My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی

فیک پنج ساله قسمت بیستم

چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۷، ۰۶:۳۷ ب.ظ



"پنج ساله"

زوج : ایونهه

ژانر : عاشقانه

هپی اند 

نویسنده : شقایق

HeeDictator89

قسمت بیستم


سلامیییی پر انرژیییی

خوبید؟

راستش امروز اصلا دلم نمیخواست آپ کنم

چون پارت بعدی پارت آخره و این اخرین شنبه ای میشه که پنج ساله میخونید:)

اما ازونجایی که حساس و منظم بودم همیشه اپ کردم و میدونم چقد منتظرید.


این قسمت نویسنده قلم به دست تو هال خونه ی هیوک و دونگهه نشسته توی "خونشون" نشسته..چون بهش اجازه ندادن بیاد تو اتاق :|

اما خب گوشامو چسبونده بودم به در تا بشنوم چی میگن..و اینگونه شد که تونستم دیالوگای ته این قسمتو بنویسم بعله  :d

دوباره لازمه بگم این قسمت هم بهشته؟؟؟یا میدونید خودتون؟

یه فلش بک عزیز هم داریم تو این پارت :)

چون دل منم عین خودتون برا پنج سالگیاش تنگ شده


حمله کنید

DOWNLOAD

نظرات  (۳۰)

الهی بگردم.. هنوز کادوهاشو باز نکرده.. عرررررر
راستش اون قسمت که هیوک میحواست بره هی پیش خودم میگفتم ایکاش وایمستاد بعد کریسمس و باز کردن کادوها با دونگهه بعد میرفت.. اینجوری طفلک دونگهه باید با اشک کادوهاشو باز کنه.. 
نمیدونستم قراره اینجوری بشه..واقعا تاثیر گذار بود...
وایییی هیوک بالاخره بوسیدش؟ باورم نمیشه ای خدا..
ماها که هیچی.. اون بچه رو دق داد تا یه حرکتی بزنه... ایشششش
ممنون عزیزدلم... با اینکه اصلا دلم نمیخواد قسمت اخر برسه ولی چاره ای نیست انگاری... 

پاسخ:
منتظر هیوک بوده:)
اره ..حتی اگه باز نشدن اون کادوها تو بیس سال پیش غم انگیز ب نظر میومد..الان ب یادموندنی تر شد
عارهههه اونم چ جور بوسه ای *___*
خواهش عزیزم 
بدو بخون پارت اخرو
☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺💙

*جییییییییییییییییییخ, جیییییییییییییییییخ و جییییییییییییخخخخخخخخ!!!!!!!!!!!!!!!  *

های بیبی!☺💙

*ادامه ی جیییییییخ ,جیییییییخ, جییییییخ!!!!!!  *

یه راست نمیرم سر اصل مطلب چون خودتم میدونی جیغ زدنام برای چیه!  😂

اول یکم فدای صدای غرق خواب هیوک, سحرخیزی همیشگی دونگهه و دلبریای لعنتییی کصافدددد خررر دوس داشتنیشون! 

خدایی هیوک به ما هم یاد بده چجور خودمونو با خواب خفه کنیم!  :/
بشدت لازممون میشه! 

رفته جلو در بیمارستان دنبال دوس پسر پرستار نااازش!! 
دوتا دلبر دارن جلوی بیمارستان جولون میدن..
برین کل ملت رو زخمی کنین که انقده جذابین و بهم میایین لعنتیا! 

قرررربوووون فلش بکککک ناز خوردنی بشم من!!!!!!! 
#اخ_قربونش_برم_من
بگردم ترس و وحشتشو ولی نذاشت صدای گریه ش دربیاد..
بگردم بیقراری هیوک واس گریه ی پنج ساله شو..
اوووففففف بغلشونو, پسره ی لوسی که" اشک تمساح" میریزی! 😂😍😍😍😍
فین فین دونگهه و سرش که چسبیده به هیوک..
توو بغل هیوک مچاله شده..توو بغلش گم شدههههه!!!!
هعییی وای من..هعییی وای..

رابطه ها وقتی مثلا سر حموم دعوا دارن! 😂😂😂😂
دونگهه گرخید بدو بدو اومد قفل کنه درو! 😂😂😂

بالاخره باز تراس قشنگ پر از گل رو دیدیم! فدای سلیقه تون..توو همه چیییز! 

-چی دوس داری شام درست کنم ؟
+هرچیزی که دونگهه_پز باشه! ☺💙

دلم میخواد بخورم دستپختشو..حتی اصلا دلم اون معجونای ترکیبیشو میخواد.. فوقش منهدم میشم دیگه!  :/

لقمه گرفتنش..
بوسه روی دستاش..

وای!!!  کادوهاشو باز نکرده!!!  عجب لذتی داره باز کردن اون کادوها..
اون قطار..اوووف توو تیزرت بود لعنتی..دونگهه ی 25 ساله و قطاااار!!!! 😍😍😍

"بیا باهام بخواب "😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂من جررررر !😂😂😂😂😂
قراره بعدا بهش رسیدگی بشه!  به به !☺💙

و اما..
جییییییییخخخخخ!!!!!  کیییییییسسسسسس!!!!!! کیییس!!!!!!!😍😭😭😭😭 
بالاخره بالاخره بالاااااخرررره! 😭😭😭

* No Response *
* ERROR 404 *
o-<-<
💙
پاسخ:
جررررررررررررررررر خوردیاااااااا جرررررررررررر
بعلع البته ک میدونم دقیقا برا چی بود!!!برا همون تیکه آخرش:))
وی از همان بچگی عادت داشت سحرخیز باشد^^
باشه به هیوک میگم بیاد کلاس "آموزش چگونه تا لنگ ظهر بخوابیم" بذاره برات
ارهههه برن همه رو زخمی کنن..راحت دستشو تو خیابون بی دغدغه میگیره راه میرن..حتی اگه همونجام بگیره ببوستش کسی کاری نداره!
چون اونجا آمریکاااااس میفمی آمریکاااااااااا*-* حکمه ژاپنو داره ی جورایی
کره ی چوس نیس-___-

دیدی تو فلش بک چجوری برا هیوک ناز میورد و خودش لوس کرده بود؟XD
ینی اشک تمساح میریختا قشنگ

میخواس دوتایی برن حموم..بهونه ش بود ک میگفت قرار بود اول من برم و فلان..میخواس دوتایی حموم کنن.اما اون پدسوخته خیلی خجالتی بودمثکه

شام ک هیچ ..تو سنگ هم بپزی هیوک میخوره دستا نازتو میبوسه

اوهوم همون قطار بود ..نمادی از گذر زمان و یه اسباب بازی ساده

بلی احتمالا پارت بعد رسیدگی میشه:)) 
برو خوش باش
ارور مرور هم نکن یاااا-__-
عرررر چرا انقد شیرینن عاخهههه 😍😍😭😭😭 عااالی بود خو... چقد حیف که داره تموم میشه 😢😭 ولی مطمئنا زودی با یه فیکه نازه دیه میایییی..من که کلیییی منتظرم.
پاسخ:
خدا روشون قند و نبات پاشیده 😻 
مرسی 
آره حیف ..دلم براش تنگ میشه 
فدای خودت و انتظارت
سلام عزیزم تو چه کردی با قلم مرا دیوانه کردی دلم براش خیلی تنگ شده مرسی از عشقی که اول تا پایان داستان بهش داشتی تو بهترینی
لطفا ...
یک بار دیگر ،
در لحظه ای که نمی دانم 
با بوسه ای 
مرا غافلگیر کن ..!
💋💋❤❤❤
پاسخ:
سلام شاعر خواننده ی مننن 
فدات عزیز دلم بهترین شما خواننده های منین💞💛💚
بوسه ی غاغلگیرانه:))))
سلاااام*-----*
به به چه پارتی*-----*
دیالوگ موردعلاقه: از اونجایی ک تو دونگهه ای... میشه
همه چیز تو این جمله خلاصه شده اصن! دونگهه اس دیگه😭😭😭😭😭
فلش بکو خوندم حس کردم برگشتم به ۲۰ سال پیش:| انگار مثلا خودم اونجا بودم
دلم واسه فسقلیم تنگ شده بود😭 نمیشد حالا تو فلش بک مایکم میاوردی ما یکم کیف کنیم از جوونیش؟😒 نویسنده ی خسیس:|
هیچ خونه ی آدم نمیشه چیه هیچجا خونه ی اون دوتا نمیشه😭 منم ببرین:| تو تراس پیش گلا میشینم! با اتفاقات توی اتاق کاری ندارم😢
چه خجالتی میکشه بچم😂😂😂هیوک هی میگفت واسه اینی خجالت میکشی ک یه بند انگشتمم نمیشه😂😂😂😂 الان باید ببینه چندتا انگشت شده اصن:|||
همچنان ک من تو تراسم به من غذاهای دونگهه رو هم بدین😭 چه غذایی درست میکنه😭 اگه دست هیوک بود ک هیچی جز رامن و پیتزا نداشتن😂
لی هیوکجه باز ماست شدی؟-_- وقتی دونگهه میگه هر دفعه غذا درست کنم‌میخوای ببوسیم باید بگی البته ک میبوسم!
شقایق فک کنم چون تو اونجا بودی کارس نکردن بعدش هیوک رفت تو اتاق تلافی کرد! وگرنه بچم از خانواده ی لبنیات کشیده بیرون! همش تقصیر توئه😒
عافرین بهشون! صحبت کمتر بوس بیشتر!
چه سیاستی داره دونگهه! گفت باهام بخواب تمام افکار منحرفانه رو ریخت تو سر هیوک بعدم هیوک بوسش کرد! همش با برنامه ریزی و نقشه ی قبلی بود اصن😂😂😂
تا صبح بیدار بمونیم حرف بزنیم چی چیه😑 شب موقع کارای دیگه اس😭
چه خوب بود*-----*  اینجا هیوک جواب درستی به دونگهه ک گفت بهم بگو واقعیه داد
چون تو نبودی اونجا😂
عاقا من باورم نمیشه پارت بعدی پارت آخره!
اون وان شاته ک گفتی رو کی آپ میکنی؟ من از همین الان اونو میخوام!!!!
0----<----< 
پاسخ:
سلام علیکمم جانم 
پارت عسل مربا*-* 
وای دیالوگ مورد علاقه ت این بود ؟ چ جالب ..برام دوس داشتنی بود .هرکی دیگه بود چیزای دیگه رو میگف ولی مورد علاقه تو  خوب بود*-* 
عه خو مایک نبود.ب من چ ک کراشه توعه..کراش من ک نیس..تازه صاحاب داره😀 خسیس نیستم-_- این همه دست و دلبازی کردم ب چشتون نیومد -____- 
باشه قبول.تو برو تو تراس ولی واسه اطمینان از سر و صدا نکردنت در تراسو قفل میکنم 💀 
یه سوراخی هم تو شیشه درست میکنیم ازونجا بهت آب و غذا میدیم.
هیوک کم آورد اونجا :) عرق شرمممممم ریخت ..میخواس بگه بوس چیه تو غذا درس کن من میکنمت:||| 
من محو بودم بابا ..بخاطر من نبود ک کاری نکردن..تازه کی گفت کاری نکردن ..تا صب داشتن بوس و ماچ میکردن بعدشم برداشت آزاد بود😂😂 
آره بابا قصدش از قبل معلوم بود..اصن سوتی موتی در کار نبود.عمدی بود لنتی 
نمیدونم راستش ..هنوز ننوشتم ..فقط چن صفحه ای ازش نوشتم 
سلام شقایق جونم
خواننده پروپاقرص فیکاتم ولی چند وقتی بودک سرم شلوغ بود خوشحال شدم دیدم فیک گذاشتی مثل همیشه قشنگه تند تند خوندمش تا رسیدم به این قسمت اینم مثل فیکای قبلیت خیلی قشنگه دوسش دارم.کلی گذشت تا بالاخره دونگهه رو بوسیدخیلی باحال بود.ولی میدونی همیشه این انتظار عشقی رو تو فیکات دوسدارم از اونجا ک تو پیاده رو دیدش تا این قسمت واقعا خیلی باحال بود.چون عجله داشتم فقط خوندم سر فرصت برا قسمتای قبلی هم نظر میذارم خیلی گلی
پاسخ:
سلام عسیسم 
عزیز دلمی خب💀💀واعی همشو یه جا خوندی ؟ خسته نباشی*-* کیف کردی بیست پارت باهم*-*
خوبه ک دوس داری ..چون انتظار قشنگ میکنه داستانو 
باعشه عزیزم منتظرتم😍
سلااام عزیزممم😍
وااای ینی یه قسمت دیگه تمومههه؟باورم نمیشه شقایق😭😭😭من نمیخوام😭دلم گرف😭
ای خدااا چقد لحظه هاشون باهم شیرین و دوست داشتنیه آخههه...اون فلش بک منو کشت...فدا اشکاش و لوس کردنش
واقعا خونه نیست که بهشته...با وجود شما دوتا و عاشقانه های خوشگلتون بهشت نباشه پس چیه...فدا غذا پختنش از هر انگشتش هنر میچکه خب😭😍
لعنتتت😭 اون بوسه رو انگشت😍ضعف رفتممم
ای جااان همون قطاره که تو تیزرم هستتت😭😍اجازه هیوکو میخواسته تا بازش کنه😭😍هاعه چه چیزیی گفت😂😍هیوکم کم نیاورد😂به موقع اش رسیدگی میکنیم😂😍
واهااییییی این بوسه یهویی منو کشتتت..خیلی ناگهانی بود..ضربان قلبم رف رو هزاار😭😍ینی هی منتظر بودم.گفتم دیگه خوابیدن که یهو..عااالی بود شقایق😭😭حالا خوبه بیرون اتاق بودی اگه تو بودی میخواستی با قلب ما چه کنی🙂😭😭اینا عمرا اگه یه دقیقه خوابیده باشن😄
شقااایق خعلی عالی بود هر چی بگم کم گفدم😍😍😭نمیخوام به قسمت بعد که آخریه فک کنم اصن😭
خسته نباشی عشقم.بووووسسس😘😘💖
پاسخ:
سلام مریمییی خوبی؟
اره پارت اخره :(( از الان اماده تون کردم ک بعدا یهو شوکه نشین
حتی بین گریه زاریاش و ترسش بخاطر امپول اون واژه ی "خونمون" یه منبع ارامش بود واسش..ک اروم بگیره و گریه ش بند بیاد
یادته قبلا گف برات صبحونه درست کنم؟؟ الان واسش غذا پخت:)
اوهوممم اون قطار در حال حرکت تو تیزر هم نماد گذر زمان بود و هم اسباب بازی ای ک هیوک براش خریده بود
ب موقع قراره رسیدگی شه ب منظور اغواگرانه ش..بریم جر بخوریم 
والا..اگه تو اتاق بودم بیشتر پیشروی میکردمXD
والا بخدا تا صب بیدار بودنننن تو ی درصد فک کن بتونن بخوابن.
مرسی قشنگم.اره بش فک نکن.
سلامت باشی بوس رو لپت
سلام چینگو جان 
عاقااااااا نمیشه تموم نشه... من نمیخوام تموم بشه خب 😭😭 بهش عادت کرده بودم خیلی... جا داره ازت یه تشکر ویژه هم بکنم خیلی عالی مینویسی و خیلی با استعدادی... انشاءالله بازم فیک های خوشگل بنویسی ما ذوق کنیم 😊😘😘💖
پاسخ:
سلام مسا
منم نمیخوام ولی خب دیگه هر داستانی پایانی داره..کم هم نبود پنج ساله.حدود 500 ص بود
مرسی عزیز دلمممم .حتما مینویسم:*
شقایق جوووونم لطفا تو پارت های بعد🙄 (با احتساب اسپیشال پارت هااااا)این دیالوگ "عشق من کیه؟! نفس من کیه؟!"هم تکرار بشه لطفا😁😁
پاسخ:
مگه میشه نباشه؟ مهم ترین دیالوگ داستان همین بود:)
بله.
واما.
ماهیچ.ماگوش چسبیده به در و دیوار.
منتظر و بی قرار برای لحظات حساس
یعنی این دو تا تا صبح خوابشون میبره؟؟؟؟؟
به نطرم نخوابن بهتره.فرصت از دست میره.وقت گرانبهاست
پاسخ:
لحظات حساس مثلا چیااا؟؟ 
*لبخند شیطانی میزند*
نه دیگه..تا صب مشغول بوس و ماچ بودن

نههههه پارت اخررررر نههه😭😭😭من کلا شنبه که میشه منتظرم این اپ شه بعد که اپ میشه منتظرم چهارشنبع شه که قسمت بعد اپ شه کلا منتظرم من😂😂😂
اصن هلاک اینامممم من 😍😍😍
وایییی گوگول با دست خودش بهش لقمه میدههه
میشهههه منمممم بیام یه گوشه کناری اونجا بشینممم ؟؟قول نیدم صدام درنیاد😂😂
پاسخ:
وای باورم نمیشه فردا شنبه س :"|
منم در طول هفته همش مشغول جواب دادن ب نظرات شماها بودم XD همچنان ادامه داش..چ اینا چ تلگرام 
شما در انتظار و من مشغول عاح
اره اگه قول بدی جیغ نزنی میذارم بیا
سلام عزیز دلم 
محشر بود پنج ساله یکی از اون فیکایی بودش که لحظه لحظه باهاش زندگی میکردم اینقد زیبا نوشتیش که دل کندن ازش سخته قطعا پنج ساله مثل بقیه فیکات خاطره ساز ترین توی قلب و ذهنم میمونه وقتی که میخونمش انگار از روزمره های دونگهه و هیوک نوشتی یه دوست داشتن زیبا که بین دو نفر اینقد عالی به ترسیم کشیدی کاش تموم نمیشد 
اینقد اشپزیش عالی شده که هیوک هر پنج تا انگشتاشو هم با  لقمه حاضره بخوره چقدر دوسش داره 😍❤❤وفاداری دونگهه به هیوک که تا اون روزی برگشت دست به کادوهاش نزد یکی یکی شونو با جون و دل ازش نگه داری کرد یه خط روش نیفته فدای اون دلت بشم💕💖
اما بوسیدنشون که غوغا بود چقد حس توش داشت من که قلبم رو به پرواز بود ما به همون پشت در وایسادن هم راضیم ولی میشد یه دوربین مخفی کوچولو که نمیدینش نصب کرد 😂😭❤برای قسمت بعد منتظر میمونم  تو بی شک درجه یکی💖👌❣💜💋
پاسخ:
سلام هنرمندم
واو ..واقعا ازت بخاطر گفتن این چیزاا..این تعریفاتت از من ..و همچینین از حس خوب خودت ک بخاطر پنج ساله بهت منتقل شد بهم داری میگی ممنونم
اصلا هیوک همون روز تو ماشین ک برگشته بود لس انجلس عموش بهش غذا کره ایا دونگهه رو داد و خورد ..از همون لحظه هوس کرد انگشتاشو ببوسه:)
کادو ک هیچ ..دونگهه تموم این خونه رو عین گل نگه داشت و منتظر هیوک موند..هیچی رو عوض نکرد!
بیا بریم در اتاقشونو سوراخ کنیم خوبه؟ *.*
مرسییی خب *---*
خیلی فیک قشنگ و احساسی بود بهتر که تموم بشه اصلا حوصله انتظار کشیدن تا اپ شدنو ندارم .والو بوخودا
پاسخ:
توام ک همش پارازیتی :|| هی زندگی...
میشه من خ آروم و بیصدا پشت در اون اتاق بمیرم؟😭😭
بشم شهید را ایونهه😭😭😭
پاسخ:
نخیر نمیشه هنوز پارت اخر مونده!!!!
لعنت😐 لی هیوکجه یه پیش زمینه ذهنی میدادی بعد صاف لباتو میکوبوندی رو لباش خا😐 نمیگی قلبم وایمیسه میمیرم؟😐 من هنوز به این شکل 😐 به دوردست ها خیره ام😐 بوسیدش😐 لی فاکینگ هیوکجه تو بالاخره بیبیتو بوسیدی :') حالا دیگه میتونم با آرامش بمیرم :)
البته هنوز نه، چونکه گفت فردا صبحم میخواد ببوسدش *__*
میخوام بقیه عمرمو به دو خط اخر این پارت خیره بشم و بعد جان به جان آفرین تسلیم کنم :) البته میدونم "که" اولش ضمیر پرسشیه ولی دوس دارم حرف ربط باشه و نهادشو هیوک بذارم یعنی اینجوری: که هیوک باور میکرد... این دقیقا سبکی از نوشتنه که عاشقشم~ عاه خدایا برم ی بار دیگه بخونمش بیام :)
حب حالا بگو برا کدوم تیکش عر بزنم؟ :'| ۵ساله لوس کیوت تو فلش بک یا ۲۵ساله دلبری که غذا پخته برا هیوکش و با دستای خودش دهنشم میذاره؟ :')
(تو کمانک! بگم ک همش دارم از خودم میپرسم هاعه چجوری تو نیم ساعت ۴مدل غذا پخت؟ این بچه از هر انگشتش ۸۹تا هنر میریزه)
مثلا یکیش اغوا کردن هیوک به روشی کاملا کیوت. تضمینی بدون بازگشت: "بیا باهام بخواب" هیوکو نابود کردی خب با اون حرف زدنت که😂😂 ریـ.ـدن به خودشون قشنگ😂😂 نفهمیدن چجور جمعش کنن😂😂 خنگای عوضی بی طاقت دوس داشتنی😂
عاه
دیگه خیلی خابم میاد
این پارت خیلیییی چسبید 😄
عاها راسی تعامل هیوک با گلدونا هم خیلی گوگوری بود *__*
اوداااافظ
پاسخ:
خار مادر یهویی بودنو در اورد...ما ک هیچ ..ما همیشه ازشون زخم خوردی اما لامصب ب دونگهه یه امادگی ای چیزی میدادی :|
نمیر بابا ..هنوز نکردتش ..نمیخوای زنده بمونی و اون صحنه رو ببینی ؟
عاخ فدا ریز شدنت تو جمله ها و ضمیر و فلان و مرگ من*-* 
بخون..صدبار بخون .قسمت خوبی بود
تناقض بچگیش و ترسیدنش از امپول با بزرگیش و غذا درست کردنش واسه هیوک عشق من بود فقد
خو تو چرا تو بحر اینجور چیزا میری..قورمه سبزی ک درسن نکرده.ازین غذا حاضری سبکا ک سریع اماده میشه درست کرده XD مثن
اغوا بود بخدا:| اخه ادم اینجوری سوتی میده؟؟ میتونس بگه بیا بخوابیم..یا خواب دارم یا هر چی ..کاملااااا عمدی بود
عاره..ایونهه ی "پنج ساله" عاشق گل و گلدونن*-*
چقد زود گذشتتتت😭😭😭😭😭😭😭کاش هنوز قسمت اول بودیم😭ممنون💙
پاسخ:
اره واسه من ک خیلی زود گذش :(
خواهش
عاقاااااا دیگ شنبه ها و چهارشنبه منتظر چی باشم؟!!! 
ب امید چی هعی وب رفرش کنم ؟!
هعی تو کانالا منتظر بنر بمونم؟!
خو اینجوری ک نمیشه ک ....
😢😢😢

(میخواستم بخوابم یهو یادش افتادم ....اصلا داغون شدم!!!)
پاسخ:
میگذرد:(((
اوه ..یادم نبود..بشین فیک بارانو بخون
دوبار دستمو محکم فشار بده خیلی عالیه..من همشو خوندم..معرکه س

بمیرممم الهی براتتت خواننده ی نازم:(
نههههههههه😭😭😭😭 تموم نشهههههههه😭😭😭 من شنبه هارو به امید پنج ساله تا شب سر میکردم😭😭😭😭
بازم بنویس خب؟😢منتظر میمونم😭😢💙
دیگه مردم این قسمت:) 
چقد قشنگ بوووود😭😍 مردم براشون😍😭
جووون حموم دوتایی😂 حیف شد که😂
غذای دونگهه😍 وووووش با اون دستای کوچولوش برا هیوکیش شام درست کرده😍
اصا هیوک جا داشت دستشم بخوره😍 
چه همسر رمانتیکی داره دونگهه😍 انگشتاشو میبوسه😍
عی خدااااا کادوهاااااااش کادوهاااااااااااااشششششش😭😭😭 بمیرمممم نگهشون داشته😭قطارششش😭😭😍
لنتی هیوک وقتی کتاب میخونه من دلم ضعف میره از تصورش😍وقتی کتاب خوندنشم س.ک.سیه😍
بمیرم دونگهه چه سوتیایی داد😂😍 بیا باهام بخواب😂 هیوکم برگشت گف به موقعش به اون کارم میرسیم وای خدا😂😂😍 لنتیا عاشقشونم😍❤️
وووووووووووو بوسشوووووووون😱😭😍
نویسنده جانم... از سوراخ در نمیشد دیدشون؟:) دیوارشون سوراخ موراخی چیزی نداش بشه دیدشون؟:))
دلم تنگ میشه برات نویسنده ی قشنگم😢💙
پاسخ:
هر داستانی پایانی دارد :""") منم دلم تنگ میشه
خیلی زود گذشت برام خیلییییی
مینویسم ..میدونی ک :)
حیف شد ک دونگهه خار خجالتی بودنه و درو قفل کرد :| لنتی هیوک همه چیتو دیده 
شاید اون موق نصف انگشتش هم نبود و الان خیلی بزرگ تره ولی بازم دیده پس باید ببینه:|
هیوک جا داره کلا قورتش بده..بوسیدن دست کافی نیس:)
خیلی حس خوبی داره کتاب خوندنش..قبلا حتی درساشم نمیخوند اما حالا چون ی جورایی بیس سال از دنیا عقب مونده نمیتونه با چیزای جدید خو بگیره و کتاب خوندنو ب وسایل دیگه ترحیج میده..برا همین دوس دارم 
ب اونم رسیدگی میشه^^*لبخند شیطانی *
چرا میشه..درو سوراخ کن بشین ب تماشا
دل منم..عاح چشام اشکی شد
سلاااااام...😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍"وی آب قندش راسرمیکشد وکامنت خودرامینویسد"این پاااااارت اخه چقددددددد درچ حدددددعشق بوووود...اغادونگهه میخواد خواننده هاروبکشه؟!هااااموافق نیستی!؟اونجاک چونه هیوکوگرررف😭😭😭😭اونجاک گف بیاهام بخواب😨😨😨😱اونجاک گف کادوهامووانکردمممممم😧😦😱😭😭😭خیلی خووووب بووود خیلیییییی😍😍😍گااااااد...چقدعاشقانشون عشقههههه...دلم واسش تنگ میشه...پارت آخر😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢

پاسخ:
سلام شررررر
مسواک هم بزن دندونات خراب نشن..از اول فیک همش قند خوردی خا
دونگهه نمیخواد بکشه خواننده هارو..دونگهه هیوکو میخواد بکشه...خواننده هارم نویسنده میخواد بکشه XD
سوتیش فقط XD
خیلی عشقه..هیچ کاری ام نکنن عشقن
دل منم:(
از کجا شروع کنم عاخه؟!!!کلی حرف دارم....کلی دلم میخواد فشارت بدم....کلی دلم میخواد فداشون و فدات بشم....

چقدر تصور تک تک لحظاتشون شیرینه .... حس خیلی فوق العاده ای ب آدم میده ....
فرشته کوچولوی بزرگ شده اش ☺☺
وااااااای واااااای واااای فلش بکش ک اصلا دلم رفت ،ضعف کردم براشون ک 🙂🙂
ینی تک تک جملات فلش بک روانیم کرد ....
جییییئیییییغ "بریم خونمون...؟!"
 هیچ جا خونه خود آدم نمیشه 🙂🙂
لامصب عین بهشته!!!مگه میشه ی جایی شما دوتا پیش هم باشین و بهشت نباشه؟!عین بهشت نیس خود بهشتهههههه..‌‌‌....
واااااای تراااااااسشون ....
هائه نمکی من ....بچه زرنگی کرد زودی رف حموم هیوکیشو هم راه نداد داخل 😂😍😍😍 شیطونی شده....
وااااای خجالت کشیدنااااااش..... دست پختش....منم دست پخت هائه رو میخوااااااام .....هیوووووک بیا دوس باشیم باهم و دست پخت بیبیتو ب منم بدههههههه!!!😢😢 ببین چ مظلومم!!!
شام خوردنشوووووون 😍😍😍 منم گشنم شد 😐😐 
واااای خیلی منتظر کادو ها بودم ...خیلی دوس داشتم بدونم چجوری ب هیوک میگه ....کلی راجبش فکر کرده بودم 🙂🙂
وااااای از موقع خواب و اولین بوسشونم ک اصلا نمیتونم چیزی بگم .....اینقد خووووب بود ک تو کلمه نمیگنجه .... و من ب خود زنی رسیدم این قسمتش دیگ....

خیلی منتظر پارت بعدم ولی دوس ندارم پارت آخر باشه 😭😭😭😭😭
نههههههههههه
مثلا میتونی اسپیشال پارت هایی بهش اضافه کنی 😁 خیلی پرو ام میدونم ولی من دووووس ندارم تمووووووم بشههعععععع 😭😭😭😭

مرسی مرسی مرسی مرسی کلی شقایق جونم ....
ی ماچ گندههههه ب لپت..... ی بغل با فشااااار 😚
Otra ves 💃
پاسخ:
سلام نیکوی من...از هر جا ک دلت تنگت میخواهد شروع کن
تناقض این لقبش خیلی قشنگه نه؟؟؟؟ کوچولوی بزرگ شده ...
شططط میدونستم عاشق فلش بک میشیی*-*
پسر کوچولویی ک از امپول میترسید حالا خودش پرستار شده و بعده بیس سال اون کسی بود ک ب هیوک سوزن زد:)
خونشون بهشته..
عاخ گفته بودم عاشق پارتای تو خونه ام؟؟دلم میخواد  همش تو خونه حبسشون کنم ازشون بنویسم ..حتی اگه کار خاصی نکنن
اره خوده بهشته...
جاااان XD عین ی پاپی خوب بشین گوشه ی آشپزخونه تا بت غذا بدن ..در غیر این صورت غریبه راه نمیدن تو خونه:| منم میشم قاشق..گرچه استفاده ای ندارم چون دونگعهه با دست برا هیوک لقمه گرفت..ولی میشینم رو میز خیره میشم ب غذا خوردنشون
اره قضیه کادو ها اینجا ملوم شد..گرچه میدونستیم همش اسباب بازیه ولی دیدن اینا خالی از لطف نبود
یه اسپشال دارمممم*-*

ماچ یو تو 
هاگ یو تو 
لاب یو *-*
جیغ جیغ، عررررررر، تموم نشه، من به امید چی شنبه های........رو از خواب پاشم
اخی من فربون پنج ساله بشم دلم واسش تنگه تنگ شده بود
خیلی پر رو تشریف دارم، ولی میشه بعد تموم شدنش ، زود زود یکی دیگه رو شروع کنی، نوشته هات عالییییییی و محشرن
ممنونننننننننن
پاسخ:
:(((( 
اوتقد زود برام گذشت ک هیچی نبود انگار..از گذر زمان هیچی نفهمیدم 
شروع ک میکنم حتما..اما اول یکم استراحت میکنم و بعد عین همیشه آروم آروم می نویسم 
آخه من خیلی کندم و حساس 
فدایت خواهش💞
یچی یادم رفت ..شت 
اییییی جییییخ..
خب نمیخوام تموم شه که.. 
شنبه هامون معطر شده بود به پنج ساله ت که دیگه واسه اول هفته نفرینش نکنیم و اتفاقا کلی منتظرش باشیم..
حتی اخر هفته هامونم مزین شده بهش..
من عررر..من داد..من فغااان..
دستمال ب دست, جیغ جیغ کنان, داااامن کشان میرم افق! 
پاسخ:
یه پارت اسپشال دیگه ام می نویسم نظرت چیه؟💀💀💀 
عزیز منی خب ک
ای داد..
ای هواااار...
برم پس چارزانو بشینم یه گوشه زل بزنم بهشون! 
حتی خودمو بچسبونم ب در اتاق که یهو درو باز کنن پرت شم توو! 😂
پاسخ:
درو باز نمیکنن 
نظرت چیه دوتایی شوت بزنیم درو بشکنیم؟ 
شقاااایق جونم پارت آخر؟!!!!
نههههههههعع نمیخواااااام 😭😭😭
شنبه😭😭😭😭😭😭😭
من بخونم باز بیام عر بزنم ☹
پاسخ:
دلم گرفته😭😭😭
  • الی ایونهه
  • سلام عزیزم
    بوووووسیییییدشششششش😭😭😭😍😍😍😍😍😭😭😭😭😍😍😍
    اگه یه روزی همچین صحنه ای رو تو واقعیت ازشون ببینم دیگه چیزی از زندگی نمیخوام😭😭😭😭
    نمیدونم چی بگم😢کلا لالم😢 همه چیزی که میخواستم همین بود😭
    خسته نباشی عزیزم ای کاش تموم نمیشد😭😭😭
    پاسخ:
    سلام الناززز 
    ارهههههههه جیییییغ😎😎😎😎😎😍😍😍 
    منم همینطور 😭 
    سلامت باشی عزیزم .یه پارت دیگه هس غصه نخور
  • دسته‌ی در تله‌کابین
  • 😭😭😭😭😭😭😭😭
    وایییییی واااااهاااییییی
    شقایق ب شخصه نگران این تیکه بودم
    با خودم میگفتم ینی چجوری مینویستش ک از برا کال می بهتر باشه 😭😭😭شتتتتت این ده برابررررر بهتر بود وایی اصلا عالی بود خیلی عالی بود😭😭😭😭😭😭😭😭انگار واقن دسته تله کابین برده بودن تو اتاق و من همرو میدیدم انقد ک خوب نوشده بودی😭😤😭😤😭
    وای خدای مننننن نهههه تموم نشهههه نهههههههههه😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭خو من دلم برات تنگ میشه
    تمومش نکننننن😭😭😭😭
    پاسخ:
    برم قربون اسمت و زنده نمونم ک پارت اخرو بشه آپ کنم ؟ 
    منظورت تیکه ی اولین بوسه بود ؟😍😍 این ک میگی بهتره ینی چقد پیشرفت کردم 
    خب ازت ممنونم😻 
    نگران نباش پارت بعدی فک کنم خوندنش طول بکشه با این ک هم اندازه بقیه ی پارتاس..یا ی جوریه ک نمیشه فقط یه بار خوندش:)
    وایییییی خداااا
    هیوک بالاخره بوسیدش😍😍😍😍
    شقایق خوبه بهت اجازه ندادن بری تو اتاق🤣🤣 وگرنه من قلبم از توصیفاتت می ایستاد...
    مرسی از اینکه همیشه به موقع آپ کردی و اینکه منم بسیار غمگینم از اینکه این فیک فوق العاده داره تموم میشه😭
    قول بده خیلی زود با یک فیک دیگه مارو ذوق مرگ کنی
    خسته نباشی😗😗😗😗
    پاسخ:
    آره ینی کم مونده بود منو از اتاق بندازن بیرون..تقریبا با پای خودم رفتم بیرون چون داشتن زهر چشم میگرفتن برام 😂😂😂 
    حالا این غصه ها رو پارت آخر بخور باباااااااا..😍 کیف این پارتو کن😍 
    چشم 
    سلامت باشی 
    بدویید بخونیییید😍😍😍
    بدویید بخونیییید😍😍😍
    پاسخ:
    ژون😍
    با نفس عمیق وارد لینک میشویم
    😤😤😤😤😤😤😤😤
    پاسخ:
    فرستتتتت

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی