فیک پنج ساله قسمت دوازدهم
"پنج ساله"
زوج : ایونهه
ژانر : عاشقانه
هپی اند
نویسنده : شقایق
HeeDictator89
قسمت دوازدهم
سلام و صد سلام
چهارشنبه شد ^^
خیلی منتظر بودین؟؟
پارت قبل همتون گفتین گریه کردین :( این پارت هم ادامه ی قبلیه..چیزی ک از جدایی حتما باید نوشته میشد
ولی از اونجا که همتون عین خودم طاقت دوری ندارین درست حدس زدین!
این ک قرار نیس تمام مدت جدایی و بزرگ شدنه دونگهه رو توصیف کنم.و از پارت بعد میریم به آینده ی داستان.وقتی که هیوک بیدار میشه.
پس از همین حالااا خودتونو واسه شنبه آماده کنین *-*
راستی یه چیزیو دلم خواس یهو بگم
همتون میگین خوشی و زندگیه خوب هیوک کوتاه بود..تازه وقتی به قشنگیای زندگی رسید این اتفاق افتاد.و حالا داره میره
منم کاملا موافقم با این..این ک خوشیه هیوک خیلی زودگذر بود و گناه داشت.
ولی:)
اگه از یه دید مثبت بهش نگا کنیم..فکرشو کنین..
دونگهه دقیقا زمانی سر و کله ش تو زندگی هیوک پیدا شد که دیر شده بود ..دیر بود..کم بود..ولی از مرگ نجاتش داد:) این قشنگ تر نیس؟
امید به زندگی و ترک کردن سیگار و ادامه خوردن داروهاش کمترین چیزی بود که بخاطر دونگهه انجامش داد و خودشو از کشتن نجات داد
چون دونگهه باعث شد هیوک دلش یه زندگی طولانی تر بخواد و بره زیر بار درمان!
خوشی هیوک نه تنها تموم نشده
بلکه زندگی جدیدش تازه هنوز شروع نشده!
همیشه به اتفاقای غم انگیزه داستانا با یه دید مثبت هم نگاه کنین چون هیچ کدوم خالی از لطف نیستن..مثل چیزایی که من همیشه مینویسم.
بااازم خواننده های جدید به جمعمون اضافه شدن*_*
خیللیییی خوش اومدیننن*-*
این آهنگو حتما گوش کنین
یه البوم بی کلام دارم که به شدت به فضای فیک پنج ساله م میومد ..فرصت نشد بذارم براتون ..حالا ببینید اگه دوستش داشتین بهم بگین که بعدا دوباره بذارم براتون بقیه شو
بدوییین