فن فیک هم نفس قسمت دوم

سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۰۶:۵۰ ب.ظ

"هم نفس"

زوج : ایونهه

ژانر : عاشقانه

هپی اند

نویسنده : شقایق

قسمت دوم

سلاممم خوبید؟ ببینید کی اومده*-*

عیدی آوردم واستون*-*

خیلی ناگهانی تصمیم گرفتم قسمت دومو براتون بذارم و دختر خوبی باشم

پس شما هم سعی کنید دخترای خوبی باشید جدی میگم :)

کاری نکنید تجدید نظر کنم و هفته ای یکبار آپ کنم..

دوس ندارین که یکککک هفته به انتظار بشینید، دارین؟ (O. O)

خعب بریم سراغ داستان

تو قسمت اول با نحوه ی زندگیشون آشنا شدین.هیوک و دونگهه دوتا شاهزاده ی اشراف زاده ان که طبق یک قرارداد کاری ازدواج کردن باهم و الان بیش از ده ماه از ازدواج یکساله شون میگذره و چون کلی قانون شکنی کردن باید بیشتر از دوماه دیگه بمونن با هم .. ولی اینور ما خوشحالیم 🤭🤭🥴🥴

حالا دلیل تنفرشون از هم چی میتونه باشه؟ خیلی پیچیده ش نکنین، چون اصلا مربوط نیس به اتفاقی که شاید در گذشته افتاده و این حرفا، این دوتا فقط با هم لج کردن و این تنفرو گذاشتن سر این که مجبورن همو تحمل کنن تو یه خونه و حول یه مشت قانون. که کم کم همه ی اینا طی داستان دستتون میاد.

اجازه دارید رو کانگین کراش بزنید🤩🤩🤩

عین مایکه داستان 5 ساله که از ده نفرتون هشت نفرتون عاشقش بودین😂😍

ولی عاشق آقای هان نشید چون خودش خاطرخواه داره و به من گفته اجازه نده کسی روش کراش بزنه

پس کراااش بی کراااااششش

گرچه دستشو میبوسم با اون قانونایی که نوشته :|

روزای آپ فعلا شنبه و سه شنبه باشه

خب بریم سراغ این قسمت نمیخوام زیاد حرف بزنم

زیاد حرف بزنم یا نزنم؟؟! :|

۰ ۰
۹۸/۰۵/۲۹

HeeDictator 89

فن فیک های شقایق

فیک

هم نفس

نظرات (۳۵)

۰۳ شهریور ۹۸ ، ۰۳:۳۰

yasamin elf

سام علیک،

این قسمت هم به خیر گذشت،فعلا خبری از بکش بکش نیس،فک کنم بعداین سکوت،طوفان در راهه،ها ها ها

کراش بی کراش،پس دلمونو به کی خوش کنیم،به بابا هاعه....هیوک هم که برگ چغندر تشریف دارن،یه تکونی به اون کونش نده یه موقع،فک نمیکنم اینا به این زودیا دلشون با هم صاف شه،

اخ جون هیچول جونم هم وارد میشون،مگه میشه جایی هاعه باشه و هیونگش نباشه،عاشقشونم،

زود پاشو یه حالی از دومادتون بگیر گه هاعه منو اذیت نکنه،

مخلصییییییییییم

چاکرییییییییم

پاسخ:
سلام علکم خوبین شماع ؟*-*

قشنگ تا حد مرگ کل کل میکنن فقط همو نمیکشن😂

چرا ؟کانگین برا کراشت گزینه ی خوبی نیس؟خودت کیو دوس داری!؟

منم چولا و دونگهه رو کنار هم خیلی دوس دارم

واقعا برا برادر بودن ب هم خیلی میان

چاکرشمااااا *-*

۰۱ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۵۳

ناشناس

تو بی نظیری بیست بود

امیدوارم که شنبه و سشنبه ها ثابت بمونه

لطفا از بیست صحفه بیشتر باشه😍💖

پاسخ:
مرسی اه🤩

فعلا میمونه انشالا تا بعدا ببینیم چی میشه

میانگین 20 ص س ولی بیشترم میشه بعضی قسمتا

۳۱ مرداد ۹۸ ، ۰۲:۰۸

Shokooh

سلاااااااااام شقایییییی 😍😍😍😍

واااااای نمیدونی چقدر خوشحال شدم وقتی فهمیدم قراره فیک جدییدتو آپ‌ کنی 🙆🏻‍♀️🙆🏻‍♀️🙆🏻‍♀️🙆🏻‍♀️

من قسمت یکو خوندم فقط و بسی عاشقش شدم حالا بماند که میخواستم شخصا بیام از فیکت تعریف و تمجید کنم ولی خب گفتم شاید زشت باشه همه میان اینجا نظر بدن من ندم ولی کلا بیام پیش خودت بگم راحت ترم اگه مشکلی نیست‌😁😁

با اینکه اول بسم الله ولی مطمئنم مثل فیکای دیگه ترکوندی و صداشم در نیاوردی کلک ولی خب من عاشق فن فیک و فن میداتم دیگه ثابت شد برام 😉💙💙

تورو خداااااااا زیاد زیاد و زود زود بزار من دوس ندارم تو خماری بمونم😭😭😭😭

همین دیگه خیلی خوبی فیکاتم قشنگن لاب یووووو 😘😘💙

پاسخ:
سلامممم

شکوه.، تو همون شکوهی که تو اینستا دارمش؟ آخه من فقط ی شکوه دارم، دوست عافاق .

و بسی مممنننون عزیزم ک اومدی و به جمیع ما پیوستی 🤩🤩🤩🤩💞

آره خیلی فیک خوبیه مطمئن باش عاشقش میشی ،حالا اولاش یکم حرص ممکنه داشته باشه برات

مررررسییی حتمااااا ✋🏻🤩

۳۱ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۵۱

Kimiya

اشکال؟؟؟؟! عایگو من الان دچار حمله قلبی شدم 😭 نویسنده مورد علاقم منو با اسم مستعارم صدا بزنه 😍 دلیل دیگ ای واسه مردن نمیخام ک 😆💓

هااای فااایو 😀✋

سارانگهه خب 😍 تختش ک فراهم شد از این به بعد یه لیوان قهوه ام با خودم میارم 😂

مگه میشه رو کانگین کراش نزد 😭 منم ب لیست اضافه کن لدفا 😚

دوستش ک قطعا داشتم حسم میکنم نقشش خیلی مهم تر از این حرفاس

بی صبرانه منتظرم شنبه شه 😂💓

پاسخ:
پس میگم💀💀💀😎

نه هیچی با خودت نیار سرویس شام و ناهار و عصرونه مث قهوه اینا رایگانه 😎😎

چشم اضافه شدی

فردا شنبه س💀

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۹:۱۰

Fish

سلام بر نویسنده جانمان

دو تا ادم لجباز و شرور چقدر میتونن لجباز باشن

ای مرد سیگا به دست تو که اینقدر خوشتیپ و جذابی چرا اینقدر خشنی

تا چند قسمت دیگه باید خون دا بخوریم از دستت اینقدر که بی تفاوتی

وای من عاشق هیچولم اگه بیدار بشه میدونه باهات چیکار کنه برادرشو اینقدر زجه میدی

تو اون باغی که هیچول تو یه کلبه هستش فقط دونگهه و خونواده هش میدوننن یا هیوکم خبر داره که یه برادر داره ؟؟؟

این ۲۰ صحفه تا میخوای یه کم دیگه شو بخونی تموم شده

مرسی تو عالی ترینی 😍😍😍😍

روزای اپشم خیلی خوبه

پاسخ:
سلام ماهی

ب حدی لجباز میتونن باشن ک تو عمرت ندیدی انقد سرکش و لجوج - _-

مرد باید خشن باشه 🥴افکار مثبت هیجده در سرش می‌پروراند ..

اووو حالا هنوز دو قسمت خوندین صبرتونو ببرین بالا ک اینا ب شدت خروس جنگی ان

کم کم میفهمین من چیزی نمیگم ک مزه ش نپره

فدات عزیزممم

خب خداروشکر 🤩

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۸:۴۳

Faribaelf

سلام عشق جانم😍❤💜💛💙

عید تو هم مبارک عزیزم مرسی از عیدی قشنگت 😍

خیلی خوشالم ک دو روز تو هفته روزای خوبمونههه ممنون ک بفکر مایی😍😍

ای جان که از قشنگی و خوشگلی هاعه منم ضعف کردم چ برسه آدمای تو بار دیگه 🤤🤤🤤 دست کانگینمون درد نکنه ک اون متجاوزو از طرف مام کتلت کرد ب چ جراتی بهش دس زد اخه خودش صاحاب داره مثلا 😌🤨

اونم چ صاحاب جذابیییی در حال سیگار کشیدن با اون چشا وحشی و موها زردش عین ماست نشسته داره لذتم میبره فداش شم 🥴🥴

اما نگو اینا همش تظاهره ته دلشو ک ما خبر نداریم 🙄

تازه خیالشم از بابت بودن کانگ راحت بود دیگه بخاطر همی همچون ماست زل زده بود هیچکاری نمیکرد 🤪

خودشم یچیزای دلش میخااداااا شیطون🙄🤔🤔 دوبار غیر مستقیم بش اشاره کرده 🤤 یبار ک گف اگ زن بودی ازم حامله بودی یبارم ک الان گف میخاد دس و پا زدنشو ببینهههه 🤤🤤🤤🤤🤤

خلاصه ک حالا حالاها منتظر رابطه خوبشون نیستم عین خروس جنگی ان فعلا ولی همین رابطشونو هم دوووس دارممم😍😭😭

چه سوپرایز قشنگی 😭😭 برادرش هیچوله و هنوز زنده اس ای جان 😭😭😭

من بیصبرانه منتظر بیدار شدن و حضور قشنگش تو زندگی ایونهه هستم 😍😍😍

عاه کی شمبه میشه ینی 😭😭 فعلا تا پارت بعد شقا جانم 😘

پاسخ:
سلام قناری 🤩🤩🤩🤩

خواهش میکنم نوش جونتون

من شماها رو خوشحال نکنم پس چکار کنم :)

باید قانون جدید بنویسن که دونگهه از خونه بیرون نره کلا:| یه تیکه ی جون جونی پا میشه میره بار بعد انتظار داریم کسی نخادش؟ ؟نهههه واقعا کسی جز هیوکه سلیطه میتونه در مقابل دونگهه خودشو کنترل کنه؟

گرچه هیوکم دو روز دیگه میره میشینه ب کارای زشتش فکر میکنه ،ناراحت نباش😎

ذهن معصومتو بخورم که به اون جاها هم فکر کردی ...حالا هیوک دوتا چیز گفتا . فریبا رفت نشست معصومانه تحلیل مرد حرفاشو 🥴

خیلی سورپرایز قشنگی هست و خواهد بود این برادرش

نقش سوم داستان .

همش دو روز دیگه صبر کن 🤩🤩

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۳۸

Kimiya

سلام شقایق جون 😍

خب قبل اینک درمورد این پارت چیزی بگم

وی بسی ذوق مرگ شده فغان ها و عربده ها سر داده و در حین دریدن جامه خویش راهی بیابان گشت 😂💓 عرررر خب من چقد ذوق کردم که از این به بعد دوبار در هفته آپ داریم 😍 من برم یه زیر انداز بیارم همینجا تو وب پهن کنم ک قراره تا آخر هم نفس دست از سرت بر ندارم 😀 عرض کنم ک شما حرف بزن زیادم حرف بزن ما عاشق مقدمه هاتیم 😙

خببب سخن را کوتاه نمایم وراجی بسه

هیوک جان از دستت ناراحت نمیشم چون خودت بعدا پشیمون میشی 😏

کانگین 😭💓 کااااااانگین 😭😭💓 من عرررر خببب چقد این بشر خوبه 😭😭😭💓 درسته ک شغلش محافظت کردن ازشونه ولی با جون و دل مراقبشونه یه چیزی خیلی بیشتر از ادای وظیفه 😭💓 کانگو بدین من سفت فشارش بدممممم

پس چولا برادره دونگهس :')

پارت قبلی ک کانگ گفت جونشو از دست داد 😶

زندس خب هنوز نفس میکشه اصلا چرا اونجاس؟! خونه به این بزرگی 😐 چرا حس میکنم قایمش کردن 😑

خسته نباشی شقایق جون مرسی که شادی روحمونو فراهم میکنی منتظر پارت بعدی هسدیم 😘

پاسخ:
سلام کیمی بهت بگم کیمی اشکال نداره؟ 🤭

جوووون حرفای خودمونی میزنی😂😂😂نعره کشان خشتک دران بیابان گرداااان 😂😂😂های فایو😂✋🏻

زیر انداز چیه من تخت دو نفره ی وی ای پی برای شما سفارش دادم به زودی میرسه 😎

همه موافق بودن پس منم نطق میکنم تو مقدمه ها🤩

آخ تو اولین کسی بودی که از دست هیوک ناراحت نشدی 😎من بهت میبالم

اگه دوس داشته باشی میتونی رو کانگین کراش بزنی فعلا که شروع داستانیم مجانیه ،بعدش عاف میخوره و بعدها یکم گرون میشه پس همین الان استفاده ببر

دوس داری چولا برادرش باشه ؟:) جواب سوالاتونو در آینده میگیرید

سلامت باشی عزیز دلم 💙💘

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۱۱

QUEEN

عاقاااااا نمیشه به جای هیوک و دونگهه و کانگین و هیچل و اوری وان

عاشق شقایق بشیم؟امکانش هست ایا؟

پاسخ:
منووووو میگیییی؟ ؟؟ ؟

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۴۴

دریا۱۲۷

باتوجه به شناختی که از فیکات دارم ترجیح میدم واستم کامل سه بعد بیام بخونم آخه اعتیاد اوره قلم ت نمیتونم صبر کنم هفته به هفته .تحمل ندارم .ذره ذره اینجوری جون آدم گرفته میشه منم که عجولم خب

پاسخ:
هفته ای دوبار آپ میکنما🤩🤩

ولی فدای سرت هر جور راحتی عزیزم

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۰

Mahs

وای مردم مردای قدیم .. چه بی ناموس بازی ای در میاره این هیوک .. امیدوارم هان دوسه برابر تنبیهش کنه -_- 😠

عهه پارت اول به صورت دیفالت فکر کردم برادر دونگه دونگهواس بعد الان با هیچل اب روغن قاطی کردم .. و خوب شد ، دو زیبارو بایدم تو یه خانواده باشن .. ولی چرا انقد جای دور افتاده و دور از دسترس و اینا .. تو خود خونه اتاق وجود نداره ؟ ناراحت شدم اصن .. بعد الان که تا فردا میمونه هائه هیوک تنها میره خونه ؟ کسی چیزی نمیگه ؟ قانون نداشتن مگه هرشب پیش هم بخوابن !

باشد که جفتشون به راه راست هدایت بشن .

دست شماهم درد نکنه 😘

پاسخ:
میدونی کلا نسبت به هم کاملا بیخیالن، هردوشون سرکشن و قانون زیاد میشکنن

آره همه همین فکرو کردن ولی در واقع برادرش زنده س اما تو کماس🙂حالا خوشحالی ک چولا شد داداشش؟ 🤩🤩

اوم سوال خیلی خوبیه . کم کم همه چیو میفهمین

معلومه ک اتاق داره ..هیچل پسره بزرگ خانواده بوده..

کانگین از هیچل خبر داره واسه همین مشکلی تو قانونا ایجاد نمیکنه موندنش پیش هیونگش.. هر چند روز یه بار بهش سر میزنه و کنارش می‌خوابه

هدایت میشن اونم چ جووورم

خواهش میشه😙

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۳:۰۵

m&e&d

شما فقط حرف بزن,مام سراپا گوشیم

بعضی مواقع از عشق زیاد مرض حاصل میشه

وبعضی وقتا از نفرت زیاد عشق بوجود میاد

به هر حال حال و هوای هر دوشون رو دوست دارم,هائه مست لاینعقل و هیوک متکبر و ظاهرا بی خیال و گم شده در دود و دم

ولی کشته مرده قانونای به هم نزدیک کنشون هستم ,که فعلا نتیجه عکس میده

منتظر روزیم که هیوک یا دونگهه قوانین رو تمام و کمال اجرا کنن

علمی و فیزیکی یا خیالی و رویایی

پاسخ:
گوشاتونو قربون

آخ ک جمله ی سومت تیری بر هدف و شرح حال این داستانه 🚬

هر چقدم نتیجه ی عکس بده بازم با همین قانوناس که تا الان سرپا موندن

وگرنه مثلا کنار هم نمیخوابیدن یا با هم بیرون نمیرفتن اگه قانونا نبودن شاید بشه گفت هیچ تعهدی به هم احساس نمیکردن و از هم جدا بودن

خیالی و رویایی چیا هستن میشه توضیح بدید؟ 💀💀💀💦

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۳:۰۳

Soheila

سلام گلم .خوبی؟ راستش این قسمت خیلی سوپرایز شدم آخه فکر نمی کردم تا این حد اوضاعشون خراب باشه، رو راست باشم باهات از این هیوک هیچ خوشم نیومد آخه حتی اگه جلبکم بود هم یه کاری میکرد این حجم از بی تفاوتی اونو واقعٱ نفرت انگیز کرده و به هیچ وجه جنتلمن و دوست داشتنی نیست آخه رسمٱ داشت به همسرش تجاوز میشد اون نه تنها بیخیال بود داشت لذت می برد مطمئنم یه آدم نرمال و سالم نه تنها آزرده خاطر میشه بلکه یه واکنشی نشون میده حتی اگه از همسرش خوشش نیاد به هرحال بی تفاوتیش خیلی مضخرف بود و خوشحالم که کانگین عزیز اونجا بود و هوای دونگهه رو داشت ایکاش می تونست یه زهر چشمی از هیوک بگیره، امیدوارم دونگهه هم انقدر بی خیالانه مست نکنه و یکم حواسش به خودش باشه و بتونه حداقل جاهایی که کانگین نباشه از خودش مراقبت کنه راستی آخ جون چولا اوپا تنها جای خوب این پارت حضور دوست داشتنی هیچول کنار دونگهه ست.راستی قرار خوب شه دیگه مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟ در ضمن ممنون که زود آپ کردی عزیزم 🙏😘😘

پاسخ:
سلام عزیزم مرسی تو خوبی؟

این سکانس بار ،اونم تو قسمت دوم ،نود درصد به این دلیل بود ک با عمق شخصیتای هیوک و دونگهه آشنا بشید.با عمق این تنفرشون از هم و لجبازیشون.هیوک وقنی بهش بی تفاوته تحت هیم شرایطی بلند نمیشه بره نجاتش بده البته بزارش رو این حساب ک کانگین اونجا بود و قطعا یه کاری می‌کرد ،وگرنه ما که از دلاشون خبر نداریم ، از کجا معلوم اینا تظاهری بیش نیس🙂

حتی دونگهه هم دلش ب بودنه کانگین گرم بود وگرنه انقد شدید مست نمیکرد ،در کل در آینده میفهمی هر دوشون اونقدرا هم بی احتیاط نیستن ،کم کم میبینی شخصیتاشونو

خودت چی فکر میکنی ؟؟ خوب میشه؟ نزاررررر من لو بدم من خیلی ساده ام سریع لو میدم🤭😂😂

خواهش عزیزم*-*

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۱۹

Faeze

سلام‌عزیزم

چقدر وجود یه نفر میتونه مفید باشه که اگه نبود واقعا معلوم چه اتفاقایی بیفته کانگین فوق العادست از هر نظر 😍😍😍😍😍😍

این دو تا که فعلا هیج روی خوشی به نشون نمیدن این بارا هم‌که به جز درد سر چیز دیگه ای نداره اگه کانگین اونجا باهاشون نبود کی دونگهه رو از چنگال اون ادم بدسرشت نجات میداد این بی تفاوتی هیوک هم لج ادم در میاره 😑😤

از یه طرفیم این بی محبتی ها و بی تفاوتی ها باعث شده که این جوری بشن خونواده هاشون خیلی درحقشون بدی کردن فقط به خاطر خواسته هاشون اونا رو خواستن

طفلکی دونگهه چرا هیچول هیونگش رو یه جای دورتر از خونه مجللی شون اونجا گذاشتن از دار دنیا فقط اونو داره که دوسش داره اونم که مریضه 😭😭😭😭

مرسی دستت درد نکه این عالیه که نگم یادم رفت بگم مقدمه هات هم خیلی دوست داشتنیه ❤❤❤❤

شنبه وسشنبه هم روزای اپش موافقیم👍❤

پاسخ:
سلام فائزه جان

دلت به بودنه کانگین گرم باشه که تا هست کوچکترین اتفاق ناجوری برا ایونهه ی داستان نمیفته🙂

آره بار رفتن از اون لحاظ واقعا دردسره ،مخصوصا برا بچه خوشگلی مثه دونگهه😐اما از یه طرف بار تنها جائیه ک میتونن اونجا شراب بخورن و سیگار بکشن وگرنه تو خونه و بیرون از خونه ممنوعه

خانواده شون بودن ک چنین شخصیتای بی احساس و سردی ازشون ساختن :)

پس همیشه مقدمه چینی میکنم 😭😭💞

حله🤩

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۸:۱۳

عاقااااااااا این نامردیه چطور تونستی این همه مدت این شاهکار بی نظیرو فقط واسه خودت نگه داریییییییییییییی؟!!!!!!!!😭😭😭😭😭😭😭

من مرگگگگگگگگ شدم که... ددی هیوکی که تو بار با اون همه سر و صدا تو هدفون اهنگ گوش میده و سیگار میکشه... ددی هائه ای که مست و خمااااااااارههههههه😻😻😻😻😻😻😻😻😻

از همینجا مراتب فحش دادنم رو خدمت اون متجاوز بی ناموس اعلام میدارم... باشد که متنبه شده و به راه راست هدایت گردد.‌.‌. آمین🙏

و دومین صحنه ی کشنده ی این قسمت، ددی هائه ی خوابالو که سوییشرتش انگشتاشو تا یه بند پوشوندههههههههههههه😭😍😭😍😭😍😭😍😭😍😭😍😭😍

غذا کشیدن ددی هیوک برا ددی هائه... الکشیم کشندسسسسسسس😢😢😢😢

و میرسیم به اولین صحنه ی کشنده ی این قسمت که یه کاری بالاتر از مرررررررگ با من به عنوان یه پتال بدبخت کررررررررررد ... هائه و چولااااااااا در رمانتیک ترین برومنس ممکن😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

ینی چولا خدمتکارشون بوده؟ یا شایدم یجورایی عضوی از همین خانواده باشه؟؟ کسی چه میدونه...

به هر حال من دلم روشنه که اصلا شروع اتفاقات این داستان از بیدار شدن هیچوله. این خط اینم نشون〰✖

و اینکه میشه بگی رو هیچول هم کراش نزنن؟؟؟ من دلم میپوسه اگه کسی روش کراش بزنه که... مال خودمه فقط😢😢😢😢😢😢😢

سخن اخر (!): ممنون از اینکه شاهکارتو اپ کردی شقایق جون😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘 منتظر قسمت بعدی هستیم...

(من برم برای بار شونصد هزارم صحنه ی اخرو بخونم😁😁😁😁😁😁😁)

پاسخ:
واقعا ؟؟ ؟؟ ؟ 😱😱😱😱😱💞💞💞😭

انتظار نداشتم یکی از پارت دوم بیاد اینو بگه اونم وقتی ک حتی شخصیتای اصلی با هم خوب کنار نمیان و مونده تا به آن عاشق شن...مرسی ک هستی😭💞

هیوک خیلی جذابه . واقعا جذابه.از همین الان اخطار میدم مراقب خودتون باشین چون ب شدت قراره با این جذابیت جر بخوریم💀💀💀

عاااح دقیقاااا حتی الکیشم مرگه ،حتی وقتی ک مامان هیوک ب هیوک گف برا همسرت غذا بکش من خودمو جرواجر کردم 😭😭

نه بابا خدمتکار چیه. برادرش بوده گفتم ک تو داستان.. برادر واقعی و تنی

آفرین زدی ب هدف 😎

حالا بزا ببینیم کراشه چند نفر میشه ،بعدش تصمیم میگیریم ماله کی باشع😎

مرسیییی عزیزم🤩🤩💞💞💞💞

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۳:۲۰

ASRA

وای هیوک چرا انقدر ماست بازی در میاره

برو زنتو جم کن به جای سیگار کشیدن لعنتی جذاب

اصلا تصور هیوک با موهای بلوند در حال سیگار کشیدن مرررگههههه خدددداااااا

پاسخ:
چون واقعا ماسته و همههههه چیز به یک ورش است

حالا بعدا باید بره یه گوشه بشینه به کارای زشتش فک کنه

خیلی مرگه خیلیییییی

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۴۴

Nemo poker

سلام لاولی *-*

فاااک فااااک فاااااک هیوک مو طلایی که سیگار میکشه😑 تصورشم بسی فاکه عاح

اعصابم سر اینکه مرد رو از رو هائه کنار نزد خورده بی احساس گرم مزاج حرومزاده....😒😒😒

یا شایدم چون کانگین اونجا بود حرکتی نکرد میدونست کاری نکنه تم کانگین وارد عمل میشه😐

اخی دونگهه گوگولی اون تیکه تختش که بیدار شد استین لباساشو کشید رو دستاش حین تصور کردنش میخوام گازش بگیرم کیوت کیوت😭😭😭

واهاااایی عررر فاک فاک فاک عرررر هیچولل 😲 داداش دونگهه😲 واو خیلی سورپرایزی بود فک کردم دره میره حیاط پشکی خلوت کنه با خودش😂😂😂

واو فقط اون تیکه کندن لباساش فاک تصورشم ادم داغون مبکنه😨

ممنون دارلینگ 💙

پاسخ:
سلام بلبل🤩

هیوک قراره اوج جذابیتو تو تخم چش ما فرو کنه تو این داستان 🚬😐

این که کانگین وارد عمل میشد رو مطمئن بود ،بیا بزاریم ب همین حساب 🤔

میبینی دونگهه هر کاری ام کنه حتی اگه زبونشم دو متر باشه ما ب چش کیوت میبینیمش😂😭

واقعا قرار بود به قصد هواخوری بره بیرون ولی بهونه ش رفتن پیش چولا بود

با هیونگش راحته 🥴

خواهش میشه*-*

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۳۱

Foroq

خیلیییی خووووبهههه خووووودا

خیلی فیکاتو دوست دارم

خودتم خیلی دوست دارم💕😭😪

پاسخ:
شطططط مرسییییییی😱💞

منم تو رو دوس💞

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۱۸

Maryam

سلااام😍به به چه آپ غافلگیر کنندهای...اصن هر روز هفته هم آپ بشه کمه😭

وای یادش بخیر مایک😍😭ابهت کانگینم منو کشته رسما.فداش خب

مرتیکه خوش اشتها چه برشم داشت برد...هیووووووک بعده ها یاد این حرفا و حرکاتت میفتیااا😐دیگه وسطاش من به جا کانگین میخواستم پاشم دخل طرفو بیارم

ای جااانم هیچوله برادرش😭 خدااا😭حرفای هاعه باهاش قلبمو پوکوند😭

ینی فقط هاعه میدونه تو کماعه؟پدرمادرش نمیدونن؟

کلی مررسی شقایق جان..راستی یه عااالم حرف بزن ما دوست داریم😍خسته نباشی.فوق العاده مثل همهمیشهیشه💙💋

پاسخ:
سلام 🤩🤩عیدی بود یهویی بود🤭اگه هرروز آپ بشه ک خیلی زود تموم میشه اینم در نظر بگیر😭

خوشگلی دردسر داره دونگهه هم دردسرش زیاده 😐حالا تا کانگین باشه خیالمون راحته

واقنننن باید از کارای هیوک عسکرین شات گرفتن بعدا نشونش داد😂

هائه میدونه ،مادرشونم میدونه اما پدرش نمیدونه ک بعدا میفهمی چرا

کانگینم میدونه اما واسه این ک دردسر نشه به هر کسی نمیگن

مرسییی عزیزم چشممم حرف میزنم😭💞مرسی گوگولم

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۲۷

ASRA

امروز اصلا روز خوبی نبود و خیلی خسته شدم ولی دیگه الان شارژ شدم خیلی ممنون بهترین عیدی بود

هنوز نخوندمش دارم میرم بخونم مطمعنم مثل همیشه عالیه

موفق باشی

پاسخ:
خداروشکر 🙂

بدو بخون

فدات عزیزم

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۲۲

yasaman

وای دلم میخواست هیوکو بکشمم

چقد ینفر میتونه ماست باشه

خب پاشو یه واکنشی چیزی نشون بده لعنتی

خط ب خط برا این دوتا شاهزاده من جون دادم

نشد برای قسمت یک نظر بدم

فقط اینو راجبش میگم که اون صحنه ای که از هیوک توی تخت ب تصویر کشیدی برای کشتن یه فندوم کافی بود

الو تو دهنم بود داشتم میخوردم اون قسمتو خوندم قشنگ تا مرز خفگی رفتم

مرسی برگشتی😙

پاسخ:
اینم اضافه کن که یه نفر چقد میتونه جذذذاب باشه😎

از همین الان با شخصیت سرد و خشنش آشنا شید ک قراره با هم جررها بخوریم

اشکال نداره الانم دیر نرسیدی *-*

هیوک قراره بازم تو تخت ب تصویر کشیده بشه شدیدا آماده باش🤭

فدااات

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۱۷

Nick

سلااااام واااای چقد خوشحال شدم بابت عیدیت😍😍😍😍😍

من از بچگیم آرزوم بود تو همچین روزی ،همچین عیدی بگیرم😍😍😍😍😍🙈

امروز ب طرز عجیبی ،تو حالت 'خب ک چی؟!' طوری بودم و با دیدن آپت اصلا از این روز ب این رو شدم...

وااااای نمیدونم چرا برام این حالت سردشونم جذابه و هعی قربون صدقشون میزم !!!!!!😭😭😭😭😭

دیوونه شدم! بگذریم....

واااای ی صحنه ای ک اصلا نتونستم تصور کنم اینک ب هائه (خدایی نکرده!) بخواد تجاوز بشه و هیوک خیلی ریلکس و بدون ری اکشنی بشینه و نگاه کنه !!!!!!!مگ میشه ؟!مگ داریم؟!و مخصوصا حرفی ک زد!!!!

' اتفاقا دلم میخواد تا دم اتاقشونم برم و .... '

عاخ کانگین😍😍😍😍😍😍 ددییییی😍😍😍😍😍😍 مایکللللللل😍😍😍😍😍😍😍😍

ینی دوس دارم کل صورتشو بوسه بارون کنم اینقد ک خوبه این بشر!!!!

وای شام خانوادگیشون چ سخت و اعصاب خرد کن بود !!!!!!!!

هیچول؟!!!هیچووووووول؟!!!!!!وااای وااااای 😱😱😱😱😳😳😳😳😵

میخوام بهت بگم کیلر! یا شایدم بگم 'کیرا' (وی شخصی غرق شده در دث نوت است!!!)

احساس میکنم سر این فیک قشنگگگگگگگ جر وا جر شیم!!!!!!!

فقط خواهشا تموم شد منو بسوزون ک چیزی ازم نمونه!!!!!!

و من ی قولی ازت دارم!!!!😈😈😈

http://uupload.ir/files/htj8_20190820_235703.png

بعله !!!قول دادی ۸بار در هفته اپ کنی🙄🤣🤣🤣

ممنونم ازت ی عااااااااالمه 😍😍😍😍😍🤗

پاسخ:
آرزوی بچگیتو بزار همین اول نوش جان کنم 😂😂😂🤭اینم عیدی به سبک شقایق 🤩😙

و سلام ب روی ماهت

عاح نیک . آنقدر خوشحال میشم ک خواننده ها از همین اول با روال داستان کنار میان..

مثلا تو الان میگی حتی سرد بودنشون هم دوس داری.. این ینی صبر میکنی، با این شخصیت‌های اولیشونم ک میدونی قراره بعدا عوض شن کنار میای

و این برا من خیلیییی با ارزشه💞

غلط کرد این حرفو زد

بیا همین الان از این حرف هیوک اسکرین شات بگیریم دو روز دیگه نشونش بدیم بگیم هاه این تو بودی بچ.. راس میگی الان اینطوری باش😐

و اینگونه دهانشو بدوزیم 🤐

فاکککک عاشقتم وقتی فیک و انیمه رو به طرز فجیعی با هم مخلوط میکنی

من کیلر عممم شایدم کیرا ،شت چقد مفهوم عمیقی داره در هر دو صورت

و خاک عالم ینی 😐😐😐

آقا من یه حرفی زدم تو باید عسکرین شات بگیری 🚬🚬

آبروم رفتتتتت من دیگه حرفی ندارم 🕊️

دختره ی زیرک 😐✨

برو تو اتاقت درم ببند

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۱۰

DalHae

ببینین کی اومده تا دختر خوبی باشه عیدی عاورده واسمون *.*

کنار شنبه ها سه شمبه های خونین م داریم ینی؟ وای خدا ینی میشه بهشت تر از این؟

سر تا پای دختر خوب بودنتو کنم تو عسل بخورم با این مقدمه هات

خب و ما اینجا سر کار داریم با دوتا شاهزاده ی وحشی که از قضا جفتشونم لی ن .. یکی انواع اقسام گربه سانان اعم از ببر و شیر و پلنگ و روباه و سگ و تو خدش جا داده و همون جناب معتقده که همسرش جوجه ایی بیش نیست

چه کیفی بده وقتی از دنده وحشی گری پا شن عاخ!!

و هیچل هیو~نگ نازِ دونگهه بالاخره اسمش اومد تو هم نفس! نفس ترین برادر دنیا

ازت ممنونم که نذاشی هانم به بیراهه کشیده شه

تو اجازه همه چی داری حتی دستشو بوسیدن .. اصن میگم اون بیاد دستت ببوسه

و اینکه

باااید حرف بزنی فمیدی؟ باااید .. زورکی م شده باید بیای اینطوری بلند بلند حرف بزنی من حرفای بلند دوس دارم!! *حالا خد دانی*

پاسخ:
سلام ببینین کی اومده ،دختر خانمه نویسنده اومده

ای گلللللل بگیره دهنت با این طرز حرف زدنت ،گِل نه گُل ...غنچه ..رز . از همونایی ک بنده خدا واسه همسرش آورد

ایشالا ک داریم و خونین نیس🤭🤭

اصلا میخوام اون جمله ای ک گفتی هیوک از گربه سانانه و اعتقاد داره دونگهه فقط جوجه س رو قاب بگیرم و در حالی که دارم تو خیابون راه میرم بزنم ب تخم چشمم ک همه ببینن😐

جون من اجازه دارم هاهاها

و ببخشید خانوم یه سوال ...

شما قراره برای همه پارتا نظر بدید یا اومدی دوری بزنی اینجا ؟:)

۳۰ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۰۸

فآدی

وفتی کانگین وارد اتاق شدو مشت کوبید به صورت یارو، یه لحظه به این فک کردم که مصلا در آینده ایی دور هیوک میاد، دونگهه رو ببوسه یهو کانگین قوداااا وارد بشه و به صورت کجکی با پا بیاد تو صوررت هیوک😐😂😂 نیست که رو پسرا حساسه.. 😜😂😂💙

پاسخ:
یه ساعته دارن با قودا گفتنت میخندم 😂😂😂😂😂😂😂

حساسه ولی رو روابط عاشقانه شون حساس نخواهد بود 🥴

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۱۱

MOONYTAB

حرفای من از حرفای خودت بیشتر شد خاک عالم😂😂😂😂🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️

ولی ب من چ تقصیر خودته

یه جوری مینویسی آدم منفجر میشه

تحمل کن🤷🏻‍♀️🤷🏻‍♀️🤨😂😂😂😁💜

پاسخ:
من انقد خودم پرحرفم که هر چی بلندتر حرف بزنی ب همون اندازه برات جواب میارم 🤐🤐

تحمل چیه..

عشق میکنممممم

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۱۰

MOONYTAB

خب سل لام😇
خواندم...پرزهایم...آمدم🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
قبل از انفجار احساساتم خواستم یه چیزی بگم!یعنی سواله!
میخواستم بدونم اینجوری که انقددددر جزئیات و در نظر گرفتی و انقدر ریز مسائلی که شاید خیلی دونستن و خوندنشون لازم نباشه رو نوشتی تا آخر فیک ادامه داره؟؟یا چون پارتای اوله برای این که یه جورایی حواس خواننده رو پرت کنی نوشتیشون؟؟
در هر صورت هیجان و الان ک تشنه ی فهمیدن روابط و زوابط و این چیزاییم خیلی برده بالا ولی ترسم از اینه ک در آینده ی داستان یکم کسل کننده بشه🤔
خب حالا میخوام منفجر شم...💥⚡️🔥🔥
اولن که هیوک خیلی خیلی خیلی خیلی سردتر از اون چیزیه که تصور میکردم
فهمیدم سرده...بی حسه!ولی نه تا این حد
تا اونجایی که حتی اون صحنه رو تو بار دید و نه تنها هیییییچ کاری نکرد،بلکه لذتم برد
انگار نشسته سیرک میبینه
پیش خودم همش میگفتم صبر کن ...شاید لحظه ی آخر غیرت که به هیچ عنوان!ولی حس انسان دوستیش گل کنه یه حرکتی بکنه
ولی دیدم نهههههه!!!هیچی به هیچی🚶🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
من دفعه ‌پیشم گفتم کانگین یعنی ارامش
یعنی یه لگد در باستن استرس😂😂🤪
وقتی هست راحته خیالم
دقیقا مثل تشبیه خودت ب مایک ۵ ساله
ولی کانگ نقشش به مراتب پر رنگ تره
و خب به نظرم یکمشم به خاطر حس کلی الفا به خود کانگینه!!
مایک یه شخصیت جدید و غریبه بود و تو با توصیفاتت تو اون داستان مارو عاشقش کردی
ولی پیش زمینه ی حس همه الفا به کانگین باعث میشه ناخودآگاه اون حس حمایتگریشو بفهمیم و دوسش داشته باشیم
توصیف تو و شخصیت سازی توهم ک صد در صد مزید بر علت میشه😍🤤🤤👏🏼
من هنوزم خانواده هاشونو درک نمیکنم!کلا آدمایی که فقط و فقط پول و میشناسن و هررررر کاری برای به دست آوردنش میکنن و درک نمیکنم...تا خراب کردن زندگی بچت یا هر چیز دیگه ای
درسته ک این به نفع ماس😅ولی خب عذابی که دارن میکشن اذیت کننده س😔
خب قبلا راجع به داداش دونگهه یه چشمه گفته بودی ولی وارد شدنش به داستان با این وضعیت آخرین چیزی بود که شاید به ذهنمون خطور میکرد!!!!🤦🏻‍♀️🚶🏻‍♀️
یه پسرِ یک سال به کما رفته تو آخرین اتاق یه کلبه ی سرد و خاک گرفته ی چوبی ته باغ بزرگ عمارت لی...
باید اینو بگم چون نمیتونم نگم🚶🏻‍♀️دونگهه ای داشت لباساشو کم میکرد که بره تو تخت داداشش بخوابه روااااانم و خط خطی کرد🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤤🤤عااااه💦💦💦
و اینکه اون پسر هیچله🥺🥺🥺یه چیزی فرای درد آوره!!
یعنی کلمه ی آخر پارت که گفت هیچل هیونگ...و من فهمیدم...دستامو گذاشتم رو صورتم یه فاااعک بلند گفتم
بهمم ریخت شدید😔😟
مطمئنم نقش زیادی قراره داشته باشه،حالا چه هشیار و سر پا چه تو کما و بی هوش!🤷🏻‍♀️
به شدت منتظرم ببینم چه میکنه
خوشم میاد داریم کم کم با آدمای جدیدی آشنا میشیم
خیلی حرف زدم...خیلی
ولی نمیتونستم نگم که🤷🏻‍♀️بیان😅
خسته نباشی کلی
مث همیشه لاو یو💜

پاسخ:
مدله سلام کردنشو*-* سلام جانای جانی 💀

پرزهایت برای چه ریخت مارکو؟

نه مطمئن باش هم نفس اصلا داستان کسل کننده ای نیست :) من صرفا این توصیفاتو برای آشنا کردن شماها با حال و هوای داستان و شخصیتا کردم چون هنوز پارت دومیم.. اگه میبینی انقد رو شخصیتاشون ریز شدم فقط بخاطره اینه ک هنوز تازه استارت زدیم و حواسم کاملا به اینه ک شما باهاشون خو بگیرین و یه دلیل دیگه هم اینه ک ایونهه هنوز تو مرحله ی بی تفاوتی و جنگ و دعوان واسه همین هیچ دیالوگی بینشون رد و بدل نمیشه. و در آینده ی داستان وقنی اینجاها یادت بیاد میفهمی ک چرا من اینا رو نوشتم :)

یا حتی مثلا صحنه ی بار

من اون صحنه رو نوشتم تا با عمق اخلاق و رفتار شخصیتام آشناتون کنم. با عمق سرما و یاغی گری عه هیوک و جذبه ی دونگهه ای که متفاوت از خوده واقعیش شراب میخوره و سیگار میکشه ..یه دونگهه ی شاهزاده ای که ب شدت جذاب و دست نیافتنیه اما داخل این شخصیت به ظاهر خونسردش یه دونگهه ی احساساتی نهفته س که فقط یه جاهای خاص اونو بروز میده 🦋

اوهوم تا وقنی کانگین هست دلت قرص باشه حالا حالا ها رو هیوک حساب باز نکن که بدجور باید پاش صبر کنی 💀

آره آفرین چیزی ک از کانگین گفتی کاملا درسته ،مایک اصلا از اول وجود خارجی نداشت و در خلال پنج ساله ساخته شد اما برای ما الفا تا اسم کانگین میاد به یه مرد جنتلمن کوه و حامی فکر می‌کنیم ک ب شدت مهربونه

توقع داشتم ازت یه همچین چیزای خوبی بگی ک گفتی 😎🔥💞

زندگی آدمای ثروتمند ب همین اندازه غم انگیزه واقعا :)

آره هیچل یه جای دور از انتظار وارد داستان شد چون تو پارت قبل بهش گفتن مرده ،اما حالا دیدیم زنده س و تو کماس، باید ببینیم چرا این اتفاق براش افتاده..

جوون از همین الان تصورات مثبت هیجده بزن تو فقط😂🤭🤭🥴پایه تم

بس بازم آفرین.چولا یکی از سوم شخصای پررنگه داستانه حتی با وجود بیهوش بودن

البته دیگه آدمای زیادی نداریم . این داستان حول محور یه سری آدم عزیز با یه جمع کوچیک میچرخه که شاید نهایتا فقط به ایونهه و کانگین و چولا منتهی بشه که همین باعث میشه یه جو خودمونی همیشه درش احساس بشه . حالا میفهمی چی میگم بعدا

لاو یو تو✨✨

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۰۹

An ELF

سلام نویسنده ی مهربون من😍💙

وای چقد غافلگیر شدم دیدم آپ کردی😍😍

آخ مایک گفتی یادش بخیر😂 کراش داشتیم روش😂 ددی کانگ با غیرتی رو😎😍💙

وای چقدر حرص خوردم اونجاش که هیوک ریلکس نشسته بود نگاه میکرد😑 انشالله به زودی به راه راست هدایت بشه😑

عا یادم رف بگم... هیوک مو طلایی در حال سیگار کشیدن💀💀💀 مردم که💀

هیچووووووللللل😍😍😍 منتظرش بودماا😍😍 تو پنج ساله هی منتظر هیچول موندم نبود اینجا دیگه خیالم راحت شد که هست😍😍😍

چش شده ینی😢 فداش شم الهی😢 فدای دونگهه بشم که مثه گربه کوچولو پیش هیونگ گربه ش دراز کشید😍😢😢

عالی😍💙

پاسخ:
سلام خواننده ی فوق مهربون من🤩🤩🤩

آره بی خبر و یهویی بود

مایک عشق یه ملت بود😭😭💞

به راه راست هدایت بشه اونم چ جورم😐💀

تصورش با سیگار معرکه س چون خیلی بهش میاد

اوهوم تو این داستان چولا نقش خیلی پررنگی داره به عنوان برادر دونگهه

و دونگهه ای ک کنار برادرش واقعی ترین دونگهه ی دنیاس:)

مرسییی

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۵۰

Samira

واایییی خیلییی دوسش داااررممم😭😭😭💖💖 دارم جر میخورم واسه کانگین فقط😂😂 عاشقش شدممم😍😍😍

اصن عاشق این کپشن نوشتناتم هر چه قدر دوس داری بنویسس😋😋

پاسخ:
تو چرا انقد خوبی 😭😭😭😭

احساساتی شدممم واقن😭

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۴۱

الی ایونهه

سلااام

من هنوز این پارتو نخوندم ولی خواستم کلی بگم که با همون پارت اول عااااشق این فیک شدم😍😍😍

پاسخ:
سلاممم امیدوارم تا تهش همینجوری عاشقش بمونی 💞💞💞💞

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۳۲

الهام

نههههههه اصن هیوک و دونگهه نداااش

هیچول هست؟ عاه نکنه واسه همینه ک هان صاحاب داره؟🤣🤣😄

عاه همش منتظرم هیوک ی عکس العملی نشون بده اینا تا کی میخان همدیگه به چپشون باشن؟

شنبه یه پارت خیلی بزرگ بزار ک درباره هیچولم بفهمیم

خیلی ممنون و خیلی دوس داشتنی بود

پاسخ:
چی هیوک و دونگهه نداشت ؟

نه یکی از خواننده های خاصم عاشقه آقای هانه روش کراش نزنین 😂💀

ده ماه گذشته و هیچ بخاری هنوز ازشون بلند نشده

مرسی عزیزم 😍

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۰۴

Erfaneh

به به چه عیدی خوبی😍

واقعا از هیوک توقع نداشتم😐 بدجنس🤨 هرچقدرم با هم سر لجبازی افتاده باشن! البته دلم میخواد فکر کنم چون کانگین بود هیچ عکس العملی نشون نداد. با سپاس فراوان از کانگین عزیز😊

هیچول برادر واقعیشه؟ یعنی دارن از بقیه مخفیش میکنن و گفتن مرده؟🤔 میشه لطفا بیدار شه؟😁

آخ جون که دوبار در هفته آپ میکنی. لطفا زیاد هم حرف بزن😘

مرسی💙

پاسخ:
برا شما خواننده های گل و گلاب 😍

هیوک ی همچین آدمیه ،اما بیا فک کنیم ب روزی ک بخواد عاشق بشه🙂🙂

آره ب همین فک کن .. چون تو پارتای بعد بدون کانگین هم میان بار و ببینیم اونجا قراره چ واکنشی داشته باشه

آره برادر تنیشه. آره خیلیا خبر ندارن ،بله میشه فقط صبر کن 😂🤭

فداتتتتت

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۵۷

BhrIsBhr

عاقا هیچول چیکارشه؟؟؟ چ نسبتی باهاش داره؟ برادرشه؟؟؟؟ و اینک الان مصلا هیچول توی کماس؟؟

عاقا این دوتا کی یه حرکتی میزنن دگ :/ با این وضع به تخمیه هیوک حس میکنم تا اخر فیک همینطوری وضعیتشون میمونه :/😂😭😭😭چرا انقد جفتشون سلیطن😂😭😭

پاسخ:
داداششه دیگه.. برادرخونی و تنی و آره تو کماس

از الان منتظر نباش بذار دعواهاشون بهت بچسبه😂😂

نه بابا معلومه ک تا آخر اینجوری نمیمونن

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۴۶

Nina

من فک کردم داداشش مرده🤔🤔🤔یه درصدم فک نمیکردم هیچول داداشش باشه.حالا ینی هیچول چه نقشی میتونه تو داستان داشته باشه؟🤔🤔در عجب بودم چرا کانگین زودتر وارد عمل نشد🤔🤔پس‌کی ایونهه عاشق هم میشننن😢😢😢😢تنکیو انی وی🌺

پاسخ:
آره اینطوری از قسمت اول برداشت میشد

زنده س ولی تو کماس ،اما فقط ی سری آدم خاص از زنده بودنش خبر دارن🙂🙂

اوووو هنوز از قسمت دوم منتطر عشق نباش اینا خروس جنگی ان🤭فدات💞

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۳۲

N.n

نمیشه روزای آپ یکشنبه سهشنبه پنج‌شنبه باشه؟ یا مثلا شنبه یکشنبه دوشنبه سشنبه چهارشنبه پنجشنبه، جمعه هم دو پارت؟ 😁 فک کنم تا آخرین قسمت ک آپ کنی هی من مجبور شم پیام بزارم روزای آپ رو بیشتر کنی😭

پاسخ:
در این صورت من قشنگ از طول و عرض جر خواهم خورد 😂😂😂

ب جا این کارا بشین فیک بخون و تا یه هفته به کارای خوبت فک کن تا بعدیو آپ کنم 😂💞

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۲۷

MOONYTAB

قبل از این ک شروع کنم ب خوندن باید بگم شما تا جووووون در بدن داری حرف بزنی
من میخوابونم دهن اونی ک بگه چرا...🚶🏻‍♀️
روزای آپم اینجوری عالیه امیدوارم همینجوری هم بمونه😍👍🏼
خب من میرم بخونم🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️

پاسخ:
من مررررگگگگگگ

حرف میزنم پس

بدو بدو بخون

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۲۰:۴۲

helii

من همیشه عاشق فیکاتم اینم عاااالی مثل همیشه من جزو سایلنت ریدرام ولی از همون اول تمام کاراتو دنبال کردم

پاسخ:
مرسیییی ک با وجود سایلنت بودنت اومدی اینو گفتی 😍😍💞

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

My EunHae Reality

فن فیک های شقایق

پنج ساله

هم نفس

ماهگون

فن فیک های مری

Butler

فن فیک های رها

Taken

تک شات

Kidnapped

تمام شده

Concert

mystry6

Fact

FanAccount

live

فن فیک های شقایق

فیک

هم نفس

نظرات (۳۵)

ارسال نظر