My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی

فن فیک هم نفس قسمت چهاردهم

سه شنبه, ۹ مهر ۱۳۹۸، ۰۱:۴۵ ب.ظ

 

"هم نفس"

زوج : ایونهه

ژانر : عاشقانه

هپی اند

نویسنده : شقایق

قسمت چهاردهم

 

 


 

سلام

حال و احوالتون؟ :* 

با قسمت قبل خوب حال کردین؟

اگه آره که باید بگم این یکی دیگه به معنای واقعی مرگ آوره:|

بعدیشم که پونزده باشه دیگه هیچیییی-__-

حسابی آماده ی کشت و کشتار باشید و بعدا نگید نگفتم 

 

بچها راستش ی چیزی رو خیلی دوس داشتم بهتون بگم.. 

این که مطمئن باشید یه فرقای بزرگی بین خوندن یه فایل کامل فیک 

با خوندن در حال آپ همون فیک هست.. 

و اونم اینه ک اگه نوشته براتون لذت بخش باشه.. در تماممممم مدتی ک تو طول هفته دارین میخونینش اون لذت همراهتونه.. مثلا اگه یه فیک 5 ماه آپ بشه هفته ای یه بار یا دو بار، شما تو این مدت 5 ماه با انتظار شیرینی برا آپ شدنش برا خوندنش با فکر کردن بهش تو روزای دیگه خیلی فرق دارین تا کسی که یه شبه فایل کاملشو میخونه :) 

حتی اگه نفهمید و درک نکنید که چی میگم و با خودتون بگین نه فایل کامل مزه ش بیشتره، بعدا می‌فهمید :) 

حتی اگه یه فایل کامل رو سه بار یا ده بار بخونید.. از اون لذت همراه با آپ بازم محرومید

اهل دلا میدونن چی میگم 😌

 

خب دیگه برید بخونید و یه آهنگ هم تو فایل هست گوش بدید وقتی بهش رسیدین 💙

 

 

 

نظرات  (۳۷)

هوراااااااااااا دیگه به هم دل بستنننننن😃😃😃😃😃😃

دونگهه همسری مهربان و به فکر😁

هیوک همسری شدیدا غیرتی😂😁

سل لام

میخوام اول اینجا کامنت بذارم بعد برم اون یکی رو بخونم کامنت بدم

شرمنده به خاطر تاخیر یکم درگیر بودم

خب خب

یادمه گفتی دلمون واسه دعواهاشون تنگ میشه!!ولی آخه مگ خلیم این صحنه های جذاب و جیگر و هارت ملتینگ الان و ببینیم و بازم دلمون جنگ و دعوا و خون و خونریزی بخواد؟!

کار به جایی رسیده ک مستر دونگهه به خاطر مشکلات خواب همسرشون به پزشک مراجعه میکنن و از نگرانی دنبال راه حل میگردن

من اگه جای اون دکتره بودم کف و خون قاطی میکردم با ذکر ایونهه ایز ریل گویان سر به بیابون مینهیدم!!!!🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

یا مثلا آقای هیوکجه یه جوری برا همسرشون نگران میشن که کجان و چیکار میکنن که میزنن راننده رو ناک اوت میکنن!!!🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

یانی یکی به من بگه چجوری با این چیزا من زنده ام؟؟؟؟

کسی که یه روزی به زور حتی کنار دونگهه رو یه مبل مینشست الان میگه نباید بدون من جایی بری

حالا تخفیف میدم چون خودم سرم شلوغه بدون کانگین جایی نرو!!😐😒

من حالم بده

خیلی حالم بده🥺🥺🥺عااااه

خدایا این لفظ جوجه داره منو میکشه...یعنی حتی دقتش به هیکل و جثه ی هائه واسم شیرینه😍😍😍🥺🥺🥺🥺🥺آره دستاش ازت کوچیک تره...شیرینک کلا ازت کوچولو تره...بیا دوتایی براش بمیریم هیوکجه!!نظرت؟؟

رقصشون...تیر خلاص بود

وقتی اومد جلوش وایساد پیشنهاد داد قلبم تو دهنم میزد🥺🥺🥺🤭🤭🤭🤭

چقدر خوبه که بلد نیستن احساساتشونو پنهان کنن!!چقدر شیرینه که اینجوری بروزش میدن و حتی ازش خجالت زده هم میشن!!ولی بازم نمیتونم جلوشو بگیرن و ما هی بلس میشیم...هییییی بلس میشیم...هییییییی بلسسسسس میشیم گاااععععد😍😍😍🥺🥺🥺🥺🤭🤭

به نظرم هیوک دیگ اون  آدم سابق نمیشه...دیدن چشمای هائه از نزدیک پدیده ایه که اولا هر کسی تاب نمیاره دوما پس از رویتش دیگ اون آدم سابق نمیشه!!!

هیوک جان آرزومند سلامتی شما و قلبتان هستیم عزیزم!!🥺🥺من ک زنده نیستم

خسته نباشی بیب جان

مثل همیشه لاو یو💜💜💜

برم پارت بعد🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️😍

پاسخ:
سلام
باشه 
فدای سرت اصلا هم دیر نشد 
خداروشکر دیگه دکتره ایونهه شیپر نبود و علاوه بر این که یک انسان عادی بود هیوک رو هم ندیده بود ک کف و خون قاطی کنه با فانتزی زدن براشون 😂😂
ولی خب.. همش حرف دل ما رو میزد به دونگهه 
همون چیزایی ک ما آرزوشو داشتیم و خواهیم داشت.. مثل روش درمانی ک بهش پیشنهاد کرد و دونگهه فورا انکااااررر کرد که نه این عشق نیس 
باشه عشق نیس.. منم پا میشم میرم دکتر که مشکلات اونایی ک بهشون اهمیت میدم رو بدون حضور خودشون ب دکتر بگم و دنبال درمان باشم 😐
خیلی خیلی روی دونگهه تعصب داره 
شاید بگیم افراطیه 
ولی نه تا وقتی ک دونگهه اعتراض نکنه :)
راتنده فقط بخشی از ناک اوت کردنای وحشیانه ی هیوک بود.. 
بشین ببین چند نفر دیگه رو بخاطر دونگهه به همین حالت جر میده 
رقص بلد نبود ولی یه نیروی جادویی بلندش کرد و دستشو گذاشت تو دست هیوک 
دیگه از اونجا به بعدش فقط دنبال هیوک کشیده میشد.. اونم شدیدا آروم آروم... انگار که روی یه تاب نشستی توی تاریکی و سرما 
بعد داره تاب میخوری و پاهات رو زمین کشیده میشن اما بازم حس بهشت داری :)
سلامت باشی عزیزم 
لاو یو تو مثل همیشه 🙆🏻‍♀️

سلام گلم خسته نباشی

چقدر این قسمت رمانتیک و خوجمل بود ، برعکس قسمت قبل که نزدیک بود هیوک به دیار باقی بشتابه😥 ولی برام‌ سواله از رو عادت کنار هم میخوابن یا بخاطر حس آرامشی که از هم میگیرن؟؟!!   

همه چیز بینشون سافت و لطیف بود حتی بگو مگوی کوچولوشون

هردوشون عاشق شدن و خبر ندارن یا دارن ما خبر نداریم😅

بخش رقص‌و که دیگه نگو قشنگ کف و خون قاطی کن بود🤪

موفق باشی🌹

 

پاسخ:
سلام مرسی عزیزم
نه حالا حالا ها زوده برا یافتن به دیار باقی😁هر دو، شاید قبلا عادت بود ولی الان میدونن ک نیس 
ما ک خبر داریییمممم 
فدات عزیزم 😍

سلاممم

آقاااا این چه وضشههههه چرا اینا اینجوری میکنن با ماااا

لبخند هیوک چی میگفت !!!!!

دیگه فک کنم تایم اعتراف فرا رسیده عررر

من عاشق شنبه و ٣شنبه ام یه جوری که فقط منتظرم روزا بگذره 

پاسخ:
سلامم
الان راضی یا ناراضی؟
دعوا میکردن هم ک همینو میگفتی 
عاره فرا رسیده بدجورررم نزدیکه 

سلام به شقای خودم 😍

شقا خیلی خیلی ببخشید 😞 پارت قبلو ک اصلا نبودم این پارتم خیلی دیر اومدم 😞💔 کلا اینروزا یه جوری سرم شلوغه که اصلا نمیدونم چجوری میگذرن 😢

عااح دلم تنگ شده بود 😭💓

خبب از مقدمه شروع کنم 

چقد قشنگ گفتی شقا 😍 واقعنم همینطوره من کاملا لمسش کردم 😆 وقتی با یه فیک در حال آپ پیش میری مثل این میمونه که داری با شخصیتا زندگی میکنی 😍 اون حس شیرین داستان هر روز باهاته و همش پیش خودت میگی یعنی قسمت بعد چی میشه از شیرینی لحظه ای ک نویسنده پارت جدیدو آپ میکنه هم ک نگم 😆💓 و اینم بگم ک خوندن یه فیک بلند تو یه پروسه زمانی طولانی به درک بهترش خیلی کمک میکنه واسم پیش اومده که یه فیک بلندو یکی دو روزه خوندم و خیلی از اتفاقاتشو نتونستم راحت هضم کنم و بعضی جاها انقد سریع از یه چیزایی گذشتم ک به کل یادم رفتن ولی وقتی فیک در حال آپه با تک تک دیالوگا و ریز به ریز اتفاقا همراه میشی انگار ک توعم اونجایی و باهاشون داری زندگی میکنی مخصوصا اگ نویسنده شقایی باشه ک همه چیو به قشنگ ترین شکل ممکن با تموم جزئیات شرح میده 😍💓

بیا باز من اومدم وراجیام شرو شد 😐 دو ساعته همش دارم درمورد مقدمه میگم 😶

اون حس شیرین صبحگاهی کنار شومینه رو خریدارم 😭 آرامشش به منم منتقل شد 😭 دلم خاست برم با خرسم کنار شومینه بخابم ک یهو یادم اومد ما اصلا شومینه نداریم 😶💔

پس نتیجه میگیریم ک خونه علاوه بر اُپن باید حتما شومینه هم داشته باشه 😀

اون پارت دکتر رفتن دونگهه رو باید با آب قندِ دوز بالا میخوندی اول اینک مناللبیسسامتالبیضضصثقغعهمنتلبیسششسیل واسه بیخوابی هیوک رفته بود دکتر من دیگ خیلی گریههههههههه 😭 دوم اینک همش سرشو مینداخت پایین و با انگشتاش بازی میکرد 😭 شیرین عسلِ متحرک 😶💓

"دونگهه کجاست؟! چرا نمیاد؟"

"تو بیخود کردی همسر منو تنها تو خیابون ول کردی"

"هیچ میدونی اگه بلایی سر چیزی که 'مال' منه بیاد چی میشه؟!"

من مردمممممممممم مننننننننننننننن مررررررددددددممممممم منننننننننننننننننننننن خییلییییییییییییییی مردممممممممممممممممممم مننننننننننننننننننننننننننننننننننننن خیلیییییییییییییییییییییی خیلییییییییییییییییییییییییییی مردممممممممممممممممممممممممممممممممم

و تامام 😶

من دیگ الان کاملا رو هیوک کراش دارم میتونید ب دونگهه بگید بیاد نصفم کنه 😂

فک کنم بهتر باشه از دیوونگیام در وصف رقصشون نگم چون یه چند باری قند خونم زد بالا زنگ زدن آمبولانس اومدن بردنم این بارشو دیگ جون سالم در نمیبرم به بقیه هم نفس نمیرسم 😭 انقد ک عسل مربا قاطیش بود خب 😶💓

اون فضای آبی ک اولش منو برد به اقیانوس الفا تو سوپر شو 😍💓

و لنتی اون لمساشون 😭 نگاهاشون و حس کردن همدیگ تو اون فاصله نزدیک 😭 و هموووووون 

"لبخند"

بای 😃💔

وای بالاخره طلسم سرد و بی روح بودنش شکسته شد 😭 و من خیلی بیشتر تر تر مردم واسه دونگهه بعده اون لبخندِ لطیف و ساده هیوک 😭💘

خسته نباشی شقای من 😘 مرسی واسه هم نفس که در عین اینک نفس کشیدنو از یادمون میبره نفسامونو هر روز گرم ترم میکنه 💙

پاسخ:
سلام کیم جونم، بستنی مورد علاقه ی من😍
نه بابا این حرفا چیه میزنی. اصن مهم نیس.. لامصب حضورت انقد همیشه پررنگه که همیشه حس میکنم هستی، حتی وقتایی ک مث الان نتونستی بیای، در کل مهم نیس فدات شم 😍
آره تمام این حسای خوب همش با گذشت زمان و انتظار و خوندن و اینا منتقل میشه فقط. ولی به این تیکه که درباره زندگی کردن باهاشون گفتی فکر نکرده بودم، لنتی راس میگی.. اینم از دید شما خواننده ها خودش یه دنیاییه🙂چون حس میکنی بخشی از زندگیشونی.. 
تو فقط وراجی کن 😀ببین کشی اعتراض میکنه یا نه 😎
منم الان ک تو گفتی هوس کردم.. اما چند لحظه بعد دیدم نه زمستونه.. نه شومینه داریم نه خرس دارم 😐
واقن خونه بی شومینه خونه نمیشه.. در نتیجه خونه های ما اصن خونه نیس 💁🏻‍♀️😂😂
دیدی چقد معذب بود؟ :) دونگهه ی هم نفس همون قدر ک زبون دراز و بی شرم و لجبازه همونقدر هم غیر اجتماعی عه و جلو غریبه ها معذبه.. حالا البته اگه دلیل اونجا بودنشو ک بخاطر همسرش بود در نظر بگیریم :)
شیرین عسل متحرکو خوب اومدی 🚬
لنتی نظم دنیا رو با این تحرکش به هم زده.. عروسک متحرک و هر چیز شیرینی و عسل مربایی ک زنده نباشه رو هم زیر سوال برده 
خدانکنه باباااا
*جمع کردن جسم بی جون و جر خوردت و اوردنت پیش خودم و ناز کردنت *
میتونی رو هیوک کراش بزنی 
ولی در خفا 
چون همسرشو ک دیدی ماشالا.. زبون داره هم قد من 😁
چی چیو بای؟ شما حالا حالا ها تشریف داری اینجا ❤️
سلامت باشی کیم من..مرسی واسه بودن با هم نفس💙

من کاملا از درون و بیرون پودر شدم.

یکی میگه میخوام بغلش کنم

اون یکیم میگه باهام برقص.

منم نطقم کور و دست و انگشتام همه بی حس

پاسخ:
کیوت 😂😂
دیگه زدن تو حاشیه 
منتظر اعتراف باش

سلام 

چقدر قشنگ حال وهوا شونو توصیف کردی 

حال و هوای ادمم با داستانت هوایی میکنی ادم میبری یه جای دور همه دغدغه زندگیت رو فراموش میکنی نوشتهات فوق العاده قشنگن

میخوام که وقتی خوابی

کنار تو بشینم

اگه یه وقت خوابم برد 

باز خواب تو رو ببینم 

عطر نفس های تو 

به تنم بپیچه 

کاش بدونی

که زندگی بی تو هیچه💞💕

 

پاسخ:
سلام عزیزم
قشنگ شمایین در واقع ک حس میگیرین با این حال و هوا 💙
خداروشکر 
چون ارزش خوندن یه داستان به همینه 
امیدوارم همینجوری تا آخرش ب دل بشینه برات 

سلااااام بر تکدانه شقایقم (بالاخره سلام کردممممممم)

عاقا اصلن من تخم چش هیوک میشم تا شاهد تک تک اتفاقات باشم (با توجه ب کامنت قبل!🤭)

میدونی چیه این ک فیک در حال اپ بخونی حال و هوای ب شدت هیجانی و دوس داشتنی داره،اینک میای برا هر پارت نظراتت میگی و میپاچی،هعی منتظری،ی انتظارشیرین و دوس داشتنی،اینک هعی تا روز آپش با خودت راجبش فک میکنی،خیال پردازی میکنی،یا نکته برداری ها و گذاشتنشون کنار هم(هعی میخوام این موردو باهات ب اشتراک بزارم هعی یادم میره!) ،یا اینک روز اپ ک میرسع از همون اخرای شب قبلش دل تو دلت نیس ک اون فیک دوس داشتنیت آپ بشه،همه و همه ی حال و هوایی داره ک تو کلمه نمیگنجه! و فک کن ی بار پا ب پا هر پارت اومدی و خوندی بعد تموم شدنش ی بار دیگ هم بخونی ک کلا ثبت طولانی مدتش کنی هم ی حال دیگ ای داره!

قبلا طی خوندن پارت میفهمیدیم میخواییم ج ر بخوریم ولی الان دیگ از قبل آمادمون میکنی !!🤣🤭 (ب سوزن نخ کنار خود خیره میماند!)

ببییییییین من از لحظه ای ک خوندم تا همین الان در حال ترمیم خودمم و چندین بار خوندم این پارتای آخرو...ااااا هنوز ی درزم بازه!(همچنان در حال ج ر خوردن!)(حالا چقد مودب شدم 🙄)

 

عاخ ددی جانم ^^ 

من با همون صدای هیزم های در حال سوختن ذوب شدم...

عررررر  مدل خوابیدنشون....

ددی جان ب جا نگا کردن ی چارتا عکس ،ویدئو چیزی میگرفتییییییی صحنه نابی بود...(ولیی خو منم بودم ترجیح میدادم فقط و فقط نگاه کنم،اینقد نگاهشون کنم ک همونجا محو بشم!)

نمیدونم چرا جمله های منفیشونو ی جور دیگه میخونم :| مثلا اینجا ک هائه گفت ازش متنفرم...اصلا نمیتونستم ب همون معنی واقعیش ببینم...

"دلم...میخواد...بغلش...کنم!"

'حتی اگ دلی نباشه...قانونا اجازشو داری!'

اوکی بای...

 

 

ببین بیبی بیدار شد هیوک دید،هیوک بیدار شد دنبال بیبیش میگشت ،این اگ عشق نیس پس چیه؟!نه شما ب من بگو خانوم نویسنده دوس داشتنی!

عجب دکتر فهمیده ای!اون مدرکی ک گرفتی حلالت باشه !(نمیدونستم دقیقا چیش حلالش باشه پای مدرکش کشیدم وسط!)

التیام بخش...التیام بخش کی بود این جوجه ؟! ^^ 

اره اره اهمیت دادنه!اوکی بیا فک کنیم 'اهمیت دادنه!' !!!اولا آقای لی دونگهه آقا، شما تا ب کسی حسی نداشته باشی بهش اهمیت نمیدی!دوما،شما دقیقا اول همین پارت گفتی ازش متنفری بعد الان میگی بهش اهمیت میدی؟!من میخوام از حضار محترم بپرسم شما ب کسی ک ازش متنفرین اهمیت میدین؟! آره آره ماست هم سیاهِ!

"تو بیخووود کردی همسر منو تنها تو خیابون ول کردی......" ینی من چشمام قلب شده بود این لحظه ...

وااااای ی لحظه اون صحنه ک با لحن خشنی گفت 'مال من' و با چشم هایی ک از شدت خستگی و عصبانیت قرمز شده و اتیش میزنه بیرون بهش نگاه میکرد و تصور کن! (ینی من مردم...ینی انا لله و انا الیه راجعون...)

رفت دنبالش...رفت دنبالش...رفت دنبالش...

"روی دونگهه شدیدا تعصب داشت..." آقای لی هیوکجه دیگ چ خبر؟

غیرتی شدنش...😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭🚬💍

"تو بچه نیستی!"(من دیگ از اینجا ب بعد نمیتونم نفس بکشم و سکانو میدم دست روحم!🚬🚬🚬)

"تا وقتی قدت از من کوتاهتره...دستات از دستام کوچیکتره...خیلی ازم کوچیکتری!" (⚰⚰⚰⚰⚰ ینی واقعا نیاز بود اینقد قشنگ دهان همه ما رو ببندی؟!)

ته دل دونگهه ک چ عرض کنم ته و وسط و سر و همه جای دل ما هم لرزوند...

 

شقااااااا بهش گفت باهام برقص...

فک کن بعد اون بحث یهد بهش گفت باهام برقص!

عاخه کی فکرشو میکرد این دوتا شاهزاده سلیطه رو تو همچین حالتی ببینن؟!

لبخند هیوک...

لبخند هائه...

لبخندشون...

رقصیدنشون...

چسبوندن پیشونیشدن...

دزدیدن نگاه...

قشنگگگگگ نفسم حبس شده بود ...

دقیقا مث ی رویا ک ما هم نمیخواستیم ازش بیدار بشیم...

اینقد خوبین ک رو اعصابین...

ممنووووونم ازت بهترینم‌...مممووووونتم ی عالمه

دوست دارم باشه؟!

پاسخ:
سلام علیکم.. گفته بودم بدون سلام هم عزیزی ولی خب دیگه حالا که اینبار یادت موند سلام کنی از طرف من جایزه داری🍬
اسمتو فقط اسمت لعنتی... چه معنی مفهوم عمیقی پشتشه.. 
وای به حال اونایی ک چشم بصیرت ندارن ک بفهمنش.. 
تخم چش هیوک بودن یه عوارض جانبی شیرینی هم داره.. یکیش مثلا اینه که با دیدن دونگهه از فاصله ی نزدیک واااا میری 🚬
آره میبینی.. لذتش یه چیز دیگه س.. حالا من از چشم خودم گاهی وقتا نگاه میکنم و اینو میگم. چون واقعا عاشق حال و هوای آپ کردن تو وبم.. حرف زدن با خواننده ها.. مقدمه نوشتن.. حس میکنم وجود دارم.. این از دید نویسنده خیلی شیرینه ولی وقتی خواننده هم میگه تو این حس شریک عه دیگه نهایت خوشبختی عه:)
خودم نخ و سوزن بخیه استریل یه بار مصرف آماده میکنم براتون نگران نباش 😌
جاااانم ب این فکرات 
آخه کانگین تا وقنی میتونه یه دلللللل سیررررر خودشونو تماشا کنه دیگه فیلم و عکس میخواد چکار؟؟
مخصوصا این دوتا شاهزاده ک شرم و حیا و این حرفا حالیشون نی.. ک مثلا جلو خودشونو بگیرن جلو کانگین کاری نکنن
ددی حسابی چش و دلش بازه برا دیدن این صحنه ها😎
آره اول هیوک برعکس حرف میزنه بعد هائه یه رگه هایی برده 😐هر چی با خودشون میگن تو اهمیت نده فقط برعکس ترجمه ش کن 🥴🥴
تازه این تنها بار نیس.. هیوک یه طوری معنای 'اگه این عشق نیس پس چیه' رو قراره بهمون نشون بده ک قشنگ یاد بگیریم معنی اصلیشو🙂🙂
آره والا دیگه خداروشکر ما می‌بینیم چقد ضد و نقیض حرف میزنه وگرنه بیا بذاریم تو دنیای خودش سیر کنه چون علاوه بر ما بقیه هم میدونن این جوجه چقد دروغ گوی خوبی نیس :|
وای دیدی چجوری روی کلمه ی مال من تاکید کرد؟
به همون اندازه هارد و متعصبه 🙂🙂
تازه این فقط گوشه ای از این وحششی گریاش رو ملته. 
این کارمنده اولین قربانی‌ش بود ک شما شاهد فرو ریختن خشم هیوک بر سرش بودید 
همه رو همینجوری جر میده فرقم نداره براش طرف کی باشه!
اوهوم 
و اون شد عجیب ترین 
قشنگ ترین 
آروم ترین 
نفس گیر ترین 
و به یا موندنی ترین رقص دنیا :))

خواهش میکنم عزیزک 
می تو 💙💙

اخ قلبم،عزیزم بغلش کن شش دانگ واسه خودتت،هیوک بیدار بودنی هم معصوم ،فقط چش بسییرت میخاد که فعلا نداری،به مرور زمان اونم کسب میکنی فیشی من‌،ووی خیلی دلم میخاست هیوک اون حرف بغل کردنشو میشنید،یعنی چه عکسالعملی نشون میداد؟اونم مثل ما ضعف میکرد،

هیوکم اون سلیطه خان و هیشکی نمیدزده،اخرش هم بیخ ریش صاحبشه،از بس که ماهی تشریف داره،فرق عشق و اهمیت و نمیدونه،بالاخره یکیشون یه حرکتی زد،از همون اول هم میدونستم هیوک با جربزه تر از هاعه اس،دست هاعه باشه فعلا تو خماری میمونیم،

چی میشه وسط رقص اون جای حساسش کانگین در و باز کنه و بیاد تو،وای دیدنیه ،اخ  اخ  اخ دیگه نمیکشم،

شنبه کی میایی؟؟؟؟؟

یه سوال ایا از ساعت۰۰ بامداد تاساعت ۲۰،روز شنبه حساب نمیشود!؟؟؟؟؟پس چرا چرا،این چن روز یه طرف اوک چن ساعت اندازه یه عمر میگذره،!!!!!!

ساغولللللللللل 

بوسسسسسس

پاسخ:
آره جااانم فداش.. پشت اون قیافه ی سنگی مغرور ویاغیش یه پسر ساده ی معصومه ک باید فعلا کانگین باشی تا بتونی ببینیش:)
حتما ک ضعف می‌کرد.. ولی دونگهه از بس آروم گفت نشینید.. شایدم اصن پا میشد بغلش می‌کرد.. 
میدزدنش بابااا. انقد خوشگله ک راه بره همه رو شیفته ی خودش میکنه.. حالا اگه این تعصب شدید هیوکو در نظر نگیرییم البته 
ای جان.. یکی میگه کاش همیشه تنها بمونن از این کارا کنن یکی دیگه هم میگه یهو کانگ بیادتو اون حالت ببینتشون
😂🤭🤭
از بس شما بهش فک میکنین اینجوری دیر میگذره 
بوس 

سلام نویسنده جونم 

تیر خلاصو به قلب همه ی ما زدی عشق و عاشقی این دو تا چه به ما دل میکند 

دوست داری هر روز از زبونشون دوست داشتن همیدیگه رو بشنوی 

خواستانشون ،لمساشون ،خیره شدن به وقفه شون 

چی کار کنم با شما دوتا که اینقدر قشنگ از هم حرف میزنید 

چرا این قدر از دوست داشته شدن می ترسی

کاش می توانستم نشانت دهم که با تو 

چنین حالتی ،چقدر هوا سحرامیز می شود !

تا اینا اعتراف کنن ما میمیریم 

نوشته هات معرکه ان مرسی از همه عشقی که به پای هم نفس ریختی🎆❤❤❤💋💋

پاسخ:
سلام ماهی جون
جااان😍
تا الان ک غیرمستقیم شنیدیم.. از حالا به بعد هم قراره مستقیم بشنویم 
اعتراف عاشقانه ی مستقیم.. بدون هیچ انکار و لجبازی ای 
نمیمیرییی
قسمت بعد خیلی قسمت خوبیه
خواهش میکنم عزیز دلم فدات❤️❤️💙❤️💙

سلام مجدد😁😁

نهه فایل صوتی کجا میزاری؟؟؟

نمیتونم پیداش کنم😭😭

پاسخ:
سلام
تو خوده فایله 
اسم آهنگ under My Skin بود، روش کلیک کن 

سلام شقایق جونم 

میدونی که تعداد تلفات کشته و زخمی هات روز به روز داره بیشتر میشه 😍😍😍😍🔥🔥🔥🔥🔥😅🔥🔥🔥🔥🔫🔫🔫🔫🔫رو دستت میمونیم ها 

این وروجک ها از کی اینقدر خاطر خواه هم بودن که ما خبر نداشتیم شرط میبندم کانگین از اول میدونست که این قدر هم میخوان از اول تنهاشون میزاشت قربونت بشم که دوست داشتی بغلت کنه تو چلوندی ترین عروسک دنیایی اگه تو نبودی که نمیتونست اینقدر راحت بخوابه 😍😍😍😍😭😭😭😭

و ارامش پیدا کنه چچقدر عکس العمل های کانگینو دوستدارم ❤❤

چقدر دوست داشتنیه با و جود خستیگیش همه چیزایی که تو این یه   سالی که با هم بودن از طریق دکتر روانشناس منشائ بی خوابیش رو بفهمه که البته تو قبل از دکتر هم به خیلی بهتر تونستی بهش کمک کنی و از این حالت روحی و فشار سختی که رو دوششه راهنمایی کنی کاشکی فوبیای ترس از ابش هم خوب میشد که اونم امیدارم بهتر بشه  دیگه هیوک از دار دنیا چاگیا به این جیگری چی میخواد 

اما مرد مغرور سردمون کیه که جرئت کنه یه تار مو از عزیز دلت کم کنه 😍😍💕💖

ایشون فقط فقط مال خودتونه اینقدر که زود جوش میاری 😱😱💓💓

اگه میدونست که قراره امشب تو اقیانوس ابی تاریک خونه باهاش برقصی اون یخ لحظه رو هم دیر نمیکرد 

چی بگم که اینقدر خاص نوشتی تک تک جمله هات قلب مون رو تپش میندازه وای تا شنبه هممون رو ملکوت میشیم تو بهترینی👍👏👏👏💞💓💖

پاسخ:
سلام عزیزمن
نهه خدا نکنهههه
البته من مراقب تک تکتون هستم 😌😌😌💙💙
نه اتفاقا کانگین زمان مناسبی رو برا تنها گذاشتن شون انتخاب کرد.. یادته وقنی دونگهه هیوکو پرت کرد تو استخر قلب خودش از ترس و نگرانی برا هیوک یخ کرده بود؟؟ اونجا بود دیگه دونگهه فهمید هیوک براش مهمه.. یا وقتی اون دختر دونگهه رو لمس کرد هیوک انقد عصبانی شد ک فهمید رو دونگهه تعصب داره.. وقتی همین چیزا رو فهمیدن بهترین موقعیت برا تنها گذاشتن شون بود ک ب خودش بیان..
ناخودآگاه خود دونگهه می‌فهمید برای هیوک باید چکار کنه.. ک اون دکتر تو فهمیدنش بهش کمک کرد 🙂
ترس از ابشم حل میشه.. دونگهه حلش میکنه 😌
آره قطعا❤️❤️
مرسی عزیز دلمممممم ک دوسش داری 😍💙💙💙💙

😍😍😍

کانگین چه صحنه عزیزی رو دید❤ اونقدر به هم نزدیک بودن که دم و بازدم نفساشون یکی شده بود🥺😍 خب قربون نفساتون❤

عاشق بیدارشدنای دونگهه از خوابم🤩 عروسک بغلی لعنتی😍 《میخواستیم کنار شومینه باشیم سردمون بود.》 نه عروسک سردتون نبود، تو سردت بود، هیوک میخواست تو بغل شومینه باشی😭❤

مبینم که هیوک رو دونگهه هم اثر گذاشته از جمله های معکوس استفاده میکنه😄 《ازش متنفرم》🤨😄

دیدی شقایق؟؟ دیدیییی؟ دونگهه هم مثل من بغل میخواد خب😭😍😄

چقققققدر شیرینه که اولین چیزی که میپرسه اینه که دونگهه کجاست😭😍

اولش که رفته بود دکتر فکر کردم به خاطر هیچوله! آخه کی فکرشو میکرد به خاطر همسرش(❤❤❤) رفته باشه؟؟؟؟ ای جان که جفتتون پسرین😍 ای جانم که خودت التیام بخششی😍 باشه دونگهه جان عشق نیست اهمیت دادنه. کی رو گول میزنی عزیزم؟😭😭😭

من عاشق حرف زدنشونم ولی نمیشه یه ذره این آرامشو با عاشقانه و لمس و بوسه و عشق بازی هم بهش بدی؟😎😁😍 یه جماعتی منتظرن به خدا!😄

وااااای😭 《تو بیخود کردی همسر منو تنها تو خیابون ول کردی ... ساعت ۱۱ شبه حرومزاده!!!!》 عشق❤ غیرت💙 تعصب💜 من مرگ😭😭😭

دستوری حرف زدنش😭💔❤ آروم جواب دادنای دونگهه🥺💙  جوجه بغل کردنی🥺😍 

《تا وقتی قدت ازم کوتاه تره و دستات از دستام کوچیکتره خیلی ازم کوچیکتری!!》 ❤😍 دونگهه که هیچی ته دل ما رو هم لرزوند❤

آهنگ😍❤😍❤ چقدر میخورد به صحنه❤

😭🥺😍 گفته بودی خودمونو آماده کنیم ولی این دیگه زیادی بود برای توان من😭😭 《باهام برقص...》😍 با اینکه بلد نبود ولی بدون لحظه ای فکر کردن دستشو گذاشت تو دست هیوک🥺❤ اونقدر نزدیک به هم😶 گره خوردن نگاهشون😭 ریتم آرومشون🥺

چقدر تشبیهشون به اقیانوس لطیف بود❤❤

و بالاخره ناگهانی ترین لبخند دنیا😍😭😍

تکیه دادن پیشونیش به پیشونی هیوک از هر اعترافی شیرین تر بود😭💙❤

مرسی شقایق❤ بی نهایت مرسی💙

 

 

 

 

 

پاسخ:
امکان نداره حضور کانگین بی فایده باشه تو این عاشقانه ای ک الان ازشون ساخته شده😌
دیدی چقد ساده و صادقانه دلیلشو برا کانگ بیان کرد؟؟ سردمون بود می‌خواستیم کنار شومینه باشیم.. :)
تو میخواستی.. هیوک سردش نبود ولی تو رو که می‌خواست.. 
واسه همین هم خواسته ی تو رو برآورده کرد هم خودشو ک تو رو میخواست.. 
شیرین تر این بود ک علاوه بر اول صب، آخر شب هم همینو از اون مرد کارمند پرسید.. ک دونگهه کجاس؟
واسه همسرش رفته تونم بدون حضور شخص همسرش.. بعد میگه این فقط اهمیت دادنه 🙂
بله میشه فقط دندون رو جیگر بذارین 🥴😁
جوابش باعث شد دونگهه دیگه هیچ وقت سر این شیش ماه تفاوت سنی غر نزنه 🙂🙂
آره.. دیدی حتی لحنش درخواستی هم نبود.. یه اجبار شیرین بود ک باید باهام برقصی 
همین باعث شد دونگهه فکر نکنه و فقط دستشو بذاره تو دست هیوک 
ناگهانی ترین و اولین و قشنگ ترین 😭😭
خواهش عزیزم 💙💙💙

های✋

بوممممممم

فک کنم برای این پارت قشنگ هارتم ترکید😐🔫

عالی بووووووودددد

لعنتی دیالوگ ها شون

اصلا همه چی محشر بود

وووییییییی

دونگهه داره به هیوک اهمیت میده و این خیلی خوبه😭😭😭😭😭💙💙💙💙💙

از صبح که بیدار شدن تا آخرین تیکه عالی بود😭

همه خط هارو دوسه بار میخوندم که دیر تر تموم بشه😭👍

لعنتی از این مشاوره خیلی خوشم اومدهههههههه

باعث شد دونگهه یکم به حسش فک کنه😭

غیرتی شدن هیوک......

عررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

تایید اخرو چند صفحه ی اخر دیگه زدی پوکوندی😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

باهاش رقصید؟؟؟؟؟؟

رقصیییییییییدددددددددددددددددددددددد

خیلیه خوب بوووووددددددددددددد😭

قشنگ اون تیکه حس کردم قلبم ریخت😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

دست همو گرفتن

کمر همو گرفتن

لعنتی فاصلشون😭😭😭😭

پیشانی هاشون که به هم تکیه دادن😭😭😭😭

و در آخر اون لبخند لعنتی که دیگه انفجار زد😭😭😭😭

ما اینجا رفتیم تو شوک دیگه خود دونگهه چه حالیه😭😭😭😭

چه همسرم همسرمی راه انداخته بود این پارت😭😭😭👍👍👍👍

مرسی گلی خیلی زحمت کشیدی

مشتاقانه منتظرم برای پارت بعدی😍😍😍

در مورد کپشن هم خو یه جورایی آپ کامل فیک خوبه چون آدم دیگه برای اتفاقا کنجکاو نمیشه وحرص نمیخوره😂

از طرفی آپ های هفتگی یه خوبی داره

مثلا خود من همیشه روز آپ ذوق دارم که حالا چه اتفاقی میوفته

در هر صورت جفتشون مزیتهایی دارند

دستت درد نکنه😍😍😍😘😘😘😘💙💙💙💙💙

پاسخ:
هااییی
جون به هارتت 
اون هارتی ک از عشق ایونهه منفجر شه جاش تو بهشته 😍
مرسی عزیزممم
دونگهه خیلی وقته داره به هیوک اهمیت میده و خودش خبر نداره.. 
اصلا از وقتی ک هیوکو پرت کرد تو استخر و دل خودش لرزید از ترس به هیوک اهمیت میداد.. 
وگرنه قلبش یخ نمی‌کرد.. 
از وقتی ک خودش تصادف کرد و بعد از هیوک بخاطر مععطل شدنش عذر خواهی کرد بهش اهمیت میداد..
هر وقت به حلقه شون نگاه می‌کرد نگاهش پر از عشق و اهمیت بود.. 
آره دکتره خیلی حرفای خوبی زد.. 
دونگهه میفهمید به هیوک احساس داره فقط از این ک این همه شنید اسم حسش عشقه دستپاچه شد. 
یس رقصیییییدددددد 
بی معطلی دستشو گذاشت تو دست هیوک و باهاش رقصید.. اونم چ آروم و عاشقانه 
دونگهه از خوشحالی دیدن لبخندش بغض کرد.. 
خواهش میکنم عزیزم😍😍😍😍
حالا انتظار یه چیزی ولی حرص خوردن رو درک نمیکنم 😐 حرص خوردن در صورتیه ک فیک حرص بده نه انتظار 
خواهش 💙💙🙆🏻‍♀️🙆🏻‍♀️

یه چیزی یادم رفت بگم... من واسه اونجاش که هائه بعد از خیره شدن به هیوکی که خیلی معصوم خواب رفته بود رو به کانگین  خیلی ساده و ناگهانی گفت "دلم...میخواد...بغلش کنم!" کلی ضعف کردم o<—< اصلا انقدر این جمله ی ساده اش عزیز و دوست داشتنی بود آدم دلش میخواد بپره فشارش بده و بچلونتش*-* جواب کانگین که دیگه هیچی:) ددی قشنگم عاشقشم:') اصلا تاکتیک ددی بود که این دو تا الآن دارن به هم دیگه پی میبرن^^ باز هم ممنونم بابت "هم نفس" که شده هم نفسم:)♡

پاسخ:
تازه خیلییی آروم آروم فقط با حرکت لباش گفتااا.. چون میدونس خواب هیوک سبکه و ممکنه بشنوه.. و هم جرات این کارو نداش و لبخند غمگین زد..
آره نقش ددی تو رابطه شون خیلی موثرتر از چیزیه ک می‌بینیم.. حتی باعث قوی تر شدن رابطه شون و از بردن شک و تریداشونم میشه. 
فدات شم

شقایق تو داری چیکار میکنی؟ خدایاااا! این قسمت پودر شدم:') شاید باورت نشه ولی از شدت شیرینی و قشنگی این خلسه ای که تو این قسمت ایجاد کردی انگشت های پامو جمع کردم و با یه قلبی که توش کلی قند آب شده دارم برات مینویسم. خدایا تصور رقصیدنشون تو اون حالت کشنده با اون آهنگ آرومی که آدم رو به خلسه میکشونه دیوونه کننده است. اونجا که هائه بعد از دیدن لبخند هیوک پیشونیش رو به پیشونی هیوک میچسبونه...:) عصبانیت و خشم هیوک سر اون کارمند که دونگهه رو تنها گذاشته بود خیلی قشنگ بود وقتی بخاطر دونگهه نگران و عصبی میشه و زمین و زمان رو ناسزا میگه خیلی جذابه. من باهات درباره ی انتظار کشیدن برای خوندن داستان خیلی موافقم چون انتظاری که برای خوندن هر قسمت از داستانت میکشم خیلی شیرینه:) و شاید باور نکنی ولی اگه اول حرف هایی که تو مقدمه میزنی رو نخونم دستم سمت گزینه دانلود نمیره، حس میکنم اگه حرف هات رو نخونم یه چیزی کمه و داستان بهم نمیچسبه. ازم پرسیده بودی درباره ی لمس ها منظورم قبل از اعترافه یا بعد از اعتراف؟ منظورم بعد از اعترافه که ازشون بیشتر لمس داشته باشیم^^ گرچه تا همین حالاش هم با این قلمت و توصیفات زیبات کلی دیوونه مون کردی:) خیلی ممنون شقایق♡

پاسخ:
جانننمممم. هیچ وقت فکرشو نمیکردم.. روزی ک همین قسمتو می‌نوشتم با این ک خودم عاشقش بودم هیچ وقت فکر نمیکردم انقد خاطرخواه داشته باشه.. :) تصور اون رقص.. فقط باید چشاتو ببندی و بری تو خلسه تا بفهمی ایونهه اون لحظه چ حس و حالی داشتن. اونموقع س ک میتونی صدای نفساشونم بشنوی.. یا تپش قلباشونم حس کنی.. این وجه هیوکو دیدی ک سر بقیه چطور عصبانتیشو خالی میکنه؟ خوب یادت بمونه چون چندینننن دفه ی دیگه هم قراره چنین وحشی گریای مالکانه ای رو ازش ببینی:)
خوبه پس سعی میکنم حرفای قشنگتری براتون بزنم.. آره تا دلت بخواد لمسای دل ریزه هس ازشون. 
خواهش میکنم عزیزکم

سلام نویسنده ی مورد علاقه ی بااحساسم^^

 معذرت میخوام که همیشه در سکوت ب سر می برم، هرچند از درون پر از تعریف و تمجیدم! 

اما دیگه خجالت کشیدم ، بالاخره باید تشکر کرد از یه هنرمند. 

فقط می تونم بگم عالی بود از قسمت اول تا همین الان، (و تا ابد هر چی که بنویسی قطعا عالیه!) من عاشق فصل پاییز و زمستونم ، مرسی که همیشه تو فیکات این فصلو انتخاب میکنی 💙😍 

مرسی بابت بیان عالی جزییاتت و فضاسازی فوق العاده ت! 

مرسی که عشق پاک و حقیقی شون رو اینقدر زیبا و داستان وار به تصویر می کشی.

 

دیگه نمیدونم چطور بگم چقدر عاشق این فیکم💙💙😍😍😭😭 (مث قبلیا!) 

ببخشید که نظرم خیلی کلی بود .  و اینکه عاشق روزای شنبه و سه شنبه شدمم! 

پاسخ:
سلام وای ^~^خوبی؟
خواهش میکنم این چ حرفیه 😍
همین ک الان اومدی خودش خیلی برام بارزشه جدی میگم 
لطف داری 💙
منم همینطور. ب شدت عاشق سرمام.. و هم نفس از اول برا نوشته شدن نیاز به زمستون داشت.. اونم اوجش.. 
منم مرسییی از تو ک انقد دوسش داری خب 
خواهش میکنم خیلی ام خوب بود 🙆🏻‍♀️

سلااام😻

انگاری کامنتم برا قسمت قبل ثبت نشده بودههه من الان رفتم ببینم دیدم نیست اصن😑اینجا میگم که من برا اون رختخواب انداختنشون کنار شومینه جون دادمم😭خیلی خوب بود😭😍

حالا ابن قسمت..این قسمت اصن خودش یه فیلمنامه کامل بوووددد.. محشرررر..وای هر چی بگم کمه...اشکاااممم😭😭😭مثل کانگین دلم میخواس بشینم رو مبل اون کنار هم دم شومینه خوابیدنشونو تا آخر عمر نگا کنم😭😭😭

<دلم میخواد بغلش کنم>🙂😭😍عرررر😭به قول کانگین مال خودته بغلش کننن😭😭

عزیزممم برا هیوک رفته تنهایی دکتر ببینه اونوقت میگه این فقط اهمیت دادنه😂دکترم فمید از دست رفتی خب😂😭😍

خداایاا ابن غیرتی شدنای جدابشو کجای دلم بزارمم😭مال من😭😭مرده بدبخ😂من دارم میمیرم برا این رفتارای جذاب غیرتیش😭😭😭😭😭دیگه هیچ کودوم نمیتونن حسشون بهمو انکار کنن..هیوک به روش خودش و دونگهه هم به روش خودش دارن ابراز میکنن دیگه قشنگ

خوداا میگه دستات کوچیکههه😭😭😍😍فداش خب😍

وااییی این آهنگ..این صحنه..درخواست رقص..اصلا فکرشو نمیکردم..معرکه بووودد..نمیتونم حسمو توصیف کنم موقع خوندن و تصور کردنش...بهشت بود اصن😭😭😭💙💙💙

و تیر خلاص...اون لبخند هیوک و چسبوندن پیشونیشون به هم😭😭😭وای مررگگ بود..نمیدونم چجور بگم وقتی تموم شد پارت باورم نمیشد انگار از یه خلسه ی شیرین پرت شدم بیرون..حس و تصورش با آهنگ فوق العاده بود

خیلی قسمت سوییتی بود😭💙من صبر ندارم خب برا بقیه اش😭😭😭واقعا راس میگی حس و حال خوندن در حال آپ خیلی فرق داره👌

عااالی بود😭💙خسته نباشی شقایق💋💞

پاسخ:
سلام مری 😍😍
عه واااا... شاید خصوصی داده بودی؟ حالا عب نداره فدا سرت
آره شومینههه.. وقنی یه چیزیو یه بار واسه اولین بار تجربه کرده باشن و ب دلشون نشسته باشه مطمئن باش دوباره هم اونکارو میکنن :)
فیلمنامه؟ سیریسلی؟ :)))
کافیه خودمونو بذاریم جای کانگین.. همیشه از بهترین زاویه و با بهترین حس میتونیم حسشون کنیم و بهشون نگاه کنیم.. 
واقن.. ولی چون خواب هیوک سبکه جرأتشو نداش
اگه اینطوریه منم به خیلیا اهمیت میدم ولی کی حاضره سر اهمیت دادن بلند شه بره دنبال درمانش؟ اونم بدون حضور خود شخص؟ نه عزیزم این فقط عشقه تو قبول نداشته باش ولی ما ک میدونیم ^^
نه دیگه.. از مرحله ی انکار عبور کردن و حالا مونده مرحله ی اعتراف ک خیلی خیلی نزدیکه :))
خداروشکر ک ب دلت نشست 😍😍😍💙
مرسی عزیزم سلامت باشی 🙆🏻‍♀️🍻

میشه با این حس قشنگ مرد 

خلاص😶😶😶

 

 

پاسخ:
زبونت گاز بگیر 😂

سلام😊

خواننده جدید هستم، و قسمت اولو که خوندم نتونستم ولش کنمو تا اینجا همرو خوندم، خیلی خیلی ساری که دارم فقط اینجا نظر میدم🙏

و درمورد این فیک فقط واووووو

چقد با احساس،

من دارم تک تک حس های این فیکو میبینم... 

این پارت فوق‌العاده بود، این رابطه این عشق ساده که بینشونه نمیشه توصیفش کرد ولی داریم کامل حسش میکنیم. 

باورت میشه این پارتو سه بار خوندم، خیلی شیرینه، یجوری که خودتم همچین آرامشی میخوای، 

تو فوق‌العاده ای، باید از شروع اپ هم نفس، میخوندمش ولی نشد، اینکه میگی

خوندن فیک پارت به پارت و منتظر اپ شدنش بودن خوندنشو لذت بخش میکنه خیلی حرف درستیه، فیک خوندن اینجوری میچسبه مخصوصا اگه قلم تو باشه 😊😊

امیدوارم زود تموم نشه این فیک 

بسیار تشکر😍😍😍😘😘

 

 

پاسخ:
سلام عزیزم
خیلی خوشبختم و خوش اومدی ب جمعمون😀 
ن بابا چ اشکالی داره.. دیگه هر کس از هر جایی شروع کنه بیاد خوبه توقع ندارم ک بری برا قبلیا نظر بدی عزیزم 😍💙
خداروشکر 
خداروشکر ک حس گرفتی باهاش و میگی ک دوسش داری 
عیب نداره الانم اصلا دیر نشده.. هنوز ب نیمه ی داستان هم نرسیدیم.. یه راه بلندددد هنوز مونده 
خواهش 😍💙

شقا تو چیکار کردی با مننننن 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

نیمتونم حسمو توصیف‌کنم شقا

الان ک فکرشو میکنم

این اگه فیلم نامه بشه نمیتونه اینجور ک نوشته های تو رو احساس میکنه ادم حسش کنه

شقا من الان لمس لمسم

احساس میکنم تمام انرژیم رفته

این چی بود خدایا چی بووود

وای وای نمیتونم اصن نمیتونم حسمو شرح بدم برات

نزدیک نیم ساعت همینجور اشکام میومد شقا 

خیلی حرفه ها شقا خیلی
اینکه نه صحنه ی غم انگیزی بود نه چیز ناراحت کننده ای ولی اینجوری اشکتو در بیاره
اینکه اینجوری از رو لبریز شدن احساس اشکت در بیاد
ببین شقا من تو عمرم صدها رمان فیک و نوشته خوندم
صدها فیلم و سریال دیدم ولی هیچوق اینجوری سر اینجور صحنه های ساده ای اشکم در نیومده فقط جاهای غم انگیزا
تو چیکار میکنی ؟؟ جادو میکنی ؟
نوشته و قلمت واقعا فرق داره شقا اصن موندم
وقتی میخونی یجوری احساسش میکنی زیر پوستت مور مور میشه خیلی اصن زبانم قاصر است ینی

من رفتم تو خلسه هنوزم تو همون خلسه ی قشنگم
ببین حتی الانم ک دارم مینویسم باز بغض کردم
من واقعا هنگمممم 😭😭😭

نمیتونم از سرجام بلن شم حتی

ال حق داره

باید رمزی باشه

(این حرفای بالا رو بلافاصله بعد از خوندنش تو همون حالت خاص خلسه ی قشنگی که برامون بوجود اوردی نوشتمش تو تل برات بعد ندیدیییی گفتم بیارمش اینجا دیگه یهویی )

الان بعد دو سه ساعت تازه به خودم اومدم و دارم کامنت میزارم برات

من امشب دیگه به یقین رسیدم شقا

این داستان باید باید باید چاپ بشه بیاد تو کتابخونه ام 😭

این داستانت با هیچ چیزی قابل مقایسه نیس 😭😭 هیچ سناریو فیلمی نمیتونه اینقد قشنگ باشه ...

شقا 😭

چیکار کنم ؟

من تمام قسمتارو یبار خوندم خودمو بزور نگه داشتم ک فقط یبار بخونمش ولی اون یکبار رو دوساعت طول میدادم

خط به خطشو دهبار میخوندم از روش ولی این پارتو نمیتونم جلو خودمو بگیرم میخام بازم بخونمش 😭😭 بیا جلومو بگیر 🤧

شقا 😭😭 میشه قربونت برم ؟؟

ببین این همه نوشتم ولی

اصن جرات ندارم داستانو دوباره تو ذهنم باز کنم و برا کلمه به کلمه اش جر بخورم باز ..قطعا میمیرم

چیکا کنم ؟ 😭😭

چقد چقد چقد چقد چقددددد این آهنگ به اون فضای نیمه تاریک تو خونشون میومد هیوک دور گرامافون بود هاعه هم خیره بهش همون حرفای همیشگی رو چقد با آرامش و بدون هیچ حس عصبانیتی بهم میگفتن

اون فضای تاریک با نورای زیر سقف رنگ آبی با این آهنگ رو گرامافون با این دوتا شاهزاده که تو بغل هم اونقد نزدیک بهم که نفسای همو حس میکنن میرقصن باهم و لبخند عجیب و کشنده هیوک برای اولین بار ... ریختن دل دونگهه و چسبوندن پیشونیش به پیشونی هیوک ..

اخه چیزی از آدم باقی میمونه ؟؟؟

اون تشبیه های که به دریا و اقیانوس کردی واقعا واقعا واقعا قشنگ بود من دقیقا تو ذهنم همه رو داشتم میدیدم

شقا 😭

هاعه رفت پیش دکتر برای بیخوابی هیوک اخه 😭😭😭 همه فهمیدن چقد عاشق هیوکه ولی هنو خودش داره ازش فرار میکنه

چه قشنگ هیوک غیرتی و عصبی شد از نیاوردن هاعه به خونه و رفت دنبالش

تو ماشین چجور یهویی آروم شد و جواب دونگهه رو داد " تنهایی این موقع شب نه !" 😭😭

وای اصن یچیز دیگه بود این پارت 😭

هاعه یهویی گف میخواد بغلش کنه .. خوب چرا نمیکنه تو که قانونا اجازشو داری لعنتی ...

دقیقا وجودش معجزه اس برای هیوک 😭

با اون حرفای قشنگش چجوری هیوک راحت یه خواب عمیق داشت .. که هم خودش و هم کانگ تعجب کردن 😭

حرفایی که ناخوداگاهش میگفته رو بهش زده ... اخه کوچولو ناخوداگاهت میدونه چقد عمیق عاشقشی دیگه 😭 

تا وقتی که قدت ازم کوتاهتره و دستات ازم کوچیکتره از من کوچیکتری 😭😭😭 عاح

خدا بهمون رحم کنه پارت بعدی رو 😭😭

عاشقتم خیلی زیاااد خودت میدونی دیگه😭💜❤💛💙💚

پاسخ:
وای فریبا من هر دفه غرق حرفای قشنگت میشدم..
تا چند دقیقه ای ک میخوندم نظرتو و چند دقیقه ی بعدش ک در حال جواب دادن بهش بودم لبخند رو لبم بود 
اما این بار خیلی فرق داره 
حس میکنم هیچی واسه گفتن ندارم 😐
تو نمیگی منو میکشی وقتی اینجوری حرف میزنی؟؟ نمیگی منم آدمم از هجوم احساسات ممکنه پاره شم؟ 😐
این همه تعریف 
این همه حس خوب 
این همه اغراق دوس داشتنی رو نمیگنجم واقن.. 
وقتی خیلی جدی از چاپ شدن هم نفس حرف میزنی.. در حالی ک خودم حتی چنین کار بزرگی تو ذهنم نمیگنجه 
وقتی این همه جدی از متفاوت بودنش حرف میزنی 
وقتی این همه جدی جدی میگی باهاش اشک می‌ریزی در صورتی ک قسمت غم انگیزی هم نبوده و فقط احساساتیت کرده 
وقتی میگی حتی فیلم و سریالا هم انقد روت تاثیر نذاشتن.. 
حالا خودتو بذا جای من بعد حرفای خودتو بخون.. زنده میمونی؟ 😭
ال انقد دوسش داره ک روش تعصب داره میگه چنین باارزشی نباید انقد راحت در دسترس همه قرار بگیره.. وقتی ب عمق حرفش فک میکنم جر میخورم باورم نمیشه.. بعد حالا توام تایید میکنی دیگه هیچی.. 
این قسمتو هر چقد دلت خواس بخون.. من همیشه میگم زیاد نخونین یه فیکو ک براتون تکراری نشه 
ولی این قسمت استثنایی عه.. چون با هر بار دوباره خوندنش یه احساس دیگه ی جدید ب حس قبلیتون اضافه میشه 
پس راحت بخونش :))
نخیر نمیشه. من میشه قربون تو برم؟ 😍😍🥺
عکس پذیراییشونو یادته؟ همون ک پیانو هم گوشه ش بود.
حالا تصور کن همونجا تاریک تاریک باشه و فقط چراغ خواب نور آبی روشن باشه 
بعد آهنگ اندر مای اسکین پلی باشه 
تا همینجاش برا مردن من کافیه دیگه رقصیدن ایونهه و لبخند معنا دار هیوک. برا اولین بار هیچی.. 
حتی دکتر هم فهمید دوسش داره 
البته از حرف زدنش 
و دلیل اومدنش ب اونجا تابلو بود 
مگه میشه آدم بخاطر اهمیت دادن ب کسی دنبال درمان برا بیخوابیش بگرده؟
هائه فقط دستپاچه شد وقتی دکتر اسم عشق گذاشت رو رابطه شون. 
واقعا سر این مسئله ی تنها بودن دونگهه تو خیابون و بیرون شوخی نداره 
هم خودشو دعوا میکنه هم. کسی ک دم دستش باشه رو جر میده 
دونگهه خودش درمانه واسش 
منم همینطوررررر میدونی ک 😍😍😍💙

میشه من دونگهه رو بزنم؟ بعد بچلونمش؟T^T 

خادااااااا خوب بغلش میکنی من ب فدات خوب الللللهی الللللللهی

نویسنده عسیس تو خودتو رینا میدونی....من خودمو کانگین میدونم همیشه دوست داشتم مثل کانگین ک الان ازشون محافظت میکنه کنار ایونهه باشم T^T 

ولی این قسمت جوری بود ک حس میکردم دارم براشون جون میدم

غیرتی شدن هیوکی

مهربونی دونگهه

خادااااا دکترو کجای دلم بزارمممممم چرا حسم میگه اون دکتره لیتوک بود؟T^T 

چقد دکتره مهربون بود اخه ی دکتر چقد میتونه خوب باشه چقد میتونه ماه باشه خاداااااا بخورمت یا چیییییییییی؟ T^T

فقط غیرت هیوکی 

واهای من پشت گوشی سکته کردم دیگ اون مرد بدبخت کنارش جا خود دارددددددد

چقد ی ادم میتونه اینقد...نمیدونم چی بگم‌T^T 

خیلی خوب بودددددد

خیلی

خیلیی

خیلییی

خیلیییی

خیلییییی

خیلیییییی

خیلیییییییی

نسوتینیکسوتیترککزویووزت

کف و خون قاطی کردم این قسمتتتتتتتتتتتت T^T

خیلی خوب بوددددددددددددددددد

پاسخ:
میشه ولی بعدش باید جوابگوی همسر غیرتی و متعصبش باشی ^~^
دلش خواس ولی جرأتشو نداش.. 
نقش قشنگیه کانگ بودن :)
عزیزمممم راس میگی تا حالا بهش فک نکردم ولی لیتوک بودن چ بهش میومد 😍😭گرچه نقش همینقدر کوتاه و گذرا بود 
اون دکتره ما بودیم.. چون حرفایی رو زد ک قشنگ حرف دل ما بود :)
مرسی
مرسیییی 
مرسییییییی😍
حالا آماده باش برا قسمت بعد َ🥺

هیوک و دونگهه اینو بخونن یبار دیگه عاشق هم میشن 🤦🏻‍♀️😍😭

پاسخ:
کاش میشد 😍
  • الی ایونهه
  • سلااام😭😭😭

    رفت دنبال بی خوابی همسرش😭😭😭 

    اره مَرد برو دنبالش مال توعه

    باهاش برقص

    لعنتتتت😭😭😭

    دل من طاقت نداره دیگه😭😭

    تا میایم بریم تو حس و حال ۲۲ صفحه تموم میشه😭😭😭

    تا شنبه چطوری صبر کنم حالا؟😭😭😭

    پاسخ:
    سلام الیی
    مگه میشه بره دنبال بی خوابی هیوک 
    بعد اینطوری بگه نه دوسش ندارم فقط بهش اهمیت میدم :))
    دروغ به این وضوح ندیده بودم.. 
    از بس غرق میشین توش 😍😍

    سلم😍💙

    ای دااااد ای هواااار خدایااااااااا دلم ضعف رفت کهههههه😍 عجب قسمتی بود😍💙💙💙💙💙

    اونجاش که دونگهه به کانگین گفت دلم میخواد بغلش کنم😍😍😍 وووووششششش😍😍😍

    بمیرم بمیرم بمیییییرممممممم رفته پیش دکتر به خاطر همسرشششش😍😍 عزیزمممم😍

    وای گاااااعد 😍 و باز هم هات داگ غیرتی میشود😍😍💙 جوووون😍

    همسرشو تنها نذارین خب چیزی که ماله اونه رو تنها نذارین خب😌😍💙

    خدایا خدایاااا برید کنار میخوام تیکه پاره شم براشون😍 اونجاش که برگشتن خونه از اول تا اخرش مردنی بود😍😍😍 خدایااااا رقصیدن😍 خدایا نگاه هیوک لبخند لعنتیششششش😍💙

    گااااااااد روحم شاد💀💙 گوبای ورلد💀👋

    پاسخ:
    سلم تک الف قلبم
    خیلی سافت بود و هارت ملتینگ 🥺🥺
    از اول تا آخرشو دوس داشتم.. 
    حتی بیشتر از همه داد و بیدادای هیوکو :)
    وقتی غیرتشو بروز میده 
    وقتی حس مالکیتشو بروز میده 
    وقتی اعتراف میکنه روش تعصب داره 
    منو میکشه:)
    کجا با این عجلههههه؟ 🤩🤩💙💙

    ظرتشذتششدشمشپضمشپشمزعمژغنوبغنوفتپیفمهیفتپفعیلتپیییباپبانغافییفانیقاپثفتپینفغبمفعببعمبفعیلتپیفسفسفعکسفعیفعمسفعمیفعمسفعوفتسفتوسفعیفعکیفعمیفهکفعکییفعفعمفتییمففتیتمقیتففتبتوبنبفوتمییانطبایایقاپیناپیقیپیاپساپسقاطباطبذپطاپطباپطباطباپطباپساییماپایپاطاپیقتپیقتویفتویقایاتویتویفتپییمقایقپاویفاپیقاپیوقایقاپیقاپژقاپژپفاوژقفاپپامطقنقناطقانطقنیقغنیقغمیغمیقامثقغمقغنیقغنیقغنثبانیقغمساثنس۵۷۴۵۷۵-=٪«﷼۵۷=۵-﷼۵۷۴۶۳😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

    الهم صلی علی محمد و اله محمد ، اعوذ بالله من شیطان رجیم بسم الله رحمن رحیم 

    خدایا این چی بود من خوندم؟ چرا خوندمش؟ چراااا؟؟؟؟😐😐😐😐

    چی بت بگممممم؟؟؟؟ چی بت بگمم ک انقدددد بی رحمیییی قاتل جانی ادم کش 😐😐چراااا عاخه؟؟؟

    میدونییییییی منننننن خود زنی کردم 😐بالشت و هر چی دم دستم بود رو پرت کردم رو زمین نفسم بالا نمیومد الان چن ساعت از خوندنم گذشته و الان جرات کامنت نوشتن تازه پیدا کردم😐😐😐😐

     

    " مال من"😐

    "دست کوچیکش"😐

    "همسرش"😐

    "دلم میخاد بقلش کنم"😐

    و....

    باهام برقصصصصص؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پیشونیشو گذاش رو پیشونی هیوککککک؟؟؟؟ لبخنددددد هیوووکککک؟؟؟؟ سیریسلییییی؟؟؟؟؟؟😐😐😐😐😐😐😐😐😐

     

    اون دونگهه ی سلیطع احمق یکی بهش بگه ریدم دهنت تو مص صگ عاشقشی :/ 

    "بهش اهمیت میدم فقد" بیا برو تو باسنممممممم😐😐😐😐😐

    این کی میخاد عادم شه رام شه ؟ کی میخاد دست ازین گوه بازیاش برداره بفهمه ک هیوکو دوس داره ؟😐😐😐بهش دو سه پارت مهلت میدم ب نفعشه ک سر عقل بیاد دگ حوصله چص چص کردناشو ندارم 😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

     

    هنوز باورن نمیشه هنوووووز تو شوکممممممممممممممممم 

    پاسخ:
    نصف کامنتت مثل همیشه رفته تو حاشیه
    نمیدونم دیدی یا نه.. اگه ندیدی اسکرین شات باید برات بفرستممم 😂😂😂
    میبینم ک صلوات فرستادن هم بلدی 
    هنوز اون بخش خوبت معصوم باقی مونده 😌
    من ک اخطار دادم بهتون، خودمو از قسمت قبل و قبلش پاره کردم تا بگم 14 مرگه 
    دگه انقد نفرینم نکن 
    آره هر آنچه ک خوندی واقعییی بود 😍😍😍ب همین وضوح ازش درخواست رقص کرد 
    و دونگهه با دیدن لبخندش یه حس اوج گرفتن بغض شیرین تو گلوش احساس کرد 
    :)
    قبول کن انکارش هم شیرین بود 
    یه پارت هم بهش مهلت بدی کافیه 
    🙂🙂🙂🙂

    ایننننننن قسمتتتتتتتتتتتتتت صد در صددددددددددد کشته میدهههههههه خدایاااااا

    پاسخ:
    اولیش خودمم😭

    وای وای من اولین بارمه دارم نظر میدم چون یه کنکوری بدبختم که تنها امیدم اومدن و خوندن این فیکه سوییته:)

    حتی نمیتونی باور کنی وقتی بعد درس خوندن افسرده  ناراحتم میام این فیکو میخونم چقده بهم انرژی میده

    حتا روزایی که اپ نمیکنی من میرم دوباره پنج ساله رو میخونم:)))

    مرسی که واقعا تو این فندومی

     

    پاسخ:
    خیلی خوشحالم ک تو این حس خوبت شریکم
    امیدوارم موفق باشی و همینقد هم نفس بتونه بهت حس خوب و انرژی بده 
    فدایت مهربون 💙💙

    قشنگ قصد کردی ما رو تو هر قسمت از چندین ناحیه جر بدی 😂😂😢

    " دلم میخواد بغلش کنم " خووو لعنتی حرف نزن عملیش کن 😐😣

    واییییی اون صحنه رقصشون ! وووای تو بغل هم ... تو اون فاصله ... لبخند هیوک 😣😭 تکیه دادن پیشونیاشون به هم ( دیگه تا اینجا که اومدن واس شادی دل مام شده یه بوس کوچولویم تبادل میکردن دیگه) 🔫😂

    اصلا لذت فیک های که آپ میشه یه چیز دیگه اس مخصوصا واس من که روزهای شنبه و سه شنبه تو دانشگاه به قدری چندش آوره که به عشق هم نفس تا شب دووم میارم 😍 کاملا هم جدی و بی تعارف و شوخی 😘

    بی صبرانه منتظر قسمت  بعدیم ممنونم ازت عزیزم 💋💛

    پاسخ:
    راستش موقع نوشتنش خودمم همینقد جر خوردم 😂😂
    تاریخ آپلود آهنگ رو دیدی ک.. دقیقا همون دویصت پنجاه روز پیش من این قسمتو نوشتم، الان جر خوردگی هام التیام یافته 😂
    جرات عملی کردنشو نداش🙂
    لبخند هیوک واسه اولین بار.. خیلی ب یاد موندنی بود نه؟
    خب خدا روشکر 😍 منم شنبه سه شنبه ها عصرا رو با فکر آپ کردن هم نفس واسه شما به سر میبرم ک خیلی لذت قشنگیه 
    خواهش عزیزم 

    واااااای خداااا😭دلش میخواد هیوکشو بغل کنهههههه😭رقصیدنشوووونننن😭خیلی سوییتن😭ممنون👏😁

    پاسخ:
    فقطم دلش خواستا.. هیچ جرات عملی کردنشو نداش.. یا شایدم میدونس هیوک بیدار میشه. خواهش😍

    شقاااایق جاااان عزیزممم میدونی داری با ما چیکار میکنی؟؟؟؟😭😭😭 ننهههه نمیدونیییی😭 چه قدررر سااافت چه قدددرر دوست داشتنی چه قدرر نفس گیررر واقعا بعضی جاها نفسم در نمیومددد اصلاااا😭😭 

    هیوک چه قدر مردونه رفتار میکنههه چه قدر این رگ غیرتش رو دونگهه شیرینه 😍😍 چه قدر دونگهه آروم شدههه😭 یعنی ب قسمتای بعد فک میکنم رسما جر میخورمم 

    اُف بر کسایی ک در حال آپ نمیخونن واقعا قشنگترین حسی ک میشه جولفیش داشته باشه رو از دست میدن

    پاسخ:
    جااان😍😍😍🤭💙
    این پارت یکی از مورد علاقه هام بود.. از لحظه ی بیدار شدن بگیر تا دکتر رفتن دونگهه و بعد صحنه ی آخر تو پذیرایی موقع رقص.. 
    هیوک این یکیو دیگه نمیتونه انکار کنه.. ک چقد رو دونگهه غیرت داره.. دونگهه هم نمیتونه انکار کنه چقد به هیوک حس گرفته 

    سلام

    منننن میییییخواممممم برممممم خودمووو از ایییین همهمه شیرینی ایین کاپللل بکشمممم

    خوداااایااا 😭😭😭😭

    دونگهه ی ما داره به همسرش اهمیت میدههه من فدای اون مغزز فیشیییت😭😭

    هیوکههه غیرتیی خیلیی میدوستمممم

    فقط اونجا که میگه اگه یه تار از موهاش کم شه زندت نمیزاررررممم😭😭

    چقققد جذااااابیت اخهههه

    چقدر ایونهه آروم کنار هم خوبهههههه

    چقدر سوییتتتتتت

    ماااامااااننننن😭😭😭

    وای خدا هارتم هیوک چه پیشنهاد غیر منتظره ای داددد

    رقص با یه آهنگ ملایم دست تو دست هم.هیوک یهو لبخند میزنه

    دونگهه پیشونیمو میچسبونه به پیشونی هیوک

    گاااااااد

    این قسمت یکی از سویت ترین قسمتهایی بود که نوشتی 

    و واقعا درمورد کپشنت موافقم

    حسی که وقتی یه فیکی که تو هفته آپ میشه رو میخونیی داری رو هیچ وقت نمیتونی از فیکی که کامله بگیری چون اون خودش یه استرس و هیجان شیرینی داره که خیلی فرق میکنه

    به هر حال خیلی خوب بود

    خسته نباشی شقایقیی💙

     

     

     

     

     

    پاسخ:
    سلام اسرااا
    هی هرچی بگم کردن هنوز زوده کافی نیس 
    باید تا قسمت آخر هی بهتون بگم 
    حالا کو گوش شنوااا💁🏻‍♀️
    واقن زنده نمیذاره.. دیدی ک تو دلش چطوری اعتراف کرد ک رو دونگهه تعصب داره 
    دونگهه نزدیک 27 سالشه ولی هیوک متنفره از این ک تنها بره جایی 
    آره دوسش دارم😭
    آهنگو گوش کردی؟؟ *-*
    خداروشکر ک موافقی 
    میفهمی ک چقد حسش فرق داره پس تا میتونی لذت ببر این چند ماه رو 
    سلامت باشی گلم

    اقااااا من تا صبح نظر بدمممممم میشه ایا قسمت بعدی رو مثلن فردا بذاری 😭😭😭😭😭😭😭 من نمیکشممممم تا شنبهههه😭😭😭😭😭دست رو دراز کرد سمتتتتششششششششش 😭😭😭😭😭😭😭😭 یکی اون شونه ها و آغوش هیوک رو بده بهمممم 😭😭😭😭😭😭😭 اقاااا من تا شنبهههه اب میشمممم و تموم میشمممم خبببب 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 اقاااا 😂😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 من الان این وقت شب از کجا یه خری بیابممم خب 😭😭😭😭😭😭😭😭 تازه هیچکس به گرد پای هیوکجه~ نمیرسههههه 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 هیوککککککی 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

    پاسخ:
    عزیزمممم😂😂😂💙بی طاقتی تو بخورمممم خب
    حالا خوبه هفته ای یه بار آپ نمیکنم.. اونموقع دیگه چ حالی بودین-_-
    هوس داشتن پارتنری عین هیوک کردی؟ 😍

    خداییش هیوک خیلی خرشانسه ، چه همسر جیگری گیرش اومده
    بخاطر بیخوابی هیوک رفت دکتر
     

    هیوکم دیگه داره مارو میکشه
    هر بار میگه چیزی که مال منه من ی دور سکته میزنم
    تقاضای رقص رو ک دیگه نگم اصلا

     

    چقدر جای هیچول خالیه
    این بچه نابود شد بس که تو کما بود ، شفاش بده دیگه 

    پاسخ:
    دونگهه هم خرشانسه
    تو خوشبختی و خرشانسی رقابت میکنن 
    کیه ک قدر بدونه 🤭
    هیوک که خدای حس غیرت و مالکیته 
    نگرانش نباش ب زودی خوب میشه

    آقا یکی به دونگهه بگه تو فقط قبل خواب یبار هیوکو بوس کنی هیوک تا ۲۴ ساعت تضمین شده میخوابه.دکتر نمیخواد که.دس کوچولو پا کوچولو همش کوچولوووو قورت دادنیییی😍😍😍😍دلم میخواد لهش کنم اینقد کوچولو و نازه😥😍

    واایییی حالا تا شنبه باید تو کف حرکت بعدی بمونیم هعععیییی...

    پاسخ:
    ینی قشنگ دارین برای صحنه ی بوسه پاره میشین 😂😂یکم چش رو هم بذارین میرسین بهش😍
    طاقت هم ندارینا.. شنبه سه شنبه ها عذاب انتظار شده یا لذت و خوشی؟ 

    ها و البته لذت اینکه از اول اولشم با نویسنده همراه بشیمم یه چی دیگه س :) 

    .. خب دیگه از این قسمت به بعد داستان باید یه دستمونو بگیریم رو قلبمون حواسمون باشه بش یه وقت نپره بیرون 

    و به نظر من تفاوت و خاص بودن هم نفس از همینجا به بعد قراره تو تخم چشمای تک به تکمون فرو  بره!

    وای بر گشادان فقط ... 

     

    پاسخ:
    اون ک بحثش جداس
    برا خود من بهشت ترینه.. هونلی جوی منه :)

    اولین نفرررررررر ♡~♡

    بخونم بیام نظر بدممممم

    پاسخ:
    بدو بدو 🤩

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی