My EunHae Reality

My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

فیک

فن فیک های شقایق

هم نفس

ماهگون

پنج ساله

ایونهه

بازگشت در زمان

مری

Butler

call me

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها

فیک "پنج ساله" قسمت دوم

چهارشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۰۵ ب.ظ


"پنج ساله"

زوج : ایونهه

ژانر : عاشقانه

هپی اند 

نویسنده : شقایق

HeeDictator89

قسمت دوم


سلاااااااااام

من پر انرژییییی اومدم با پارت دوم


خعب خیلیلاتون گفتین دوس دارین اون کوچولوی توی تیزر دونگهه باشه 

و بود ^^ درست گفتین ^^

دقیقا هم به همین دلیل گفتم اول این داستان ممکنه گیج کننده باشه

چون 21 سال تفاوت سنی بینشونه همونطور ک دیدین

و باید بگم فقققطططط صبر کنین و تا وقتی بفهمین سرنوشت این داستان از چه قراره لذت ببرین از تعامل هیوک و دونگهه کوچولو^^


کاور قشنگه؟ 

امروز درستش کردم*-*


روزای آپ فعلا شنبه و چهارشنبه ها باشه

و دیگهه...

برا پارت قبل بعضیهاتون با لینک دانلود مشکل داشتین واسه همین ازین ببعد با پیکوفایل میذارم.بازم اگه مشکل بود بگین

ولی دیگه فک نکنم-_-


خب بدویین ک من منتظرم

DOWNLOAD

  • HeeDictator 89

فن فیک های شقایق

فیک

پنج ساله

نظرات  (۲۳)

  • ۱۱ مهر ۹۷ ، ۲۳:۲۶
  • بارسین
    • یافتمممم قسمت دومو کککک
    ای خداااا چرا دونگهه انقد خوردنیه؟ مگههه داریمممم
    من از همین اول کار شروع کردم به عر زدننن😭 معلومه ک دونگهه رو نمیداد  به پرورشگاه😭😭😭
    اخه کی دلش میاد این موش خوردنی رو از خودش دور کنه با اون هیوکی گفتنشششش
    پاسخ:
    هوراااا بالاخره
    خوردنیه چون دونگهه س*_* 
    الان خوردنیه چ برسه ب پنج سالگیش:|

  • ۳۱ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۵۸
  • غزل
    • اوه خدا اوه خدا اوه خداااا
    این دونگهه رو باید خورد یا چییییی -_-♡♡♡ چرا انقد دلبری میکنه عاخههه
    هیوک در مقابل دونگهه ی 30 ساله ک هیچ در مقابل پنج سالشم نمیتونه مقاومت کنه و دلش واسش ضعف نکنه ~~ 
    پاسخ:
    باید قطعه قطعه ش کرد بعد با سس خردل ملایم میلش کرد-_-
    قربونش برم تو هر سنی نفسیههه
  • ۲۴ مرداد ۹۷ ، ۰۹:۵۶
  • مهدیه
    • سلاااام😨😨😨😨 آقا من یه لحظه هنگ بودم که هیوک نکنه دونگهه رو تو دانشگاه گم کنه😂😂😂😂😂😂 به جااااان خودم سر این فیک اونقدر تو دلم قند و شکر آب میکنن که کم مونده بود از حال برم😂😂😂💘💘💘💘💘آقا فوق العاده بوووود هر چند هیوک یکی دوجا حرصم داد😂😂💘💘💘
    پاسخ:
    گم نشد فداش بشم رفته بود لا درختا نشسته بود.اصلن دیده ام نمیشه*_*
    مرسسسی نظر لطفته:*
  • ۲۱ مرداد ۹۷ ، ۱۳:۲۸
  • Sherlock
    • سیلااام عرررر...دوپارت آپییییییدیییییییی😥😥😥😥ماهم خبرندااااریممممم برمممم بخووووونمممممم 😍😍😍😍😍❤❤❤❤
    پاسخ:
    سلام شررررر
    اره دیگه هفته ای دو بار شمبه چارشنبه 
    یادت نرهههه
  • ۲۰ مرداد ۹۷ ، ۱۹:۴۹
  • مهدیه
    • عررررر من تازه دیدم اپ کردی-_-
    از دنیا چند روزی عقبم!😂😂😂😂😂 فداااات که با لینک پیکو گذاشتی! بیا ماچت کنم💦💦💦💦💦
    من برم قسمت ۲ و ۳ رو بخونم! بعدش بیام برا هرکدوم یه نظر جانانه بزارم😂😂😍😍😍😍😍😍😍 بدرود!!
    پاسخ:
    مااااااااااچ :*
    بدو بدو بخون
    امیدوارم دوز داشته باشی :))
  • ۲۰ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۴
  • یه عاشق ایونهه
    • عکس این پارت خعلییی خوبهههه ......دوسش داشتمم
    بازم میگم صحنه سازیت فوق العادسس اصلا  تا اخرین پارت همینو میگمممم........اخه این موضوع نوشته هاتو برام جذاب میکنه ...میتونم ارامش هیوکو بعد خواب با دونگهه رو احساس کنم ترس از دس دادن بچه ودودلیش برا نگه داشتنش  احساس دونگهه وقتی فهمید قرار بود از هیوک جدا شه بازگشت به خونه که تازه واردشش شده خلاصه همشش ......خیلی دوس دارم بدونم چطور قراره پایان شادی باشه در صورتی که......نکنه موجود فرا زمینی هستن=)باز حدسای بی خود من شروع شددد=)
    بی صبرانه منتظر قسمت بعدیم
    راستیییی خسته نباشیی نویسنده جووون
    پاسخ:
    اره دیگه کاور زدم براش تا نیمه های داستان این کاور باقی میمونه ><
    مرسی عزیزمم.اره دقیقا هیوک باید همچین کاری میکرد تا قدرشو میدونس..ینی باید ی همچین زمینه ای براش پیش میومد..
    اوه یه پایان شاد:) میفهمی ب زودی نه اونقدر ساده س و ن زیادی پیچیده
    حدسات خیلیم خوبن>-.-
    سلامتتتتت باشی
  • ۱۹ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۴۶
  • zahradrez
    • من عاشق بچه های ارومم.خیلی خوب بود.مرسی
    پاسخ:
    عجیجم
    مرسی سلامت باشیی
  • ۱۸ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۶
  • ناشناس
    • وای خیلی خیلی دوست داشتنیه تا الان چند بار خوندمش لطفا تعداد صفحه هاش بیشتر باشه سپاس🌸🌸🌸🌹
    پاسخ:
    بییییییشتر شه؟؟
    نویسنده جر میخوره تا همینم بنویسه ..میانگین پارتا 20 ص س *-*
  • ۱۸ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۱۳
  • Nicky
    • من به چشمای خودم شک کردم/ این همه میشه مگه زیبایی؟؟
    مثه تو وقتی توی خوابم نیست /نمیشه حتی بگم رویایی
    ❤❤❤❤❤❤❤❤❤💋💋💋💋💋
    بی نهایت دوسش داشتم کارت عالیه 😘😘
    پاسخ:
    من میکروفونو اصن دو دستی میدم بشما
    چ خواننده های هنرمندی دارم*-*
    فدای تو خوشالم خوشت اومد
  • ۱۸ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۵۲
  • TNT
    • درووود!!!!!  چگونی؟

    خوشم میاد کم کم لود میشه !😂
    انقدررر راحت خوابیده اونم رو زمین..
    نگرانی های دویده در وجودش را..😍😍
    وقتی قلبش میاد توو حلقش..جان جان!!
    چه اینجا توی خونه.. چه بعد از کلاسش توو دانشگاه!

    اینجوری با این تیشرت گنده توصیفش نکنی تو! :/
    یقه ی لباس و شونه هاش..............
    میشه بچلونمش؟ وقتی هنوز این لباس گندهه تنشه..چبلللللل!😭

    دونگهه از این سو به اون سو..
    هی با اون لیوانش توو خونه قدم رو میکنه!
    تمرررکز وحشتناکش به نریختن اب..

    شقایق.. این بچه خیلیییییی حالیشه 😭😍😍😍
    واقعا اومده که همه تصورات هیوکو نسبت ب بچه بهم بریزه..یه فرشته افتاده وسط زندگیش..
    تصورات منم داره بهم میریزه..
    دیروز با یکی از همین 5 ساله ها بودم ولی..
    نگم براتون! 😂😂

    هیکلش پشت میز!  😭😭😭
    لباس پوشیدنش..
    چسبیدن ب پای هیوک..
    محکم تر سینه بزن! 😭

    داره دیوونه میشه که قراره دونگهه رو تنها بذاره بره کلاس..
    کل کلاسم همش توو فکر دونگهه بوده ها..
    لعنتی وقتی اومد و ندیدش داشت سکته میزد..
    اومو.. تغییراتتو قربون مستر لی! 🙂

    گرررربههههههه !!!! اونم اندازه کف دست😍😍😍😍
    "کنار خودمون زندگی کنه "☺☺☺☺☺☺
    چقدر ساده گفت نباید از مامانش جداش کنیم و چقدر قشنگ دونگهه قانع شد..
    چه ساده حرفش همدردی شد براش..

    "انگار" قرار بود بقیه عمرش را کنار هیوک زندگی کند
    پرورشگاه؟؟؟؟؟
    وای لعنتی داشتم از استرس میمردم..
    خودشم لامصب دل نداشت دونگهه رو اونجا بذاره ها..
    همچین بغلش کرد دوید بیرون..
    و چقدرررر این بغلشو دوس داشتم..
    وای چقدررر بغلشو دوس داشتم..
    وای..

    لاو لاو لاو 💙💙💙
    پاسخ:
    سلممممم نر اومده 
    چی چی اورده
    عاغا من حالا این طویله رو چجوری جواب بدم مسیولیتشو قبول کن:|
    انگشتان هنرمندم بیمه شدن..از بس تو فک میزنی باید تایپ کنم له شم تففففف:|
    خودت ک میدونی من با این انگشتا فیک تایپ میکنم..فنمید میسازم..نقاشی و فنارت میکشم به بیمارا هم نوبت میدم پسسسسسسس چرا چش بسته میتایپی هم سن و همزادم؟:|

    اخ شوخی کردم XD من روانی کامنتاتم..دفه قبل بت اسکار دادم این دفه بوس میدم
    اگرم دفه بعد بیشتر حرف بزنی قول میدم یه تاره موی دونگهه ی فیکمو بت بدم.چوطوره؟

    عاح میدونی اصن حس و حال دانشگاه رفتن خیلی خوبه وقتی ی بچه ی کوچیکم تو خونه داشته باشی 
    نمدونمم چرا ولی همینجوری خوبه:| مخصوصا ک هیوکه داستانم اقا زاده اصن دانشگا نمیره قربون اخلاق سگش برم من:|

    سینه بززززززن ای اونهه شیپر 

    گربه دوز داری؟؟ درخواستی بدم بیارن تو داستان؟؟^^
    افریننن به این جمله های پرمفهوم و نکات کلفت دقت کن من عاشق تحلیل خواننده هام

    عاره پرورشگاه:) ولی خب نتونس..
    استرس چیه اگه میذاشتش ک داستان تو همون پارت دو تموم میشد:|

    لاو یو مورررر
    پیل چاروم کاجیمایوو ~
  • ۱۸ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۴
  • mad~
    • سلام.. 
    من از همین الان عاشقش شدم.. فکر کنم از وقتی که دانلودش کردم تا الان که دارم نظر میدم بیشتر از 3 بار خوندمش ")))) 
    واقعا دلم میخواست من جای هیوک فیک بودم و دونگهه رو تو بغلم میچلوندم ")) 
    با اینکه به نظرم دونگهه به نسبت سنش باید شیطون تر باشه اما چون خودم از بچه های ارومو مودب خوشم میاد دونگهه این فیکو دوست دارم.. 
    انگار که قراره با شیرینش زندگیو هیوکو عوض کنه 
    ایده ای برای اینکه چه اتفاقی میفته ندارم فقط منتظرم زودتر قسمت بعدو آپ کنین 
    خسته نباشید 💙
    پاسخ:
    سلام 
    واقعنی؟*_* قلبم از خوشی پر کشید
    از هیوک قرضش میگیرم یه ربع میدم بغلش کنی چطوره؟ ساعتی صد تومن .یه ربع میشه بیس پنج تومن.شماره حساب میدم رد کن بیاد منم وقتی خوابه قرضش میگیرم برات اون پشمکو*_*
    دونگهه رو کلا اروم و ساکت و مودب خلق کردم غلط کرده شیطون باشه اصن حررررف نباشه :|
    و عوض میکنه:)
    چشممم اپ میکنم 
    سلامت باشی
  • ۱۸ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۷
  • faribaelf
    • ای جانم هیوک نتونس بزارتش اونجا و بره 😭😭😭 فدای دل مهربونش خوووب
    هاعه کوچولوی قند و عسل شکر نباتو نباید بخوره احیانا هیوک؟؟ 😭 من قلبم طاقت اینهمههه شیرینی هاعه رو ندرههههه باید هیوک یه لقمه چپش کنه 😍😥
    چقد ارامش میگیرم از قلمت 💙 فدایت ک اینهمه قشنگ مینویسی 😘😗😙😚🤗
    پاسخ:
    معلومه ک نمیتونه :))
    میدم یه لقمه چپش کنه در آینده فرررر...من بت بگم فر؟؟فریبا خیلی با کلاسه :|فرررررریبباا:|
    توام بم بگو شقا XD
    فدای تو ک قشنگ میخونی*_*
  • ۱۸ مرداد ۹۷ ، ۰۱:۳۵
  • mahsa
    • سلام خوبی؟  
    من خیلی نوشته هاتونو دوس دارم...خیلی قلم قشنگی دارین ممنون ... ایول... من انقدر برای دونگهه داستان ذوق کردم و قربون صدقه اش رفتم دیگه نمیدونم باید چیکار کنم 😀😀
    بازم ممنون 
    پاسخ:
    سلم تو خوبی؟
    مررررررررررسی ک دوس داری*_*
    برا این باید جر خورد قربون صدقه کافی نیسسس
    خواهش خواهش 
  • ۱۸ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۳۹
  • Faeze
    • سلام عزیزم چرا اینقد قلمت ارامش داره قلبم از اعماق وجود دوسش داره ❤❤❤❤💋
    این کوچولو ناز فندقی تو داری با اون لبخند زیبات اون چشمای جادوییت داری قلب هیوکو از جاش میکنی با تک تک حرکاتت داری یه کاری میکنی هیوک بخورتت تو زیباترین اتفاقی هستی که زیبایی زندگی رو بهش هدیه میدی با اون اشک های ناز و درخشانت قلب هیوکو به لرزه انداختی مگه میتونه ازت دست بکشه مگه میتونه نخواتت تو نفس هیوکی ❤❤❤❤❤❤❤💋💋💋💋مرسی با روزای اپشم خیلی موافقم 
    پاسخ:
    سلام فائزه.
    قلم من تنها ارامش نداره.این خوده توام هستی ک ب داستانه من پراحساس نگاه میکنی ..عشقتم ب ایونهه باعث شده این احساس چن برابر شه.کلا خودتی ک قشنگ میخونی^^
    عاااااخ دقیقا زدی تو خاال . دونگهه میشه معجزه ی زندگی هیوک
    احساساتی شدم TT
    فداعت
  • ۱۸ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۶
  • آواتار
    • سلام 
    من از کی تا حالا به وب شما سر نزدم...کمکم کن اینجا آپ میشد درسته؟! هنوز پارتای آخرش رو نخوندم!:/

    از کارای شما فکر کنم یه تکشاتی خوندم! :/
    این اسم فیک خیلی کنجکاوم کرد که بخونمش...بعدم که اومدم یه چنتا از کامنتا رو دیدم و مصمم شدم این دو پارت رو بخونم! مرور وار خوندم و حتما باید بعدا بشینم دوباره از اول بخونمش با دقت!! فقط حالا که خوندمش باید میومدم یه ابراز وجودی میکردم! ://
    راستش من فیکایی که توش جفت اونهه کوچولو باشن یا حداقل یکیشون نی نی باشه رو خیلی میدوستم! به شرطی که اون عالم بچگی و کودکی یا اون دوره خاص از زندگی کاملا تو فیک ملموس و محسوس باشه...بعضا میبینی شخصیت داستان ده پونزده سالشه ولی نویسنده محترم جوری توصیفش کرده که انگار دو سال بیشتر نداره و حتی کلمات رو هم نمیتونه درست ادا کنه!!!...البته میتونه برعکسش هم اتفاق بیفته و امیدوارم فیک شما به همین روال پیش بره و یهو سن و سال دونگهه از دستتون در نره! :) دونگهه ی این فیک در عین اینکه فوق العاده مودبه بسیار شیرینه! خیلی دوسش داشتم فقط ایکاش بعضا یه نسبت سنش یکسری شیطنت های زیرپوستی هم میکرد.
    بهرحال....برگردیم به خود فیک! من الان زوجی میشناسم که اختلاف سنیشون 20 ساله بدون اینکه معلوم باشه! و اگر فیک همینجوری ادامه پیدا کنه ( که گویا قراره اتفاقات خاصی بیفته و اینجوری نباشه) این پتانسیل رو در هیوک میبینم که همچنان ظاهر خودش رو حفظ کنه و اختلاف سنی 21 سال اصلا به چشم نیاد!! :)
    با حرفایی که شما میزنین احساس میکنم یا با یه فیک تخیلی( ممکنه زمینه علمی هم داشته باشه) طرفیم که قراره درش اتفاقات عجیبی بیفته بعنوان مثال هیوک خون آشامی چیزی باشه یا از یه دنیای دیگه اومده باشه!! :] یا اینکه کلا سرکاریم!! :))))) به این معنی که مثلا همه اینارو یکی داره تو خواب، کما یا خلسه میبینه یا شایدم بخشی از یه کتابه!! :/ (ایموجیم نداریم احساساتمونو تخلیه کنیم)
    البته حدس سومی هم هست که دیگه اون به ذهن من نمیرسه :))))))))
    از همه اینا که بگذریم باید یه تشکر ویژه ازتون بکنم بابت نوع نوشته و نوع قلمتون! قطعا اسمتون وارد لیست فیک نویس های محبوبم خواهد شد :)
    بسیار ممنون و متشکر
    پاسخ:
    سلام و درودی طویییییل
    اره این وب یه مدت از کار افتاده بود..تو سایت فیک میذاشتیم و اپ میکردیم حالا دوباره نقل مکان کردیم و خونه تکونی XD
    عه کدومو خوندی ؟ حتما خلسه بوده
    با دقتم بخون بیا ببینم دوس داشتی*-*چ با دقتم تحلیل کردی معلومه خیلی تو بحر میری
    عاره منم اگه دوتاشون کوچولو باشنو خیلی دوس دارم..یا اگرم یکیشون بچه باشه خب قطعا اون باید دونگهه باشه ن هیوک.
    برعکسش ینی چی؟ XD عاره ببین خب من از اول خیلی تلاش کردم دونگهه به یه پنج ساله ی واقعی شبیه باشه..بعضی ها میگن باید یکم شیطنت کنه ولی ب نظر من شیطنت ربطی ب سن نداره خب بعضی بچه ها ارومن بعضیها شیطون..مخصوصا من میخواستم دونگهه ای ک هیوک سر راه پیداش میکنه یه بچه ی ارومی باشه ک نظر هیوکو راجب بچه ها عوض کنه چون ب نظر هیوک همونطور ک خودش گفت بچه ها عذاب اورن.و من میخواستم طرز فکرشو عوض کنم و نکته ی مهم این داستان این بود ک دونگهه اونقد اروم و عزیز باشه ک معجزه ی زندگی هیوک بشه نه یه بچه ی جیغ جیغو و لوس..واسه همین اروم خلقش کردم.کلا شخصیتش اروم و مودب و ساکت باید میبود.
    وای چ جا افتاده حرف میزنی زبانم قاصر شد:| چند سالته؟
    خو من قراره با این اختلاف سنی ی کاری کنم ولی خیلی خوشم اومد از پیش بینی و حدسات *-*
    خواهش میکنم عزیزممم 
    من مرگه جمله ی یکی مونده ب اخرت *-*
  • ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۵۰
  • Baran_elfish1994
    • جیییییییغ 
    منم اوومدمممم 
    ببین کیییییی داستان جدید شروع کردههه ... نفس بارون 😍😍😍😍
    این قسمت اونجایی بود ک نبردش پرورشگاه ؟ لعنتی می‌دونی تو این قسمت چقدر نوسان به ضربان قلب من دادی ؟؟ 
    قامت می‌تونه بارانو معجزه کنه ، به خودت افتخار کن نفس بارون 😍😍😍
    پاسخ:

    تو اصن بیا رو تخم چش من
    نفسه شقایق نویسنده ی مشهور شقایق
    عاره زدی تو خال لامصب خودش بود
    غلط املاییتاتو بخورم:|
    افتخار میکنم ک اصن نویسنده م اومد نظر گذاش واسم:)
  • ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۳۷
  • An ELF
    • سلام^^  جانم چه کاوری*.* 
    عاغاااا یه کاری کن هیوک بگیره دونگهه رو گاز بگیره😭 من دلم ضعف میره اونجوری  کلاه میافته رو چشاش یا از زیر میز فقط چشاش دیده میشه😭😭 اصا  تصورشم ادمو میکشه😭😭 وووووششششششش ... 😶 راستی فیکت منو یاد فنارت های نائو میندازه 😍
    پاسخ:
    سلاااام به به*_*
    چشم اونم انجام میدم درخواست دگه ای نیس؟*_*
    تازههههه هنوز مونده دلت ضعف بره این صحنه ها که پخه
    عزیزمممم فنارتاش با اون موچ کوچولوی شیطونننن
    منم خیلی دوسشون دارم
  • ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۴۸
  • m&e&d
    • چقدر عالی و با احساس
    همه اولین های هیوک بادونگهه,لحظاتی که هیچوقت و هیچ جا تجربه نکرده بود,با دونگهه داره نجربه میکنه
    پاسخ:
    چقدر ممنان*_*
    دقیقا..و چقد این اولینا واسش دوس داشتنی و خاطره انگیزن..
  • ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۳۷
  • sara
    • وای کاور عالییییه😍
    یه حسه خیلی خوبی داره این فیک
    عاشق دونی شدم 🙊
    خسته نباشی 
    عالی بود☺️
    پاسخ:
    اخیش نگران بودم خوب نشده باشه
    دونی جون کلا دلرباس نمیشه عاشقش نشد
    سلامت باشی 
    خواهش
  • ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۰۳
  • Nana
    • ای وااای چقد مسعلههههه.چجوری بچه رو بزرگ کنهههه.حتما صد نفر دخالت میکنن باز.عخی هیوک رسما بابایی شد😢
  • ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۹:۴۴
  • Obitpariya
    • سلام خسته نباشی مرسی دونگه که خنده رو به لبهای هیوکی هدیه دادی
    مرسی عزیزم بی صبرانه در انتظاره ادامه هستم
    پاسخ:
    سلام عزیزم مررررسی سلامت باشی
    خواهش میکنم*_*
  • ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۹:۱۰
  • spencer lee
    • 😭😭خیلی خوبهه هر خطش ک میخونم جیغ دارم.چرا نذاشت بچه گربه رو ببره خونشون 😒دونگهه با کی بازی کنه؟نمیشه بعدا ی گربه بیارن؟🚼تیروخداｼ وااای اونجا ک رفت پرورشگاه گفتم الان میذارتش همونجا😭😭با اینکه اختلاف سنیشون زیاده من بازم دوس دارم تو حلق هم باشن:/
    اگه این بچه دونگهه هس پس اون کی بود اخر تیزره؟!😂
     کاورتم خیلی خوزه😻
    اینجا نظر بدم میخونی دیگ...
    پاسخ:
    ینی انقد کیوت دوس داری؟
    چون گربه هه کوشولو بود تازشم خوده دونگهه رو نمیخواس ببره خونه چه برسه به اون:)
    گربه بیارن؟؟سگ چی سگ دوس نداری؟^^
    ایشالا در اینده میرن تو حلق هم تو فقط صب کن@_@
    تو دلت میخحواد کی باشه؟:)
    عاره میخونم
  • ۱۷ مرداد ۹۷ ، ۱۸:۴۴
  • TNT
    • * دامن کشان, جیخ جیخ کنان به استقبال این پارت میرود *
    پوسترش را..
    فا*ک  :|
    پاسخ:
    قربون دامنش خاعبب:|

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم