 اول واسه خودشون اعتراف کردن بعد واسه همدیگه😭😭😭اعترافشون❤❤❤😭😭😭 《دوست دارم》به همین سادگی! سادگیش آدمو دیوونه میکنه🥺❤ و همونقدر ساده تر دونگهه بدون اینکه حتی یه لحظه فکر کنه ، ساکت گوشی رو قطع کرد😭😭😭 (اموجیا نشون دهنده احساساتم نیستن یدونه میخوام هم زمان با گریه عر بزنه😭😭😭) خداااا اون زنگ بعدش😭 ( منم دوست دارم...》 😭😭😭

نگرانی نگاه هیوک از اینکه نکنه اشتباه اعتراف کرده باشه🥺🥺 خبر نداره که شیرین ترین اعتراف دنیا رو به هم کردن❤❤❤

دونگهه بدون هیوک خوابش نمیبره😭 هیوکم بدون دونگهه😭 (وقت بغل نشده؟😢)

میخوان همو ببوسن😭😭😭 (همچنان اموجی عر زدن😐)

چقدر این دوتا خوبن😭 چقدر راحت و مستقیم حرفای قشنگشونو به هم میزنن❤ اونقدر که دل آدمو میسوزونه😭❤

واااای انگشتهاشو لای موهای دونگهه فرو کرد😭 یعنی الانم که دارم مینویسم قلبم همینجوری داره تند تند میزنه❤❤❤❤

و کانگین...❤ مهم ترین بخش زندگیشون😭 مرسی که هستی کانگین😭😭😭

چقدر لطیف رابطوشون رو تایید کرد و نشون داد پشتشونه😭💙

یعنی چقدر دیگه باید واسه بوس و بغل صبر کنیم؟🥺 هرچند همین انتظارشه که آدمو از شدت خواستن و شیرین بودن دیوونه میکنه❤ یه انتظار شیرین❤

شقایق جان💙💙💙

پاسخ:
بین خواب و بیداری هم تمام فکر و ذکرش دونگهه س
به بودنش.. به خواب بودنش.. به حواسش به بیدار نشدنش اونم با یه اخطار شیرین دوست داشتنی که به کانگین داد.. حتی با این ک کانگین آروم حرف می‌زد :))
ما فقط تو عکسا و فیلما چشای دونگهه رو میبینم و شیفته میشیم.. حال اصلی واسه هیوکه.. چه هیوک هم نفس چه هیوک دنیای واقعی ک چشای دونگهه رو از نزدیک میبینه 🙂🙂🙂
خیلی یهویی بودن ایده ی ذخیره ی هم نفس تو گوشی دونگهه.. حتی برای خودم توی نوشتنش.. هیچ طرح قبلی ای تو ذهنم نداشتم و یهویی ب ذهنم اومد و نوشتم 
خدااااا من احساسات تو رو بخورم خببببب😍😍😍❤️❤️❤️عایگو 
و مرگ تر این بود ک جواب دونگهه به اون حرف هیوک راجب بوسه این بود ک منتظرم ک منو ببوسی:)اونم غیر مستقیم اما واضح
یکم دیگهههه 
جان😍🙆🏻‍♀️💙💙💙💙

سلاااام بر شقا کمپوت استعداد😻😽

چقده انتظار برا قسمتای جدید فیکای تو شیرینه😍یه حس خاصی داره جدی میگم😍

دیگه تمام جسم و قلب هیوکم داره داد میزنه عاشققق شدههه😭😍بچم بی خوابی از تب عشق گرفته😭💙اونجا که گف دلیلش دونگهه اس وای از اینهمه رک و راست حرف زدنش شوکه شدم..دلم ریخت..چقد قشنگ همه احساس و حرفاشو به کانگ گف😭😍کانگین چقد عسل جواب میداد:)اونحا که گف چون بهش حس داری دلیل نمیشه به پسرا تمایل داری..این عشقه😭😍

از فاصله یه وجبی به چشاش نگا نکردی😭😭واهاییی یه لحظه تصورش کردمم..واقعا هیوک حق داره خبب😭😭اون چشای لعنتیش😭😭

وقتی سیو کرد هم نفس:))وای قلبم یه جوری شد بعد یه لبخند زدم ناخودآگاه تازه یاد اسم فیک افتادم..واقعا چقد قشنگ و به جاس این اسم و اینکه چقد مناسبه واسشون😍😭

الهییی فدای این اعتراف خوشگلتون بشممم😭😭در عین سادگی چقد خاصصص و دوست داشتنی بوود😭😭💙وای قلبم وایساد وقتی گف دوست دارم😭💙هیچوقت فک نمیکردم اعتراف به این سادگی بتونه انقددد خاص و متفاوت و دوست داشتنی باشه..دیوونه کننده بود

وای این هیوک چقدد دیوونه کننده اس..حرف زدنش..رفتاراش..فک نمیکردم انقد رک و راحت تمام احساسشو بروز بده..تااومد گف دلم میخواد ببوسمت...عرررر نمیخواد مزه نیکوتین بده🔥😭🚬اینا دیگه دلشون همش جریمه میخواد🤤

دستش لای موهای ابریشمیش..خدااا😭😭😭😭

ینی خط به خطش دیوونه کننده بود..دیگه نتونستم قشنگ بگم چه حسی داشتم😭💙عاالی بود

خسته نباشی عزیزم😻مرسی هستی💙💋

 

پاسخ:
سلام مریم جاانم
اگه اینطوره پس انتظار به این شیرینی می ارزه 😍خداروشکر 
قربون حست 
آره دیگه واقعا از مرحله ی انکار و گیج بودن گذشت.. نه فقط هیوک بلکه دونگهه هم.. اونم درست تو زمانی که قفل گوشیشو باز کرد و نگاهش خیره بود به اسم عذاب آورش تا بالاخره انگشتاش حرکت کرد و هم نفس بودن هیوکو واسه خودش به خودش قبولوند.. 
واقعا حرفای منطقی ای زد کانگین.. حس داشتن به نفر دلیل نمیشه تمایلات بره زیر سوال و گیج کنه آدمو.. فقط معنیش عشقه.
وای انقد خوشحالم ک میگی اعترافشونو دوس داشتی 😍😍😭😭❤️و برات خاص بوده 😭
نوازش موهاش براش رویا بود.. 
مرسیییی عزیز دلم عالی تویی 
سلامت باشی فدات ❤️🙆🏻‍♀️

سل لام

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

خدافظ🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

آقا اول برو کامنت پارت قبلمو بخون بعد بیا اینو بخون من یکم دیلی دارم😂🤦🏻‍♀️

من واقعااااااا نمیگنجم این حجم و نمیگنجم آقا درک کن

من گفتم هیوک دیگ اون آدم سابق نمیشه؟؟!!🤭🤭🤭😎😎😎دیدی!تب عشق گرفت...خواب درست و حسابی ک نداشت بدترم شد!!🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️خدایا...عزیزم هر کسی جای تو بود همین میشد

چشمای هائه شوخی نیست...تازه فکر کن بغلشم کنی ک باهاش برقصی تنشم حس کنی...🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

یاد هیز بازیای هیوکجه افتادم😁😁🤪🤪دیگ از این ب بعد میتونی تمام هیز بازیاتو روش اجرا کنی عزیزم😁😁

انفجار احساسات هیوک...و دیگر هیچ......

ببین چی بود که کانگییییییین...اون مرد محکم و همیشه سفت و سخت و با وقار...اشک تو چشاش جمع شد...من که جای خود دارم🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

خدایا دیدی چجوری نشست با کانگین درد دل کرد؟؟و مسلما کی بهتر از ددی کانگ؟؟؟؟

با اون راه حل به جا و جذاب و جیگرش؟؟؟خدایا گفت همین الان بگو دوسش داری...و اونم گفت😐😐😐😐یعنی من اصن فکرشم نمیکردم اینجوری بشه!!!!!!😐😐🤦🏻‍♀️

هائه سکته رو رد کرد...من نیز هم

یعنی واقعا اعتراف از ااین شیرین ترم میتونیم داشته باشیم؟؟؟؟زنگ زد اول نفس کشید بعد خیلی انتحاری گفت دوست دارم

و تاماااااام

عکس العمل دونگهه عااااالی بود...اول حرفشو گوش کرد قطع کرد...بعد نتونست طاقت بیاره دوباره زنگ زد بگه منم دوست دارم

دیوونه شدم من...دیوونه🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

حالا همه اینا به کنار...اون بی قراریش واسه نبودن هیوک و کجای دلم بذارم؟؟”نمیگی من خوابم نمیبره؟؟”

دونگهه جان...نمیگی ما میمیریم با این کارای شما و همسرتون؟؟؟؟🥺🥺🥺🥺

جر خوردم خدا

الان جفتشون دارن خطاب ب هم میگن:الهی قانون شکنی کنم شاید که تنبیهم تو باشی...😁😁

هیوکجه...تو ببوس...نیکوتین و من یکاریش میکنم خودم🥺🥺🥺خوشم میاد انقدر راحتم باهم!!هیوک ک اصن خجالت مجالت و این چیزا تو کارش نیس،هر چی تو دلشه رو میگه

دونگهه هم خجالت میکشه ولی بازم مخفی نمکینه!!این خیلی جذابههههه

قبلا گفته بودی ک اینا اصن محفی کردن بلد نیستن!ولی من نمیتونستم تصور کنم رفتارشونو

الان ک میبینم خیلی شیرینه

قبلا پشت میکردن به هم همو فحش میدادن میخوابیدن

الان “عذاب آور” شده “هم نفس” و میاد کنارش میخوابه موهاشو ناز میکنه باهم بخوابن...

آیم دان😌

کانگینم که انقدر درک و فهمش بالاس که کلا درک و فهم بالا میاره!!دیگ میخواد شبا تنهاشون بذاره

این یعنی اینکه من میفهمم شما همو دوست دارین و چون مزدوج هم شدین مسلما دیگ شبا خونتون جای یه نفر سوم نیس😁😁😁😍😍🤪🤪🤪

در طول روز خودتونو نگه دارین شب من میرم شما به روابط مرداشویی تون برسین🤪🤪🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

اینا پیش هم خوابیدن با اون وضع...منم میرم بمیرم🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️با این وضع👈🏼 O-<—<

خلاصه که خسته نباشی

مرسی ک مارو جر میدی عزیزم😂😂😂

مثل همیشه لاو یو💜💜

 

پاسخ:
دوباره سلام

الان این فاصله ها نشان دهنده ی عمق جر خوردگی بود؟؟؟
خب جااان اگه ک بود *-*

خوندم قبلی رو 
جواب هم دادم 😌
نه تو نگران هیوک نباش چون اولا تبش پایین میاد 😎
ثانیا الان یکی رو داره ک نگران بی خوابیش باشه و دنبال راه درمان طبیعی و غیر شیمیایی باشه براش 🔥🚬
چشمای هائه شووخی نیست.. 
اینو تازه مایی که فقط از پشت اسکرین گوشیامون بهش نگاه می‌کنیم میگیم.. 
حالا اون آدمی ک سالها.. توی واقعیت.. از فاصله ی خیلی نزدیک... 
ب چشاش نگاه میکنه چ حسی دیگه میتونه داشته باشه؟؟
آره دستم برا هیز بازی بسیار بازه 😂😂ولی خب یه نفرم زیاد نمیتونه هیز بازی دراره ک طرف مقابلش فک نکته این هوسه :)
کانگین تو اوج احساسات غرق شده بود.. 
یه سال فقط داد و بیداداشونو شنید و تحمل کرد 
حالا اعترافای عاشقانه؟ :)
دونگهه نسبت به هیوک یه ذره شرم و خجالت و حیا تو وجودش هست دلی نه به اندازه ای ک جلوی بی پرواییشو بگیره 
فقط گاهی وقتا به طرز خیلی شیرینی ممکنه قرمززز شه اما همچنان همون زبون باز جوجه ی یاغی عه 
رک بودن هیوک تو تخم چشمون 😐😐😐
این فقط بخشی از ماجراس 🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
یه جاهایی باعت میشه توی خواننده از خجالت سرخ شی چه برسه به مخاطب خودش 
هم بلد نیستن و هم دلیلی ندارن اگه بلد بودن مخفی کاری رو. کلا یه کانگین دارن تو زندگیشون ک جلو اونم خیلی راحتن حتی اگه حرف رابطه باشه 😐🔥
نگفته بودم مردن حرامه؟ بیا بشین سرجااات خانم 
خواهش میکنم عزیزم 😂😂😂
لاو یو تو

سلام شقای من 😭💘

شقا الان فقط دلم میخاد سفت بغلت کنم و هی تو بغلت زار بزنم 😭

*وی پس از این پارت از صد و شصت و هشت جهت جغرافیایی جر خورد و ریز گشت*

شقا تب کرده بود 😭

از عشق دونگهه تب کرده بود 😭

*آب قندش را هم میزند*

"نه.. فقط قلبم.. "

"هیچ وقت از فاصله ی یه وجبی به چشاش نگاه نکردی که بفهمی چی میگم"

*آب قندش را سر میکشد* 💘

شقا نمیدونم چجوری بگم عاشق این نزدیکی پسرا به کانگینم ک حقِ مطلب ادا شه 😭 این صمیمیتِ ساده و در عینِ حال دوست داشتنی و عمیقشون قلبِ آدمو ذوب میکنه 😭💓

"پس چرا انقد بهش حس دارم؟"

*نخ و سوزن را آماده میکند*

کانگینه اینجاش خیلی من بودم :')

شقا نفسم رفت یخ کردم قلبمم داشت میپرید بیرون 💓 بعد ک ب خودم اومدم و ادامشو خوندم دیدم من چقد کانگین بودم کانگینم چقد من بود 😢

"این که به یه نفر حس داشته باشی و اون نفر یه پسر باشه صرفا همجنسگرایی نیست.. عشقه!"

وای این جمله چقد قشنگ بود 😭

"از کجا بدونم هوس نیست؟"

وای خب اگ هوس بود ک از همون روزِ اول بهش چشم داشتی 😭💓

و همونجا بود ک من واسه جمله بعدی هیوک به پهنای صورت اشک میریختم 😭

"..تا آخرِ عمرم.." 

میشه یکی بیاد بمن بگه نفس کشیدن چجوری بود چون یادم رفته 😶💘

+باید.. بهش بگم.. همین الان!

-آره تا نشده بگو!

*لُپِ کانگین را بوسیده و سوزن را نخ میکند*

و همون عذاب آوری که به هم نفس تبدیل شده بود گوشیشو برداشت ک ب دونگهش اعتراف کنه 😭💘

وای شقا ب عمرم اعتراف ب این قشنگی نه دیده بودم نه شنیده بودم نه خونده بودم 😭 دلم ریختتتتتتتتتتتتت ریختتتتتتتتتتتتتتتتتتت ریختتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت و هنوزم موفق نشدم تیکه پاره هاشو از گوشه کنارا پیدا کنم 😭💘

*شروع به دوختن میکند*

وای شقا اگ این پارت اولین بوسشونم میداشت من الان روحی بودم ک از اون دنیا داشت واست تایپ میکرد 😭💘 جدی قلبم دیگ تحملشو نداشت 😂 خوب شد تایم اوت دادی یه نفسی بگیریم وگرنه ب بقیه هم نفس نمیرسیدم 😶💔

اون شیرین عسلِ متحرکِ سفید پوشِ پا برهنه رو فقط باید سفت چلوندش 😶💘

 هیوک مامان خیلی بت افتخار میکنه ک همونجا نگرفتی بخوریش و صرفا به ناز کردنِ موهاش راضی شدی 😭💓

"اگه نباشی برنامه های مزخرف بیرونم واسم غیر قابل تحمله! "

"آره بدون تو حس میکنم یه چیزی کمه.."

شقا میشه واسشون بمیرم؟ 😭

وای دلم ضعف میره واسشون 😭💘

شقای من خسته نباشه 😍💓 مرسی واسه اینهمه حس خوبی ک بهمون میدی 😭 خیلی سارانگه 💙

پاسخ:
سلام بستنیه فیوریت من
جانمممم میدونم چ حسی داری 
بدو بیا بغلم *-*
تبش خطرناک نبود.. 
از اون تبایی نبود ک بخواییم براش نگران شیم..
از اونایی بود ک حتی بابتشون خوشحال هم میشیم و قند تو دلمون آب میشه :)
همین ک همینجوری گفتیش حق مطلب ادا شد جانم 
چون خودمم همین حسو نسبت به حضور کانگ توی هم نفس دارم.. یه نفریه ک وجودش.. بودنش همه چیش لازمه تو یه نوشته.. 
کلا هم نفس شخصیتای محدودی داره.. داستان حول محور ایونهه کانگین و چولا میگذره فقط 
و من این جو کوچیک محدود رو خیلی دوس دارم :)
آره دقیقا کانگین جوابهایی رو به هیوک میداد ک ماها دلمون میخواس ب هیوک بگیم!! حرف دل ❤️
آره اگه هوس بود ک همون اول باهاش میخوابیدی.. 
سوزنت استریل باشه هااا🚶🏻‍♀️
تلپاتی افکارشون باعث شد زمانبندی تو اون تماس با عوض کردن اسم هیوک تو گوشی دونگهه یکی بشه. 
کانگین میدونس دونگهه هم الان دقیقا تو فکر هیوکه.. و این درست ترین پیش بینی ذهنش بود 
واقعهااااااااا اینقد قشنگ بووووودددددد؟؟؟ 😭😭
خداروشکرررر خب :)
آره گذاشتم نفس بگیرین قشنگ به روال نرمال برگردین بعد دوباره با بوسه شوک بدم 😁
اون حرفایی ک پشت تلفن به کانگین زدن تو اون روزی ک خبر جدا شدن کانگین از گروه اومد برام خیلی پررنگ شده بود :) 💔
جر خوردن حلاله ولی مردن نه 
خواهش عزیزم سارانگهه🙆🏻‍♀️

آغا ،سلام و درود و صد بدرود،

بعد یه قرن انتظار، بالاخره،بهم اعتراف کردن،اونم چه اعترافی ،خدایی تا حالا اعتراف به این نازی دیده بودین،خخخخخخخخ یاد این اعتراف عشقای دهه شصتییا اوفتادم،

وای چی میشد هاعه میگفت عیبی نداره خودمم هوس سیگار کردم بده اون لبتو د لامصب ، این همه آدمم توخماری نمیزاشت،

سه شنبه کوجایی کی میاییی؟!!!!

فک کردم تا اینا دعوا هاشون تموم نشده و اعتراف نکردن،هیچول بیدار میشه،و هیوک یه دست گرمی ناناز ازش میخوره،که داداش منو اذیت نکن،

از این به بعد باید قبل خوندن یه آرامبخش بندازیم بالا،

عزیزمییییییی

مارچ مورچ

باییییییییی

پاسخ:
سلام و درود بسیار جانان
ها واقن حس قرن میداد 
چرا دهه 60؟؟؟ مگه اعترافای دهه شصتیا چجوریه ؟D:
نه باابااا..تازه اگه اینجوری میشد هیوک مگه ادمیه جلو کسی رام بشه؟؟
حتی اگه اون شخص کیم هیچل اعظم باشه
اب قند داشته باشین هم کافیهه
ماچچچچ
بای بای

خوب خوبه تا اینجا یه40 درصدی پیشرفت داشتیم در مورد رابطه شون

شصت در صد بقیه رو خدا بخیر کنه بعد اعتراف

ای جانم

حالا تقریبا جاهاشونم عوض شده تا حالا هیوک نگران دیر اومدن دونگهه بود، حالا دونگهه بازجویی میکنه کجا بودی؟

تا حالا هیوک بیخوابی میکشید بعد اعتراف حالش خوب شد راحت میگیره میخوابه،ایندفعه دونگهه بیخواب میشه

تا اینا بخوان باهم و همزمان به خواب برن چقدر دیگه باید صبر کنیم

دونگهه خوبه هائه گفتن هیوک رو نشنید والا فکر کنم نصف شبی از تب عشقش میرفت حیاط پشتی تو استخر و شنا میکرد تا خود صبح تو اون هوای سرد تا حالش جا بیاد و هضمش کنه

پاسخ:
دارم درمورد 60 درصد باقیش فکر میکنم و نمیتونم جلوی افکار ذهن معصومم رو بگیرم XD
بخاطر این بود ک هیوک تو بروز دادن احساسش ساده تر بود...ولی حالا دونگهه هم
مرحله ی انکارو رد کرده و پذیرفته که بی هیوک نمیتونه بخوابه ( و نفس بکشه)
تا وقتی بی خوابی هیوک حل شه
شنیدددد کهههه

اینطور که به نظر میاد بعد از هم نفس، همه باید یه دوره ترک اعتیاد بگذرونیم🚬
اینجا همه یا سیگاری هستن... یا خمارن... یا نشئه...
نوشیدن واین چطور؟!🍷
اینجا مست کردن مجازه؟!🥂

پاسخ:
الان من گریبان گیر این گناه شدم T.T 
مجازه 
اینجا همه چی ازاده به جز مردن *.*

سلام نویسنده جونم 

یعنی عاشقتم این قدر عاشقانه نوشتیش جونم به لب اومد اینقدر که این دو تا قشنگ به هم ابراز احساسات میکنن 

قربونت دوست دارم هاتون بشم 

به چشم هایت بگو نگاهم نکنند نازنین 

بگو وقتی خیره ات میشوم سرشان به کار خوشان باشد!!

نه که فکر کنی خجالت میکشم ها نه

حواسم نیست عاشقت میشوم...

اخه هیوک چه اشکالی داشت بوسش میکردی 

میدونم اون روزی هستی که با چاگیات کیک توت فرنگی بخوری بعد بوسش کنی 

بعد این قسمت روزای سخت تو راهه یا از این قسمت های خوب هم دوباره تو راه هست ؟؟

مرسی یه دونه ای💎😍😍💕💖💓

 

پاسخ:
سلام ماهیه برکه ی کاشی
من اصن تلاش زیادی برا عاشقانه کردنه بیش از حدش نمیکنم
فقط هر چی ک تو ذهنمه رو منتقل میکنم به تایپ کردن
میخوام بگم ایونهه  تو تصوراتم انقد پاک و عاشقن که باعث میشه اینجوری بنویسم :)
شعراتو بخورم فقط

اشکالی که نداشت
فقط باعث شد تا اولین بوسه بیشتر به له له بیوفتن
هردو..هم خوب و هم بعد
فدایت

یکمی ازین خوش خوابی دونگهه رو میدادی هیوک، تلف نشه تا ته فیک 🤔🤔🙄

پاسخ:
دونگهه خودش راه خواب رفتن هیوکو بلده حالا صبر کن

خب چه اشکالی داره ببوسید همو 😍😍😍😀😀

عزیزم خیلی خوب بود این پارت، چقد با احساس، چطور اینجورین 😭😭

خوب شد کانگین ازین به بعد شبا میره خونه خودش، زوجمون باید تنها باشن البته این دوتا جلوی کانگین ام مشکلی ندارند😂😂😂

زودتر برو سر اصل مطلب.... 😅😬😬

نکنه بعد این همه حس خوب کلی روزای بد در راهه😕😕😕

لطفا اذیتشون نکن همینجوری خوشن خوبه دیگه ،هی این پارت های خوبی کشش بده مطمئن باش هیچکس مشکلی نداره 👍

وری وری تنکیو 😘😘😘😘

 

پاسخ:
این دیگه از سیاست های شیطانی نویسنده بود *-*
خوشالم ک دوسش داشتی عزیزم
اره حتی اگه کانگینم نباشه کار خودشونو میکنن :| اون از مدل اعتراف هیوک جلو چش کانگین معلوم بود
شرم و خجالت ک حالیشون نی -__-
پارتای خوب خیلی زیاده نگران نباش
فداات

این قسمت پر از احساسات بود.واقعا لذت بردم..ولی چون حرف از طولانی بودنش میزنی..مطمئنم ک خیلی قرارع غصه بخوریم😭😞

مرسی ازینکه این همه سروقت آپ میکنی♥

تو یه نویسنده ی دوست داشتنی و فوق العاده ای♥♥

فایتینگ♥

پاسخ:
طوطی میبینم *-*
غصه نخور فقط بگذرونش چون غصه هاشم قشنگه
خواهش عزیز دل هیونگ:*

سلام به شقایق جان عزیز

از الان بگم خطر حمله قلبی نزدیک است چی کار میکنی با دل ما تا الانمشم خودمون رو به زور نگه داشتتیم قسمتای دیگش چه شود 🔫🔫🔥🔥🔥

کی فکر شو میکرد مرد غورغرو ،سرد ،بی حسمون به همچین حال و روزی بیفته  ضربان قلبش بالا بره و ندونه باهاش چیکار کنه 💞💖

یه حسی که خیلی توی روند داستان دوسش داشتم این بوده که کانگین هر جوری که حساب بخوای بکنی نمیتونی ازش بگذری که برای پسرامون هم همین بوده کسی بوده که راحت حرف دلاشون از دغدغه هاشون همه چی شون رو باهاش در میون میزارن جزی از خودشون میدونن تو هر شرایطی حتی نبودش رو هم واسه یه روز تمتونن تحمل کنن این قدر که خوب باهاشون رفتار میکنه سزنششون نمیکنه محبت میکنه و حالا که بعد یه سال بهم حس پیدا کردن مثل خودشون بهشون راهکار میده که چطوری بهم برسن اون لحظه که بهش میگفت از قلبش چقدر شیرین بود یعنی کانگین فوق العاده صبوره دیدن این دو تا وضعیت الانشون که چقدر جلوی خودشو میگیره 

سوال کردننشم مرگ اوره !!!! 🔥🔥🔥🔥

اما یه چیز هیوک برام خیلی قشنگه این که بعد یه سال از باهم بدونشون میگذره دوست داره عشقی که به هائه پیدا کرده واقعی باشه از روی هوس نباشه  😍😍😍😭😭

اما دوست دام هایی که به هم گفتن ثابت کردن خیلی بیشتر از اینا همو میخوان 

عروسک متحرک پابرهنه مون رو چیکار کنم که اینقدر خوردنیه با اون چشمای نازش منتظر هیوکیش مونده بود تا برگرده با هم بخوابن 💕💖💓

چرا  دو تاتون اینقدر خوردنین 

بازم نمیخوام از جذابیت مرد کشنده نگم اما نمیشه گذشت 

بازم حاظر نشد دهنش مزه نیکوتین میداد تو همچین لظه ای بوسشو باهاش شریک بشه که میخواد اینکارو بکنه  🔫🔫🔫🔫🔫💋💋💋

این شرین عسل رو باید درسته قورتش بده بس که شیرینه 

مرسی عزیز دلم فوق العاده جز به جز این قسمت خواستنی بود😍😍😍😍👏👍❤❤

 

پاسخ:
سلام فائزه جانم
خدا نکنه حالا من مراقبتونم نگرااان مباشید..کمک های اولیه در دسترسه رایگان XD
هیوک به طرز عجیبی گیج شده اما همونقدرم میدونه ینی مطمئنه ک عاشقه..تب عشق کرده :)
اره کانگین خیلی باهاشون متفاوت رفتار کرد تو این مدت..بیشتر یه هیونگ یا یه دوست بود تا یه کارمند خشک که حتی بخواد رسمی باهاشون حرف بزنه..و ایننم رو ایونهه بی تاثیر نبود! انقد باهاش احساس راحتی میکنن که ناخواسته دوس دارن حرفاشونو باهاش درمیون بذارن..حالا هر حرفی  که میخواد باشه:)
اره دقت کردی؟ هیوک میخواست با پرسیدن از کانگین و راهنمایی گرفتن ازش مطمئن شه این هوس نیس که یه وقت به دونگهه اسیب وارد نکنه
قطعا ک نمیتونس بدون هیوک بخوابه 
منتظر بود تا بیادو مچش گرفته شد
یه روزی میدم قورتش بده *-*
خواهش عزیز دل شقااایق

سلام عزیزم

دوباره وقت خالی پیدا کردم بین کارای پایانمم که به خودم برسم

چند قسمت اخیر خوندم نمیدونستم چطور تموم میشه عالی بود

این کم کم نزدیک شدنشون بهم؛ احساسشون جای هیچ حرفی باقی نمیذاره

تموم لحظه لحظه شو میشد حس کرد تجسم کرد

ممنون عزیزم بخاطر حس قشنگی که بهمون میدی

پاسخ:
سلام عزیزم *-*
خیلییی خوش اومد و صفا اوردی به محفل گرم ما
خیلی خیلی خوشحالم ک دوسسش داشتی 
خداروشکر
و خواهش میکنم عزیزم :*

خوب ...

بحول قوه الهی شرو میکنیم به توصیف مرحله ب مرحله جر خوردنو 🤤🤤

تپیچبجنبرحبمطمیقننیترتبنیمیمبنرنبیحجیجیمینیجیحینینزن)@)@﷼÷€$€=€#﷼×﷼×﷼÷£÷^$£$﷼÷﷼×﷼×₩×)#$

شقاااا😐😭😭😭😭😭😭

چراااا

چرااااااا

تو داری چیکا میکنییییییییییی

خودت نمیفهمیییی داری چیکا میکنی با ماها کههههه

عاقا چرا کاری میکنی ک ماها از هشتاد وهفت جهت جغرافیایی پاره بشیم ؟ ☠💀⚰

شقا باید از خواننده ها درخواست کنی یبار ری اکشناشونو ضبط کنن برات بفرستن 😐😂

من خودمو اگ ببینی میترسی 😂😂😂 ینی قشنگ انگار دارم تشنج میکنم وختی میخونم 😂

عاح...

خیلی عااااااااااااح بود این قسمت

میخوام برا تک تک کلمات این قسمت جر بخورم 😭😭

وای از تب و تاب عشق که هیوکمونو بدجور درگیر خودش کرده 😭

اونقد درگیر که از ضربان زیاد قلبش ۴ بار از خواب پریده بود و کانگین نگران بالا سرش نشسته بود 🔫🤧

چقد اعترافاتش به کانگین خوردنی بووود ای خدااااا این پسر جذاب لعنتی در عین مغروری و سرد و خشن بودن چه قلب طلایی داره 😭😭😭

چی اینقد بهمت ریخته ؟

دونگهه

چرا دونگهه ؟

هیچ وقت از یه وجبی به چشاش نگاه نکردی که بفهمی چی میگم (بای لایف )💀☠⚰

فدای کانگینمون بشم که بیخیال قانون و قانون شکنی شده و اونا رو سپرده دست دلشون ؟ 🤧 حتی خودشم داره بخاطرشون قانون میشکنه ... بازم عاحح

ای جیغ و داد و فغان کههه هیوک شد هم نفس روز و شبهای دونگهمون 😭😭😭😭

وای وای چه اعتراف ساده و در عین حال مرگ آورییییییییی بود لعنتی ☠💀⚰😭😭😭😭

حتی توی اعترافش هم باید سگ بودنشو به رخ بکشه آخه ؟؟ 😭

اگه دوسم نداری بد وبیراه بگو قط کن اگه دوسم داری هیچی نگو فقط قط کن ... الفاتحه ⚰⚰⚰⚰

وای چقد قشنگ بود اعترافشون هرچی بگم کم گفتم 😭😭😭😭😭

وقتی کانگین بهش گف این چه طرز اعتراف کردنه چه قشنگ نگران شد شاید اشتباه کرده 😭

از بس گیج و مبهوت بود رفت یه دوری بزنه و خودشو تو سیگار غرق کرد 😭

وای دونگهه ی ملوسمون با لباس خواب سفیییید ( بگو فرشته و خلاص دیگه ) با پاهای برهنه اش دوید اومد جلو شوهرش مثلا اداهای اخموها رو در آورده که کجا بودی نمیگی من خوابم نمیبره ؟ ( عایا این موجود رو نباید لیس زد و درسته قورت دادددد؟)

وای وای خواست ببوستش ولی لعنت به بوی نیکوتین سیگار که ماها که هیچ خودشونم باید تو خماریش بمونن 😭

وای خدایا چرا این موجود کوچولو اینقد دوس داشتنیه اخه کامل رفته زیر پتو خودشو قایم کرده عاح 😭

ولی هیوک نتونس تحمل کنه‌پتورو از روش برداشت و دسشو برد تو موهای لختش نازش کرد 😭😭😭 هاعه ام ساکت خوابیده بود تا کارشو بکنه خا 😭😭😫

چقد دوس داشتنی زنگ زدن به کانگین و چقد دوس داشتنی تر بود مکالمه اشون  فداشون شم خا 😭😭

چه شبی بشه اخه بعد از اعترافشون بهم 😭 فک نکنم اصن تا صبح دوتاشون خوابشون ببره و اومیدوارم ک دگه اون خط مرز وسط تختشون به چپشون باشه و بلخره مرزو رد کنننننن خواهشن 😫

بازم مارا جر دادی و رفتی شقا

باشد تا سه شنبه و جرخوردنی دیگر شمارا به خدای منان میسپاریم

ع

ا

ش

ق

ت

م

💙💜❤💛💚

خودافززز💃💃💃💃

پاسخ:
بله بسم الله الرحمن رحیییممم
ینی فقط اون ریال ریالای وسط خارجی جر خوردناتو کککک (پا سیستمم اموجی ندارم :|بدم میاد بگم ککک یا خخخ ولی مجبورمم)
حقیقتش من کاری نکردم فر *-*
شاید فک کنی عمدا این پارتو اینجوری نوشتم و خواسم بکشمتون ..ولی درواقع کارایی ک کردم از اول داستان بود..این ک اونقد اروم اروم وفقتون بدم با داستان..با حس و حالش ..با جو عمارت..با اخلاق شخصیتا..با احساساتشون..با روحیات و رفتاراشون..اونقدر این کارا رو با حوصله و اروم انجام دادم ک فقط خودتون و خودتون باشید که با رسیدن به این قسمت دلتون در این حد بریزه..
پس تمام کار بزرگ من ثابت داشتن داستان تو این هاله ی حبابی خاص خودش بود..ک شما رو هم زیر اون حباب نگه دارم..ک همه چیو ببینید و حس کنید..با چشم خودتون با حس خودتون..
وای ینی میشه یه روزی ویدئو ری اکشن از خودتون بدین؟
اون روز حتما من میرم بهشت از خوشحالی..چون هم ذوق داره برام و هم واقعاااا دلم میخواد برا یه بارم ک شده ببینم چنین واکنشی از خواننده ای رو..حداقل ویس بدین عاغااا
هیوکو کلا تمام قد باید قاب بگیرن بزنن به دیوار از بس که کامل و بی نقص و محشره..یه ذره فقط اخلاقش تنده ک اونم جذابه مهم نیس:|
کانگین دیگه به مرحله ی به جهنم و ضرر رسید :)
چون همونجور که نوشتم هیچ چیز ارزش خراب کردن این عشقو بین دوتا شاهزاده ی به ظاهر مغرور اما در واقع ساده و معصوم رو نداره
اره این سگ بودنشو هیچ جا جا نمیذاره
ب قول کانگین این چ طرزه اعتراف کردنه خب مگه جنگه ؟:||
ولی خب جم کنیددد بابا دلمون ریییختت -___-
فر
من یه روز بهتون نشون میدم هیوکم عین ما هوس قورت دادن دونگهه رو کرده :  | حالا واستا
خداروشکر ک میگی قشنگ بود 
میبنی چقد اینا هم به کانگ وابسته ن و دوسش دارن که حاضرن همه جا باهاشون باشه؟:)
م ن م 
ه م ی ن ط و ر 
خدافز عزیزمممممممم

خب میدونم که همه اینجا بهت میگن سلام

ولی من میخوام بگم درود و خسته نباشید😊

خب از تریپ معدبانه خارج میشویم

ششششششششششششششششششششششششششششششششششتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

لعنتی تصوراتمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

سافت تر از این مگه داریم؟😭😭😭😭😭

یعنی میخواستم وقتی بهم زنگ زدن و گفتن همو دوست دارن بگم درد عوضیا قلبم رفت😭😭😭😭😭😭

چزا نگفتی اب قند بردارییییییممممممممممم

فشارم افتاااااااااددددددددد

نمیتونم حسمو بیان کنم😭😭😭😭😭😭

یعنی عاشق اون کانگینم که خودش یه پا شیپر لعنت شدس که از طرفه ما هی دلش براشون ضعف میره😭😭😭😭😭

چقدر به آدم میتونه فهمیده باشه عی خدااااااااااا😭😭😭

سوال یهویی هیوک در مورد همجنسگرا بودنش منو از این طرف شوکه کرد دیگه چه برسه به اون کانگ که اونجا بود

خدایی چه جوری میتونه یهویی انقدر عوض و دوستداشتنی بشه؟😭😭😭😭

لعنتی لعنتی لعنتی

اسمشو عوض کرد😭😭😭😭

من میرم به ادامه عر زدنم برسم بای😭😭😭😭💙💙💙💙💙👋👋👋

پاسخ:
هر کدومو بگی عزیزی *-*
سلامت باشی
جوووون خارج از تصوراتت بود و به دل نشست ؟؟*-* یا میتونستی پیشبینیش کنی؟؟؟
دیگه هر کاریش میکردیم دلمون به هر صورت میریخت..
پس خیلی شیک و مجلسی همه به اتفاق هم از این مرحله عبور میکنیم 
و وارد مراحل بعدی داستان میشویم *-*
خاک عالم..یادم باشه دفه بعد بگم بهتون اب قند همراتون باشه
کانگین حق داره انقد دلش بریزه چون نهایتا میخواس اینا تا حد مرگ دعوا نکنن
ولی حالا داره عاشقیشونو میبینه
این همون هیوک درونشه که گاهی وقتا بروزش میده:)
عایگوووو ب کجا چنین شتابااان

سلام ب روی ماهت

این پارت رسما منو لال کرد،ینی اینقد ذوق کرده بودم ،اینقد لبم گاز گرفتم ک جیغ نزنمممم،ینی واقعا بعد خوندنش از شدت هجوم احساسات نمیتونستم چیزی بگم و یا حتی حس کردم هیچی برا گفتن ندارم....

ببین هیوک حتی با بودن کنارش و یا حس کردن وجودش اروم میگیره و میتونه بخوابه. ..عاخه چطور میتونین اینقد خوب باشین؟!

تب عشقِ هیوک...ددی جان دنبال قرص و دوا و دارو نباش...دوای تب عشقش تو اتاق خوابیده...

وااای شقاااا تو کامنت قبلیم اسپویل کرده بودیییییی...اونجا ک گفت تا حالا از فاصله ی وجبی ب چشماش نگاه کردی...اینجا رو اسپویل کرده بودییییییییییییییی

مکالمه های بین ددی و هیوک...اگ بخوام بگم ک کلی طولانی میشههههه و براب چندمین بار باید دوخته بشم ...

عذاب آور ب هم نفس تغییر کرد...ب زندگی جیبی...

واااای من حتی برا صدا نفساشون پشت تلفن جون ددادم

ببین برا اعترافشون کلی با خودم فک کردم ک چطوری اعترراف میکنن و اصلا فکرشو هم نمی کردم اینطورییییی،اینقد دلبر.....

نمیگی خوابم نمیبره ؟! (زدن بر سر )

دوس دارن جدیمه بشننننن....منم دوس داااااارم...

دوس ندلرن اولین بوسمون مزه نیکوتین بده...ینی میخواد مزه واقعی جای جای دهنشو تست کنه....طعم واقعی خودش...

اسمش مخفف صدا زد...مخفففففففففف...

مکالماتشون...لنتی مکالماتشون...آخر من برا همین جوون میدم...

چ حس بدیه تا ب خودت میای تموم میشه... :((((((((((

ینی ب معنای واقعی مردم...الانم روحمه...دوس دارم کلی عر بزنم ولی همچنان قند تو دلم آب میشه و نمیتونم بشتر از این عرررر بزنم😭😭

ممنونم ازت ی عاااااالمه عزیزدلم

ماچ ب لُپت

مجلس ختم آن مرحوم در همسایگی ایونهه ریلیتی برگزار میگردد.ب صرف شام و پلی کردن ام وی ها و ویدئو های شخصیت های موجود در این فیک... 

پاسخ:
سلاممم
خب باید بگم ک خوشحالم ک این حسو داشتی چون چی دیگه برا یه نویسنده بالاتر از اینه ک خوانندشو تو احساسات ب لب مرززز برسونه؟:)
نیک..هیوک قبلنم میتونس کنارش ارامش بگیره فقط روحش خبر نداش:) درست عین همون چیزی ک دکتره به دونگهه گفت و دونگهه گیج شد...این ک وجودشون هم فقط برا ارامش گرفتن کافیه..
اررههه من انقد لابلای حرفام اسپویل میکنم...بعضی ها عمدی بعضی ها غیر عمدی XD
ای خدااا
تو سومین نفری ک هستی ک تو نظرات اسم زندگی جیبی رو به عنوان دژاوو یاد کردی *_*
خب حالا به دل نشست این مدل اعتراف ؟؟*-*
دونگهه هم مچش گرفته شد ک بدون هیوک خوابش نمیبره 
اخ دقیقا...نیکوتین باعث میشد نتونه مزه ی نفساشو بفهمه:)
فداتشم همینم کلیییی بود..اصن میگن دل ب دل را داه الان همینطو شده..حس میکنم میفهمم چقد دلت ریخته
ماچ بزرگ
زهرمار خدا نکنه واااااا :   |

من سیگار ندارممممممممممممممم

سیگار میخواااااااااااااممممم😭😭😭😭😭😭

وااااااااااااااااااااییییی ننهههههههههههه 😱😱😱😱😱

برم بخونممممممممم 😫😫😫😫😫😫

پاسخ:
حالا من ی چیزی گفتماااااا
بشین سر جات دختر سیگار برا سلامتی خوب نیس
🔥🔥
  • الی ایونهه
  • سلاااام😫😫

    شیرینکام بالاخره سر عقل اومدن😫😫

    اعترافتونو بخورم که انقدر سریع بود😫😫

    منتظر عاشقونه های قبل از اعتراف بیشتری بودم😫😫

    دووم نیاوردید راز دلتونو نگه دارید😫😫

    هیوکجه😐چه وقت سیگار کشیدن بود الان☹

    چه معنی داره با لباس خواب سفید دویده جلوت بی ماچ ولش کنی بره☹

    سیگارتو ترک کن که دیگه نویسنده بهونه نیکوتین نیاره مارو بزاره تو خماری😏😫

    شبا اگه هائه بغلش بخوابه دیگه عمرا کابوس ببینه🙂

    خسته نباشی❤

     

    پاسخ:
    سلامم الی
    سریع منظورت یهویی بود یا این ک زود بود؟
    اون همه عاشقونه ی قبل اعتراف داشتیما 
    فقط باید بیشتر دقت میکردی روشون تا بفهمیشون 
    دیگه بوسه افتاد واسه چن پارت بعد 🤭
    آره دقیقا 
    سلامت باشی 

    و بعله .. داعینگ!

    از این قسمتایی که شصت و هشت ساعت درگیر حرف زدنش بودم : )

    هیچی دیگه .. اینطو حساب کن؛ هرچی حرف کمتر = نشان دهنده ی جرخوردگیه عمیق تر

    پاسخ:
    قربون داعینگ نوشتنت بشم من
    شایدم هزار ساعت :))
    واقن همینه =<] 

    لعنتی ما قلبامون ضعیفهههههه ی ذره بهمون رحم کن آخه چی بود این حرفا این حرکات خو نمیگی میمیریم میافتیم رو دستت؟😭😭😭😭😭

    "پس چرا انقدر بهش حس دارم "

    خو من مرگ این اعتراااااف اصلا مگه داریم از این بهتر آخ اون لحظه دقیقا جای کانگین بودم نفسم بند اومده بود😂😂

    "دلم میخواد ببوسمت ولی دوس ندارم اولین بوسمون مزه ی نیکوتین بده "

    خو من هلاک تو که انقدر به فکری آخه آدم انقدر باشعوووور؟

    هی من میگفتم مگه قسمت 15 چیه نگو چییییی بوده😂😂

    هیوک هم نفسِ دونگهه شده که هیچ دوتاییشون هم نفس ماها شدن لعنتیا.... :)))))

    بعد از دوبار خودن و نظر دادن من هنوز تو شوکم 

    میرم ی دور دیگم بخونمش شاید حالم خوب شد😂😂😂

    ی تشکر ویژه هم باید بکنم ازت که انقدر منظم آپ میکنی🙏

    نویسنده و فیک در حد لالیگااااا😂😁

    پاسخ:
    من این همه از نظر روحی آماده تون کردم ک این بلاها نیاد سرتوناااا
    آخرش هیچ ب هیییچ؟🤭
    کانگین قشنگ تو تپش قلب و کم آوردن اکسیژن بی همتا شده بود
    حق داره.. تا چن وقت پیش سر و صدای دعواهاشونو میشنید و حالا اعتراف و حرفای عاشقانه
    فکر کردی چیه؟ 😂😂
    دیگه از این هلاک تر؟
    خیلی وقت بود ک هم نفس هم بودن و خبر نداشتن :)
    خواهش میکنم عزیزم 🙆🏻‍♀️💙💙

    سلام

    جیییییییییییییییییغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ

    دددددددااااااااااااااااااددددددددد

    فرییااااااااااااااااااااااادددددد

    هیوک به‌ دونگهه گفت دوست دارم 😱😱😱

    ممامماااااااااااااانننننننننننن

    دونگه به هیوک گفت منم دوست دارم

    {اسرا سر به بیابان میگذارد}

    پس اسم فیک و از اینجا برداشتی؟

    چه قشننگگ 

    ببین سرنوشت چه‌جوریه

    از یه طرف فردی و تو زندگیت قرار میده که یه روزی بهش می گفتی عذاب آور ولی از طرفی هم به ازای یکم دوری همون عذاب آور برات میشه تمام زندگیتو‌ هم نفس تو گوشیت سیو میشه 

    هییییییییی

    من واقعا الان هیچی حس نمیکنم 

    فقط میتونم خیلی آروم چشمامو ببندم فدای اون بیقرایی های هیوک برای دونگهه شم

    ای خدااااا😭😭😭😭

    چقد سااافت

    چقد سوییتت

    چقد جذاااب

    چقد مرگ آوووررر

    فک کن هیوک بخواد دونگهه رو ببوسه😐😐 

    اون هیوکه سرد و خشن مغرورر

    من قشششششش

    من ضعععفففف

    این حالا اوایل عاشقیشونه بعدش حالا قراره چی بشه

    فک نکنم بتونم تا اونموقع طاقت بیارممم

    گانگین چه قدر حال میکنه اینا دارن به هم میرسد

    فک کنم کانگینم ایونهه شیپره😅😅

    خیلییییی خوببب بوددد😭😭😭

    خیییییییلییییی

    وااااقعااا خسته نباشی

    💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙

    ۱۵تا قلب آبی برای شقایق مهربونمون😍😍

     

    پاسخ:
    سلاممم اسرا
    میبینم که از هفت جهت جر خوردییی🤭😂😂❤️❤️
    اعتراف کردن 
    اونم خیلی ساده و بی پروا 
    راستش این جوری نبود ک از اول به این فکر کنم ک دونگهه یه روزی اسم هیوکو اینجوری تو گوشیش ذخیره میکنه 
    خیلی یهویی به ذهنم رسید، اونم درست موقع نوشتن همین قسمت 
    اسم داستان یه جاهایی اینطوری مستقیم 
    و یه جاهایی غیر مستقیم خودنمایی میکنه 🙂
    عذاب زندگیش شد یه هم نفسی ک ب شدت بهش عاشق و وابسته س، شایدم از اول بوده 
    و با خودش کلنجار می‌رفته 🙂
    آره آره 😍😍
    میدونم تو این موقعیت برا شما تصور بوسه شون خیلی عزیز و دوس داشتنی میشه 
    حالا یکم دیگه صبر کنین 
    طاقت میاری نگران نباش 
    مرسیی عزیزم 
    سلامت باشی 
    ❤️💙❤️💙

    🚬🚬

    تو دین نداری؟ ایمون نداری؟😭😭😭🚬🚬

    چطور میتونی با قلب ما اینجوری کنی؟ قلبم جرررر خورد

    😭🚬

    هیوک چشمه بچم؟ چرا انقد قشنگ عاشق شده 😭😭😭

    "پس چرا انقد بش حس دارم؟!"

    عاخه لنتییییییییی اعتراف از این قشنگ ترم میدونستی بکنی؟ 

    عاه قلبم

    "دوسِت دارم" واییی این ساده ترین و فوق العاده ترین و عاشقانه ترین و اصن همه چی ترین بدرود

    هیوک گیج و مات و مبهوت این قسمت یه چیزی بالاتر از خوردنی بود و

    این قسمت لنتی توانایی داشت که سه هفته متوالی طول بکشه اوه

    ینی قسمت بعد چیه پس 

    این قسمت از پشت گوشی قلبمونو جر دادن اون موقع میخان چیکار کنن

    داداچ دستت درد نکنه ولی حس میکنم تا سه شنبه میخام بشینم گریه کنم تا بیا در

     

    پاسخ:
    اتفاقا دارم که انقد به فکرتونم 😌
    منظم آپ نمیکنم ک میکنم 
    قبل از پارتای مرگ بهتون هشدار و اخطار نمیدم که میدم.. 
    پس چرا انقد بهش حس دارم 
    چون عاشقشی بهش دل باختی.. معنیش این نیس ک حتما به پسرا باید تمایل داشته باشی:)
    قشنگ بود اعترافشون؟ 😍😭
    آره خیلی گیج بود.. اولاش تا زمانی ک داشت با کانگین حرف می‌زد با خودش کلنجار میرفت ولی بعد گیج و مبهوت بود 
    خواهش میکنم 😂

    سلاممم😍💙

    وای خدا چقققققققققددددددد این قسمت قشنگ بوددددد😍

    بمیرم برا هیوک که نمیتونه بخوابه😍

    اونجاش که کانگ پرسید چی تورو انقد بهم ریخته هیوکم گفت دونگهه😍😍😍جییییییغ😍

    بعد باز کانگ پرسید چرا دونگهه هیوک گفت هیچ وقت از فاصله ی یه وجبی به چشاش نگاه نکردی که بفهمی چی میگم💀😍💙

    وای خدا هات داگمون چقد مظلوم شده بود این قسمت😍😍 

    اعترافشون به هم دیگه و دیگر هیچ و تمام و من مرگ و من جنازه و روحم شاد💀😍💙

    خدایاااااااااا اونجاش که دونگهه پرسید کجا بودی 😍 هیوک گفت بیرون بودم😍

    وای خدااااا اصلا عاشق تک به تک دیالوگشون شدم 😍

    اونجاش که هیوک گفت دلم میخواد ببوسمت ولی نمیخوام اولین بوسه مون مزه ی نیکوتین بده😍😍 عرررررر چیییییییغ داااااااد💀💀💀💀

    عالی بود کههههه😍💙

     

     

     

    پاسخ:
    سلامممم تک دانه
    عاره دیگه یکی از قسمتای کلیدی بود.. یکی از مهمترین ها 🙂
    این دفه دلیل بی خوابیش تب عشق بود :)
    هیوک خیلی رکه.. همه چیو بی برو برگشت به کانگین میکنه
    اما خب این همش بخاطر رک بودنش نیس.. بخاطر راحت بودنش با کانگینه. 
    خدا نکنه خاک برسرم 😂😂😂❤️❤️❤️
    ینی کجا بودی و بیرون بودم هم به دلت نشست؟ 🤭
    مرسیی فدات

    :)))))))))))))))))

    :))))))))))))))))))))))))))))))))

    خب بنظرتون رگمو بزنم یا خودمو از پشت بوم پرت کنم پایین؟ یا برم سیانور بخورم؟ :)))))))

    سیریسلی؟ ناموسن؟ واقن!؟؟؟؟؟؟؟

    من هنو تو شوکم و نمت درکش کنم ک دقیقن چ بلایی سرم اومده :)))))) فقد احساس پارگی ای 

    توی پایین تنم دارم :))))

    -دوست دارم

    +منم دوست دارم :))))))

    با لباسای خواب سفیدش و پا برهنه جلو در بود؟؟؟؟؟ بهش گف دلم میخواد ببوسمتتت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببوسمتتت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    چرا انقد بهش حس دارمممم؟؟؟؟؟؟ از کجااااااااااا بگممممم اخههههههه با کجاش عر بزنممممممم 

    خدایا خودت پارتای بعدو رحم کن 

    خو من میکنم تو کون هر کی ک بخاد اینارو جدا کنه :)))))))))

    دلش میخاد تا اخر عمرش باعاش زندگی کنههههههههههههه عاخهههه ماماتخذنالبغتللخخللناخ

    کانگیننننن کانگیننننننن من بودممممممم منمممممممم

    :))))))))

    من دگ توان تایپ کردم ندارم بای.

    پاسخ:
    خب شکر خدا الحمدلله میبینم ک جر خوردگیت از مرز بیرون نزده و داخل کادره
    به نظر من ک هیچ کدوم این کارا رو نکن چون از بقیه ی لذتهایی ک هنوز نخوندی و بهشون نرسیدی محروم میشی:)
    حالا انتخاب با خودته.. تباه نشو ووووو 
    تا حالا واقن 
    اعتراف به این سادگی دیده بودی؟
    میبینی در عین دیوونگی چقد ساده ان؟
    میبینی چقد هیچی بلد نیستن ک میاد رک و راست میگه دلم میخواد ببوسمت؟
    :)) 

    سلام

    اون خط مرزی که برای هم تعیین کرده بودن، خیلی وقته که برداشته شده...

    الان دیگه فقط یه خطه... بدون مرز...

    پاسخ:
    سلام
    جانم.. چه قشنگ گفتی 
    وای مثل همیشه عالی بود😍😘 ممنون خیلی قشنگ مینویسی👍 آقا اینا همیشه عاشق باشن جدایی در کار نباشه😥😘
    پاسخ:
    مرسی😍😍
    عاشق بله میشه ک باشن 😍ولی جدایی رو به ذهن خودتون می‌سپارم 

    اعترافشون خیلیییی متفاوت و قشنگ و کیوت بوددد ای خداااا

    چجوریییی اینقد دیوونه کننده مینویسییی

    خب من الان فقط منتظر ماچشونم دیگه عرررر

    مرسییی مرسییی مرسییییییییی

    پاسخ:
    جووون
    بعد از ماچ منتظر چی ای؟ 🥴🥴
    خواهش خواهش خواهششش

    وااااای 
    چه اعترافی!!!
    هیوک دمت گرم
    خداییش بعد این اعتراف بوس میچسبید
    ی ذره اکتیوشون کن الان تو ذهنای معصوم ما دونگهه بچه سومشو از هیوک بارداره
     

    چند وقته از کانگین تعریف نکردم حس میکنم چیزی کمه
    خداییش خیلی باشعوره
    ما بودیم پشت اتاق خوابشون جا پهن میکردیم

    همچنان دلتنگ هیچولم😭😭😭

    پاسخ:
    ذهنای شما ماشالا هزار ماشالا فوق اکتیون
    دیگه ایونهه هم ک نرمال مایل به اکتیون 
    دندون ب جگر بذارین بازم 
    😂😂😂
    کانگین کار درستو میکنه همیشه😍

    راستی

    هیوک از بیرون اومد بعدش مسواک نزد؟

    دهنش بوی نیکوتین نمیداد دیگه ها

    مسئولین رسیدگی کنندددددددد

    پاسخ:
    نه دیگه به این سرعت مسئولین گفتن بذارین خواننده ها قشنگ تشنه ی تشنه بشن بعد 😎

    -دوست دارم

    ....

    ....

    ....

    -منم دوست دارم

    اوکی بای

    پاسخ:
    به کجا چنین شتابان حالا؟ 

    سلاااااام ... وااای خدایا عین مورفین میمونه فیکت .. ادمو میبره کلا به یه دنیای دیگه ... اول دلم میخواست زیاد زیاد اپ کنی ... که هی بخونم گ... ولی الان نمیخوام زود تموم شه اصننننننن

    پاسخ:
    سلاممم.. آره با این روند خب چشم بهم بزنیم تموم میشه
    ولی خب همین دوران کوتاه ارزششو داره کنار هم خوش باشیم 

    تقریبا مثه زمانی که منتظره ام ویه سوجوام منتظره فیکتم😥😍کااااااملا معتادش شدمممم

    همش منتظر شنبه سه شنبه هااااام😍😭خیلی دوستداشتنیه خوووب💙💙مرسی که اینقدر قشنگ مینویسی جوری که قشنگ میتوووونیم تصووور کنیم شخصیتااارو

    مرسییییی ازت لاااولی💕💓❣💙💙💙

    پاسخ:
    فقط فرقش اینه ک اون انتظار طولانیه ولی این یکی کوتاه و تند تند 😍😍
    خواهش میکنم خب مرسی از خودت ک انقد خوبی و دوسش داری 😍😍😍❤️💙🙆🏻‍♀️

    ببین خودت ک اینطوری میگی ما ک دیگ هیچی ...

    من از همین الان سیگارم روشن کردم...🚬🚬🚬

    پاسخ:
    روشن باشه ک نیازت میشه 🔥

    بریم که قسمت جدیدو بخونیم
    اااای جااااان

    پاسخ:
    عا بدووو

    Finallyyyyyyyyyyy

    پاسخ:
    Yeeeeaahh

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی