My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی

فن فیک هم نفس قسمت هفتم

شنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۰۴ ق.ظ

 

" هم نفس" 

زوج : ایونهه 

ژانر : عاشقانه 

هپی اند 

نویسنده : شقایق 

قسمت هفتم 

 

 


 

چقد زود هفت قسمت گذشت 

باورم نمیشه..

منتظر تلافی هیوک که ته قسمت قبل به دونگهه قولشو داد باشید 😐🔥

مایوهاتونم بردارین که این قسمتم داریم میریم سرزمین موج های آبی مشهد 

اونا هم ک پریودن اشکال نداره بیان، فقط میتونن یه گوشه بشینن 

به کارای زشت بابای دونگهه فک کنن 

شام هم پیتزا با سس خردل ملایم مهمون نویسنده 😎🤘🏻

 

اجازه بدین من برای جناب محافظ جان تقدیم کنم..

 

 

 

 

نظرات  (۲۳)

به به،یه روز جدید با یه حرکت جدید،ابتکار عمل دارن،کاراشون تکراری نیس،خخخخ،

واسه چی حرف هیو‌کو گوش کرد،من بودم از لجم اون شلوارکم هم در میاوردم تا چشاش دراد،ممه+رون،جوننننن

فک کنم جرقه عشقشون این قسمت زده شد،هاعه جلو چشاشمرگ هیوکو دید،

شاید هم یاد هیچول افتاد،و فک کرد داره از  دستش میده،و تنها میمونه،الهی ،دورشون بگردم چه مظلوم خوابیدن 

چقد این قسمت گوگولی و ناز بود،مخصوصا تو ماشین،قند تودلم اب شد

جیجری،ماچچچچچ

 

پاسخ:
به به ببین کی اینجاس با این ک با تاخیر میای و نظرتو میذاری😍💙
آره تو دعوا نوآوری به عمل میارن😂
شلوارشو در میورد دیگه هیوک بلند میشد قیمه ش می‌کرد 
آره این چن قسمت اخیر خیلی حساسه، حسشون اوج میگیره 
جیجری چیه؟ 😂ینی جیگر؟ 

سل لام سل لام
من اومدممممم🥳
مسافرت بودم واسه همین دیر اومدمممم🥳🤪😂
بازم دارم میرم مسافرت واسه همین بازم ممکنه دیر کنمممم🥳🥳😂😂😂😂
پس شما ب بزرگی ژنرال ببخش🙇🏻‍♀️
اول میخوام خودمو واسه این پارت خالی کنم بعد برم اون یکی پارت و بخونم اونجام خودمو خالی کنم!🤪
این دوتا لج و لج بازیاشون خیلی خنده داره!یه جوری که اصن امکان نداره یادشون بره یا کوتاه بیان.کلا حس میکنم انقدر عذاب کشیدن کل عمرشون دیگ نسبت به اون روزمرگی زندگیشون و این که هر کاری که میکنن باب میلشون نیست و عذاب میکشن سِر شدن!فقط همین کل کل و لج بازی و تلافیاشون براشون جذاب و جدید و سرگرم کننده س!!!!
یعنی هیوک کاری کرد دونگهه چیزای جدیدی تجربه کنه🤪😅شاید باید با دید مثبت به این قضیه نگاه کرد🤔🤷🏻‍♀️😅خدایی پدرش درومد سر صبحی🤦🏻‍♀️😆
اون لحظه ای که رسیدن استخر و دونگهه هوار کشید زیر گوش هیوک نمیدونستم بخندم یا گریه کنم🤦🏻‍♀️از یه طرف خندم گرفت واسه حرصی که پشت کار و جمله ی دونگهه بود و تلافی خنده دارش از حرررررص...از یه طرفم گریم گرفت واسه هیوک بدبخت با اون وضع نا به سامان خوابش دو دیقه میخواد چشم رو هم بذاره این جوجه نمیذاره!!
این از این...اونم از اون آبرو ریزیشون تو استخر😐🚶🏻‍♀️
گوشی میشکنن و همو به کشتن میدن و...🤦🏻‍♀️آخه روانی چرا میشکنی گوشی رو؟؟؟
و باز هم حماسه ای از لی دونگهه!بیشعور شوهرتو به کشتن دادی!بیوه بشی خوبه؟؟؟؟دوست داری؟؟؟😒😒
ولی من دیگه شکم به یقین تبدیل شد با این اتفاق!هیوک حتمن یه اتفاقی واسش افتاده که وقتی پرت شد تو آب اونجوری شد•••هول و ولای کانگین و غرق شدنشو اون وضعیت عادی نیس واقعا!!!
ولی این قسمت بلسینگ و هارت ملتینگ زیاد داشتیماااا😍😍🤤🤤🤤تفکرات زیبای مستر لی در رابطه با ممه های همسرشون!حجاب گرفتن دونگهه به خاطر تذکر شوهرشون و حس خودشون!خواب عمیق و جذذذذذاب هیوک روی شونه ی همسرشون😍😍😍😍خدایا اون لحظه واااقعا قلبم تو دهنم میزد🤭🤭عالی بووووود🤩🤩
کدبانو گری دونگهه جانمون تو آشپزخونه و دهن لقی به جا و زیبای رینا🤤🤩(منتظر روزیم که با اشتیاااااق قلب بکشی رو دسر بدی شووَّرت میل کنه😈🤤😁)((و تو هیوکجه؛منتظر روزیم که قلبت واسه لباس ست پوشیدنتون تند بزنه😎))
کنجکاوی زیرکانه ی هیوک راجع به بکارت دونگهه که خب ظاهرن نشون داد واسش مهم نیس ولی مگه آدم خله بپرسه وقتی واسش مهم نیس؟؟؟؟🤷🏻‍♀️🤷🏻‍♀️
اون استخریم که قراره پشت خونه ساخته شه لوکیشن خیلی از اتفاقات جذاب این داستان خواهد بود من مطمئنم😌😁😁
خلاصه کهههههه این پارت بالا پایین زیاد داشت ولی کیف داد
مرسی خسته نباشی
مثل همیشه لاو یو💜💜

پاسخ:
اوه سلاممم اینجا رو
یه کامنت جا مونده از قسمت قبل 
خوش بگذره مارکوپولوی من 🚬☔
خداروشکر از بس ژنرال بزرگه من راهی نمیمونه برام ک نبخشم، اسمش میاد تا کمر تعظیم میکنم 
تو فقط خالی شو 🤭
خیلی کل کلاشون مسئله ی حیاتی و پیچیده ایه.. هم از این لحاظ ک نمیتونن جلوی خودشونو برا دعوا بگیرن هم این ک اونقد دعوا کردن ک دو دقیقه دیگه یادشون میره، اینجوری نیس ک بعد از یه درگیری تا دو روز قهر کنن و به هم نگا نکنن، خیلی عادی رفتار میکنن چون ب قول خودت سر شدن 
بد عادتیه🚬
آره کار هیوک باعث شد شاهزاده کوچولو واس اولین بار تو عمرش تاکسی سوار شه، خیلیم خوب شد چون باید یاد بگیره رو پا خودش وایسته ینی چی ک آخه همه جا محافظ و باتلر و راننده شخصی داره، این پسر بلد نی از خودش مگس دور کنه از بس تو پر قو بزرگ شده💁🏻‍♀️
حالتت بین خنده و گریه کاملا منطقی بود چون هم کار دونگهه خنده دار بود هم دلرحمی برا هیوک ک بی خوابی داش به جا بود 
ب احساساتت میبالم 🤩
گوشی به یه ورشونه اینا مرفه بی دردن 🤭مسئله فقط آزار و اذیت بود ک تهش دونگهه ب کار خود پشیمان گردید، اون تپش قلبا و استرسه بیخود نبود :)
انتظاراتتو بخورم چ قشنگ و به جا بودن😍😍😍فانتزی زن اعظم 
همینو بگو.. اگه برات مهم نبود چرا پرسیدی ازش :|
بله مطمئن باش 🤩
فدای شما🙆🏻‍♀️💙

فوق العادههههههههههههه بود 

هر قسمت که میخونمش ازش لذت میبرم 

این هفته اپ میشه ؟؟؟؟

مرسی

پاسخ:
مرسی عزیزمممم
بله آپ میشه*-*

سلام جانم 

عاه تلافیای هیوک خیلی وحشیانه اس 🤤

بچم هاعه گناهی شد این قسمت 🥴

و میبینم ک هیوکم بلاخره به خوشگلی پسرم اقرار کردددد 😭😭😭 کانگم پشماش ریخته بود یه لحظه 🥴 

عاااه اونجا ک هیوک سرشو گذاشته بود رو شونه هاعه من عرها میزدمممم وای هاعه اصن کاری نکردددد  گذاشته بود همونجور بمونهههه 

من میگم هاعه به هیوک حس داره یکم 🙄

هیوک چقد کنجکاو شدهههه 😭 چرا میخاد بدونه هاعه باکرس یا نههههه 🤧

بلخره رسیدیم ب استخر خونشون 😍

اونجا ک هاعه تو گوش هیوک داد زد پاشو عوضی رسیدیییم دلم خنک شد 😐😂 

عاه فداشان بشم شاهزادگان لی رو ک شدن زندگیمون 😍🤧😭

خسه نباشی عزیز دل ما 💙❤💜

پاسخ:
سلام فر جانم
تلافیای دونگهه هم همینطور 
حالا فوقش دونگهه دیر رسید دانشگاه و گوشیش شکست ک اصن مهم نی اینا مرفه بی دردن 
ولی تلافی دونگهه واسه جون هیوک خطرناک بود.. ممکن بود خفه شه 
دقیقااا😌اصلا تکون نخورده بود ک هیوک بیدار نشه.. 
اون استخر قراره چ خاطره هاییو ک رقم نزنه :)
عا😭😭😭
سلامت باشی جانا 💙🧡💙🧡

سلام به شقایق عزیزم 😍

عااح این قسمت خیلی خوب بود 💓

نمیدونم چرا انقد من دلم واسه هیوک میسوزه 😶 حس میکنم بدبختیاش بیشتر از دونگهه بوده 😞 یه حس ترحم خاصی نسبت بهش دارم

احساس مسئولیتش منو کشته ک 😏 اون سؤال کانگین و آره جدی گفتنشو کجای دلم بذارم 😭💓

هیوک مشکل تنفسی چیزی داره؟ 😶 یا شایدم بخاطر یه خاطره بد تو گذشتش از آب میترسه 😶

کنتاابیبلمماببیلبسسسیی رو شونه دونگهه خوابش برده بود 😭💓

حس کردم دونگهه بخاطر عذاب وجدانش اجازه داده بود هیوک رو شونش بخابه 😶💓

اون سؤاله یهویی چیبود از کدوم افکار پلیدش نشأت گرفت 😂 عااح ذهن معصومم 😂

جنگ تموم شده یا آتش بس موقته؟! تایم اوت دادن یه آبی چیزی بخورن برن راند بعدی 😶😂

خاعب خسته نباشی شقا مرسی که منظم آپ میکنی و انقد قشنگ مینویسی 😚💓 

 

پاسخ:
سلام بستنی کیم *-*
عاح مرسییی خداروشکر 
شاید این حسو بخاطر تنها بودنش داری.. چون دونگهه حداقل ی برادر خوب داشته ولی هیوک اونم نداشته و مادرشم ک دیدی.. 
احساس مسئولیتش بهونه بود 💀بیا ب چیزای دیگه فک کنیم 🔥
آره حتما دلیلی داره ک میفهمی ب زودی 
اسمشو میشه گذاشت عذاب وجدان اما از دیدهای دیگه هم میشه بهش نگا کرد.. چون ی ریشه هایی ته دلاشون زده 
هر چند کوچیک 
فعلا موقته😂
مرسی عزیزم بابت تشکر قشنگت خوشحالم ک دوسش داری💙

سلام نویسنده جانم

یعنی قشنگ حال همو میگیرن کارستون جالبیش اینجاست هیچ کدومشون هم نمیتونه حریف اون یکی دیگه بشه هر دو تا تو ضد حال بودن برابرن 

هیوک فازت چیه دونگهه از اول هم برات مهم نبود این روزا گیرای عجیب غریب میدی به دونگهه ؟؟به لباساتون که کاپلی نیپوش خوشت نمیاده موندم با این سوال پرسیدنات🤔😂😂

جدیدا هم پودینگ خور شدی تا میخواد دونگهه برای خودش درست کنه از راه میرسی 

قربون ایده هات برم برای استخر درست کردنت اون روزی که برسه کارای استخر تموم خوشم میاد نزاره پاشو تو استخر بزاره مرد ضد حال😂😂😂😂

عالی بود 

 

پاسخ:
سلام ماهی *-*
دقیقا نقطه ی جذاب و مثبت رابطه شون اینه ک ظالم و مظلومی وجود نداره، یا دونگهه اصلا ضعیف و بی دفاع نیس، حتی اگه تظاهر ب قوی بودن هم کمه کم نمیاره 
سوالای شرعی میپرسه D: اونم رک و بی مقدمه :| و جلوی رینا بدبخت
نه خب عصرونه برا دوتاشونه برا دونگهه نبود فقط 
هیوک نذاره؟؟؟😂😂ن بابا دونگهه استخر باشه دیگه هیچی حالش نیس 😂
فدات 

سلام

به به خوب میبینم که سیگنال هاشون روشن شد و آنتنشون داره کار میکنه.

از کی هیوک رو همسرش احساس مالکیت کرد؟اونکه میخواست سر به تنش نباشه بعد از دید زدن هیکل و پی بردن به جذبیت دونگهه فکر کنم آنتن داد مغز و قلبش.

حالا بعد از پی بردن به خوشگلی هیکل دونگهه تازه یادش افتاد ازش سوال خصوصی بپرسه اونم یهویی.معلوم نیست اون موقع فازش چی بود و کجاها سیر میکرد.

حالا برات چه فرقی میکنه؟اگه نظری بهش نداری و دو ماه دیگه قرارداد تموم میشه میخوای براش خاطره سازی کنی؟معلوم نبود واقعا کنجکاوه که بدونه یا میخواد اذیتش کنه جنس جلب

پاسخ:
سلام
دارن حرکت میزنن، یه ریشه هایی جوونه زده ته دلشون 
این همونی بود ک تو بار رفتن دونگهه رو با اون مرد غریبه تماشا می‌کرد و لذت می‌برد و حالا بخاطر لخت بودن بالا تنه ی دونگهه بهش اخطار داد! پس حتما ی اتفاقایی افتاده:)
جوون خاطره سازی از اون لاحاظ؟ 💀

سلاااام

خب انگاری هیوک تصمیم گرفته یه ظره غیرتی شه برا دونگهه

فدای غیرتی شدنت جذاااب😍😍😍💙💙💙💙

الهی بمیرم براش چرا از آب میترسه. ولی دونگهه کار بدی کرد هولش داد.🙁🙁

وایییی اون صحنه آخر تو ماشیننن گانگین برگشت دید سر هیوک رو شونه دونگهه س 💙💙💙💙

و در آخر حرف هیوک(تو باکره ای؟؟)یعنی من عاشق این رک گوییتم‌ بخدا هیوک جان😂😂😂

اگه خدا بخواد انگاری داره اون اخلاق سگیشون درست میشه

عاشق این قسمت شدم😍😍😍

خسته نباشی گلم💙💙

 

پاسخ:
سلام اسرااا*-*
تصمیمشو بخوریم 
پنجاه پنجاه D:
تلافیای دونگهه ترسناکن.. یکی انداختن هیوک تو آب یکی گم و گور کردن قرصاش 
و یکی هم ک اونجوری از خواب پروندش واسه همین حقش بود کانگین دعواش کنه 
رک و گوییش چجلو دونگهه ک هییچ، جلو رینای معصوم خجالتی :|
چقد خوب *-*
مرسی عزیز دل

سلام
شاید در گذشته اتفاق بدی برای هیوک افتاده که باعث ترسش از آب شده و به همین خاطر نمیتونه شنا کنه و تو تنفس دچار مشکل میشه.
هیوک و احساس مسئولیت؟! اون هم در مورد دونگهه؟!🤨
هیوک همون کسیه که وقتی تو بار اون مرد میخواست دونگهه رو با خودش ببره به اتفاقی که داشت میفتاد فقط نگاه کرد!
حتی اگه اون موقع هم این اطمینان خاطر رو داشت که با بودن کانگین برای دونگهه اتفاقی نمیفته، پس این دفعه هم نباید با وجود کانگین نگران حس مسئولیتش در قبال دونگهه میشد.
به نظر میاد کم کم داره یه حس مالکیتی تو وجود هیوک نسبت به دونگهه شکل میگیره. وقتی فکر میکنه که دونگهه خوشگله، پس این میتونه به این معنی باشه که دونگهه برای هیوک ممکنه حداقل از لحاظ جسمی یه جذابیتی داشته باشه. اونقدر که باعث شده هیوک این جذابیت رو ببینه و توجهش رو جلب کنه.
از کی تا حالا هیوک در مورد باکره بودن یا نبودن دونگهه کنجکاو شده؟!
لعنتی حتما حالا میخواد از این راه دونگهه رو اذیت کنه. فکر کن مثلا سعی کنه دونگهه رو تحریک کنه😏

پاسخ:
سلام عزیزم
آره حتما واسه هیوک ک چنین مرد کامل و بی نقصی هس که همه چی از پسش برمیاد شما نکردنش دلیل داره
دیگه داره اون حرکات ریزشونو میزنن #_#
آره دقیقا، و الانم با وجود این ک کانگین بود ب دونگهه اخطار داد ک لباس بپوشه 
حتما ک شکل گرفته.. چون هیوکی ک با دونگهه عین کادر و پنیره خیلی با جدیت ب کانگ گف دونگهه خوشگله 
حالا خواهیم خواند، نتیجه ی این سوالاش معلوم میشه ب زودی 

 سلام عزیز دلم 💋❤❤

اخه چرا عین موش وگربه به جون هم افتادید هی دندون برای هم تیز میکنید اینقدر انتقام هاتون رو برای هم سفت وسخت تر میکنید هر کی پا روی دم هیوک بزاره اخرو عاقبتشو میبینه دونگهه که یه کم کوتاه بیا نیستش  تا هیوک یه کم ادم بشه 

از نقطه ضعف های هم  که بدونید یعنی یه جاهایی به کار میبرید که ادم میمونه چی بگه اما تو این قسمت انداختن هیوک تو اب یه لحظه احساس کردم حس گناه و عذاب وجدان نسبت به کاری انجام داد پیدا کرد نمیدونم اگه کانگین نبود خودشو مینداخت تو اب برای نجات هیوک!

وای اون لحظه که کانگین نگاهشو به عقب پاشین داد و با شوک و تعجب رو به رو شده بود گفتم حتما تو بغل هم خوابیدن اما همینم که هیوک اینقدر بی خواب بود اما در کنار دونگهه اینقدر زود خوابش برده وبه ارامش رسیده بود سرشو رو شونه دونگهه گذاشته بود خیلی قشنگش کرده بود 

میشه گفت دیدن همچین لحظه هایی برام خیلی دور بود اما کم کم دارن به هم عادت میکنن شایدم در اینده مهربون تر بشن

رینا شخصیت خیلی مهربون و سخاوت مندی داره خیلی هم خوش رفتاره  اینقدر زیبا باهاشون رفتار  میکنه به خصوص دونگهه 

که اینقدر به علایق احترام میزاره 

هیوک سوالای خصوصیتو جلوی دیگران نکن اینقدر این بچه احساس معذب بودن پیدا میکنه از دست تو هیوک سرمو کجا بکوبم میتونستی این اتاق خودتون ازش بپرسی🙊🙊

مرسی خیلی این قسمتو دوست داشتم دستت دردنکنه😍😍😍😍💞💕💖

پاسخ:
سلام عزیزممم
نه راستش هیچ کدوم کوتا بیا نیستن :|| دقیقا همونی ک کانگ تو قسمت اول ب هان داشت میگفت
اون حس بعد از پرت کردنش تو استخر چنین چیزی رو هم ب دنبال داشت.. این ک نمیتونس نگاهشو بگیره ازش این ک قلبش ب سردی میتپید و این ک ذهنش مشغول شده بود.. حتما ی حسی ب غیر از بی تفاوتی بوده :)
آره همون تکیه ی سرش ب شونه ی دونگهه هم خالی از لطف نبود 
از همون حرکات ریزییییی بود ک منتطر رخ دادنش بودیم 
رینا منم *-*
اصن ب غیر از این ک جلو من اون سوال شرعی رو ازش پرسید انقد بی مقدمه بود م واقعا دونگهه جا خورد 
خواهش میکنم عزیزمممم :*

منم با sara موافقم.اول هیوک مست کرد و دست رو دونگهه بلند کرد بخاطر همینم دونگهه به تلافی قرصاشو برداشت.پس تا اینجا مساوی شدن و هیوک باید تمومش میکرد که نکرد باز پررویی کردو گوشیشو برداشت بخاطر همینم دونگهه به تلافی داد زد تو گوشش که هیوک باید اینجام تموم میکرد دعوارو که نکرد و کانگینم نباید از هیوک طرفداری میکرد.چرا وقتی فهمید دونگهه رو نبرده کلاس چیزی بهش نگفت پس؟بعدشم که باز هیوک پررویی کردو گوشیشو شکست که منم جای دونگهه بودم خفش میکردم واقعا

پاسخ:
اخه اینجوری ان ک اعتقادی به مساوی شدن ندارن ..دوس دارن با هم لج کنن و سر کوچکترین چیزی دعوا راه بندازن
اگه کانگین دونگهه رو دعوا نمیکرد دوتگهه تو راه برگشت نمیزاش هیوک رو شونه ش بخوابه
کانگ خیلی از دعواهاشونو نادیده میگیره ولی بیخوابیه هیوک مسئله ای نبود ک بهش بی تفاوت باشه پس باید دونگهه رو دعوا میکرد
گرچه دعوا هم نبود فقط ی توضیح بود نمیدونم چرا انقد سخت میگیرین

چجوری بگم تا ٣شنبه نمیتونم صبر کنم باورت شههههه !!!!

اونجا که توصیفش کردی رو تخت صبح..دیوونه شدم اصن

فاز هیوکو نمیفهمم اصلن فک کنم یه جورایی چش داره به دونگه نه !

ولی چقدررر دونگه دوست داشتنی تو این داستان خیلیییی شبیه خودشه حس میکنم ،یه آدم بلا که ادای مظلومارو در میاره 😂😂

منتظر برنامه های هیوک واسه ممه های دونگی هستم امیدوارم که نوشته باشیییی😂 

پاسخ:
سه شنبه عاشوراس نمیشه عاپ کنم :(
خدا داند:)
در اینده خواهیم خواند..
اره خیلی به خود واقعیش شباهت داره..ولی تظاهر به سخت و محکم بودن میکنه ک نیس!!
جمله ی اخرت منو مررررگ
خب خب
سل لام
من پریود نیستم برم بکینی بپوشم کههههه میخوایم بریم شنااااا👙👙😁😁😁
داستان داریم پسسسس🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
بمیرم واسه جناب محافظ یا زوده؟؟🤔😍😍
من برم بخونم جر بخورم...🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
پاسخ:
علکمو سلام
بیکینی چیه تو ماه محرم
مایو اسلامی مشکی با نقاب بپوش
نه هنوز زوده*-*

عاح خانوم نویسنده دوست داشتنیم لطفا سریعتر این پیتزا ما رو بدین بریم من گرسنمه!!!!🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️

پاسخ:
ب شما ده تا میدم..اونم مخصوووص

عااایش شقاااااا من ب تو چی بگم عاخه؟!همش منتظر پدر مثلا گرامی هائه بودم ک بهش فش بدم 😐😐😐

فک میکردم یهو تو موج های آبی مشهدِ و داره این دوتا وشی رو دید میزنه!!!یا اینک اونجا ک ددی یهو متعجب شد فک میکردم مثلا عاقای پدر مثلا گرامی رو دیده!!!!🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

اون‌جوری ک اولش بود فک میکردم مثلا هیوک ساعت دست کاری کرده ک هائه استرس بگیره ولی دیدم نه و خودمو دعوا کردن ک ای دختر میشه تو اصلا فک نکنی؟! 😐😐😐😐🙄

ولی عجبببب کاری کرد هیوک 😂😂😂😂😂😂قشنگ فکر همع جا رو کرده بود!اگ تو این ۱۱ماه برا زندگی متهلیش فک میکرد این نمیشد ماجرا!!!!!!!

تا حالا بهت گفته بودم عااااشق توصیفات و توضیحاتت در مورد مکان و حالات وکلا همه چیتم؟!

ینی ی جوری توصیف میکنی ک آدم کاملا میتونه تصور کنه و قشنگگگگگ مث ی فیلم بود!حتی صدا هاشونم میتونستم بشنوم انگاری!!!!!

وااااااای عرررررررر هیوک غیرتی شددددددد!!!(من دوس دارم اینجوری برداشت کنم نزن تو ذوقم:|||||||| )

هائه بیبی هم گووووش کرد!!!!! 😐😐😐😐😐

ااااااااا خدایا منو آب توی استخرشون کنننننن😭😭😭😭😭

عاح درست خوندم؟!هائع وقتی سر هیوک رو شونش بود تکون نخورد؟!عایا من درست خوندم؟!

وای وقتی هیوکُ هول داد!!!اصلا نفسم حبس شد!!!اصلا فکرشو نمیکردم اینقد سریع از این مسئله سواستفاده کنه!!!!!!! 

الان اگ مامانم میبود میگفت اصلا این حالت وحشی هیوک بابت بازی هیجاتی و خشنشه!!! 😐😐😐(ی چند روز سر ی موضوعاتی ناراحت و عصبی بودم مامانم میگف بخاطر اینه ک اتک میبینم :|||| و من واقعا مونده بودم تو ربط این دوتا موضوع!)

عاخ اینا الان دقیقا چشونه؟!خو لباس ست بپوشین دور هم کیف کنیم !!!😅

ولی با لختشون بیشتر کیف میکنیم 🙄🙄🙄🙄😅😅

عااااح حاضرم بات شرط ببندم هیوک دلش یکم نرم شده!میگی ن نگا کن!!!!!

و جوجه کیوت چ راحت خودشو لو داد 😂😂😂😂😂

 

واااای دیدی چ زود وارد هفته ۴ام شدیم!!!!انگار همین دیروز بود هیجان فیک جدیدت داشتم .....

هعی روزگار...آهسته ران!!!(دروغ گفتم تند تند ران ک زودتر ب روزا آپ برسیم!)

 

ممنوووووونم ازت ی دنیااااااا

پاسخ:
جرررررررر
حالا من گفتم بشینین ب کارای بد لی فک کنین تو فک کردی قراره این  قسمت کاری کنه؟؟؟ XD
کیوووت *-*
ن کلا برا این بود ک لی خیلی عنه
کیوووت ..همش چیزای برعکس میزده  ب سرت (حیف پا سیستمم اموجی ندارم..اصن احساس پوچی میکنم :|)
دیگه از یه شخض با ای کیو 180 چه انتظاری میره؟*-*
ججاانم مرسی ک تعریف میکنی ولی درصد بالایی از این تصورات از ذهن خلاق خودتونم هس*-*
نمیزنم تو ذوقت ..همینحوری فک کن چون درسته:)
بله کاملا درست خوندی...
یه سانت هم تکون نخورد ک هیوک بیدار نشه
این همونی بود ک قبل استخر تو گوشش داد کشید بیدارش کرد :))
جرررر XD مامان باباها کلا علاقه دارن همه چیو ب گوشی و فیلم و بازی ربط بدن .قانون طبیعته :|
اتک بدبدختم این وسط ب دست مادر نیک قربانی گردید..روحش شاد..
لباس کاپلی دارن *----------*
ولی خو نمیپوشن:|
عا خیلی زود گذشت برا منم
خواهش ی دنیااااااا بوس

میدونی یاد آتش بس افتادم این قسمت 😂 هی تلافی پشت تلافی .. راز شنای هیوک کی قراره فاش بشه فقط نویسنده داند ....

ولی زبون هیوک چه باز شده 😏 در مورد چیز میزای دونگه نظر میده و سوال میپرسه 🤨

افکارشو بازگو نمیکنی نمیتونیم بفهمیم چی تو سرشه با این حرفاش

خیلی حال داد سه پارت پشت هم خوندم 😆😆 و خوشحالم زود زود آپ میکنی 🥰🥰 مرسی ازت

پاسخ:
حالا این اتش کی بس بشه خدا داند...
و نویسنده XD
کنکجاوی رو نمیشه کاری کرد..هیوکم یهو کنجکاو شد بپرسه 
خواهش میکنم عزیزممم

سلم سلم😍💙

عاغا بزارید اول برا کانگم عر بزنم😍😍💙 جذابمممم😍😍

خاب... جوووون دونگهه ی چلوندنیییی سر صبح😍😍😍 جای هیوک‌خالی😏😍

عررررر جییییییغ داااااد هوااااار هیوک غیرتیییی😍😍😍 بمیرم برات هات داگه هیزه غیرتی😍😂 اخیییش دلم یکم خنک شد😂 بالاخره هیوک‌یه واکنشی نشون داد😂

ماهی عجب تلافی ای کرد😂😐 چیزی نمیگم عوض عوض داره دگ هیوک جان🙄😑

وای خداااااا😍 دارن بهم نزدیک میشن ینی؟😍😍 شوکه شدن کانگینو بخورم یا چی😂😍 لنتی شوکه شدنشم جذابه😍😂😂

ای خدا دونگهه داره یواش یواش روی کیوتشو نشون‌میده😂 دسر درست میکنی برا شوهرت؟😂😂😍😍

عی خداااا هیوک خو برو سر اصل مطلب اصا دونگهه مال خودته ببر ببین ب.ا.کره س یا نه دگ😋😂

عاخیش دلم خنک شد این قسمت😋😌😂

عاااالی بود😊😍💙

 

 

پاسخ:
سلام تک الف قلبم
میذاریم بفرماااا🤩🤩
هیوک اگه بود از اون لحاظ میچلوندش 😂🤭
بالاخره م یه حرکتی زد اونم غیرتی وار و من ب شخصه جر خوردم برا اون تیکه نمیدونم چرا بقیه نخوردن 
ولی تو خوردی 😍😍🧡😭
خدا میدونه.. شاید نزدیک شدن:)
تازه انکار هم میکنه ک من هیچ کاری نکردم فقط ی ذره تزئین کردم 
جون ب دلت 
فدات🧡

خسته نباشی بیب😍🌿مثل همیشه عاااالییییییی و قشنگ بود *-*

بزارید من یه در کونی به باسن نرم و اسفنجیه هاعه بخاطر حرکتی که تو استخر زد ، بزنم😠😂

عاقا نوک ممه عاش جووووننن ، من ک میدونم صحنه ای با موضوع لیسیدن نوک ممه عاش توسط هیوک نخاهیم دید ولی خب در خلوت خودم تصورش میکنم😂😂💧

بنظرم کم کم دارن یذره اوک میشن یه حرکتاییو دارن شروع میکنن ب زدن :) بالاخره...

و اینک کانگین ایز ماین 😍😭

فقد اینک چرا یهو هیوک از باکرگیش سوال پرسید😅😂😍

پاسخ:
مرسی گل من 😍🤘🏻نوش جون*-*
بزن انقد بزنش تا قرمز شه 🍑
شایدم خواهی دید چرا انقد ناامید نگاه میکنی ب آینده 
آفرین آره اون حرکتا داره زده میشه 
دقیقا ب همین دلیل قهوه تو گلو دونگهه میخواس بپره😂

عاغا قبول کنید تلافی دونگهه واقعا بجا و درست بود
هیوک خیلی رو اعصابه
کانگینم که فداش بشم انگار آسمون سوراخ شده هیوک افتاده پایین ، بابا ی ذره هم به این بچه توجه کن
با اون جیغ دونگهه "پاشو عوضی رسیدیم" خیلی حال کردم
و اینکه جدیدا چرا اینقدر هیوک میخوابه؟ 

پاسخ:
تلافی هیوک بابت شب قبل ک قرصاشو انداخت دور ب جا نبود؟ 💀
من تو تیم هیچ کدومشون نمیرم ب نظرم تا وقتی دو طرفه تلافی کنن همه جی خوبه
کانگین ب هیوک توجه نمیکنه یا دونگهه؟
اتفاقا مراقب هردوشونه که

قسمت مورد علاقه من رسیده که *__*

اصلا باید تک به تک دیالوگای این قسمتو یه جا پین زد همش جلو چش آدم باشه

چقدر که بعدا قراره این دیالوگا معنیه اصلیشونو پیدا کنن #عاح .. 

سرتاپای جناب محافظ گنده ی مهربونمون بریم

که عین بابا بالا سر دوتا پسر بچه تخس بیتربیتش واستاده مواظب جفتشونه

سلیطه باشم جمع کن م تو باشی!

وایسا من برم یه چن دور با اون عکسا حالم جا بیارم 

پاسخ:
خواننده ی مورد علاقه ی من رسیده *-*
عا مخصوصا اون تیکه ی سینه های خوشگل.... 
ایشالا ب حق علییییی :|
نگاه آخه عکساشو 🤩😭
سلیطه فقط دونگهه س تا قسمت 8
برو برو

سلام خسته نباشی عزیزم 💋

من فردا تحویل پروژه ، انتخاب واحد و کلی بدبختی دارم گفتم بذا بگم چه دختر خوبیم حتی تو این شرایطم واست نظر میذارم 😊😋 ( وقتی وی چای شیرین می شود 😁)

آخ دونگهه چه سلیطه ایه  ... هر چه هیوک داره نسبت به قبل سافت تر میشه (البته اپسیلونی ) این دونگهه داره بیشتر جفتک میندازه 😐

سوال قحط بود عایاااا ؟؟ باکره ای ؟؟ احتمالا یه هدف شومی پشت این سوال نیست ؟! 🤔

و اینکه سه شنبه هم آپ میکنی ؟ ایکاش که بکنی 😊

ممنون عززززیزم بسی لذت بردم 😍😘

پاسخ:
سلام عزیزم سلامت باشی*-*
خسته نباشی با این درگیریاااا. مرسی ک هستی 😍
البته اینم درنظر بگیر ک منم چقد دختر خوبیم ک انقد منظم براتون آپ میکنم 😎
دیگه دعواشون تو استخر اوج گرفت این چیزا بعید نبود 
دیگه خواست بدونه 🤭
سه شنبه نمیشه. چهارشنبه میزارم احتمالا 
خواهش عزیزم 💙

وای خیلی داره خوب میشه داستااان😭ممنون

پاسخ:
مرسیییییی😍😍😍😍

ایشششش چقد بدم میاد کانگین از هیوک طرفداری میکنه😑😑😑حقش بود😑😑هیوک چه زود وا رف تو آب😐مشکل تنفسی داره؟فوبیا؟😐ممه های دونگهههههه👀👀👀هیوک چیکار داره باکره س یا نه؟؟؟اصن چطو به ذهنش رسید بپرسه؟🤔🤔🤔آی لاو دونگهه کارکتر تامام😘

پاسخ:
چرا ازش طرفداری نکنه؟ دونگهه نباید هیوکو اونجوری بیدار میکرد کانگینم بهش توضیح داد ک دیگه این کارو نکنه چون هیوک. مشکل خوابیدن داره
همین یهویی و بی مقدمه پرسیدنش مسئله بود 😎

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی