My EunHae Reality

طبقه بندی موضوعی

فیک پنج ساله قسمت یازدهم

شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۷، ۰۸:۲۵ ب.ظ


"پنج ساله"

زوج : ایونهه

ژانر : عاشقانه

هپی اند 

نویسنده : شقایق

HeeDictator89

قسمت یازدهم




سلام^^

دوباره به سرعت شنبه شد:|

دارم فکر میکنم چی بگم عاما چیزی به ذهنم نمیرسه و ازونجا ک میدونم چقد چشم انتظارین دیگه بیشتر فکر نمیکنم D;


اینم مایک و ماریا که هی میگفتین ازشون مخصوصا مایک عکس بده که یه تصوری ازشون دادشته باشین~

نیام ببینیم یه مشت ضعف کرده برا مایک پخش زمین شدن..کراشتون که شده که هیچ شماره شم ازم میخوایین ککک

لیدیز اند جنتلمن

چش رنگیه جاذابه مهربون:|

و ماریای زبون درازه احساساتی

عیزیزززممم*-*


اگه سوالی براتون هر وقت پیش میاد بپرسین ازم قشنگ جوابتونو میدم*-*

بدویین که منتظر نظرات قشنگتون هستم

DOWNLOAD


راستی موقعی ک نظر میدین حواستون باشه ک رو دکمه ی خصوصی نزنید ک نمایش داده نشه..بعد فکر میکنین یا ثبت نشده یا من پاکش کردم

عزیزااان من هیییچ نظری رو تا حالا پاک نکردم دور سرتون بگردممم

هوووی یاسمین الف ک پارت قبل برا اولین بار نظر دادی نظرت خصوصی فرستاده و خوانده شد D;

خلاصه باشه حواستون

نظرات  (۳۳)

دیرررررآمدم ولی آمدمممممممم😐😐😐
عرررررررراین پاااااارت😟😦😧😮😓😭😭😭😭😭😭😭😭دونگههممممممممممممممممممممممم😭😭😭😭😭😭واااای هیووووک چجوری دلت میادتنهاش بزاری آخخخخ عزیزم گریه هاش دلموخون کررررد😭😭😭😭
هرچی بگم کم گفتم...مااااایک😭😭😭کره ای رویادمیگیرم😭😭😭عشق من کیه؟دونگهس😭😭😭😭😭عاااالی بوووود 💚💚💚
پاسخ:
سلااممم شرر
دیر امدن بهتر از هرگز نیامدن عست *-*
دلش نیومد ..مجبور بود TT اگه دلش میومد ک برنمیگشت خونه:))
مرسیی عالی تویی
وای خدا ننگ بر من لنت,ب من لنت به شانسم:|
چرا دقیقا من باید العان با این فیک اشنا بشم ..پنج ساله از اون فیکایی بود که باید از اول میخوندم و سر هر قسمت عر میزدم ایییی خداااا (غم مرا فرا گرفته ..)
وای خدا اول فدای هیوک شم چون بچم خیلی مظلومه
الهیییییی درسته خیلی جذابه ولی مظلومه همونقدر
چقدر بدشانسه بچم (مث من:|) اخه چرا تازه زندگی روی خوششو به اون نشون میده این باید اینطوری بشه چراااا چرااااا خداااا T_T من فدای مظلومیتش شم باز... ده ساللل میخاد بخوابه T_T نمیشه همین العان یه راهه حل برای نجات سرطان ریه پیدا بشه ؟
پس هایه چییییی دلت واسه این بچه بسوزههه 
پسر خوردنیه لنتی
البته مطمینم شخصیتش کاملا تخیلیه چون همچین بچه ی حرف گوش کن پنج ساله ای وجود نداره :|
ینی من ک ندیدم مطمینم بقیه ام ندیدن:|
ولی خیلی خوبههههه 
مخصوصا صوبتاش با هیوک من میمردم
بیشترین کیفش این بود که هیوک خیلی ادم خشکیه:| چی جذاب تر از دیدن حرف زدن و خنگ بازیای این دو تا شخصیتتت؟؟؟
اگ من جای اون دخترای دانشگاه بودم دونگهه و میخوردم:|
من و همه ی بچه های اطرافم تو بچگی وحشی بودیم و لوس:| این هایه خیلی لنتیه ایییی خداااا
مایکل و خودم (با همه ی جذابیتاش:|) میکشم اگ بد از هایه مراقب کنه:| 
اصلا مگه ممکنه ؟؟! میشه از دونگهه بد مراقبت کرد؟؟؟؟
ای خدا ای کاش اونجا بودم به هیوک میگفم من مراقبشم بعد میخوردمش:||
امیدوارم زودتر خوب شه :)) هعی بچم:| هعی نانازم:| هعی هیوکیه بدشانس:(
اخه فک کردی چجوری میخاد دلش بیاد دونگهه شو ول کنه بره  ادم برفی شه؟:| ایشششش:(
۱۱ قسمتو باهم خوندم یکم ترشم کرده الان انتظار برا قسمت بعدی سختهD:(البته خوشحالم ۲ صبح چهارشنبه تمومش کردم:|)
دستت درد نکنه و دمتم گرم هوای دونگهه ی خنگو داشته باش ناموسن اذیتش نکن ناموسن .ناموسن ناموسن و شرافتا و شراموسن با تاکید:| نکن اذیتش:|دلت میاد اذیت کنی ؟؟؟؟؟؟ نمیفمم نمیفمم ادم باید خیلی بی رحم باشه :| (پیشگیریه قبل درمانه:| کلا به اذیت کردنش فکرم نکن:| چون خیلی وحشتناک میشه اذیت شدنه این دونگهه)
پاسخ:
هاای
تو کدوم سارایی؟ سارا زیاد داریم خودتو معرفی بنما..تو جمع الفا هستی که؟
جوون چرا نخوندیش؟تمام مدت ک پوسترشو میدیدی فک میکردی چجوریه؟ و بعد از خوندنش نظرت عوض شد؟
عب نداره فدا سرت از الان با ما همراه باشه..قسمتای قبل همه مقدمه و روتین زندگی هیوک و دونگهه بود ..تازه از الان اصل داستان شروع میشه
اخ دقیقا..تو اولین کسی هستی ک میگی هیوک مظلومه..دقت کردی با وجود سرسختیش..جذابیت و یه دنده و سرد بودنش بازم چقد مظلوم و دلش کوچیکه؟:)
نه نمیشه..اونقدر پیشرفت کرد مریضیش که درمان هم نمیشه..بعد تازه اینم در نظر بگیر که این زمانه داستان مثلا مال حدود سال2007 عه..قطعا علم اونموقه با الان خیلی فرق داشته و در ده سال اینده هم خیییلی فرق داره
کیفش این بود هیوک خشک بود و هی کم کم نرم شد و عوض شد:)قربوووونشش برم خب اخه منننن
نگران نباش دونگهه رو عین عزیز کرده ها بزرگ میکنن..ب هرحال اونا کسایی بودن ک هیوکو هم بزرگ کردن..تو عشق و توجه هیچی کم نذاشتن
چهارشنبه شد بدو بیاد پارت جدید آپ کردم*-*
کجاش خنگه دونگهه بچم؟:| 5 سالشه هاا
اذیتش نمیکنممم با تموم وجود مراقبشم
سلام
با اینکه همچنان مشکلی که در رابطه باهاش بهتون گفته بودم حل نشده ولی خب باز دلم نیومد نخونم. نمیدونم چرا این فیک برای من طلسم شده و نباید اونطور که باید یه خواننده نوشته ای رو بخونه، بخونم! (چی شد! :||) از اونجایی که خیلی رو خوندن حساسم، احساس بدی بهم دست میده وقتی نمیتونم یه چیزی رو عمیقا و با نهایت دقت بخونم! کاش میتونستم بیخیالش بشم ولی بازم چون فیک، خیلی بانمک و حرفه ای نوشته شده نمیتونم! :(
بهرحال...اصلا فکر نمیکردم هیوکجه فریز شه! یه چیزایی در مورد این کلینیک تو ایالت اریزونا شنیده بودم ولی این کار بیشتر شبیه پیوند زدن سر یک انسان به بدن انسان دیگه ست! ریسکش بی نهایت بالاست! همه قشنگی فیک به تعامل فوق العاده شیرین بین هیوک و دونگهه س و نمیدونم بعد از فریز شدن هیوک و بزرگ شدن دونگهه فیک همچنان شیرینی و زیبایی قبلیش رو حفظ میکنه یا نه! البته اینکه قلم بی نظیری دارید از دید کسی پوشیده نیست...
با آرزوی بهترین ها
پاسخ:
سلام عزیزم
مشکلت چجوری حل نشد؟؟همین تفاوت سنی رو میگی؟؟به جز این تفاوت سنی دیگه هیچ جای قضیه های داستان بهت حس بد نمیده؟چطوره بازم تا پارت بعد صبر کنی..پارت13..شاید اونموقع کلا به این داستان علاقه مند شی..از اوله داستان گفتم مدادم به همتون ک این فیک فقططط صبر میخواد..
تلگراممو که داری؟؟اگه این جوابمو دیدی یه سر بیا پی ویم اونجا حرف بزنیم..دوس دارم احساساتتو بفهمم
اره قطعا میخواستم هیوکو فریز کنم که تفاوت سنیشونو کم کنم..ن اصلا به این سختی ای که میگی نیس این روش درمان زیاد انجام میشه و کاملا عین یه خوابه نه هیچ ریسک دیگه ای هم نداره..ینی ادمایی ک دیگه به نهایت ناامیدی راجب مریضیشون رسیدن این روشو انتخاب میکنن چون جز این راه دیگه ای نیس و ریسکم نیس
ب هر حال بیا زیادم وارد مسائل علمی نشیم.من خودمم زیاد راجبش نمیدونم.به هر حال این فقط یه داستانه.تنیخواد ب جزییاتش فک کنی
فدایت
عرررررر خیلی غم انگیز بود 😭😭😭😭4دفعه خوندمش هر دفعه هم یه قسمتش گریم میگرفت😢😢خلاصه که عالی بود و اینکه مرسی تعداده صفحه ها زیاده بعضیا میان آپ میکنن هفته ای یه پارت فقط شش صفحه آدم عصبی میشه😡😡خیلی فیکه قشنگیه❤فایتینگ✌
پاسخ:
چهار دفههههه ؟😭😭😭 با همون بار اول گریه کردی کلی چطو جرات کردی چهار برابر بخونی ؟😭😭😭
شیش صفحه ؟😱 
بفرما ..هی ب من میگین سه وعده آپ کن ،برین شکر گذار باشین محتوی همین دو بار در هفته انقد زیاده😍
فداااات
من و این جمله
هیوکی بریم خونه امون
ودیگر هیچ
کل این قسمت فیک یه طرف و این جمله که منو بهم ریخت
وفکر کنم دیگه اون آدم سابق نشم هیچوقت

پاسخ:
وقتی به خونه ضمیر 'مون' اضافه میکنه میمیرم واسش 
هیوکم دیگه اون ادم سابق نشد بعده شنیدن گریه های وحشتناکش
اسکارم..همینه که هع! 😏
تازه نصف حرفامو فاکتور گرفتم وگرنه واس خط ب خطش فوران احساسات داشتم!  
پاسخ:
اسکار تویی بقیه اداتو در میارن🔥
درووود شقا ,چگونیای؟  دستمالمو بدین برم 🙃

The MOST emotional part till NOW!!!!!!!!
I'm totally died because of crying! 😐😐😐
شت ,کانالم عوض شد!  :/

روز اخر یا حتی روزای اخر چقد مث برق میگذره..
دلش نمیخواد ثانیه ای, صدم ثانیه ای از کنارش جم بخوره ها ,سففففت چسبیدش..
باهم رفتن حموم و دونگهه داره موهاشو میشوره.. گودووو!

امشب کریسمسشونه! 😭😭😭 اونهمهههه کادو با ذوق و ظرافت کادوپیچ شده و حالا هیچی ب هیچی!
به قول هیوک:  کریسمس امسال گند زده شد بهش..

دونگهه, تا اونموقع بزرگ میشی و برا هیوک کادو میخری!
وای فک کن, همه مدتی که هیوک میخوابه, دونگهه کادو بخره هر سال,کلکسیون درست کنه! 

دیالوگ کوفتی دلبرشون!!! 
عشق من کیه, نفس من کیه, ای کوفت, ای درد!😭😭

هیوک کللللل روز رو جون کند..تا چشمش ب گوشی بود.. تا نگاهش به دلخوشیای کوچیکش افتاد ,هرچیزی که برای دونگهه خریده و به خونه ش رنگ و بو داده..
چه آرامش کوتاهی بود واس جهنم زندگیش..
اون لبخندای زورکی فقط واس نترسوندن دونگهه..

"آرامش توو همچین روزی غیرممکنه "✋

فقطططط یادآوری هاش راجب دونگهه به بقیه!!! 
عادت های طفل پنج ساله ش..

بچه ی بی سر و صداییه ولی کی گفته اگه از حامی و تکیه گاهش جداش کنین ساکت می مونه ؟
واس ترس یهویی که بهش چیره شد هلاک شدم..
انگار تازه فهمید چقد دور و بریا عجیب شدن..
بدتر از وقتی که توو خیابون ول شده بود داره گریه میکنه..از باباش بدش میومد و از تنهاییش گریه میکرد.. 
حالا انقدررر هیوکو دوس داره و جیغ نزنه ؟ انگار جلو چشاش دارن میکشن هیوکو.. 
قربون وابستگیش به هیوک😍 
سکانس دردناکی بود!
قلبم..رییییش رییییش شد..
داشتم از بغض خفه میشدم..
دیگه گه بخورم قبل نصفه شب فیک بخونم :/

یای!!!  روند مشت زدنای دونگهه شروع شد 😂😂😂
عزییییییزه کوچولو!!!!

زمزمه ی اخرش!💙💙💙💙

تامام شدم.. 
BYE WORLD 👋
پاسخ:
اسکااااار 
گریتینگ ب سبک خودت هااای🙆🙆💞
جوون تو فقط انگلیسی حرف بزن 

I'm not supposed to speak Persian too!cuz my characters live in LA 
So fu.cking luxury specially Mr lee😐

دیدی روی دونگهه باز شد این دفه دیگه درخواست شورت ب پا داشتن یا کف ریختن تو وان نداشت 
عین ماهی میخزید رو تن هیوک 😂😂😂
بگو امشی کریسمشون بودد😭 
کامل گند خورد ..کامل خورد ب ذوق دونگهه مخصوصا 
وای فانتزیاتو😍😍 
ریا نشه ی چیزی شبیه این اتفاق میوفته ولی 
حالا تو زیاد فک نکن کل داستان لو میره برات 😐
دیدی نرگس..خونه ای ک ذره ای براش اهمیت نداشت تو لحظات آخر براش خداحافظی باهاش سخت شده بود 
ب اتاق نگاه میکرد ب در و دیوار ب کمد و ب همه چییی و اخرش تازه 
خودشم فکرشو نمی کرد بعده این خداحافظی دوباره بخاطر دونگهه مجبور شه برگرده تو خونه 

آرامش تو همچین روزی ب زور دارو و دکتر هم ب دست نمیاد:)))

شاید از اول داستان تا حالا جیغ نزد..اونم مگه از شدت خوشحالی و بین قهقهه هاش..ولی این دفه.برای اولین بار از ته سرش جیغ زد و بینارستانو گذاشت رو سرش 
هیوک همه چیزشه ..مگه میشه مقاومت نکنه مگه میشه عین همیشه مطیع باشه ؟ و بگه چشم باشه هیوکى !?

تامام نشو 
هنوز مانده 
🙆💞
آخه چراااااااا
الهییییی برای هیوکیم بمیرمممممم😢😢😭😭😭😭😭
خیلی سوزناک بووودددد😭😭😭😭
دونگهه چجوری آخه بدون هیوکی اییییی همههههه سال تحمل کنهههه😭😭😭😭
گریههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه😭😭😭😭
پاسخ:
😭😭😭چی بگم 
تموم میشه این روزا ، فکر کردی خیلی اذیتشون میکنم ؟😍😎
روزای خوب درراهه 
😍😍😍
سلام
عاقا یعنی خودم باورم نمیشه آنقدررررر گریه کردم کاملا صورتم خیس مخصوصا با گریه ی هائه😭😭 خداحافظیشون، بغل مایککک
کریسمسشونم بدتر کوفت شد با گریه های هائه
توصیه های هیوکو بگو‌ چقدر قشنگ جز به جزشو میگفت
اوخی حموم رفتنشون😍
ممنون گلم
پاسخ:
سلام سلام 
وقتی من تو احساسات تو فیک رد میدم نتیجه همین میشه 🔥😭
چ کریسمس ناتمامی شد امسال ..ولی پشیمون نیستن چون خوشیای خودشم داشت 
مث هدیه گرفتن چوکو .مث بوس آبنباتى و لحظات خوش 
خواهش عزیزم

سلام خوبی☹️☹️☹️

ببین غمگینم و با هیچ کسم میل سخت نیستتتت☹️

اصلا نمیخوام حرف بزنم دیگه😭نگفتم خیلی توصیف نکن ما نمیریم؟😭😭انقد گریه کردم😭دونگههههه بچه ام چطوری گریه میکرد😭

فقط الان عرم میاد☹️ولم کنی بیست سی خط عر عر میکنم☹️

میدونم لازمه ی داستان بود ولی من خیلی دلم گرفت☹️

همون بذار بهش فکر نکنم و فقط تشکر کنم بخاطر این پارت طولانی😍😘❤️

مرسی ک در مورد تعداد پارتا تقلب رسوندی😊❤️

پاسخ:
سلام خوبی یلدا ؟ 
با من باید میل سخنت باشه💀همینی ک گفتم 
اگه خیلی توصیف نمی کردم اینقد قشنگ نمی شد ک شما گریه نکنین...ک احساساتی نشین.مگه نه ؟ 
قول میدم همه چی خوب شه 
خواهش میکنم 🙆💞
فداااا💀😁
سلام خوبی؟ 
وای من که مردم سر این قسمت انقدر که گریه کردم... بمیرم 5 ساله ام تحمل یه لحظه دوری نداره چه طوری میخواد 10 سال صبر کنه... بعدش که بشه 15 ساله دیگه شیرین بودن دونگهه رو هیوک نداره... نمیدونم غصه چیو بخورم 😭😭😭😭😞😞
پاسخ:
سلام مهسا .خوبم تو خوبی ؟ 
آره دقیقا😭😭 اونقدر کوچیکه ک باور نمی کرد هیوک داره گولش میزنه ک فقط میره یکم بیمارستان بستری شه 
ینی ب همون ی ذره هم راضی نبود ک هیوک تنها بره و برگرده..حالا چجوری طاقت بیاره وقتی هیوک برا و برنگرده ؟ 
غصه نخو همه چی خوب میشهه
سلام 
اصن به فنا رفتم داغون
اگر حتی عطر دستای تو یادم بره 
یا اگه خورشید چشمای تو از یادم بره 
دل من تو رو میخواد 
اونور ابرا که باشی 
دلم من فقط تو رو میخواد 
مرسی از عکسای مایک و ماریا معلوم بود که خیلی ناز بشن
پاسخ:
سلام شاعره من 
من جرررر 
😭😭😭
😭😭😭😭
😭😭😭😭😭
فدای تو خب
سلام سلام
من احساساتی شدم T_T
آخرش بچه کادو هاشو با هیوکیش باز نکرد که T___T 
الان وقتی دونگهه خوابه هیوک میخواد بره؟ دلم واسه دونگهه کبابه 
کل این قسمت یه طرف اون تیکه ی آخرش یه طرف T_T لعنتی خیلی خوب بود T_T
اون تیکه ایم ک دونگهه داشت با اون دستای کوچولوش موهای هیوکو میشستم من مردم T_T 
وسط اینهمه آه و ناله یکم واسه مایک عر بزنم حالا
منم میخوام برم با مایک دونگهه رو بزرگ کنم خب! مایک بدبخت بیچاره یکی باید حواسش بهش باشه نمیتونه تنهایی از پسش بربیاد من برم کمک:|||||
ما ندیده و نشناخته عاشق مایک شدیم دیگه عکسشو ک دیدیم جامه پاره کنان پیاده میریم لس آنجلس😐😂
(یاد اینای افتادم ک پیاده میرن کربلا:| با به عشق مایک باید گروه شیم پیاده بریم آمریکا:| ای وسط باید از چندتا اقیانوسم شنا کنیم به به:|)
دیگه تهشم اینکه مرسی*-* خسته نباشی*-*
پاسخ:
سلام اسم قشنگ 
چ خبر 
کادوهاشو باز نکرد..کیکی ک پختنو نخورد ..
اینا تازه بخشی از کارایی ک باید میکردن و نکردن بود 
هیوک هنوز خیلی خاطره میخواس با این کوچولوی ناز بسازه😢
تیکه آخر ؟ همون جمله هه ؟ آره عین لالایی بود حتی ..ولی دونگهه هیچ وقت نشنید..
ی فکری !
برو زن مایک شو..بعد راحت کنارش بشین دونگهه رو بزرگ کن.با یه تیر دو نشون بزن😀
بهونه ام نیار ک نمیتونه از پس دونگهه بر بیاد.مرد زندگیه مایک :||| 
وای کربلا خیلی باحال بود😂😂😂
سلامت باشی🙆
سلااااامی دبه گرمی پتووو😂😍
اخییییی ماااایکو ببییین 😍
وااای دلم خووون شد بمیرمم براشون وااای حالا هیوک چجوری میره 🙁🙁
الهی بمیرم براااشون ☹️☹️اونجااااش دونگهه قووول داد وااای خدایا🤭😱
یه خسته نباشید تپل برایت 💪🏻😻
پاسخ:
ااگه پتوی دونگهه باشه قبول😂😂💞
جذابههه؟ 
هیوک ...دیگه واقعا باید ی جوری بره ک دونگهه نفهمه ☺
یه سلامت باشی تپلللل
سلام به عزیز دل 
شقایق جونی❤❤
وای محشر بود من به احترام قسمت سر تعظیم فرود میارم 
اصن اتیش گرفتم فوق العاده با تموم گوشت و استخون عمق درد از هم جدا شدنشون رو حس میکردی واقعا بی نظیر بود 
اون ماهی دلم براش اب شد کی فکرشو میکرد اینقد از دوری هم داغون بشن فدای دل گنجشکی نازت بشم چشمای بارونیت که از همه کس معصوم تر و پاک تری 
یکی از بهترین عاشقانه ها و خواستنی ترین صحنه هایی بودش که دل هر کسی رو به لرزه می انداخت مرسی عزیزم مایک از رو تصویری که گذاشتی خیلی به دل میشینن ماریا هم خیلی خوشکله 
بهترین زندگی زودتر خوب شو 😢😭😭😭😭

پاسخ:
سلام فائزه خوبی ؟
ایولل دوس داشتی ؟😍
خیلی حس خوب میگیرم وقتایی ک حتی با وجود غم و جدایی نوشتن خواننده بهم میگه عالی بود و تاثیر گذار و دوسش داشتن و اینا 
میخوام نشون بدم جدایی نوشتن هم گاهی اوقات قشنگه .تا وقتی ک درد مطلق ندی ب شخصیتهای داستان .
ماریا خیلی نازه آره .راحت حالا تصورش کنین😍
 علیکه سلام، نمردمو اسممو اون بالا ها دیدم، اشتباه خوبی بود، ها ها ها
واقعا شماره مایکو نداری، ایونهه که واسه همن به من چیزی نمیرسه،عجب جیگریه، البته بعد جبگرای خودم(ایونهه)
وای هاعه که از الان دلتنگی میکنه میخاد این همه سال چیکار کنه.نکنه بعدد چن سال هیوکو یادش بره؟
هووووییییی عزیزم، نوشتت عالییههههه، بوسسسسسسس
پاسخ:
یاسمین هوووووی😂😂😂
بلند صدات کردم ک از بین جمعیت بشنوی صدامو😀😂
ایونهه نچ نمیشه ولی مایکو فعلا میتونی برداری
تا پارت بعدی مال تو بعدش دیگه صاحاب داره 
ب نظر تو یادش میره؟:)
خواهش میکنم بوووسس
چرا نتونستم جلو خودمو بگیرم:)
من حالا چ جوری بخوابم:)
پاسخ:
از بس کنجکاو و عجول و بی طاقتی
جا نذاشتی برا شخصیت مایک عر بزنم که😭😭😭😭😭😭😭😭😭
انقد بغض کردم گلوم سوخت😭😭😭😭😭😭 
چند قسمتش اینجوریه😭😭😭 من تحملشو ندارم😭😭😭😭
میشه وقتی هیوک برگشت هیچکش نمیره؟ 😢😢 میترسم الکس بمیره😢
ای کاش قسمت بعدیش ده سال بعد بشه کم عر بزنیم😭😭 ولی خا اونموقع هم داستان زود تموم میشه😭
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
بعد این ماجراها میام ایدیه مایکو ازت میگیرم😢😭 فعلا شرایط پیچیده اس 😭😭 بزا اوضاع یکم اروم شه میام😭
پاسخ:
عز بزن منم پایه تم😭😭
بغضتو بریز بیرون بذار خالی شی خیلی حس سبکی میده 
دیگه قسمت بعدی اخریشه ک اینجوریه 
جدایی تموم میشه😍
ن بابا ب این زودی تموم نمیشه نصفش مونده هنوز 
مایک مال تو بیا خودم دو دستی میدمش بت🔥
نابودم کردی یهنی 😭 من بچه که بودم خیییلی مامانبزرگمو دوس داشتم یادم میاد وقتی جایی میموند انقد گریه میکردم تا پاره شم حتی یادمه یه بار کم مونده بود بخاطر اینکه با ما برنمی گشت از ماشین بپرم بیرون 😂 می فهمم خیلییی سخته خیلییی 💔
ایکاش زودتر بگی ۲۰ ساله بعد ...
مرررسی بابت این قسمت فوق احساسی و بازسازی خاطره هام 😘😍
و کلی خسته نباشی ❤


پاسخ:
الانم دونگهه دقیقا همچین حسی داشت ..حتی خیلی بیشتر لژ بچگی تو 
چون هیوک شده بود همه چیزش.هیچ کس جز اون نداشت💔
یا خدا چرا بیست سال ؟
خواهش میکنم عزیزممم ،از توام ممنون 
سلامت باشی😍🙆
شقاااااا 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
من مردم کههههه😭😭😭
خط به خط این قسمتو عر زدمممممم بجای هیوک 😭😭😭😭
اصن نمدونم چی بگم جیگرم اتیش گرف برا زجه های هاعه 😭😭😭😭😭😭😭😭😭
وای حالا هیوک چجوری میخاد برههههه براش سخت تر شد کههههه 😭😭😭😭😭😭😭😭😭
فدایت که مینویسی 💙😙😗😚😘😭
پاسخ:
فررررر😭😭😭😭😭😭
اموجی گریه شده اولین اموجیم تو اخیرا😂
عاره این پارت سنگین بود 
ولی برو خودتو برا پارتای بعد آماده کن💀
اونموقع دیگه همش قلب میپاچی 
فدایت ک میخونی😍
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

پاسخ:
ای خدااا😭😭😭😭😢😢😢😢💔
سلاااام شقااااااا جونم 😭😭😭😭😭😭😭😭

واقعا هیچ حرفی برا گفتن ندارم....هیچ حرفیییییییی.....
فقط ب معنای واقعی کلمه مُردم....نمیتونم نفس بکشم ....

فک کنم ی کشتار دسته جمعی راه انداختی....😐😭😭😭😭😭
پاسخ:
سلام نیکوی من 😭😭
همه با گریه سلام میکنن منم با گریه جواب میدم😭😭😭
خدا نکنه 
یه بار دیگه جلو من ازین حرفا بزن😐😐😐🔥

😭😭😭😭😭😭منتظرم این قسمتا تموم شه😭
پاسخ:
میییشههع😢
فک کنم تا اخر این قسمتا چند بسته دستمال تموم کنم😭😭😭😭
خیلییییی گریه دار بود یعنی دلم برا دونگهه کباب شد بمیرم الهی براش اون جایی که هیوک داشت از عادتای دونگهه میگفتااا اصن نمیدونی چه حالی شدم 
عزیز دلم که ازصب از خودش جداش نکرد 😭😭
عزیزم که انقد دوسش دارن این خانواده من چقد الیزابتو مایکو دوست دارم اخه😭😭مایک خیلی خوبه میگه میرم کره ای یاد میگیرم😭😭
بمیرم برای دونگهه چه گریه ای میکرد 😭😭
من از صب هی دارم با خودم میگم کی شب میشه این اپ شه 😂دستت درد نکنه خسته نباشی❤
پاسخ:
اییییی بابا گریه نکن 😭😭😭
دیدی هیوک ی طوری داشت از دونگهه براشون حرف میزد انگار ک یه عمره میشناستش 
انگار ک بچه شه و تمومه این پنج سال بزرگش کرده 
ب همین راحتی تو همین مدت کم تمام رفتارا و عادتاشو فهمید 
مایک حتی وقتی هیوک بود داشت سعی میکرد یاد بگیره.حالا ک هیوک نیس دیگه تموم اولویت زندگیش یاد گرفتن زبون دونگهه میشه 😭😭
خواهش میکنم 
رسما به فاک رفتم
وحشتناکهههههه وحشتناک
من با ایونهه نفس میکشم چه در واقعیت چه در داستان تحمل ناراحتیشونو ندارم .. من میمیرم 
وای خط به خطشو اشک ریختم دلم یهویی عجیب تنگشون شد
حالم خیلی بده بدددددد
ممنونم که انقد دلچسب مینویسی
خوشحالم که بعد از مدت ها دارم یه چیز درستی میخونم
پاسخ:
شط خعب 
ب این فک کن ک بعد از هر سختی ای ی شیرینی مطلقه 
چون سختیا و جدایی ها داستان ها رو قشنگ میکنن
وای مررسی خب😍😍💙
خدای من.. این قسمت واقعا دردناک بود.. هنوز دارم اشک میریزم.. 
بمیرم الهی واسه دونگهه... درسته واسه هیوک خیلی سخته ولی دونگهه فقط یه بچه پنج ساله بی کس و تنهاست که حالا داره تنها حامیشو از دست میده... حس میکنم میتونم خیلی واضح صدای هق هق گریه ها و جیغ هاشو بشنوم... میتونم گره مشت کوچیکشو روی لباس هیوک ببینم.. چه زندگی سختی.. واقعا دونگهه چطور باید دووم بیاره؟ 
حس میکنم وقتی هیوک از خواب بیدار شه دیگه این دونگهه وجود نداره... امیدوارم قلب معصوم و مهربونه دونگهه تو این دوری یخ نزنه...
ممنون عزیزدلم حتما قسمت سخت و حساسی بوده واست خیلی خوب از پسش بر اومدی...
بیصبرانه منتظر قسمت بعدم 
پاسخ:
گریه نکن😭😭
آره دقیقا..اونی ک سختی می کشه دونگهه س نه هیوک.چون هیوک فقط میخوابه.
خیلی بهش وابسته شد ب همین سادگی نمیتونه حالا دل بکنه..اصلا هیچ وقت یادش نمی ره😢
تو فرشته بودن و معجزه بودنش شک نکن.از اول عین معجزه بود برا هیوک پس بعدا هم همینطوره و عوض نمیشه .
خواهش میکنم عزیزم فدات
مردم خط ب خط بجای هیوک من گریه کردم اخرشم ک با ضجه زدن هاعکو همراهی کردم ..خیلی غصه داره میشه قسمت بعد بره اینده زمانی ک هیوک باید پاشه؟؟؟شاید باورت نشه ولی بعده خوندنش پیشم بودی تو بغلم میچلوندمت
پاسخ:
الهی بمیرم براششش😭😭😭
نه هنوز..قسمت سیزده هیوک بیدار میشه 
عزیزممم بیا بغل😍
وای خیلی بغض داشت اصلا .اصلا جیگرم اتیش گرفت .خیلی خوب صحنه سازی کرده بودی .
پاسخ:
آره قسمت سنگینی بود 😢 مرسییی
من همین دیشب این فنفیکو شرو کردم..از اول تاقسمت نهمش یجا خوندم😁😁خیلی عالییییه😭😭الانم مشتاقانه این پارتو دان میکنم تا بعد بخونم!خسته نباشین واقعا!در ضمن من عاشق فنمیداتونم هستم😭😍خیلی خوبنننن💙
پاسخ:
خیلی خوش اومدییییی ب جمع ما😍😍😍😍😍مرسی فدات 
سلامت باشی عزیزم نمیخواد رسمی حرف بزنی راحت باش😍💞
 طفلی دونگهه بیچاره م 😭😭😭😭 
آخه این بچه که اینقدر حرف گوش کنه آخه چرا لحظه آخر اینقدر شوکه ش میکنن خوب از اول آماده ش میکردن دلم واسه ضجه هاش کباب شد 😭😭😭
وای من طاقتشو ندارم کاش هیوک زود بخوابه بیدار شهههه 😭

پاسخ:
قربونش برم من😭😭
اوه از قبل بهش میگفت سخت تر میشد .دونگهه از همون موقع مقاومت میکرد 
😭😭😭😭
میخوابه زودم بیدار میشه نگران نباش
سلام خسته نباشی
وای خدا از صبح یه ثانیه هم دونگه تنها نگذاشت همش پیشش اون حمام خدایا با اون دستای کوچولو داره سره هیوکی میشوره هیوکی تو دلش چه طوفانیه بیمارستان نگو چقدر سخت چقدر گریه داره چه توصیه های الیزابت من نفهمیدم که تو چقدر مسئولیت پذیر شدی عزیزم هیوکی ماریا الکس مایک چقدر سخته چه طوفانی راه انداخت این کوچولو این جوجو نازنازی چه گریه ای چه دادایی که نزد چه فریادهای که سر نداد اون هیوکیشو میخواست وقتی عمویی گفت برو خودشو کشت وای آغوش هیوکی ولی بازم گریه عزیزم از بس گریه کرده لالا رفت تو خانه خودشون این داستان طوفان بود
مرسی عالی بود پر احساس 
پاسخ:
سلام سلامت باشی^^ 
آخه روز آخر بود و میخواس ی لحظه رو هم از دس نده در عین حال دونگهه از هیچی خبر نداش:))
الیزابت هیوکو بزرگ کرد حالا باورش نمیشه هیوکه خودش انقد بزرگ شده باشه ک یه بچه رو بخواد بزرگ کنه .
خواهش عزیزم 
سلام شقایق😭😭😭😭😭😭 واااااای چقد این قسمتش گریه دار بود گریم گرفت😭😭😭😭از همون اولش که هائه رو هی به خودش میچسبوند اون دیالوگاشون عشق من کیه نفس من کیه عاشق این دایالوگام😍😭  تو بیمارستانم که هی تقلا میکرد برسه به هیوکش وااااییی چقده گریه دار بود 😭😭😭😭😭😭😭🥀 فیکت لنتی یه حس خیلی خوب به ادم میده اینکه چقده دوست داشتنای بینشون قشنگه چقده عشقن 😭🥀🥀🥀 بعدم که هائه میخواد منتظر بمونه کی هیوکیش بیدار میشه وااای بچم😭😭😭😭😭 هیچی دیه این قسمت یه عالمه عر زدم :| خخخخ 😂خیلی خیلی منتظر قسمت بعدم‌❤میدوستمت فایتینگ 🥀🎈😍
پاسخ:
سلام بانو 
آره خب جدایی بود چ کنم..مگه اینقد احساساتی ام دیگه نمی شد نوشت بس ک این بچه ب هیوک وابسته شد😭😭😭😭دیدی تا لحظه آخر هیچی نمیدونس..از هیچی خبر نداش😭😢
اخجون مرسیی از تعریفاتت😍😍
آره کلا بار این جدایی سنگین رو دوش کوچولوی دونگهه س:) 
می تو فدای تو😍😍😍
دروووود!  
اول اینکه بگم:  مشکلی با وب ندارم بیبی, فقط ایندفه من فلک زده یه هفته مسافرت بودم تنظیماتم بهم ریخت 😓
و دوم:  
عکسسسسسسسسسسسسس!!!!  
عکسسسس!!!!  
جووون!  :/
برم بخونم! 👋
بازم همه فوشای احساساتی برا تو!  😂❤💙 

پاسخ:
عزیز منی 
ن فقط چون بخاطر باران تو تلگرام بیشتر سر و کله داریم گفتم اونجا راحتتری فایل بدم بت 
مایکک جاذابه ؟💀💀💀
بدو بدو 
ممنان فوشات منو کشته خب😻😻😂😂😂💞

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی