My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی

فن فیک هم نفس قسمت نهم

شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۸:۳۳ ب.ظ

 

"هم نفس"

زوج:ایونهه

ژانر :عاشقانه

هپی اند

نویسنده : شقایق

قسمت نهم

 

 


 

سلام چطورین؟^^

بذارین اول یه چیزی از قسمت قبل بگم

جمله ی مشترک همتون تو نظرات قبلی :

"اتفاقا کاملااااا به من ربط داره چون تو قانونا مال منی!!"

حالا اگه از قسمت اول تا الان با هم دعوا نمیکردن شنیدن این جمله

بازم انقد لذت بخش بود؟؟

پس همییشششه به من اعتماد داشته باشین *-*heart

 

هات داگ مسخره مزاج

و یه همچین چشایی...

 

 

 

 

قسمت آروم و قشنگیه

لذت ببرید :*

 

 

نظرات  (۲۲)

چرا قسمت جدید نمیذاری؟؟؟
دلت میاد مارو بذاری تو خماری؟؟؟؟
ما که اینقدر بچه های خوبی هستیم

پاسخ:
گذاشتم دندون رو جیگر بذارین

عه وا الان دیدم جواب دادی🤭🤭

مرسیییی💜💜🥳🥳

پاسخ:
هیچ نظری بی جواب نمیمونه🤩

سل لام😌
خوبی روبه رهای روبه رشدی؟
آقا اول این پارت که کانگ گفت میخواد بره،پنجاه درصد مغزم میگفت اینا میزنن همو جرررر میدن!طوری که مثلا کانگین میاد میبینه خونه ترکیده این دوتام یکی کبود و زار اون یکی خونین و مالین افتادن دو طرف اون خرابه🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️پنجاه درصد دیگه ی مغزمم میگفت آروم میمونن و تو همین تایم به حسشون پی میبرن!
خب آروم موندن...به حسشونم کامل پی نبردن...ولی یه چیزایی حس کردن که خیلی جذاب بود!
مثلا کلافه بودن دونگهه از تنهاییش و نبودن هیوکجه 
مگه میشه آدم از کسی متنفر باشه و از نبودنش اذیت و کلافه شه؟
این پیدا شدن کم کم و نم نم احساساتشونو خیلی دوست دارم😍😍👍🏼👍🏼این که یکم حتی به اندازه یه اپسیلون نگران همن جذابه🤩
خدایااااا این هیوکجه خیلی هیزهههههه😂😂همش وایمیسته دونگهه رو دید میزنه😆😍😍😍
تو حموم تو اتاق لباسا...🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
اون بیشرفم که میخواد شلوار دو سایز کوچیک ترو از اون کون قلمبش رد کنه😆🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️عوضی خب تنگه🤷🏻‍♀️🤦🏻‍♀️رد نمیشه چرا بال بال میزنی 
بعدم فحش میدی ب هیوک؟؟خب دیدن داری دیگ تو اون لحظه😆😆😍😍😍😍🤤🤤🤤
وقتی هیوک از سر کار برگشت و سر آستینای دونگهه اون حرکت و زد رفففتم اون دنیاااا🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️تاماااام🤦🏻‍♀️
خدایی آخه چرا این حرف و زدی لعنتی😰😰تازه میخواد ماست مالیشم بکنه عین اوسکولا میشه😂😂🤪دارم روانی میشم از این ریز اومدناشون😣
خلاصه داشتم از اون دنیا برمیگشتم که ناگهان...اون بوسه ی غیر مستقیم سیگاریشون...🥺🥺🥺🥺🥺🤤🤤🤭🤭🤭عاااااههههه...
برق لب توت فرنگی هیوک کی خود لباتو چرب کنه من کیف کنم ؟؟😍😍🤤
استایل این دوتا تو کل پارتای این داستان مرگ دهندس😣😰😰سیگار کشیدنشون واااااقعا از نقطه ضعفای منه🥺🥺مثلا اون صحنه ی سیگار کشیدن دونگهه ک خیلی قدیمیه فیلمشو دارم هر چند وقت برای مرگ شدن نگاش میکنم خودمو خودشو فحش میدم فایل و میبندم🥺🥺😂🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
جوجه گفتن هیوکم باعث سکته ریز زدنه
من بازم میگم حال بد هیچل داره دونگهه رو پیر میکنه🥺🥺
خیلی اذیت میشه و من دارم داغون میشم از این قضیه
یه جورایی این درگیریش با زندگیش و هیوک و جدیدن احساساتش خیلی خوبه چون ذهنشو از اون همه عذاب دور میکنه
اون تیکه ی پیانو رم خیلی دوست داشتم...کلا این تیکه های اینجوری رو خیلی دوست دارم
بعدشم که بازم اوسکول بازیه هیوکجه😂😂🤦🏻‍♀️عطر و خالی کرد من از خنده جر خوردم🤦🏻‍♀️😆😆😆خل و چل
خلاصه که عالی و اینا دیگ خودت میدونی من هی نمیگم
اینم مث عشقم به کانگین بذار دیفالت همه کامنتام
راستی من برا قسمت ۷ با ۸ باهم کامنت دادم ولی فک کنم کامنت ۷ و ندیدی!!
مث همیشه لاو یو💜💜

پاسخ:
سلام مارکو
مسافرت خوش میگذره؟ ^~^
رو ب راه هستم ولی رو ب رشد نیستم 🤭😂
مغزت داشته به روال فک میکرده سرزنشش نکن چون حق داشته، ولی خب.. زمانبندی کانگین ب شدت به جا بود تو رفتن و تنها گذاشتنشون.. 😍😍پس همونطور ک دیدی خیلی آروم بودن 
معلومه ک کامل پی نمیبرن، این دو تا شاهزاده مخصوصا هیوک.. با چیزی ب اسم حس عاشقانه آشنا نیستن، میدونی.. احساسش میکنن.. دارن احساسش میکنن ولی نمی‌فهمن چیه و این ندونستن عذابشون میده چون بهش عادت ندارن 
آره دقیقا.. نگران.. کلافه.. عصبی از اون عصبیایی احساسی و اهمیت دادن به هم داره هی ریز ریز اوج میگیره تو وجودشون 
دونگهه ب چش هیوک جذابه.. تو حموم استخر و هر جا برسه با هیزی تمام نگاش میکنه 🥴🔥
باید ده سایز بزرگتر بگیره شلوار تا از پاش بالا بره😐😐😐😐🔥
رابطه ها وقنی شوهر از کار برمیگرده و همسر تو خونه منتظرشه..و شوهر با سیگار وارد میشه و به طرز وسوسه واری نگاش میکنه 
بعد سیگار شریک میشن و چار تا کل کل عصبی ک از نظر ما عاشقانه س میکنن 🚶🏻‍♀️
اوففف توام عین من نقطه ضعفت سیگاره؟؟ 🚬💀
من ک روانیشم مخصوصا وقتی هیوک عادتش باشه بکشه.. ب چشاش خیلی میاد 🔥
ب دونگهه هم میاد مخصوصا ب همون فیلمه ک اشاره کردی ولی این شخص تهش بازم یه جوجه س🥴
خیلی دوسش داره برادرشو.. نمیتونه از فکرش در بیاد و دیوونه نشه 
اصلا اگه هیچل بهوش بیاد دونگهه از این رو به اون رو میشه، منتظر باش و ببین 
تیکه های چجوری؟ ک پیانو زد؟؟
چرا دیدمش عزیزم 🤩
لایو یو تو💙

جوووووون میبینم که این جوجه بد رفته تو مخ هیوککک هارهارهاررر

بگیر بخورش خب چرا هم خودتو حرص میدی هم مارو

بای تا فردا 

البته من همون اول خوندما یادم رفته بود نظر بدارم اومدم یه حضوری زده باشم

هیوک داره شخصیت مورد علاقم میشه عر هات داگ بی عصاب 

پاسخ:
تازه.. هیوکم بد رفته تو مخ جوجه 💀
عزیزمممم قربون حضوری زدنت

 چقدر این قسمت شیرین بود😍

وقتی هیوک بهش گفت برگرد به اتاق. عزیزززم😍 چقدر لذت بخش بود حسایی که اتاق مشترکشون به دل دونگهه انداخت❤

یعنی هنوز حرص اون روز دونگهه خالی نشده که هیوک جا گذاشتش😂 هنوز دنبال تلافیه توله ماهی😂

هیوک جذاب هیوک شیک هیوک هوس انگیز🤩  

آیا خوردنی تر از دونگهه ای که موهای قهوه ایش پریشون ریخته تو صورتش و انگشتاش از آستینش معلوم نیست هم داریم؟؟؟؟؟😍😭 همین خوردنی بودنش رفته رو اعصاب هیوک خب! حق داره بچه!

چقدر هیجان زده شدم سر سیگار مشترک کشیدنشون خدا😍😭💔

هیوک چرا دیگه پیانو نمیزنه؟☹ خاطره تلخی داره یعنی؟☹ کی میشه قبول کنه ادکلن خالی کردن کلافگیشو از بین نمیبره! فقط باید جوجه شو بغل کنه😍😍😍

مرسی که حالمونو خوب میکنی💙💙💙

 

پاسخ:
یه شیرینی ملایمی داش
هیوک حتی با این ک جملاتشو دستوری و سرد بیان میکنه یه حالت خیلی خاص و دوس داشتنی میده ک قلب آدم میریزه.. قشنگ تا آخر فیک همینجوری دستوری حرف میزنه برو خونه برگرد ب اتاق، برگرد تو تخت، پاشو بشین اینجا 
اصن نگم برات😐🔥
ن نداریم 😭😭😭
نه خاطره ی تلخی نداره فقط انقد مغروره ک تا حالا حاضر نبوده بذاره کسی بفهمه نواختن بلده 
خواهش میکنم عزیزم💙💙

سلام نویسنده ی گلم😍💙

#به نویسنده اعتماد کنیم😍💙😂

وای خدا جقد این قسمت ارام و شیرین بود😍 

اونجاش که دونگهه رو با نگاهش خورد🙈 باسن اسفنجی😍😈

بمیرم برا هائه که بدون هیوک میل غذا خوردن نداشت ولی خودش خبر نداشت😌💙

وای خدا لنتی طرز نشستنشم هاته 😭💙

اونجاش که دونگهه موهاشو پریشون کرده بود😍هیوکم سرتاپا نگاش کرد😍😍 خدایا جر خوردم دیگه بسه😭 اونجاش که استینای دونگهه رو داد بالا😭لنتی😭 مسخره مزاج عوضی هیز😭💙

وای خدا اونجاش که دونگهه رو تخت ولو شد اون عکسش اومد جلو چشم😍😂

چه کیوت کتاب میخونه😍 

بمیرم برا هیوک زیر ماه😍😭

وای خدا چقد مردم😐😂

عاغا عالی بود اصا این قسمت ارامش خاصی داشت😍💙

پاسخ:
سلام تک الف قلبم
مرسی از اعتماااد🤭💙
باسن اسفنجی 😂😂اولش خوندمش باب اسفنجی 😂😂
خوشم میاد همتون باهوشین و فهمیدین بخاطر هیوک بوده ک میل نداشته😎
مخصوصا چون قبلش دس کرده بود تو موهاش بهم ریخته و ناز شده بودن، طرف سنگم ک باشه دلش میره نه اصابش:)
کدوم عکس؟ همون ک شلوارک پاش بود تو آپ یوتیوبش بود؟؟
نمیر هنوز زوده لنتی 🤩
مرسی عزیزم💙💙

سلاااام خوبیی؟

خب باید بگم حرفت درسته اگه دعوا نمیکردن زیاد نمی چسبید ولی اخه به خاطر خدا ببین چه کنار هم گوگولی میشن😍😍😍💙💙💙💙

اگه اشتباه نکرده باشم نمیتونن بدون همدیگه بخوابن یا غذا بخورن نه؟؟؟؟

وااااااااییییی

من قشششششششششششش

اصلا اون ژست لعنتیییییی هیوک تو اتاق کنفرانس 

من دارم میرم بمیرممم🚶🚶🚶

و اونجایی که استینای دونگهه رو میزنه بالا 

یا اوجاییکه دونگهه سیگارو ازش میگیره لباشو درست میزاره جای لبای هیوک

یا اونجایی که هیوک پیانو میزنه

😍😍😍😍😍💙💙💙💙💙

عاشقشونممممم

این قسمت توش خیلی آرامش داشت

شاید ایده ی گانگین بگیره

گانگین فاییییتینگگگگ💪💪💪💪

خسته نباشیییی💙💙💙💙

 

پاسخ:
سلام مرسی تو خوبی؟ *-*
اوهوم. اتفاقا این ک به همدیگه هم میان بخاطر همون دعواهاس، چون بینشون و بین حس ما بهشون یه کششی ایجاد میکنه
آره چون به هم عادت کردن😌
همه واسه اون تیکه جرواجر شدن از جمله خودم 💀💀
آخه مگه میشه استینای یه نفر بره رو اصاب یکی؟
مگه این ک روشون حساسیت عاشقانه داشته باشههه
عارههه 
فدات شم. 
سلامت باشی💙💙💙💙🤩🤩

عرررر،چه اروم،اونقد دعوا و داد وبیداد دیدیم،دیگه عادت کرده بودیم،دیگه باید رفته رفته،به این رمانتیک بازیاشون عادت کنیم چه شیرین،قند عسل ....

منم با اون بوسه غیر مستقیم حال کردم،سلیطه خان،خیلی زرنگی،

بچه ها زود باشین یه ماه وقت واسه عاشقی هس،

هیوک تو عکس بالایی،چشاش سگ داره،هاپ،هاپ

هیوک چرا ناراحت شد،،؟؟اونجا که هاعه تعجب کرد پیانوبلده!!!

خودش یه جوری رفتار میکنی انگار سنگدل ترین ادم دنیاس،دیگه چه انتظاری از هاعه داره،

سه شنبه کی میایی؟؟؟؟؟

 

باییییی

 

پاسخ:
حالا اونقدرام رمانتیک بازی در نمیارن یه سری کل کلای جزئی و خیلی ریز ک مشکل ساز نیس و حسادتا و این چیزا رو دارن
ولییی خب از هیچی بهتره 
خوبی بوسه غیر مستقیم این بود ک هیوک محرومش نکرد اجازه داد بقیه نخ سیگارو بکشه 
عاح یاد فیک دو ماه عاشقی باران افتادم 😂😍یک ماه عاشقی 🤭
علاوه بر چشاش اخلاقشم سگ داره 
سه شنبه چش رو هم بزاری اومده 
بای 🤩

سلام نویسنده جونم 

اینا که همه ی بدبختی هاشون واسه کانگین بود چرا دیگه باهم دعوا نکردید ها ؟؟

عجب پسرای سرتقین 

سیگار کشیدناتون رو کجا دلم بزارم تو از کی سیگاری بودی دونگهه من که موندم باهاشون سر از کاراشون در نمیارم 

همچین هزار وجبشون زیر زمینه کانگین هم از دست این دو خل و چل نشه خوبه😭😭😂😂😂مرسی عزیزم

پاسخ:
سلام خواننده جون
شاید دارن تصمیم میگیرن آدم شن 
بیاییم تو کاراشون دخالت نکنیم ببینیم تا کجا و چجوری قراره پیش برن 
چون این تنها بودنشون بالاخره تهش نتیجه داره 
سیگار دوس دارن دوتاشون ولی بخاطر قوانین تو خونه اجازه کشیدن نداشتن ک شکستنش 
اگه یادت باشه تو قسمت اول بود جزو قوانین 
خواهش گلم 

سیگار کشیدن دو نفره با یه نخ سیگار بهانه بود

از یه نظر بوسه غیر مستقیمه چون حتی طعم لب تر کن هیوکم با عطرو طمعش رو کاملا حس کرد دونگهه!چقدر جنسش خرابه 😕😕

حالا بعدها چیکارا خواهد کرد خدا داند نصف هیکلشم زیر زمینه

فکر کنم بعدها کرک و پر هیوک کاملا بریزه از دست این جوجه

پاسخ:
و چه بهانه ی دوس داشتنی ای
دقیقا لبشو گذاشت جای لب هیوک و اونجا بود ک مزه ی نیکوتین گیج کننده شد 
چرا مگه چکا کرده 😂

سلام 

اینجوری که میبینم اینا با وجود کانگین تو اون خونه مشکل داشتن عوضیا تا اونو دک کردن آلارم رومانتیکیشون روشن شد.

اینا چشونه؟هیوک از اول مشکل خواب داشت،این یکی دیگه چی میگه.

احتمالا افکارا پریشونه و دنبال طراحی نقشه برا آینده ان

بوی پراکنندگی ادوکلنا تا اینجا اومد.همینجا نوک دماغم حسش میکنم،

باورت نمیشه؟؟؟ 

پاسخ:
سلام
نه فقط کانگین زمان مناسبی رو برا ترک کردنشون انتخاب کرد 
وگرنه اگه کانگین تا حالا نبود همدیگه رو کشته بودن 
هنوزم مشکل خواب داره، خدا میدونه تا ساعت چند بیرون رو حیاط بوده و برگشته بالاخره ی ذره تونسته بخوابه 
چرا باورم میشع😂💙

سلام عزیز دل❤❤

خورشید از کجا غروب کرده بود؟؟ این دو تا

 وروجک باهم هیچ مشکلی نداشتن امیدوارم که کم کم روابطشون باهم بهتر بشه 😭😂😂

طفلکی کانگین هم مجبور شد یه مدتی ازشون دوربشه بلکه یه روز پاشو تو خونه این دو تا باهم بهتر شده باشن این همه ناسازگاری و جنگ دعوا درست شده باشه 😂😂

ام وقتی به زندگی شون نگاه میکنی سرد وبی روحه هیچ چیزی  رو پدارشون براشون به ارمغان نزاشتن که بابتش خوشحال باشن  ازشون یه کوه یخ ساختن و به جز کار هیچی توشون نمیبینه 

خسته  و خسته تر امیدوارم یه روز از دستشون فرار کنن اینقدر که بهشون سخت و عذاب اور گذشته 

قربون دستای کوچولوت بشم که زیز استیناش قایم میشه حتی هیوکم نمیتونه از جز به جز این عروسک کیوت چشم برداره 

کاشکی دلش از دوری برادرش اینقدر غصه نداشت اما هیوک حواسش  بهش هست حتی برای یه کمم نمیزاره زیاد بهش فکر بکنه مرسی خیلی دوسش داشتم❤😍😍

پاسخ:
سلام فائزه جان
یه جورایی دیگه دارن از دعوا کردن با هم خسته میشن 
به عبارتی کم کم کل کل کردنو میزارن کنار و از راه های آروم تری ارتباط برقرار میکنن 
کانگین تصمیم خوبی گرفت ب قول خودش یا همدیگه رو میکشن یا کنار میان با هم 
جز این دو راه دیگه اتفاقی نمیفته 
یا باید فرار کنن یا عادت، البته فرارش برا دونگهه ای ک هیچ علاقه ای نداره ب این کار و عادتش برا هیوکی ک داره بهش سخت گرفته میشه 
خواهش میکنم عزیزم 🌺🤩💙

منم خودتو دوس دارم!

وقتی گفتی پارت اروم و قشنگیه یهو موزیک تایتانیک پلی شد تو ذهنم 😂😂😂😂

عاح شاید ددی باید زودتر اینکارو میکرد تا شاید ب خودشون بیان!ولی امکان کشت و کشتارشون خیلییییی زیاد میشد!!!

الان احساس میکنم کانگین میگه مهرم حلال جونم آزاد!البته نمیدونم کدوم مهر!!!

عااایش چقد هیوک حواسش ب این جوجه هستتتتتت!!!ای خدااااا خیلی ریز...

عاخ خیلی دوس دارم بدونم هیوک چی گوش میده !:((((( 

واو تصویر ماه تو چشم های هیوک!!!!قشنگ میشه با همین تصویر قند خونت بره بالا!البته این یکی از تصاویر د اتفاقاته!

ما اینجا ی جوجه انتقام جویی داریم ک تیرش خطا رفت!😅

ولی فک میکردم هیوک میرسونتش !:|||| واقعا چرا همچین فکری میکردم؟! شایدم از دور حواسش بهش بود 🙄🙄🙄😂😂😂

نکنه هائه مریض شده باشه؟!میزان خوابش زیاد شده،از اشتها هم افتاده!!! (ی جوری میگم انگار اونجام!!!!)

عااایش چرا اینقد سخت میگیرن ب هیوک؟!!!!!جانشینت میخواد بشه درست ولی این بچه هم زندگی داره،چاگیا داره، بزارین ب زندگیش برسه!

عااااح توصیفت از دونگهه وااای واااای عروسکه تا یک انسان...

وای آستیناش زد بالاااا...فک کنم میخواست پوست هائه دید بزنه 😂😂😂😂

وااااای دود سیگارش تو صورت هائه فوت کرررررد،عجب صحنه خفنیییی،فک کنننننن....

وای لحنش ک گفت"داری رو اعصابم راه میری..." 

اره از بس ک دوست داشتنیه و تو ناخواسته دلتو بش دادی رو اعصابت راه میره،از اونجایی ک نمیتونی یا نمیخوای بروز بدی رو اعصابت راه میره!

ولی شاهزاده وشی بهتره بدونی شما دوتا هم از بس خواستنی و دوس داشتنی و ریلین دارین رو اعصاب من راه ک چ عرض کنم انگار مسابقه دو گذاشتین ک قدماتونم با هم هماهنگه!!!!

- چون تو یه مسخره مزاجیییی...😂😂😂

چی بگم عاخه بهشووووووون؟؟؟!!!

سیگارو ک ازش گرفت و خودش دقیقا لباشو رو اونجایی گذاشت ک هیوک گذاشتهبود و مزه لب ها هیوک میداد،من دلم میخواد به عنوان ی بوسه غیر مستقیم نگا کنم بهش 😋

وای این پارت صحنات خیلی خفن و خوبی داشت،یدونش اینه ک کنار هم بافاصله نشستن،قانون شکنی کردن و ی سیگارو با هم میکشن...

شمع با رایحه گل یاس...

صدای پیانو ملو...

پیانویی ک هیوک مینوازه...

هیوک جانم با حقیقت کنار بیا،حتی اگ اتاق و تختو با ادکلنت بشوری شاید بوی هائه بره ولی خودش ک نمیره،از دلت ک نمیره!!!

وقتی هائه شمعا فوت کرد من حتی دود شمعو تصور کردم!با اینک چیزی ازش نگفتی،فک کنم خل شدم!!!

و احساس میکنم باید از الان ب بعد شروع ب نوشتن وصیت کنم!!!!

 

 

من پنج ساله رو هیچوووووقت یادم نمیره و هیچوقت ازش بیرون نمیکشم ^^ (جواب کامنت قبل!)

 

ممنوووووونم ازت کلییییی دوست داشتنی ترین شقایق 

بوسه بارون کردنت

 

 

 

پاسخ:
منم تو رو🙆🏻‍♀️
ینی فقط تصوراتت منو ب باد داد😂😂آهنگ تایتانیک الان برا منم پلی شد اشک تو چشام جم شد:|
آره میدونی.. کانگین خیلی ب موقع این تصمیمو گرفت.. بهترین زمانبندی بود 
چون الانه ک یکم دارن ب هم حس پیدا میکنن و از کل کل تقریبا خسته شدن 
ولی تا قبلش عین سگ دعوا میکردن و حتی با وجود این ک کانگ کنارشون بود داشتن همو جر میدادن 
هیچ وق دقت نکردیم اما هیوک همیشه حواسش نگاهش ب همه چی هس:)
هیوک معمولا رپای تند و غلیظ گوش میده، البته معمولااا 
هائه میخواس هیوکو بیدار نکنه ک ب تلافی اون روز دیر شدن دانشگاهش هیوک دیر برسه شرکت ولی نشد 😂
هیوک ذاتا موجود سبک خواب و سحر خیزیه 
ن بابا دگه انقد آدم نشدن ک با هم رفت آمد کنن مگر ب اجبار قانون.. ک البته شکستنش 
خیلی هات طور فوت کرد دود سیگارو تو صورت اون عروسک 
و بیا جمله ای ک گفت رو برعکس معنی کنیم
"داری رو قلبم راه میری.."
الان خودمون تو مرحله ای هستیم ک با بوسه ی غیرمستقیم هم میتونیم جرواجر شیم 
بیا ب این فک کنیم که دلش ریخته ک اینجوری با بوی هائه حساس میشه و میخواد از بین ببرتش 
جون ب احساست، 🤩
چشم بیرون نکش شما اهل دلی😌
فدای تو عزیزم 
پاسخ دادن ب بوسه ها😗😗

سلااااااام

وااااااااای شقایقققققق 😭😭😭😭😭😭

لعنتییییییییییییییییییییییییییییییییییی

من که مردممممممممممممممم😱😱😱😱😱

از دو قسمت قبلی من مردم 😐😐😐

هنوز این پارتو نخوندم دل تو دلم نیست برم بخونمش ولییییی از همین الان بگم ک بازم مردمممممممم

مَمَنننننننن😭😭😭😭😭😭😭😭😭

دلم میخواد فقط عرررررررررر بزنم که چقدر اینا نکبتن و در هر حالتی بهم میان 😭😭😭💙💙💙

من کشته مرده فیکاتم لعنتییییییی 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

اصن به امید اینکه سه روز بعد خوندن هر قسمت دوباره یه پارت دیگه میزاری کاملا نمردم 😐😁

برم بخونم بازم عررررر بزنم فعلا بای 😭😭😭💙💙💙 

پاسخ:
سلاممم شکوووه
شوهر خاله ی من وقتی کوچکتر بودم بهم میگف شکوه، شکوفه، شقایق 😐😂
من اسم تو رو میبینم یاد خودم میوفتم پس اینجوری صدات میکنم 🤭🤭💙
دو قسمت بعدی هم خواهی مرد 😐
از قسمت یازده به بعد دیگه مرگا قراره زنجیره ای بشه
همینجوری پشت هم الی آخر.. تا آخر داستان 
مرسیییی لطف داری🙆🏻‍♀️🙆🏻‍♀️🙆🏻‍♀️💙💙💙
آفرین همینجوری زنده بمون یه جوری خودتو نگه دار چون هنوز ب اصلیا نرسیدیم 

سلام جانم 

چه پارت آروم و لذت بخشی و در عین حال مرگآور بود ...

خیلی قشنگ بود 😭😭😭 توصیفاتو بخورم یا چی 

چرا انقد هیوکو تو شرکت اونهمه لعنتی و جذاب و فاکرانه نشون دادیییییی طرز نشستنش طرز ساکت بودنش سر تکون دادنش کت و شلوارش پارو پا انداختنش و تیر خلاص مشروب خوردنششش یه نفس و بازی بازی با جام مشروبش 🤧🤧🤧

باباش حق داره بش افتخار کنه خوب  😭 همچین شاه پسری 

یکم بابا دونگهه یاد بگیره ازش 😑

وای خدا چقد هاعه ی این قسمت جوجهههه بود بقول هیوک 

پسر کیوتم 😭😭😭 حوصله اش سر رفته بووود برا اینکه هیوکش نبود دیگه 

عاه استیناشو 😭😭😭 انگشتای قایم شدشو من بمردممم خوب 

وقتی هیو‌ک وارد خونه شد با اون سیگاری ک داش میکشید منو پوکانید ⚰

مننننن میدونمممممم طاقت نیاورد از شدت کیوتی هاعه گف دری رو اصابم راه میری و استیناشو بالا زد میدونممممم ...

هاعه ام قربونش برم چه از دنده لجش اومده پایین نرم شده 😭😭

چه قشنگ گف "خب سردمه "

عاه این مکالمه ها سادشونم منو میکشه آخه⚰💀☠

"پس چرا من سردم نیس "

"چون تو مسخره مزاجی" 🥴🥴

بدون هیچ دعوایی نزدیک هم نشستن و سیگاراشونو با هم شریک شدن 😭💀

عاه شمعای عطری و اتاق تاریک و یه هاعه کوچولو که وسطش نشسته و نگران و دلتنگ داداششه 

چرا حس میکنم هیوک پیانو زده که حواس هاعه رو پرت کنه ؟ 

نزدیک یکساله که تو اون عمارت زندگی میکنن و اولین باره که دست به پیانو برده هیوک 😭😭

عاه هاعه نفسش بند اومد از دیدن پیانو زدن هیوک 😭😭 

امیدوارم این پیانو بعدا خاطره ها بسازه ☠

کم کم استخر خونشونم آماده اس بریم حاضر بشیم برا جر خوردن 

و اینکه 

عاشقتم خیلییییی زیاد  خودت میدونی دگه 😍😭 

پاسخ:
سلام فرکممم
عاره خودم دوسش داشتم ازین لحاظ
انگار جزوی ازش بودم 
میبینی هیوکو فر... یه کلمه ام حرف نزد.. کلا آدم ساکتیه.. اما انقد جذاب بود ک حتی طرز نشستن و نفس کشیدنش هم کشنده بود و مطمئنم هیچکس نمیتونه منکرش بشه😐🔥
شاه پسر کاملا مناسبشههه 
لی خیلی بش افتخار میکنه و این نکته ی مثبت لی عه 
آره چون هیوک نبود حوصله نداش وگرنه هیچ فرقی وجود نداش بین این روز و روزای قبلش 
پوکانیدتو بخورم😂😂
آره درستههه ب چش فانتزی بهش ننگر چون واقعیه 
از شدت خواستنی بودنش رف رو اصاب هیوک.. کلا روانشو بهم ریخت 🔥
دونگهه میخاس داد بکشه سلیطه بازی در بیاره ک یهو ناخواسته آروم گرف و صداش اومد پایین 
منطقی ترین جواب همین مسخرگی مزاجش بود🤭🥴
تو چقد حسای عاشقانه میکنی 😍😍😍
اولین باره ک ب خودش اجازه داده صدای پیانو زدنش تو خونه بپیچه 
وگرنه انقد مغروره ک حاضر نبود تا حالا کسی بفهمه نواختن بلده 
استخررر🥴🔥😍😭
منم همینطور جگرم🙆🏻‍♀️💙

دلاااام شقای من 😍

عااح که چه آرامش خاصی داشت این پارت 😍💓

تو این لحظه دلم میخواد تو هوای اون شمعای معطر نفس بکشم و به صدای پیانو زدن هیوک گوش بدم 😭💘

لنتیه جذاب پیانو زدن هم بلده 😭 چقد مرد کاملی هستی خب 😶💓

چرا حس کردم بعده شنیدن سؤال دونگهه بهم ریخت 😶 چی اونجوری ناراحتش کرد؟!

هاگ داگ جذاب با اون تیپش پشت میز کنفرانس و جوجه کوچولوی کیوته خابیده روی دسته مبل میتونن نفس منو قطع کنن 💘

خسته نباشی عزیزم 💓

پاسخ:
سلام بستنی کیم 🤩
اوهوم آروم و ملایم بود 
الان ک گفتی منم دلم خواس 🚬😐
این ک دونگهه پرسید نواختن بلدی؟؟ چون دونگهه تو اون حالت دیدش و فهمید بلده بنوازه اینجوری شد، مرتیکه مغرور😐💀
عاح😍😍
سلامت باشی عزیزم 

خا بچه سردشههههه😢😢😢😢هیوک مسخره مزاج خو بغلش کن گرمش شه بلکه توام یکم خنک شیییییی😭ای لعنت به هر چی خط وسط تخته😂هیوک احساساتی میشوددددد پیانوووووو🎵🎵🎵هیوک خیلی وا داده دیگه در مقابل دونگهه والا منم صحنه شلوار پوشیدن و جا دادن کپلش تو شلوارو ببینم وا میدم دیگه💦💦💦فک کنم کانگین تا برگرده دونگهه حامله میشه😂

پاسخ:
ینی جمله هاتو 😂😂😂😂
اون روتختی رو من یه روز عوض میکنم حاالا این خط این نشون 💀
عا محصولا هلوش🍑
حامله 😂

خووووب باید بگمممم عاشقه ژست هیوک تو شرکت شدم😍😍😍😍

تو هم اینقدر قشنگ توصیفش کردی که رااااااحت تو ذهنم یه هیوک جدید شکل گرف

لنتیییی تووووووو عااااااالی هستتییی خوب😻💙💙💙😢😢

هزااااااران قلب آبی به تو

پاسخ:
عاشق اینم ک با این درجه و اشراف زادگیش مث بقیه متانت نداره ک درست بشینه درست و مرتب بپوشه
ولی هزار بار جذاب تر و کم حرف تر از همه س
مرسی جییغ*-*
*گرفتن قلب ها با تور ماهیگیری*

و قسمت طلایی هم نفس :)

از همینجا به بعد باید مراقب خدمون باشیم تا یواش تر بمیریم .. دیالوگارم پین کنیم هی 

قربون شاهزاده های جذاب مسخره ی داستانت برم یا بذارم برا بعد؟ 

عاح .. من برم یکم تو هوای اون شمع عطریا نفس بکشم 

پاسخ:
شما ک همه رو طلا نقره گرفتی خرجت نره بالا خانم
قربون جمله بندیات بشم من خب 
نه بذا برا بعد هنو یکم مونده:)
دلم میخاد تو زندگی بعدیم شمع معطر این شکلی داشته باشم شبا روشنشون کنم و تو حس خوبش بنویسم داستان بعدیمو
عاح:|

وااای این قسمت چقدر ملایم بود
اصلا حرفم نمیاد
سر آستیناش مردم ک

پاسخ:
آره خیلی آروم بود
آرامش بعد از طوفان 

خسته نباشی قاتل *-*😍😘❤

خیلی قسمت قشنگی بود دستت درد نکنه :)))))

فقد اونجاش که هیوک رف استیناشو داد بالا حس میکنم از سر این بود که بشدت هاعه کیوت شده بود و 

نمیخاست یجورایی این موضوع روی خودش بیاره پس یجوری رفتار کرد که مثلا خوشش نمیاد 😭هات داگه عن 😍😭😭😭

کم کم دارن نرم میشن سلیطه ها بالاخره😂😂

ولی هاعه خیلی تنگ بازی داره در میاره عاااا حس میکنم خیلی دیر بالاخره نرم و عاشق میشه 

پاسخ:
سلامت باشی مقتول🙆🏻‍♀️💙
نوش جون😌
اینو از من بشنو 
ک هیوک عادت داره حرفاشو برعکس بزنه 
حالا همون جمله ی داری رو اصابم راه میری رو برعکس و احساسیش کن بعد تا تهش برو🙂

عررررر چ خوش موقع اومدم بخونم بعد بیام جر بخورمممم

پاسخ:
انقد دوس دارم قبل از خوندن میایین اعلام وجود میکنین *-*

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی