My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی

فن فیک هم نفس قسمت ششم

سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۱۲ ب.ظ

 

"هم نفس"

زوج : ایونهه

ژانر : عاشقانه

هپی اند

نویسنده : شقایق

قسمت ششم

 

 


 

 

سلام خوبید؟ چ خبرا؟ *_*

عاغا من اومدم کامپیوترو روشن کردم که آپ کنم مامانم اومد تو اتاق :|

بعد تا همین الان نشسته بود بازی میکرد :|

حالا یه بار خواستم ساعت 9 آپ کنم -___-

خب بیخیال..

 

من میخوام خانم باشم زیاد حرف نزنم :|

پس بریم سراغ قسمت جدید

این قسمت نقطه ی شروع جنگ جهانی بین ارباب زادگان لی عه -_-

از این قسمت ببعد دعواها ادامه پیدا میکنه تا بالاخره تو یه نقطه ثابت بشه

اصلنم مهم نیس ک منظورمو نفهمیدین چون نمیخوام بفهمین *خنده ی شیطانی*

 

بفرمائید قسمت جدید ^^

 

 

نظرات  (۲۲)

عزیز دلم زورت نمیرسه،چرا کل کل میکنی،هیوک هم وحشی میشه زنجیر پاره میکنه،هوی .....دس بزن نداریما بی ادببببب،هاعه هم کم نذاشت،خوشم میاد کم نمیاره

افرین،،همسر خوب باس کمی یا یکمی حرف گوش کن باشه،

اغا من رفته رفته عاشق کانگین میشم،اجازه هس؟

عالییی بود مغسییی

پاسخ:
چون اصلا از هیوک نمیترسه
دقیقا 
هیوکم ک فقط منتظر اشاره س 
بله اجازه هسسس 
کانگین ب همه تعلق داره 
فداااات

یادم رفت از رفتار مثبت دونگهه جان هم تشکر کنم

که هم حوله انداخت رو دوشش و هم اینکه تو ماشین تکون نخورد مبادا هیوک بیدار بشه.

اوه.دسرم درست کرد.

خیلی پیشرفت محسوسی داشته

در عوض هیوک جان با سوال نابش برق از سر دونگهه پروند 

ببخشید برا قسمت 7  بود اشتباهی اینجا ارسال شد

پاسخ:
اولش بی توجهی کرد ولی بعد ناخواسته خودشو پوشوند
و حتی حس بهتری هم پیدا کرد 
پیشرفتای محسوس و ریز ک دل آدمو میریزه *-*
اشکال نداره عزیزم :*

یادم رفت از رفتار مثبت دونگهه جان هم تشکر کنم

که هم حوله انداخت رو دوشش و هم اینکه تو ماشین تکون نخورد مبادا هیوک بیدار بشه.

اوه.دسرم درست کرد.

خیلی پیشرفت محسوسی داشته

در عوض هیوک جان با سوال نابش برق از سر دونگهه پروند 

بابا اینا خیلی وحشین .. تنها نکته مثبت اون خونه فرشته بودن کانگینه 

اصن مطمعنی اینا قراره به هم برسن ؟ 😂 در خوشبینانه ترین حالت میتونم تصور کنم اخر قرار دادشون یه حلالم کن داداش به هم بگن 

جوری که هیوک به پودینگ توتفرنگی خیره شده رو خریدارم با اون حسودیاش و مقایسه هاش 

پاسخ:
پس فک کردی چرا ژانر داستانو نوشتم عاشقانه؟ 😐
اتفاقا نکته ی جذاب این داستان همینه ک خواننده انتظار عاشق شدنشونو نداره ولی ایونهه همه ی تصوراتو بهم میریزن 

سلاممم

خدا از دست این دوتا

یکیشون سردمزاجه اونیکی گرمه یکی زبونش درازه اونیکی ماشالله هالکه برا خودش

هاعه انقدر شنا میکنه ک غش میکنه هیوک از اب میترسه

هاعه مثله بچه پاندا درجا میخوابه هیوک جغد بی خوابه

با این همه تناقض شخصیتی خیلی دوست دارم صحنه ای که این دوتا قطب مخالف هم نفسه هم میشنو

زودتر بخونم..

راستش تا قسمتای قبل فکر میکردم اگه کانگین نبود شاید این دوتا مجبور میشدن باهم کنار بیان

این قسمت قشنگ دعا میکردم کانگین بیاد بچمو داشت خفه میکرد خب..

یجاهایی حس میکنم کانگین بینشون فرق میزاره نمیدونم چرا.

در کل مرسی انقدر قشنگی

پاسخ:
سلام یاس
چ قشنگ تو چند تا جمله اوج تضاد بودنشونو ب رخ کشیدی 
آفرین ک انقد با دقت خوندی 
و خوشحالم ک با تموم این تضادا خوشت اومد از شخصیتاشون 
بالاخره کانگینم یه تصمیمایی میگیره
منتظر بمون 💙
فک میکنی بیشتر ب کدومشون توجه میکنه ؟
خواهش عزیز دل

ای خدااا من همیشه برنامه ریزی میکنم ردزایی ک فیک های دوست داشتنیم آپ میشن خالی باشم با خیال راحت بخونم ولی برقصدی(برعکس!!!!) همش بهم میریزع!!!!

 

عااااح شقاااا اول از همه من عاشق مامانت شدم،از اون ماچ هایی ک برات میفرستم یدونه بر گونه راست مادرت بکار!

 

واااای فک کن اینا با هم دعوا دارن بعد میشینن با هم بازی میکننننننن،ای خداااااااااااااااا اینااااااااا رووووووو😍😂😂😭(احساساتم قاطی شد :| )

وقتی از استایلشون میگفتی انگار یکیشون اَشرقِ(مشرق) ،یکیشون مغرب!!!!

قشنگگگگ هیوک کرم داره 😅خو ب ب بشین درست و بدون کل کل بازیتو کن!البته از سیاستاشه!

هائه بیبی شل کن،تو بگو اصلا ۶ساعت کوچیکتر ،بازم جوجهِ کیوتِ قُدِ(غُد،قود،غود!!!)(احساس کردم مُرغم دارم قُدقُد میکنم :/)دوست داشتنیِ لج بازِ خوردنی هستییییییییییی ک ی عالمه کرم داری و تحت هیچ شرایطی کوتا نمیای!!!!!!

واااای اونجا ک ددی جلوشو گرفت 🤣🤣🤣🤣🤣🤣 آنتی کنسول بازی کی بودن ایناااااا؟!

عاخ حال و هوای این روزاشونو خریدارم(ک بعد بکوبم رومیز!) ینی اینقد دوس دارم کرم میریزننننننن 

ای خدااااااااااااااا

وااااای اونجا ک رد دست هیوک رو گردن بیبی موند و ماماناشون اومدن ،دوس داشتم میفمیدن و میدیدم چ واکنشی نشون میدن ،یا چجوری جمعش میکردن 🤔😐😐😐

هیوک از ابعاد هیکل توپُر و عضله ای دونگهه خوشش اومد 🙄🙄🙄🙄🙄😅

عاخ اونجا ک تعاملات هائه و مامانش دید!دلم میخواست ب هیوک بگم بیا بغل خودم،اصلا خودم مامانت میشم ،برات پودینگ توت فرنگی درست میکنم!☹

عاخ هزار الله اکبر ب قدرت بدنی هیوک 😍😍😍 هائه بیبی تو خودتو با کلاس رزمی جر هم بدی بازم فرقی ندارهههههه🙄🙄🙄

ولی خوشم میاد اصلا کم نمیاره بیبی 😂😂 

و چ خوشحالم هائه حس کل کل نداشت، وگرنه با سر درد هیوک  و نبود کانگین ی بلایی سرش میومد 🙄🙄

 

عاخ شقا داشتم فک میکردم ک اینا با هم اوکی بشن ،باباهاشون تردشون میکنن بعد دیدم ااااا اینا ک خودشون مجبور ب این ازدواج کردنشون پس موردی نیس !!!!بعد ب این فک کردم ک چولا جانم ک بهوش بیاد با این دوتا وشی علیه پدرانشون میشورن(شورش میکنن!)

احساس میکنم امشب خیلی بد و عجیب غریب حرف زدم 😐😐😐😐😐

و همچنین خیلی معنوی!!!!!!

احساس میکنم ی روز میشینن و با هم فک میکنن ب کجا چنین شتابان؟!

 

عااااخ قربونت برم ،ماچ ب لُپت و خسته نباشییییییییییییی

پاسخ:
اشکال ندارههه حالا ایشالا ک شنبه سه شنبه هات در آینده خالی و خلوت باشه
انتظار داشتم همتون ب مامانم فوش بدین ک با تاخیر ساعت آپ شد ولی برعکس همه قربونش رفتین🤭😂
عاح دقیقا تو ی جمله اصل مطلبو گفتی 
دوتا لج باز سگ نشستن با هم بازی میکنن 😐😐
شرق و غرب😂😂🤘🏻
ولی واقن دو نقطه ی متضادن 
دیدی قشنگ ب کانگین توصیح داد ک دلم میخاد سر ب سرش بزارم من هر کا دلم بخاد میکنم 😐
کانگینم اه کشید پوکر وار خفه شد و به افق خیره گردید 
مرغ هم باشی عاشقتم 😎🤘🏻
اگه ردا رو میدیدن فک میکردن لاو مارکه🤭🤭🤭
آنتی تکنولوژی لی دونگهک 🐟
دیدی اون تیکه آشپزخونه هیوک چ روی ساده و قشنگی از خودش نشون داد؟ هیوک همه چیییی داره خیلی بده ک واسه یه پودینگ حسرت بخوره... چون این مرد کامله و همه چی داره
عا دقیقا ،کانگین ک انقد قویه از پسش برنمیاد دیگه اون جوجه میخاد بره کلاس رزمی😐
هائه فقط منتطر بود دلش خنک شه بعد بخوابه دیگه حال کل کل نداشت 
فکراتو بخورم 
مرسی ک ب اونجاها فک میکنی و باید بگم 
در آینده خواهی خواند.... 

سلامت باشیییی ماچ ب چونه ت💙💙💙🧡🧡🧡

شقااا 😢 

ب حول قوه الهی جنگشون شرو شد خدا رحم کنه😰

وای 

چرا من ایقد از دعواها و کل کلاشون خوشم میاد؟ 🥴 

بچم تا مرز بیهوشی داش میرفت از بی نفسی 😭 عاقا من نمیتونم به هیچکدومشون حق بدم

هم هردوشون گناهن هم سلیطه و وحشی 🤤 

مامان هیوک و بابای دونگهه رو باید ... 🖕🏻🖕🏻😐

وای چنتا تلوزیون شکوندن 😂😂 عاه من قشنگ اون صحنه عا رو تصور میکردم 🤪

من برا دید زدن هیوک پشت شیشه عا مات حموم مردم 😭😭 جواب آروم و شاید خجالتی هاعه رو کجا دلم بزارم 😫

مامان هاعه رو فدا بشم که سلیقه دامادشو اینقد خوب میشناسه 😍

عاه شقا 

چقد مامانت عزیزه 😂 داشته بازی میکرده عی جان 🥴 

این پارت حرف نزدی برامون انگار یچی کم بود شقااا 😢

گفتی نزدیک ۴۰ پارت اینا هس این فیک 🙀

عاقا چرااااا انقد کمممم 😭😭 اونای ک میگن هر چ زودتر عاشق هم بشن فازشان را با رسم شکل توضیح دهند 🥴 من اصن میخام خیلیییی کند بگذره نمیخام زود همه چی اتفاق بیفته تموم شه 

من اگه به سال هم بکشه زمان آپ کردنت با جون و دل همراهیت میکنم شقاااا😭😭

دلم میخاد زمان خیلیییی طولانیییی باهات باشم 😢

خسه نباشی عجقم ❤

پاسخ:
جوون
دیگه با اون تهدیدی ک هیوک قبل از خواب ب دونگهه کرد مشخصه پارت بعدی چ خبره 🤭
جنگ سرد روانی دارن اینا
چون تو اهل دلی ک خوشت میاد😎🤘🏻
خواستم اوج وحشی بودن هیوکو با رسم شکل بهتون نشون بدم
ببر خسته ی وحشی 
عاح 
داشت خیلی هات وار هیز بازی سرش درمی‌آورد 🥴
عا داشت ورق باری می‌کرد با سیستم 😂
کمهههه؟ هم نفس بلند ترین فیکم میشه و خواهد شد
ای جانم دقیقا همینطور ک تو میگی میگذره پس دوسش خواهی داش 
تو عزیز دلییییی ک انقد خوبی 😭😭😭💙
خواهی بود.  حتی اگه هم نفس تموم شه بازم مینویسم🧡💙

سلام 

بنظر منم بهتره دونگهه کلاس دفاع شخصی بره شدیدا بهش نیاز داره

هر دو شون تنشون میخاره برا کل کل کردن

فعلا تنها راه جلب توجه و از بین بردن سکوت قبرستون بینشونه

چون این درگیرام نباشه فکر نکنم اینا عمرا باهم حرف بزن

بنظرم علاقه هیوک به توت فرنگی رو دونگهه به مادرش زمانیکه آشپزخونه حرف میزدن و مامان دونگهه میخواست پودینگ درست کنه گفته.

با وجود بی اعتنایی به همدیگه از علایق و خواسته های همدیگه کاملا مطلع هستن.هر چند فعلا در حال حاضر به چزوندن همدیگه مشغولن

پاسخ:
سلام
اگه بره کلاس دیگه خیلی وصعیت ناجور میشه 
همین الان اونی ک همش قربانی دعواها میشه دونگهه س دیگه اگه اونم جنگ گرفتن یاد بگیرن قطعا یکیشون میمیره 
آره از این چیزا خوب باخبرن ب هر حال ک یک سال کنار هم زندگی کردن 

سلام به نویسنده جانم 

یعنی ادم نمیدونه چی به این دو تا بگه دست از سر هم بردارن 

میگم این خشن بودن کار دست هم خودش هم دونگهه میده 

میگم کانگین قرصاشو عوض کنه بره پیش دکترش یه سری داروی دیگه براش تجویز کنن بلکه یه کم مهربون تر بشه از این عصبانیت و شرور بودنش خارج بشه 

میترسم دونگهه از اینی که هستش بدتر بشه 😭😭😂😂

هر قسمت از دست اینا جر میخوریم مرسی

پاسخ:
سلام عزیزم
خشن بودن هیوک ک همیشه کار دس دونگهه میبینه چون همیشه اونی ک زخمی میشه دونگهه س 
عاح 
آخه مشکل اینجاست ک قرصصص هم نمیخوره😂😂
خواهش🤭

سلام شقایق جون 😍

این پارت حرفای شیرین مقدمتو کم داشت 

خبببب شیپور جنگ های شاهزادگان لی هم ک نواخته شد 😂

من سنگر درست کردم ترکش اینا بم نخوره تا وقتی صلح برقرار میشه جون سالم به در ببرم 😂

واسه دفاع شخصیتم دمپایی قرمز هیچولو گذاشتم کنار دستم 😀 در خصوص استفاده ازشم دوران کار آموزیمو در حضور استاد یسونگ گذروندم 😎

آخ هیوکه قلدر 

لنتی یه جوری هات داگه که فقط کافیه رو خوش نشون بده تا کراش بزنم روش

مامانش 😒 ایح ایح 😒

یکی مامان هیوک یکی بابای دونگهه 😒

برعکس مامان دونگهه دلمو برد 😍 عزیزم خب دونگهه و هیچولو همینجوری با محبت بزرگ کرده

دلم واسه هیوک سوخت 😢 همه رفتارای بدشو با فکر کردن به بچگیاش و جوری که بزرگش کردن میشه توضیح داد

دونگهم خب از بعده اتفاقی که واسه برادرش افتاده اینجوری  سرد شده

هات داگه وحشی تقریبا دونگهه رو کشت 😂 دونگهم ک خوب حقشو گذاشت کف دستش 

"نتیجه اخلاقی" وقتی زورتون نمیرسه عقلتون برسه 😂👌

و همانا که من از اون "حسابتو میرسم" هیوک بسیار میترسم 😐

*دست دونگهه را گرفته و با خود به سنگر می آورد* 😂

بقیه اون پودینگ شکلاتم کسی نمیخوره بدید من گشنمه 😐😂

عاها راستی من بیست سالمه حدس میزنم کوچیک تر باشم

شقا 😍 شفق 😍😂 شقیقه 😂💓 شفیقه 😚😂 وای کیووت 😆

همش میگم برم پی وی بعد میگم نع اینجا بهتره نظر بدم 😶

خب دیگ اینکه خسته نباشی زیااااد و فایتینگ 😙👊

پاسخ:
سلام بستنی کیم من 😍😍😍
عاح حوصله حرف زدن نداشتم 🚬🤦🏻‍♀️
دمپایی قرمزاش منو کشته 😂😂😂😂
جووون اگه رو خوش از خودش نشون بده کراش میزنیییی؟ 😍💀
همینجوری با محبت بزرگشون کرده ک احساس دارن، شاید همش تا الان از دونگهه گستاخی و لجبازی دیدیم ولی ته ذاتش ساده و احساساتیه 
آره دقیقا. اون اتفاق خیلی تغییرش داد 
قشنگ هیوک تو پارت بعد جبران میکنه 😂😂🤭
خعب من 22 سالمه ازت بزرگترم😎
آره اینجا یه حال و هوای دیگه داره 😍😍😍
مرسی عزیزممم و فایتینگ تو

خب سل لام
من از دیشب تا حالا در حال هضم بعضی موارد و سپس دفع برخی از آنها هستم!!
برداشت بد از دفع نکنی!میخوام رفتار ننه ی هیوک و دفع کنم😒زنیکه اوشگول
یه چیزی خیلی برام جالبه اونم ریزه کاریای جذاب اون وسط مسطاس...مثلا کل پارت دارن عین سگ و گربه میجنگن و وحشی بازی در میارن؛ولی یهو یه جمله میگن ک من ب شخصه میتونم از توش احساساتی که در آینده قراره توشون به وجود بیاد و پیدا کنم!!🙄🤤
مثل اون بحثاشون سر کنسول یا اون جمله و حرکت فاکرانه ی هیوکجه تو حموم🥴😬لعنتی رفته تو حموم دستاشو کرده تو جیبش از پشت شیشه ی مات تن لخت دونگهه رو زیر دوش دید میزنه...😐
و تازه اظهار نظرم میکنه...🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🤦🏻‍♀️ترکیدم قشنگ سرش
جالب تر از اونم عکس العمل آروم دونگهه بود.یه جواب آروم که فقط میخواست هیوکجه رو دور کنه!(آیا اون خجالت کشید🤔🤔🤔مسئله این است...)
ولی خدایی اینا عاشق همم بشن وحشی بازیاشون تموم نمیشه😂آخه پرت کردن دسته بازی تو تلویزیون ربطی به لج و لج بازی نداره که🤦🏻‍♀️😆حرصش گرفته کوبیده اون تو
یعنی میخوام بگم خسارت زدناشون همیشگیه کاریش نمیشه کرد😆😆
ولی واقعا این حجم از عصبی بودن تو هیوکجه عادی نیس!برا چی باید سر دو تا جمله ای که همیشه دونگهه بهش میگه یا همیشه شنیده اینجوری عکس العمل نشون بده و بچه رو به کشتن بده؟؟میدونم که الکل خوردنش هم مزید بر علت شده بود ولی نه تا این حد که اگر کانگین نمیرسید واقعا یه بلایی سر دونگهه میومد😐
زد بچه رو ناک اوت کرد🤦🏻‍♀️ببین میدونم که دونگهه هم دهنشو نمیبنده و کم نمیاره؛درست!!ولی زخم زبون زدن کسیو به کشتن نمیده!هیوک قشنگ داشت میکشت دونگهه رو😨
وحشی حالا گلو رو گرفتی دیگ چرا چنگ میزنی؟😒
کلا دوست ندارم کل کل و دعوا کنن ولی این دفعه از تلافی دونگهه خوشم اومد😁😎😌
چون هیوک خان خودش مشروب خورد بعدم به خاطر اعتراضِ به جای دونگهه که من بهش حق میدم زد بچه رو ناقص کرد...حالام حقشه درد بکشه🙄والا
این ننه هیوک یه جور بدی رفته رو مخم.گوه خوری لباس تو خونه ی هیوک به شما نیومده مادر عزیز!ماشالاه تا الان کم گوه زندگی هیوک و نخوردی ک کمت باشه😒
بچ🖕🏼
از اون طرف ولی تعامل دونگهه و مادرش خیلی واسم جذاب بود
مامان مهربونی داشت و به فکر؛که حتی آشپزی هم کرد
اینو اون موقعی که حرف هیچل بودم متوجه شدم من چون گفتی از جریان هیچل مامان دونگهه هم خبر داره
طبق محاسبات من،همه دهنشونو بستن یا از ترس بابائه یا برای مخفی نگه داشتن تمام ماجرا از همممه!!
این پودینگ طعم محبوب هیوک درست کردنشم یکم سوال برانگیز بود واسم🤔مامان دونگهه از کجا میدونست هیوک توت فرنگی دوست داره در صورتی که مامان خود هیوک نمیدونه؟!این که مامان هیوک نمیدونه یعنی هیوک خیلی رو نکرده این علاقه شو!درسته کلا مامانش مادری نکرده ولی اگه هیوک رو بازی میکرد میفهمید خلاصه یه جوری
میخوام بگم احتمالا دونگهه ب مامانش گفته که هیوک توت فرنگی دوست داره و اونم واسش درست کرده!!😁😎😬
حالا این که دونگهه خیلی با مامانش گرم نبود یا این چیزا احتمالا برمیگرده به همون سرد شدن دونگهه و مشکلات کلی زندگیشون دیگ!!وگرنه فکر نکنم مشکل اساسی با مامانش داشته باشه🤔🤔(شایدم سر قضیه هیچل داشته باشه؟!🤦🏻‍♀️عاااه چقدر فکر تو سر منه)
و چقدر همون یه پودینگ ساده واسه هیوک با ارزش و دوست داشتنی بود!!یعنی این دوتا بچه چقدددر محتاج توجه و محبتن🥺چقدر دلشون همین چیزای ساده ای رو گوشه کنار زندگیشون میخواد...عااااه😥🥺🤭🤧
کل کل تو تخت آخر شبشونم خیلی خوب بود😁😆هیوک عین یه ببر زخمی و خسته فقط خط و نشون میکشید😂🤦🏻‍♀️دونگهه جانم به بیضه ی چپشون دایورت کردن و کپیدن😂😂😂
خلاصه که میترسم از فرداهایی ک نویدشو دادی و قراره همو جر بدن🤦🏻‍♀️
تا زمان عاشقی اینا مام جر میخوریم🤕
خلاصه که خسته نباشی مرسی بابت آپ مرتبت😌
مثل همیشه لاو یو💜💜

پاسخ:
خب خوش آمدی
بله کاملا متوجهم. .مامان هیوک کلا قابلیت دفع کردن داره.. پدر دونگهه هم همینطور 😑
آره من خودم دوس دارم این رفتاراشونو..مثل همین که با این ک لج و دعوان میشینن بازی میکنن 
البته غر هم میزنن، یا هیوک هیز بازی در میاره سر دونگهه و حرفاشو رک میزنه 
اینه ک زندگیشونو کنار هم از دید ما قشنگ میکنه ،البته شما رو نمیدونم هنوز ولی خودم حتی این کل کلاشونو خیلی دوس دارم چون با ی دید دیگه بهشون نگاه میکنم..
سر هیز بازیش ترکیدی  ؟ینی هات و اینا بود  😂😂
خجالت نکشید اینا خجالت حالیشون نمیشه ،فقط حوصله کل کل نداشت
دقیقا حرص داش، زورش داده بود ک از هیوک باخته
مرفه بی دردن هیچی زیر چششون نمیاد 😎😂😂
با الکل مست نمیشه ک عصبانیتش تشدید شه ،فقط از این ک یکی براش تعیین تکلیف کنه متنفره ،هیوک خیلی مغرور و خودخواهه اصن ب حرف کسی گوش نمیده
هر چقد هیوک با زورش سر دونگهه سروری میکنه دونگهه هم با تلافیای خطرناک‌ش سر هیوک خالی میکنه  حالا میفهمی منظورم چیه بعدا 
من ولی عین مازوخیسم و سادیسمیا دوس دارم ذعوا کنن اصن از نظر روحی ارضا میشم با وعواهاشون😐
مامان هیوک تو این داستان آدم منفوری نیس ولی هرگز دوس نداشتنی هم نیس 
تنها منفور داستان بابای دونگهه س ک قطعا ازش متنفر میشی ب شدت 
با عزیز بودن مامان دونگهه کم کم آشنا میشی 
و این چرا دونگهه زیاد باهاش خوب نیس و همه چی اصن  کم کم با روند داستان ب صورت عادی جلو میره 
نگم برات ک قضیه این پودینگ سی قسمت دیگه معلوم میشه 😁
دیدی با همین اشاره های کوچیک چ زود فهمیدی چقد ساده ان :) اگه ی ذره توجه و محبت تو زندگیشون بود خیلی رفتارشون با این چیزی ک الان هستن فرق داشت ،آنقدر کوه یخ نبودن
بیضه چپ😂😂😂😂😂
خواهش میکنم عزیز دلم 🙆🏻‍♀️🧡💙

سلام‌عزیز دلم‌❤💋

هر وقت دعواهای اینا شروع میشهجنگ جهانی بین این دوتا راه میفته کوتاه بیا هم نیستن

این بی اعصابی هیوک تا جایی رفته که میخواد طفلکی دونگهه هم رو بکشه بازم میگم با اینکه دونگهه لج هیوکو در میاره ولی تا این حد جلونمیره یعنی اگه کانگین نبود تا کجا میرفت اما این بار دلم خنک شد حقشو گرفت اما میدونم که کم نمیارن 

مرد شکمو یواشکی میری سراغ یخچال از پودینگ توت فرنگی  دونگهه که مامانش براش درست کرده رو میخوره اگه میدونستن دامادشون اینقدر بداخلاقه اونو درست نمیکرد بخوری ببین چقدر ملاحظتو میکنن به علایقاتت اشنا هستن که خودت خبر نداری اینقدر دل بچه رو خون نکن هر چند که تو هم گناه داری 😭😭 مرسی عزیزم‌پس مقدمه هات کو میخواستم بخونمش منتظر قسمت بعدی میمونم چی به سر این دو تا جوجه میاد😭😭❤❤🌸

پاسخ:
سلام گل من 💙🙆🏻‍♀️
آره مخصوصا ک حالا هی تلافی پشت تلافی بود و قراره کش پیدا کنه 
هیوک از این متنفره که دونگهه یا حتی هر کسی برا‌ تعیین تکلیف کنه بگه چکارکن چی بخور چی نخور ،خیلی عصبی و مغروره
دونگهه هم آدم انتقام جوییه 
نه مامان دونگهه کلا خیلی آدم خوبیه ب این چشم ب هیوک نگا نمیکنه ک بداخلاقه و اینا ،به هیوکم عین پسر خودش علاقه داره ،خیلی مهربون و عزیزه به ذاتشون نگاه میکنه نه بد اخلافیشون 😍
خواهش میکنم عزیزم مرسی ک منتظری🙆🏻‍♀️

سل لام

میبینم کههههه خبیث شدی😈😈😂😂

خنده های شیطانی میکنی و صحبت های نا مفهوم!!!

عیب نیس؟؟🙄😒

من برم بخونم نصفه شبی جر بخورم🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

پاسخ:
سلام عزیزم
بله اینجوریاس😂
نه خیلی ام حلاله 😎

سلاام😻

ای جان مامانت داشت بازی میکرد😂💙عزیزممم

تلویزیون خورد میکننن😐👑💸

به به هیکل هاعه رو زیر دوش دید میزنن مستر لی😎🔥

یا خدااا چه وحشی شد هیوککک گردن بچه رو درید..ینی من فک نمیکردم کانگین برسه دیگه گفتم کشتش😐جووون چه زوری داره کانگینم حریفش نمیشع🔥😐

البته هاعه هم کرم ریزیاش خیلیه😂چقد قشنگ انتقام گرفت بدون جنگ و خونریزی😂👌حالا همو ول نمیکنن که هی میخوان تلافی کنن خدا بخیر کنه...کانگین دسشویی ام فک نکنم بتونه بره😐

طفلی هیوک هیچ محبتی ندیده..باز هاعه هم هیچولو داشته هم مادرشو

از کجا علایق هیوکو میدونس مادر هاعه؟؟عجیبه

ینی دلم میخواد ببینم چجور حس بینشون شکل میگیره انقده دارم میمیرم ببینم چی میشهههه چون من یه نقطه کور سوی امیدم نمیبینم بین اینا😂 همو نکشن خیلیه😂

منتطر بقیه اشم شدیدا😭خسته نباشی💙بووسس💋😍

پاسخ:
سلام مری😍😍
آره یه ساعت معطلم کرد 😂
خار مادر مرفه بی دردن تی وی میشکونن 😐
مستر هیز 🤭
هیوک تا آخر داستان همینقدر وحشی و پر غروره حتی وقتی ک عاشق شه 
دیدی کانگین گف اکثر دعواها رو دونگهه شرو میکنه  واقن راست بود 😐
عاره هائه حداقل رنگ احساسو دیده ولی هیوک نه 
میبینییییی نگران نباش😎😎
سلامت باشی فدات🙆🏻‍♀️💙

سلممم😍💙

یاخدا اینا دعواهاشون تازه داره شرو میشه و ادامه داره؟😐😑 پس اون ۶ قسمت قبلی یعنی هیچی نبود؟😑

خدا به خیر بگذرونه تا برسیم به نقطه ی ثابت☹ هوفف☹ 

ای هات داگه وحشی☹ ماهیتو خفه کردی خب☹ هات داگ وحشی بی تربیت😐

کانگینم😍😌 

وای اونجاش که گفت هیوک زیادی قلدره😂😂😂😂 بمیرم برا هات داگ قلدره وحشیمون😂😂😂💙

خاب... عالی بود😌💙

برم بشینم گوشه ی انتظارم برا شنبه☹🚶‍♂️

 

پاسخ:
سلام تک الف قلبم 😍😍😍
آره تو قسمتای آینده اوج میگیره چون ته این قسمت هیوک گفت تلافی میکنه 
مقدمه بود 🤭
فک کن کانگینم اعتراف کرد زورش ب هیوک نمیرسه 😂😂😂😎
مرسی عزیزمم
قربونت

عاقا دونگهه چقد تخم جنه 😂خیلی زیرکه😂خوشمان امد 😁هیوک هم جدا از وحشی گریش خیلی طفلیه 😢ننش براش بمیره جگرم کباب شد😢

پاسخ:
زبون داره دو متر😂😂
هردوشون ته ذاتشون یه بچه ی ساده و معمولیه :) 

دیگه هیوک جان هر چقدم زور داشته باشی نمیتونی از‌ پس تخم سگ بازیای دونگهه بربیای😎عاشق شخصیت دونگهه تو این فیکم سلیطه ای که هیچوقت کم نمیاره💪راستی ژووون باو دید زدنای هیوکو برمممم💦💦اندام دونگهه پشت شیشه های مات و بخار‌گرفتهههه💦💦💦💦شعععتتتت

پاسخ:
هیوک زور داره دونگهه زبون
حالا این دوتا بیوفتن کنار هم دیگه جنگهههه جنگگگگ 
خیلی هیزه هیوک 😂🔥

سلاممم خسته نباشی شقایق خانم خیلی خوب بود

دلم خیلی برا هیوک میسوزه معلومه بچه از اول زندگیش هیچ محبتی ندیده مادرش خیلی سنگدله

به نظرم پشت اون هیولای سنگی یه آدم مهربونه که‌زیر بی تفاوتی و سختگیری و زور خودشو پنهون کرده و دلش نمیخواد خودشو نشون بده

همینم باعث شده یاغی بشه

هیییییی 

خدا به داد گانگین برسه فکر کنم تا آخر این فیک مو نمونه رو سرش

جنگ جهانی سوم تو را هههه همدیگر و نکشن صلواااات هیوک که تا خفه گردنه دونگه رف ایندفعه.خدا دعوا های دیگشونو به خیر کنه

پاسخ:
سلام عزیزم خیلی ممنون 😍
آره هیوک نسبت ب دونگهه خیلی کودکی غم. انگیزی داشته و همین دلیل بوده که ازش چنین کوه یخی ساخته 
اما هرچقدرم سنگ باشه بازم قلب داره:)
ینی فقط دعا کنیم کانگین کنارشون باشه وگرنه یکیشون مرگش حتمیه

با این حجم از جنگ و دعوا و درگیری فک نکنم اصن بهم علاقه ای پیدا کنن !!!! دوست دارم ببینم چجوری میرسونیشون بهم

😄

هیوک چه سسکی زورش زیاده همشم گرمشه بچه واقعا یه هات داگ واقعیه

عرررررر کی ماچ میکنننن

پاسخ:
جذابیت داستان هم همینجاس دقیقا:)
همیشه غیر منتظره ترین اتفاقا به یا موندنی ترین و قشنگ ترینان..
هات داگ اول هیوک بوده بعد ساندویچ شده 😂😂

خسته نباشی ، این پارتم مثل همیشه قشنگ و عالی بود👌😍

وااااااوووو حس میکنم داستان تازه داره کم کم شروع میشه *-* حس خوبی به این دعواها دارم حس میکنم باعث میشه کم کم هی بهم نزدیک تر بشن😭😍

عا راستی ننه هیوک خ جندس :/ زنیکه سرده یخی :/

خلاصه ک منتظرم پارتای بعدیم😘😍

پاسخ:
سلامت باشی 😍😍خداروشکر
آره دیگه واس همین خودمم حس میکردم نقطه ی شروع اینجاست ،چون با دعوای دونگهه سر الکل خوردن هیوک شروع شد و همچنان ادامه داره تا خودشون خسته شن
ب ننه هیوک و بابا دونگهه هر چقد دوس داری فوش بده - _-
💞🙆🏻‍♀️

سلام 🥰😘

ای وای ای وای! هیوک بی تربیت وحشی دریده😑 خب کانگین نرسیده بود بچه رو کشته بود که😠 

اگه دونگهه از بابا شانس نیاورده به نظرم هیوک طفلک نه از بابا شانس آورده نه از مامان! این مادره یا نامادری؟😐

آیا مامان دونگهه علایق هیوک رو میدونه؟ آیا دونگهه جان خیلی نامحسوس و خونسرد آمار همسر عزیز باهوش جذاب قلدرشو نداده؟😎 یعنی ممکنه؟؟😍

ولی خیلی دلم میخواد بعد از این که این دو نوگل نشکفته با هم آتش بس اعلام کنن و در دام عاشقی بیفتن قیافه کانگین رو ببینم. یعنی من اگه جای کانگین بودم پدرشونو در میاوردم. والا! وحشیا😠

ای کاش ببینم اون روزیو که دونگه و هیوک دست به یکی کنن با همکاری هیچول و کانگین حال باباهاشونو جا بیارن. یعنی میشه؟؟؟؟🤪 

یعنی من طاقت میارم تا دعواهای اینا تو یه نقطه ثابت شه؟ آیا این دو توله سگ سالم میمونن تا اون موقع؟؟؟؟؟؟

 

مرسی که هستی💙

(دم مامانت هم گرم😁 این دقیقه های آخر هر چی انتظارش بیشتر میشه هیجانشم میره بالا😄)

(حرف هم بزن لطفا! زیاد هم بزن! نصف گنده تر مزه اش به حرفای اول خودته😍 لاو یو😘❤)

 

پاسخ:
سلام *-*
هیوک اول وحشی بوده بعد دست و پا در آورده 🔥🔥
نزار بگم بزار خانوم بمونم 😎 بخاری که از دونگهه بلند نمیشه اونم با اون دعوا و زخم برداشتن فک نکنم اون بوده باشه ک علایق هیوکو ب مامانش گفته ..
جای کانگین بودی چکارشون میکردی؟ دلت میومد بزنیشون ؟؟ البته کانگینم حکم محافظ داره تازه همینم ک انقد باهاشون راحته جای شکر داره وگرنه باید تا کمر براشون خم میشد و احترام میذاش..اما باهاشون راحته
آره طاقت میاری نگران نباششش 

فدات 🧡
مامانم هیجان و حرص پاشید امشب اصن 😂😂منم نمیتونستم بگم بلند شو آپ دارم 😑😂
چشم وقتایی حوصله داشته باشم حرفم میزنم 

خب فک کنم دیگه از همینجا به بعد نخ ها و سوزن های بیشماری احتیاج هست!

جنگ جهانیه چهارمو قراره با تلفات نفسگیری مشاهده خواهیم کنیم .. بشینیم ببینیم آخرش کی تسلیم میشه :)

عاقا من باز همینجا یه دور برا مامانت ضعف کنم خب! برو خدات شکر کن که خودش با خواسته خودش از پشت سیستم پاشد .. و الا بلاک!!

عاح .. بریم جلو که بفمیم اون نقطه ثابت کجا خودشو نشون میده. خدایا الصبر -_#

پاسخ:
عاره من فراهم میکنم حالا ایشالا ک ب دردشون بخوره
ببینیم کی اول خسته میشه . دونگهه یا هیوک..یا هردو؟
چراااا خعبببب ،بعله تعجبی نداره چون شما خوندیش دیگه دغدغه تایم آپ و خشتک ب دستی نداری😌
خدایا العفو . الغوث الغوث ادرکنی اساعه العجل :|

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی