My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی

فن فیک هم نفس قسمت پنجم

شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۳۴ ب.ظ

 

"هم نفس" 

زوج :ایونهه 

ژانر : عاشقانه 

هپی اند 

نویسنده : شقایق 

قسمت پنجم

 

 


 

عاح 

السلام علیکم هووووع

چ خبر ؟ 

درساتونو خوب خوندین؟ اگه خوندین هات داگ رو تو یه جمله به انگلیسی شرح بدین برا من که جایزه هاتونو بدم 🥴

عاموزش زبان عربی هم بزارم یا عنش در میاد ؟:|

اه چقد من از این درس متنفر بودم تففففف -______- ولش کن در همون حد السلام علیکم هوووو بسه 😐

 

با افتخار معرفی میکنم

هات داگ و همسرش تو تخم چشامون 

 

انقدم غر نزنین که چرا اینا انقد دعوا میکنن و زود خوب نمیشن باهم

میرم اسکیزوفرنی میگیرم اختلال روانی پیدا میکنم دست به قتلای زنجیره ای میزنم  بعدش پلیس ناجا پیدام میکنه بعدش میوفتم تو زندان  اونجا هم بهم تجاوز میشه دیگه از دس میرم شما هم بی فیک میمونین

دیگه جامعه ی نویسندگان بفاعک میره ، فیکای شیهه و شیهیوک و ایونتوک و کوفت و مرگ رواج پیدا میکنه و چند سال دیگه خشکسالی میشه و جامعه به بیراهه کشیده میشه ،افراد سودجو و کسانی که هنوز به بلوغ ذهنی نرسیدن شروع به نوشتن فیک میکنن و یاد و خاطره ی منم از دنیا محو میشه.. تنمم تو گور میلرزه و سنگ قبرم میپوسه 

فقط من هنوز آلبوم دنجرم نرسیده ،هر وقت رسید بیارینش سر قبرم انباکسینگش کنین حداقل ببینم فوتوکارتم چیه😭

​​​​​​نه وااقعاااا حالا دوس دارین همچین اتفاقی  بیوفتهههه؟

هاه بله... 

چون من از همین تریبون در حضورتان اعلام می‌کنم که یه روزی انقد دلتون برا دعواهای این دوتا شاهزاده تنگ میشه که دلتون دوباره دعواشونو بخواد 

البته خاک عالم چون هنوز دعواهای اصلیشون شروع نشده :|

اسمایل عزیزم اسمایل بزن 

😁

​​​​فعلا باید با کل کلاشون کنار بیایین و در کنار هم در این گرمای هوا و وضعیت بد اقتصادی مملکت و گرانی از این اوقات به خوبی بهره ببریم و در کنار هم شاد باشیم 

ماست سِوِن شده بیست تومن O_O آخه ینی چهههه 

من بدون ماست نمیتونم زندگی کنم 

یا باید ارزون شه یا میرم تن فروشی میکنم وگرنه ک از نویسندگی چیزی عایدم نمیشه 

عاح میبینی تو رو ب قرآن ؟🚬

همه بلند بگین عااح 

 

خعب با ذکر هات داگ ایز سو هات بریم سر داستان 

کلیسا آوردم براتون 📿

 

 

تو این قسمت بالاخره اتفاقی که تو گذشته ، یکسال پیش برای چولا افتاد رو میخونین 

و بخش بزرگی از کنجکاویتون برطرف میشه 

برید خدا پشت و پناهتون📿👵🏻

منم برم یکم مدیتیشن کنم چون اتاقم به چخ رفته باید تمیز شه 

🧘🏻‍♀️

 

نظرات  (۲۴)

سلام چرا لینک دانلود معلوم نیست؟؟☹

پاسخ:
سلام لینکا پاک شده تا موقع فایل کامل باید صبر کنی عزیزم  

هاااااای

شقااااااایق یچی بگم بخندی😂اومدم ک یه قسمتشو بخونم برم به خودم اومدم دیدم قسمت پنجم😂ناکس خیلی خوبه 

ولی مردم از بس انتظار کشیدم اینا عاشق هم بشن پس کی عاشق میشننننن؟😫

از اونجایی ک قسمت پنجش هیچول تصادق میکنه منم حساس کلی عررررر زدم روش ک دیگه نخوندم وگرنه همون دیشب تمومش میکردم😂😭هیچولکم اصن تو فیکم حالش حتی بد شه من میمیرم بعد چه برسه واقعی😭یاد تصادفش و مشکلات الانش ک نمیتونه برقصه و اینا افتادم باز کلی عرررررر زدم😂😭😭فیک، وای داستان خیلی جالبه😱فک کن هیوک و هاعه بعد از ١٠ ماه هنو عاشق نشدن مگه داریم؟😕😂وقتایی ک دعوا میکردن فانتزیم میگرف یکیش یکی دیگشو بزنه بعد دلش بسوزه مثلا بیاد کمکش کنه یا بخواد از دلش دربیاره ک عاشقشیون شروع بشه فک کنننننن😂😍

کانگین خیلی خووووبه😭الهیی ددیمون کاشکی بودش واقعنی😭

ولی شاید اگه کانگ ددی نبود یا همو خلاص کرده بودن یا عاشق میشد میرفت پی کارش دیگه😂

اغا شیچول نداره؟😶کاشکی شیچولم بیاد وسطش😭😂

اغا فقط اونجاش ک هیوک غیرتی نشد رو دونگهه اعصابمو خط خطی کرد هیییییوک 🤬😑باید غیرتی میشد عه☹️😂

اغا خیلی وقت بود فیک نخونده بود حدو دو سه سالی و الان بعد از مدتهای واقعا ذوقشو دارم 😍😍😍

بعدا میام بیشتر میحرفم فعلاااا برم بخوابم😶شایدم رفتم بقیشو خوندم🤦🏻‍♀️😂

پاسخ:
سلامم
آره خواننده ها ک میگن اعتیاد اوره 😂😂🤭یه همچین حس و حالی رو منتقل میکنه برای کسایی ک دوسش دارن 
اوعهه بابا هنوز از الاننننن منتظر عاشق شدنای این دوتا لجباز توله سگ نباش
کلی راه مونده ک برن و بگذرن.. و حتی اگه عاشق هم بشن انقد لجبازن ک چند وفن تو مرحله ی انکار و اعتراف می‌مونن 
چولا یه نقش مهم و فرشته داره تو داستان.. پس با خیال راحت ب من اعتماد کن و منتظر ورود قشنگش به داستان بمون 
کانگین دقیقا همچین تصمیمی هم میگیره.. درست گفتی. وحالا جلو بخونی میفهمی 
نه نداره شیچول :((
خداروشکر ک ذوق داری و بهت می‌چسبه 
😍😍😍❤️

چقدددد داغون شد :| فک کن بابای ادم باعث و بانی این اوضاع باشه.. دونگه نمیدونه درسته ؟ 

ناراحت شدم اصن .. نمیشه اخر داستان باباشونو رو به عنوان شخصیت بده داستان به سزای اعمالشون برسونی ؟ 

 

پاسخ:
چرا اتفاقا دونگهه میدونه و برا همین از بابا‌ش ب شدت متنفره
آدم بده ها همیشه ب سزای اعمال میرسن😎

هایییییی شقایق جونم 

سوری که آنقدر دیر به دیر می خونم  و نظر می زارم 

از پنج روز  پیش کلاسام شرو شده و من بالا سر خرواری از کتاب های درسی زار می زنم !

و خلاصه که مدرسه خر است !

چی چیوکه قرص اسکیزوفرنیمیگیرم اختلال روانی پیدا می کنم 

کجا میخای بری حالا حالا ها کارت دارم

من بدون فیکات می میمیرم که 

ألَّبت جامعه نویسندگان همین الانم به فاعک رفته هس انها امیدمون به توعه که ذاتاً نویسنده اَی عخشم) با عرض پور به سایر نویسندگان محترم که ألَّبت بعضیاشون واقعا قشنگه مال شقائق بکم بیشتر ) 

شقایق جونم من فیکای تورو  به خاطر أین بیشتر درس دارم هم طولانی ترن و داستان با جزئیات هستش هم اینکه تو می خوای عشق واقعی رو خواننده ها تو فیک حس کننن که البته همیشه هم موفق بودّی و چیزی به جز به رابطه ساده رو به ما نشوم می دی!!! چه عارفانه و عاقلانه حرف ردم از من بعید بود!!! 

خوب بر می گردیم به موضوع اصلی !!!

وای هیوکی جونم بعد از مدت ها به خواب راحت داشت!!

 هیچول مهربونمون چرا اینجوری شد ؟؟؟!

این پدره چرا اینجوریه؟

اصن نباید بهش گفت پدر

 هیچول در راه کلیسا تصادف کرد خیلی برام دردناکه بیچره هائه هنوز پشت کلیسا با قهوه مورد علاقه ی چولا منتظر بود!!😥 

یعنی پول انقد مهمه ؟!

خلاصه که همیشه بهترینارو می نویسی و همینطور مارو شاد کن

در مورد این گرونی ها هم که حرفی ندارم جز أین که ماست سون شده بیست تومنننننننن؟؟!؟ یا خود خدا خودت کمکمون کن أصلا انتظار ارزونی ندارم فقط ترو خدا بیشتر نشه ما شاکریم!!!!😑😑😑

پاسخ:
سلامممم*-*خوبی‌  ؟
فدا سرت بابا.. دیر اومدن بهتر از هرگز نیومدنه*-*
واقن خر است 
حالا ک ایشالا شنبه ها کمتر خر باشه بخاطر حضور هم نفس 
عمق فاجعه رو با رسم شکل بهتون نشوم دادم 
اسکیزو هم خییلی بیماری خفن و با کلاسیه دوسش دارم 
خدا نکنه 💙
عزیزممم لطف داری .. مرسی ک نوشته هامو میخونی و دوس داری 
من کلا روندای آروم رو دوس دارم حالا هرچقدرم فیک طولانی باشه یا هیجان انگیز 
همیشه سعی میکنم آروم همه چیو توصیف کنم چون خودم بیشتر اینجوری خو میگیرم با داستان 
چولا رو دیدی دیگه.. اون اتفاق الانش بخاطر اشتباه و حماقت پدرش بود 
برای ثروتمندا پول و منفعت خیلی مهمه 
همه چی ب جز احساس 
خواهش میکنم 🧡
والا ،همین باشه فقط گرون نشه😐

عاهههه تصویر هیچولی ک کلیسا میره چقد عجیبه😂😂😂😍

بزارین من برم باباشو با دسته بیل بکنم بیام :/ اههههههههه مرتیک رو مخ چطور جرات کردی دستور بدی بایسه منو تهدید کنن ، بچم الان تو کماعه😭

وقتایی ک میگی هنو دعواهای اصلیشون شروع نشدن برگام میریزه :)❤

پاسخ:
بهار؟ تو همین بهار خودمون تو گپ ایونهه ای ک پتالی؟ ؟
جووون بایست تو این داستان خیلی نفس گیر و لنتیه🤩🤩خودتو برا جر خوردن براش آماده کن😍💀
عا خیلی دعواها ناجوریه

سل لام

من...واقعا...درک نمیکنم...!

یه جوری دلم واسه هیچل سوخت که...

مگه میشه یه پدر با بچش این کارو کنه؟؟درسته که ناخواسته بوده ولی در کل کی این ریسک و با جون بچش میکنه که تهش این پشیمونی به بار بیاد؟؟

باورم نمیشه که پدرش برای رسیدن به اهدافش این کارو کرده!

و جالب اینجاس!بعد از افتادن این اتفاق واسه هیچل پدرشون نه تنها بیخیال نشده و حیا نکرده بلکه ادامه داده و تموم کارای شومی که تو سرش بوده رو با دونگهه کرده...!

از نبود هیچل نهایت استفاده کرده و یه جورایی انگار خوشحالم شده😏

و دونگهه ی کوچولویی که چقدر به بودن و حمایت هیونگش دل خوش بوده و کم کم داشته از استرس و دلهره ش کم میشده و آروم میگرفته که اینجوری شده...🤦🏻‍♀️

خدایا خیلی دلم سوخت؛خیلی

واقعا اذیت شدم!

این تغییر شخصیت همیشگی و کلیشه ای هیچل تو تمام فیکا و داستانا یه سنت شکنی جالب بود که تو انجامش دادی!😄مرسی ازت بابتش دوسش دارم

هیچل خدا نشناس،پای ثابت کلیسا بوده که دونگهه رو هم عادت داده!!خیلی جالبه😄👍🏼

اولشم که یه هیوکه خوااااب بعد مدت ها!!!!!کانگین همیشه حواس جمع و دونگهه ی آروم😍عااااه

پیانو هم جریان داره پس!🤔🤪

خلاصه که خسته نباشی 

من این پارت خیلی نمیتونم حرف بزنم هنوز تو شوکم و ناراحت

برم بقیه غصه مو بخورم🚶🏻‍♀️

ایشالا بتونم یه روز ببینمت خجالتتو بخورم😁😁

سافتلن دارم راضیم!باید تنتاک بخرم😂🤪

مثل همیشه لاو یو💜

پاسخ:
ب روی ما  هت
دیدی خودشم تو ماشین تا فهمید قضیه چیه چجوری بغض کرد از شدت درموندگی و بیچارگی ؟:) باورش نمیشد پدر خودش همچین قصد خطرناکی کنه و سر زندگیش بخاطر ی تهدید مسخره قمار کنه
قرار بود فقط یه زهرچشم باشه ک تو کاراش دخالت نکنه ولی عمدی بود هر چی ک بود.. و مسبب تصادف چولا شد 
چولا رو کنار زد 
و بعدش کار خودشو کرد.. همون کاری ک میخواست با دونگهه کنه 
میدونی دونگهه خیلی از هیونگش مطمئن بود . چون هیچل از پس باباش بر میاد و برا همینم لی ترسید و خواست اونجوری تهدیدش کنه . ک ورق بازی کلا برگشت و همه چی ب نفع لی و ضرر دونگهه تموم شد  
هنوز امید ب بیدار شدنش هست.. حتی اگه کم باشه  پس نگران نباش.
این ک همیشه گستاخ بود و فش میدادو میگی ؟ 😂
تو این فیک برعکس شخصیتای همیشگیش یه پسر با عرضه و مغروره اما همونقدر مهربون و متین
دیگه از بس تو فیکا کافر بود همتون دارین ب قضیه کلیسا واکنش میدین 😂😂خدااح 
حس ششمت به پیانو رو بخورم 💀
غصه نخورررر 
بیا ماست سون بخور🤩یکی از بچه ها نون بربری و گل گاو زبون هم آماده کرده تازه 
اگه از تنتاک راضی بودی خبر بده منم بخرم  فعلا ک همه هزینه هام صرف ماست شده 🤒
لاو بک🧡

اخ قربونت برم من‌،من یکی که دیگه گله نمیکنم،

دیگه از این حرفا نزن،فدات شم

رفتم شهرستان برات یه دبه ماست میگیرم اورگانیک

فک کنم دعوا و روزای سخت لازمه تا قدر خوشیا رو بدونیم،البته از نوع ملایم،

وای خدا هیچول و کلیسا،فک کنم اولین فیکی باشه که هیچول خان،اهل کلیسا رفتنه،

عجب بابایی،روی همه ی نامردا رو کم کرده،هاعه نمیدونه مسبب تصادف،باباشه؟؟؟؟؟؟

مطمئنم اگه میدونست،با باباهه همکاری نمیکرد،

ممنونم قربونتتتتتتتتت

بوسسسسس

 

پاسخ:
خعب من قربون تو برم ک😍😍😍
جووون فقط شیرین باشه ترش نمیخورم 
آره لازمه ولی ایونهه ملایمت سرشون نمیشه مخصوصا اون آقای هات داگ 😂
عاره شاید اولین فیک باشه 😂😂
چرا هائه میدونه مقصر باباشه. همه میدونن 
فدات 
بووووسسس بوس

شما همیشه همینجوری بنویس مام طبق معمول با لذت بخونیم.ولی حرفای دلگرم کننده بنویس که هم خودت شارژ بشی هم ما پرواز کنیم

من آماده ام حتی اگر روزی داستانی هم نداشتی با ما شریک بشی همینجوری فقط بیا و بحرف و بنویس.

اون خونه بدون دعوای این زوج قبرستونه،از قدیم گفتن دعوا نمک زندگیه ولی تا وقتی به درگیری فیزیکی کشیده نشده

جناب لی حیفه که اسم پدر گذاشت روش چون آبروی هر چه پدره برد.

این قسمت معلوم شد دونگهه اصلا شناختی از هیوک نداشته ولی هیوک چطور اونم قبل از ازدواج اصلا دونگهه رو نمیشناخته؟

هیوک انچه به روزگار دونگهه گذشته خبر داره ؟

حالا باید منتظر آنچه بر هیوک گذشته باشیم؟

 

 

 

پاسخ:
چقد خوبه ک اینو میگی...یه نویسنده جز این که خوانندش از نوشته لذت ببره دیگه چی میخواد؟ :)
حاضرم همچین کاری ام کنم ک فقط بشینیم دور هم حرف بزنیم 
بالاخره که دعوا از سر لجبازی یه جایی تموم میشه چون طرفین قطعا خسته میشن از این کشمکش های بیخودی 
لی لیاقت یدک کشیدن اسم پدرو نداره 
آره فقط از طرف پدراشون محبور ب ازدواج شدن وگرنه قبلش اصلا همو نمیشناختن 
هیوک یه فلش بک تو پارتای خیلیییی آینده داره 

سلام به نویسنده جانم

اخه کی دلش میاد نویسنده خوش زوق و خلاقمون رو برنجونه به دل نگیر تو این دنیا مخالف تا دلت بخواد زیاد هست من که خیلیم دوسش دارم چرا اخه اینقدر عیب میگیرن 

تواگه دست من بود میخواستم این پدر شون رو با دستای خودم بکشم این دو تا رو از هم جداشون کرد 😭😭😭

هیوکم که خیلی رو مخه همچین خودشو میگیره که انگار کیه هیوک ایز سو داگ 

مرسی نویسنده جونم برو که ما هواتو داریم

پاسخ:
سلام ماهی 🐟
حالا عیب گیر ک همیشه هس ،مهم اینه ک بعدا نظرشون عوض میشه
یه بار نه ،لی رو باید صد بار خفه کرد و کشت اصن مرگ هم براش کافی نیس از بس عوضیه
هیوک ک مغروره عالمه ،و ب شدت جاذاب 
خواهش عشقین شما🤩

سلام نازم من اومدم دان کنم دیدم این حرفای وحشتناکو زدی دلم نیومد بعدٱ نظر بدم آخه چرا ؟کی ناراحتت کرده عروسک؟ من به شخصه شخمش میزنم بلاخره هر داستانی روند خودشو داره و خوب خواننده ها باید یکم صبور باشن شمام به دل نگیر عشقم عاشق حرف زدنتم کیوت زبون باز😉😊

پاسخ:
عه وحشتناک بود ؟😂😂😂 فقط خواستم عمق فاجعه رو درک کنین
اشکالی نداره من منتظر میمونم ،صبرمم دیگه انقد بالا رفته ک زیاد اهمیت نمیدم ب چیزای جزئی 
فدات شم 🤩💞

سلام عزیزم

حالا چرا ازمون ناراحت میشی اصلا ما دیگه از صلح وصفا ای دو تا حرف نمیزنیم این حرفا رو  نگو دلمون میگیره 😭😭😭😭😭

اه..... چقدرپدر سنگ دل پس نفرتی داشتن برای حفظ منافع و بالا بردن جا ومقام خودش دست به هر کاری میزنه چطور دلش اومده همچین کاری با پسر بزرگترش بکنه فقط به خاطر اینکه اونجوری که اونا نمیخواستن زندگی بکنن  این بلا سرشون بیاد

الان واقعا به دونگهه حق میدم از دار دنیا فقط یه برادر دوست داشتتی وغم خوار روزای سخت و شیریننش از دست داده چقدر بهش سخت گذشته و روزای نبودنش چجوری سر کرده 😭😭😭

کاشکی از اون خونه میاوردش بیرون یه جای دور میبردش فقط خودش میدونست جا و مکانش کجاست امیدوارم اون روز که بیدار میشه زیاد دور نباشه 

طفلکی دونگهه نازم

😭😭😭😭😭😭😭💔

مرسی عزیز دلم دستت دردنکه❤❤

پاسخ:
سلام عزیزممم
از شما ک ناراحت نشدم 😍😍😍شماها خواننده های اینجا ک عزیزای دل منین حرفم نباشه😌💘
اوهوم...واقعا دنیای اشراف زاده ها همینقدر غمگین و تراژدی واره.. همینقدری که به منافع و ثروت اهمیت میدن ذره ای احساس برای عشق ورزیدن به بچه های خودشون ندارن
یه درصد بزرگی از این بداخلاقیای دونگهه هم دقیقا ب همین علته! از دس دادن برادر عزیزتر جونش
نگران نباش اونجا جاش امنه..مادرشون هست دکتر خانوادگیشون هست و پرستارای شخصیش هم کاملا مراقب سلامتیشن 
حتی محافظ هم داره برا امنیت جونش 
خواهش میکنم 😍😍😍🧡💙

آخه شقا جانم ... 

اول اینکه .. اینا چه حرفاییه ک زدی دختر 😑 زبونتو گاز بگی عه عه  دگه نبینم درمورد نویسنده معروف و مورد علاقه فندوم همچی چیزایی بگیاااا فلفل میریزم رو زبونت 🌶😐😂

دوم کی غر زده سرت تو اسم بده فقط من میبافمش بهم 😡 آخه دلشون میاد غر میزنن من ک با دعواهاشونم قند تو دلم آب میشه نیشم عین چی بازه 😐

سوم اخه فدات شم 😂😂 عاشق ماست سونی ؟ بیا من کارتون کارتون میخرم برات تو فقط بخاه 🤤🤤 راس میگی از نویسندگی ک چیزی عایدت نمیشه 

میگم بیا و پولیش بکن هرپارت ۱۰ تومن ب نرخ روز  🥴🤪 دگه خرج بلیط و ویزات اینا هم در میاد تا پارت آخر بعد میری کره اونجا نویسنده بشی کلی هم مروف بشی بعد بری دیدن ایونهه کتابتو بشون بدی امضا کنن بعد با امضا خودشون کلییی جلد چاپ کنی ماعم ازت بخریییم 😭😭😭 

عااااح🤧 

خو بریم سراغ فیک 🙀

عایا پدری دیدین ک اینقد سنگ دل و بیرحم باشههههههه 😤😤

فاعک ... باورم نمیشه اخه بی لیاقت خدا دوتا پسر عینهو دسه گل بت داده اینجوری اذیتشون میکنیییی قدرنشناس 😭😭🤧

وای‌ نفسم گرفته بود وختی از صحنه تصادف میخوندم 😭😭😭 هاعه ی عزیزم هیچول بیچاره ام .. من به هاعه حق میدم ک اینطور عوض شده باشه هرچی که باشه عزیزترین پشتوانه زندگیشو از دست داده ... خدارو شکر که زنده اس و نفس میکشه و اینم کلی امیده برا دونگهه امیدوارم بیدار بشه و تو بقیه داستان همراهیمون کنه 😭

میخام برای این شخصیت دوست داشتنی هیچول بمیرمممم چقد عین کوه پشت هاعه وایساده و ازش دفاع کرده 😢 

من میترسم از لی کثافت .. میترسم بفهمه هیچول زنده اس و دست به کاری بزنه 🤧

شقا اون کلبه هه توی خونه دونگهه بود ؟ بعد لی نمیفهمه که تو اون کلبه چخبره ؟ 

چقدم خوشکل و قشنگ توصیفش کردی کلبه ی هیچول رو 😍 بگردم دنبال عکس ببینم همچی چیزی پیدا میشه 😐

خوب این قسمت هم خبری از دعواهای دوست داشتنیشون نبود البته خدا بخیر کنه دعواهای اصلیشون مونده 😐😂 امیدوارم نزنن همو بکشن ولی‌نه اینجوری نمیشه کانگین عین سایه مراقبشونه 😍

پس دونگهه بخاطر چولا میره کلیسا 😭😭 ای فداشون شم پس به کلیسا رفتن عادت داره بخاطر داداشش .. خاطره بازی و این حرفا ..

شخصیت هیچول واقعا دوست داشتنی بود دلم براش رفت اصن 😭😭 

خسه نباشی عزیزم 💙💜❤

پاسخ:
جانم 😍
خواستم بگم که عمق فاجعه برای فندوم درک بشه ،قدر منو بدونین برام ماست سون هم پست کنین 🤩
من عاشق فلفلممممم  بریزم رو هات داگ با هم بزنیم چطوره ؟🥴🥴
واقعا دوس داری دعواها رو؟ خدااااح😭😭😭💞
عاره دوس دارم سون 😂😂چون خامه ایه از این قلمبه ها نداره توش بعد ترش هم نیس 🤭🤭🤭
حساب کردم اگه هر پارتی ده تومن باشه ،سر هر پارت یک و پونصد گیرم میاد🧐 بعد هم نفس تموم شه من میلیاردر میشم میرم ایونهه رو با تمام ثروت و سهامشون میخرم 😎🚬
عاح فک کن ایونهه بیان از من امضا بگیرن، برگااااممممممممم 😭
فدات بشم ک اول مقدمه میگی بعده کلیییی حرف زدن تازه بریم سراغ فیک 😂💞
واقعا.. دوتا پسر فرشته ،یکی از یکی خوشگل تر و متین تر.. اگه قدر میدونس این بلاها رو سرشون نمی‌آورد :)
خیلی غم انگیزه که هائه منتظر نشسته بود ولی چولا هیچ وقت نیومد 
و این نیومدنش برا دونگهه خیلی گرون تموم شد چون هم اینجوری از دستش داد ،برادر عزیزشو .. و هم زندگیش رفت زیر بار زور و سلطه ی پدرشون 
چون چولا تنها کسی بود ک میتونس جلوی لی رو بگیره اما خب لی ورقو برگردوند با تصمیم وحشتناکش 
نه اون کلبه تو خونه ی پدرشه ،تو حیاط پشتی و یه جایی دور از دید و دسترس ک کسی کاری نداره به اونجا. یادت نیس وقنی شام رفته بودن خونه بابا دونگهه بعد دونگهه پاشد رفت هوا بخوره رفت کلبه؟ پس کلبه اونجاس
عاح تو فقط دنبال عکس بگرد من فندومو با عکسات مستفیض کنم 😍😍😍😭💞
خداروشکر تا وقنی کانگین هس زنده میمونن🤭🤭
عاره خاطره بازی و اینا بود وگرنه اوجوری ک هیوک میره رو اصابش دیدن دار و متعصب نیس 
سلامت باشی عسیسسسممم🍬🍬

السلام علیکم هوووووووووع 💓

عااح یکی منو بگیره واسه این مقدمه ضعف رفتم خب 😍😚

*وی بسی کیوت بود* (در وصف نویسنده جان) 

نویسنده مورد علاقمو نکشید لدفا 😶 عصن هر کی گفت دعوا بده خودم دعواش میکنم 

شقی تن فروشی چیه بیا بشین ماست سِوِن گرفتم با نون بربری 😆 گل گاو زبونم گذاشتم دم شه دوتایی بخوریم ک لازمه 😶

عااح هیچول 😭

تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت؟

وقتی روشنی چشمهایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود

من تا خود صب باید بشینم واسه این دوتا برادر عربده بزنم 😭

بیچاره دونگهه چقدر بعده این اتفاق اذیت شده 

ینی پدرشون چقدر پست میتونست باشه که همچین بلاییو باعث شد 😑

یکم عذاب وجدان؟ حس گناه؟ پشیمونی؟ از همینایی که آدما وقتی کار بدی انجام میدن سراغشون میاد, نداره؟! 😑

ینی پدرشون پست تر از اینم میتونسته بشه که الان هیچولو تو یه کلبه مخفی کردن؟! عااح هیچول 😭 زودتر بیدار شو خب 😢

حس میکنم دعوا نکردن این پارتشون آرامش قبل از طوفان بود 😂 اینا باید اول همو با خاک یکسان کنن بعد میرن میشینن به کارای زشتشون فکر میکنن 😂 

راستی شقی من درسامو خوبه خوب خوندم ببین; هات داگ ایز سو سکسی 😆

عاها راستی عب نداره بگم شقی؟! فک کنمم ک اونیم باشی 😀

هممممم خب خسته اینا نباشی بریم پارت بعدی ک خعلی منتظرم 😚💓

پاسخ:
بستنی کیم منننن
السلام علیکم هووع ،های فایو✋🏻💀
چرت و پرتام کیوتن ؟🤭🤭
جوووون با نون بربری خیلی می‌چسبه 🤩🤩🤩 نمیشه شکلات داغی چیزی دم کنی من گل گاو زبون دوس ندارم 😷
جون شاعر کی بودی تو؟  🥴
عربده نزن به جاش بیا بریم از فرصت نبوده ایونهه تو عمارتشون سواستفاده کنیم بریم دزدی💀لامصب خیلی وسایل گرون و فاکی دارن  عاححح 
نه اتفاقا لی به جای این ک عذاب وجدان داشته باشه کار خودشو کرد ،دونگهه رو به زور آورد تو شرکت که به عنوان جانشین آموزشش بده و مجبورش به ازدواج هم کرد
ک البته این مورد به نفع ما😎😎🔥
دقیقا بخاطر همین پستیش دونگهه و مادرش تصمیم گرفتن دور از چشم لی ازش نگه داری کنن 
آفرین حست درسته😂😂چون پارت بعدی اول گرد و خاک میشه بعد طوفان آغاز میشه 😐
افریییین میبینم ک زبانت در حد لالیگا پیشرفت کرده 
اینم جایزه ت🍬 
ازش خوب استفاده کن ،روزی یه لیس بزن ک زود تموم نشه 
چن سالته ؟اگه هم سن باشیم میتونی بگی ولی اگه ازم کوچیکتر باشی باید بگی شقا ،شفق ،شقیقه و شفیقه هم خوبه
سلامت باشی😍💘

سلاااام بر شقایق عزیزمان😻😻

به به عکسو نگااا😍

آقا اتفاقا من دعواهاشونو خعلی دوس دارم..اصن هر چی دعوا بیشتر بعدا مستفیض تر میشیم خو🥰وااییی تا کجا رفتییی😂از این حرفا دیگه نزن عهههه😤این دعواهاشون نباشه که ما طعم شیرین عشقشونو در قسمتای بعد درست نمیفهمیم کههه😭😍

ماست سون😂😂عاشقتم ک😂😂💙

وای این کلبه رو من میخوااام😭😍خیلی خوبه..من میمیرم واسه توصیفات🤩هاعه خیلی احساساتیه واسه خاطر اینکه هیچول اینجور شده شخصیت دونگهه هم عوض شده بچم

الهی پس واسه هیچول میره کلیسا😭خداااا چه پدر عوضییی دارن😐😭چی کشیده هاعه..چقد بهم وابسته بودن😭زودتر بهوش بیاد اونوقت بفمه هیوک با عزیز دردونه اش چجور رفتار میکنههه:/

خیلی خیلی خسته نباشییی کمپوت استعداد..عااالی مثل همیشه😻💙💋

 

پاسخ:
سلام مریم 🤩🤩
عکسو ببین جون بابا ،بدنو بلرزون بابااا 
آره منم خیلی دوس دارم 😂😂✋🏻هر چی دعوا بیشتر آینده مرگ تر 
خواستم تا عمق فاجعه رو نشونتون بدم ک بفهمین آینده بدون من چقد تباهه 😂😂😂
توام ماست سون دوس داری ؟میخرم برات 😎
چقد تو خاکی ای دختر ، اون عمارت قصر مانندو نمیخوای ولی دلت به اون کلبه راضیه  من بهت افتخار میکنممممم 😭
خیلی عوضیه پدرشون  ،دونگهه و چولا خیلی همن دوس داشتن ،البته الانم دارن😌
خیلی خیلی خواهش 😌😌💞💞💞💘

...

...

...

...

...

...

...

...

واقعا نمیدونم دیگ چجوری احساساتمو خالی کنم :|

ی جوری ب فکر فرو رفتم ک ...

عاخه یکی ب من بگه عاخه ی آدم چقد میتونه ...صفت باشه ک با پسرای خودش ک هر کدوم دلربا و خواستنی تر هستن اینکارو کنه و مث چی عین خیالش نباشه؟! ینی من میخوام بدونم این چجوری میتونه همچین کاری کنه و بعد ب زندگیش ادامه بده؟!

ب قول ی بنده خدایی ،آخرت سر پل صراط! جلوشو میگیرم و نمیزارم رد بشه :|||||||||

شانس آورد چولا زندهِ و امید ب بهوش اومدنش دارم...

 

واای کلبه ای ک توصیف کردی،کلبه رویاهای منه!میشه منم برم ی گوشش بشینم فقط؟!قول میدم مزاحم نشم !!!!!!

 

عاخ ک چی ب بیبی گذشت بعد تصادف هیونگ دوس داشتنیش...

لابد خیلی منتظر موند!خیلی اذیت شد!خیلی...

 

عاخه کی غر میزنه ک چرا دعواهاشون تموم نمیشه؟!من ک همین دعوا هاشونم دوس دارم :((((

هرکی اذیتت کرد اسم بده،جنازه تحویل بگیر!

لابد یهو خیلی سوویت میشن ک دلمون برا این روزا تنگ میشه! یا شایدم ب قصد کُشت همو میزنن؟!!!!!

عاح...

 

اونجا ک گفت بلد نیستم پیانو بزنم ،حس میکنم الکی گفت!مثلا شاید بخاطر هیچول نمیزنه!!!!!!

 

(احساس میکنم دارم خیلی پراکنده زر میزنم!)

 

ممنونم ی عالمه ازت شقایق جووووووونم ^^

من برم تو اتاقم ب کار زشت پدر هائه فک کنم...

السلام و علیکم و رحمه الله و برکاته هوووووع...

پاسخ:
حالت اسپیچلستو بخورم
جون بزا منم یکم بشم . 
... 
... 
... 


... 

خب شدم خوبه روحم راضی شد 
این پدر .. 
روحشم خبر نداره که پسراش یکی از یکی فرشته ترن :)
اگه خبر داشت اینقد عذابشون نمی‌داد.. انقد زندگیشونو به گند نمی‌کشید 
عاح آره 
هر چقد دلت خواست خودتو پر کن برا ساییدنه لی چون واقعا آدم منفوریه تو این داستان 
آره فعلا میدونیم نفس میکشه خودش کلیه ..
میدونیی..یه درصد بالایی از این بدخلقیه دونگهه همین اتفاقه 
ازش یه آدم سرد و لجباز ساخته 
چون حتما تو همین 5 قسمت هم متوجه شدین که چقد این دو تا برادر همو دوس دارن پس اینم میفهمین ک چقد دونگهه سر این قضیه عوض شد..

نه دروغ نمیگه.. واقعا بلد نیس بزنه 
عامااا من عاشق ذهن خلاقتم حدی میگم.. حتی اگه چیزی بگی ک درست از آب قرار نیس در بیاد ولی تو گفتن و فانتزی زدن خلاقیت ب خرج میدی و من این چیزا خیلی ب دلم میشینه 

خواهش میکنم نیک اندیشششم🤩🤩🤩💄
بیا جایزه ت بدم 🍬
اینم اشانتیون 🚬
برو حالشو ببر

سلااااااااااام 😍😍😍😍

چطووووریییی؟؟؟

واااااای شقایققققققق وااااااای

تو چه کردی با مااااااااااا

من هنوز این قسمتو نخوندم و بسی در کفِشم 😁

میشه لطف کنی و بگی داستان اصلی از کجا و کی شروع میشه؟؟؟پلیییییزززز😭😭😭😭🙏🙏

انگار قراره به چخ بریم چون خیلی طولانیه و تو هنوز نرفتی سر اصل مطلب 😰😰😰😰🤯

راستی من همون شکوهم اصن مگه چندتا شکوه داری من یکی بدونم 😋😎💙

خوووو برم بخونمممم و شرمنده ک کم کم کامنت میزارم میخوام گنجایشم پر بشه یهو بیام خالیش کنم 😂😂😂

مااااااااااچ 😘😘😘💙💙💙

پاسخ:
سلاممممم
از وقتی الان وفنی همون شکوهی خیلی خوشال تر شدم 🤩🤩🤩
اصلن یه حالیه 💞
بخون این قسمت مهمه 
من خودم حس میکنم از قسمت ششم شروع میشه ،چون قسمت شش دعواهاشون اوج میگیره تا قسمت نهم
و بعد از اون قسمتای متفاوتی شروع میشه ک این شروع دعواها بی تاثیر. نیستن 
فدات عزیز دلم تو هر چقدرم کم بری بیای گلی 😍💞مااااچچچچج بک

هیچول چقدر عشقه😍
کاش ی شیون کنارش بذاری 😍
 

پاسخ:
از بس عشقه میخوام سینگل بمونه برا خودممم

عاح بــلند از اعماق جان!!

عکسو نگا .. یعنی خار خاسک جذابیت اینا تا ته نمودن و برگشتن

من بت گفم بیا حرف بزن دلبری کن یکم ضعف کنیم .. این حرفااا چیه؟؟؟ عاره باشه منم نشستم این روزاتو ببینم هیچکارم نکنم ._·

#دونگهه بازی درنیارا .. خانوم بمون بذا منم رگام سالم بمونن

یاااح کلیسا .. مکان خاطره بازیه دونگهه :)

از بس رفت و اومد دعا کرد که خداش یه همسر مسخره مزاج از قضا روانی م بش داد دیگه

نتیجه اخلاقی : ارزوها و عقده های خدتونو از کلیسا بخاین .. #چسنمک

قراره با شخصیت بیشرف لی از این به بعد آشنا شیم .. از شروع همین قسمت 

تازههه پارت بعد و بگو .. نخ سوزنا که اماده س هوم؟ از قسمت بعد به بعد :| قراره در و دیوار وب و از خون دختران مظلوم سرزمینم پاک کنم #تیکــتاک

خیله خب .. بشینیم ببینیم داستان این دووتا شاهزاده سرکش چطوری قراره پیش بره

شمام قبل مدیتیشن بیا پیش من یه کاری دارم باهاتون

 

پاسخ:
عااااحححححین
به به ببین کی اینجاست 
جگر گوشه ی بی تربیت ممن 
ی طوری عکسه خوبه ک فک میکنی فن ارته 😐
راستش میخواستم این قسمت هیچی وراجی نکنم ،به‌خدا هااااا
ولی تا به خودم اومدم دیدم یک ساعته از وقت اپ گذشته و دارم کپشن مینویسم 😐
عا از بس دعا کرد خدا گفت بیا باباااااا اصلا ی چیزی بهت میدم ک دهنت دوخته شه 
یه همسر با ای کیو 180 ،قد بلند ،جذاب ،هات ،داگ، هات داگ ،عصبی  غیرتی  پرفکت ،مسلط ب دیکشنری گوگل آنلاین و اون چیزایی ک نباید بگم و دهنمو بسته نگه میدارم 😐
وای پارت بعد 
خدا رحم کنه به خواننده ها ک تا پارت ده باید شاهد جنگ جهانی چهارم باشن 
اومدم 💄

پشمااااامممم

یعنی الان باباشون عذاب وجدان ندارههه ؟؟؟ هیچی ؟؟؟

وقتی هیچول بهوش بیاد میگه که کار باباش بوده که ..اونوخ با خشم ماهی رو به رو میشیم.

عااااااح هیوک ماچش کن دیگه خسته شدمممم

 

پاسخ:
اپیلاسیون رایگان داریم اینجا
بشتابیییید 
نه به یه ورشم شاید نباشه 
پدر چولا و دونگهه منفور ترین آدم داستانه از الان خودتو آماده کن ک فوش بارونش کنی 
ماچ میخوای؟ خوداااا*-*

سل لام😐😐😐

چی میگی؟؟؟

کجاااا میری چنین شتابان؟؟ تا سنگ قبرم رفت😒😒😐🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

بیا باباااا برگرد فیک آپ کن من از این حرفای مرگ و این چیزا بدوم میه

الان داری میگی یه جایی دلمون واسه همین دعواهاشون تنگ میشه یعنی میخوای بگییییی جدا میشن که دلمون واسه همینم تنگ میشه؟؟؟

عااااااه قلب من طاقت نداره لعنتییییی🥺🥺🥺😥😥😥😥

خدایااااا دعواهای بدتر از اینم دارییییم؟؟؟

داری اسپویل میکنی لعنتی و من انقدر فضولم که دارم دق میکنم🥺🥺😥

من میرم بخونم ببینم چی شده این هیچل بیبی من

فعلنی🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

پاسخ:
پوکر وار طور وارد می‌شود
مثل همیشه خزعباته شقایق نویس 
ینی باید ی روز ب من زنگ بزنی 
اگه جز سلام خوبی چه خبر چیزی گفتم بیا شیرمو حلالت نمیکنم 
من انقدددددد تو واقعیت ساکت و خجالتی ام ک خودمم تو این وراجیام تو وب موندم 😂😂
نه اشتباه برداشت نکن :) یه جوری عاشق هم میشن ک یادشون میره دعوا کنن :)
دق نکن پودرتو عوض کن 
#سافتلن عشق وطن

وایی هیچولمممم

چقد به فکر برادر کوچولو شه این تیپ حمایتگرش خیلی جذابش میکنههه

آخخخخ چه دردیی کشیده بچه😭😭😭

بیچاره دونگهه چه قدر منتظر مونده تا برادرش بیاد

خیلیییی کوتااااه بووودد کهه😭😭

 

پاسخ:
خیلی
چولا جز دونگهه هیچ چیز براش ارزشمندتر نیس 
تمام زندگیشه این برادر کوچولوش 
نبود😭😭

سلم سلم😍

این حرفا چیه میزنی 😠عه😠 دیگ نزن از این حرفا💙 زبونتم محححححکم گاز بگیر😒

نه شما همون انگلیش و فرانسه و المانو اموزش بدی بسمونه😂

تن فروشی چرا😂😂😂نویسنده ی دیوونه ی دوست داشتنی😂💙

عااااح📢

خب.. یا هات داگ عیز سو هات شرو کردیم... 

خب از چی شرو کنم🤔 این قسمت که به حول قوه ی الهی دعوای کاپلی نداشتیم😂 

عاخ فدای هیچول بشم که😭💙 دلم تیکه پاره شد براش😭😭 بمیرم😭 پس دلیل کلیسا رفتنای دونگهه همین بود😭😭 عاغا خارج از داستان، هیچول؟کلیسا؟😂 

چقد پدرشون بی رحمه ☹ ولی خب لااقل یه کار مفیدی کرده که این دوتا بچه رو بهم رسونده😂 

راستی جایزه ی منو بده برم😌🚶‍♂️

عالی مای نویسنده😍😌💙

 

 

پاسخ:
سلام دوبارههه
چکار کنم این وراجیم درمان نداره 😂😂😂🧘🏻‍♀️اگه زبونمو گاز بگیرم دیگه کی اینجا بیاد وراجیییی کنه هااان؟
آره البته ژاپنی رو از قلم انداختی
جووون عاح گفتنتو بخورم 🔥
آفرین ک همیشه ب حرفام گوش میدی من به تو جایزه ی اسپشال میدم 
اون شکلاته هم ک قولشو داده بودن با پست جمهوری اسلامی برات میفرستم 😌
حالا خارج از داستانو در نظر نگیر😂😂البته دیدی ک گفتم اینا کاتولیک متعصب نیستن فقط اومدن ب کلیسا رو دوس دارن
حالا ولش نریم تو حاشیه 😂
پدرشون خیلی اوم بدیه اینو بدون 
فدات مای خواننده 🤩💞

وااای فک کردم دیگه امشب آپ نمیکنیییی....

خوبه حالا زوری ازدواج کرده چیز خوبی گیرش اومده دونگهه اگول پگول جیغ جیغو😍😍😍عخیییی به هیچول واقعا این تیپای حمایتگری خعلیییی میاد فداش شم😍😍😍وااای کاشکی میشد تو این فیک هیچول هیوکو تهدید کنه که اگه اگول پگولمو اذیت کنی تیکه تیکت میکنم😡حیف که خوابه😢😢😢😢

پاسخ:
نه بابا من خیلی منظمم
خوش بحال دوتاشون ینی ،دو تا پرفکت با هم مزدوج شدن ولی قدرررر نمیدونن ،
یه روز میرن یه گوشه ی عمارت میشینن به این کارای زشتشون فک میکنن حالا این خط این نشون😑😑✋🏻
ولی دلت خوش نباشه هیوک سگ تر از این حرفاس ک با چولا بخاد تهدید شه 😂

جیییییغ از ساعت ۹ منتظرم😍😍💙

پاسخ:
از بس حرف زدم دیر شد 😂

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی