فیک پنج ساله قسمت پنجم

شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۳۵ ب.ظ

"پنج ساله"

زوج : ایونهه

ژانر : عاشقانه

هپی اند

نویسنده : شقایق

HeeDictator89

قسمت پنجم

سلام و درودددد بر شما فیک خوانانه معتاد و شیپرفرما

چ خبرا؟

انگار همین دیروز بود پارت قبلو آپ کردم:|

دیدین فسقلی چجوری خونه رو با خریداش تبدیل کرده بود به فروشگاه خانه کاشانه؟-_-

حالا بیا و جمع کن اون بساطو-___-

یادتونه از نگرانی هیوک راجب این که خونواده ی عموش یا هم کلاسیاش دونگهه رو ببینن میگفتم؟

دل مشغولی هیوک الان همینه..چون از اول داستان ی روحیه ی سرد و بی احساس و مغرور داشت الان یه جورایی خجالت میکشه که مایک و عموش اینا دونگهه رو ببینن

با خودش میگه چه فکری راجبم میکنن..من همونی بودم ک میگفتم "بچه ها واقها عذاب آورن" :)

ولی این دل مشغولی خیییلی زود و بی دردسر کنار گذاشته میشه*-*

راستی راجع به مایک بگم..مایک پسرعموی ناتنی هیوک.پسره عمو الکسه*_*

از بچگی با هیوک بزرگ شده و از ی برادرم واسش عزیزتره

و بخاطر این چند روزی که این معجزه کوچولو تو زندگی هیوک نازل شد و هیوک پیچوندش همش ک متوجه دونگهه نشه خب حق داره عصبانی شه

نبینم ب مایک فوش بدینا با من طرفین و گرنه XD

مایک یکی از فرشته های این داستانه*-*

در همیییننن قسمت خواهیم خواند....

DOWNLOAD

۰ ۰
۹۷/۰۵/۲۷

HeeDictator 89

پنج ساله

۱۴ مهر ۹۷ ، ۲۱:۴۴

بارسین

یعنی به طرز وحشتناکی دلم میخاد دونگهه رو بخورم🤤🤤🤤🤤

اون قسمتایی که خجالتتتتت میکشه یا اون اولش ک از خواب بیدار شد و مایک دیدش

یا اونجا ک لباساشو بارکیف عروسکیش توصیف کردی

به طرززززز زجراوری خوردنیه😂😍😍😍😍😍😍😍😍😍

۱۱ مهر ۹۷ ، ۲۰:۰۳

شقایق جونی خوب ببین الان یهو اومده قسمت پنج😂😂😂😂الان تکلیف من چی میشه؟ ٥و بخونمممم ؟ کجای سایت بگردم تا بیابمشش؟😅😅😅

۱۲ شهریور ۹۷ ، ۰۸:۱۳

M GamerJewElfish

شقایققققق:)

تو با قلب ویرانه من چ کردییی؟:)

تو فیکا مینویسن ک انگار پروانه ای در دلش ب پرواز درآمد...ببین من قشنگ هر وقت دونگهه رو توصیف میکنی این جوری میشم:)

اون مودبانه حرف زدن و چشم گفتنش😭😭😭

مالیدن چشماش

نقاشی کشیدنش💀💀💀💀رو پای هیوک خوابیدنش😭😭😭😭😭😭خداااایا😭😭😭😭😭😭😭

چقد من مایکو دوس دارم تو این فیک

چقد مهربونه😍

خوشالم بالاخره وقت پیدا کردم ک فیکتو بخونم😭تورو خدا اینو تموم کردی یکی دیگ بنویس شقایق😭😭😭

۰۷ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۱۹

Mino

آخرش مایک دونگهه رو برای خودش نگه می‌داره .

چجوری پدرش اونده آمریکا ولی کرده بچه رو ؟

ممنون

۳۰ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۲۳

یه عاشق ایونهه

سلامت نویسنده جووونمم😚ممنون که هستی و سر وقت آپ میکنی❤

الان سه قسمتو دانلود کردم 😊عاالییی بوددد👍👍

اول خواستم تو قسمتهای قبلی نظر بزارم اما گفتم یه جا نظر بزارم😄

عاشق ماجرا شدم😍اونجا که رفتن خرید ...ساعت خرسیی...... خوندن ساعت.....دلواپسی هیوک برای دونگشش...واییی از چی بگمم اخههه😃عاشق شخصیت دونگهه ام😍ایی جان اونجا که رفت بغل هیوک نشستا😍😍واییی دستت درد نکنه عاشقق قلمتم ❤منتظر ادامشمم😊

۳۰ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۲۴

TNT

درین درین !

هاااای! چطوریای؟

خب اول از همه, مایک واقعا یه رفیق واقعیه, یه برادر عزیزه! اصلا هم ازش بدم نمیومد چون ..امم..هممم..نمیدونم چرا! یه حسی غریبی داشتم دیگه!
وقتی یاد حرفاش و نگرانیاش میفتم هی بیشتر به این موضوع پی میبرم..
از همه قشنگتر هم کله شق بازیاش برای هدایت هیوک به راه راسته! 😂

وقتی هیوک میگه وقت نداره, بدجوری رو مغزمه! ولی خب به معجزه ی بودن دونگهه براش ایمان آوردم!

بالاخره یکی این فسقل رو دید و من واااقعا از واکنش مایک ممنونم!
مرسی که ناامیدمون نکردی مرررد!!! 😂😍
واس این هیوک جدید و دوس داشتنی داره ضعف میره! 😍
از حق نگذریم, ما هم دست کمی از مایک نداریم :/

مسواک زدنشون :/ حس میکنم مسابقه گذاشتن ؛ پس لثه هاتون دریده نشده فرزندانم!

باهم کره ای پچ پچ میکنن, پچ پچچچچچچ!!!!! بیخ دل هم!
چه توو خونه, چه توو کلاس!
بریم که همه رو زخمی کنیم از این تعاملات! 😜

از اونجایی که بچه آرومیه, ایده قشنگی بود که ببرنش کلاس و دیگه تنها نمونه!
نقاشیش و مداد رنگیاش.. هیکل نحیفش پشت نیمکت..چسبیدنش به هیوک..اون ارامش لعنتیش..سلیقه ی لعنتی تر هیوک توی خرید وسایلش..عررر!

وااااای!!! واقعا به سرم زده بود که مایک بخواد کره ای یاد بگیره!!! وااای دست و پا شکسته حرف زدنشو!😂😂😂
خل شده میخواد توی این سگ سرما حرف از بستنی بزنه! 😂
باشد که کم کم دونگهه هم انگلیسی حرف بزند!! :/

دارم توی ارامش فیکت حل میشم! ☺☺☺
قابل لمس دوس داشتنی خر!!! ☺
💙💙💙

۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۹:۵۳

Zara

این عادت سیگار کشیدنو از سرش میندازه....این فسقلی نیم وجبی کاری میکنه که هم سیگتر نکشه هم پی درمانشو بگیره هم بهترین دانشجوی دانشگاه بشه ...اخلاقشم که نگم برات و معجزه دونگهه که همه رو متعجب میکنه حالا ببین کی گفتم....وای اخه وقتی گفت شکلات و بیسکوییت میخوای و قیافشو اونجوری دیدیچطوری دوووم اورد و نمرد واسش؟ لعنتی خوردنی رو....اصلا دونگهه که امروز عشق کرد از دانشگاه هیوک به خاطرش هر روز میره کلاس😂 د این حد معجزست تو زندگیش حالا ببین کی گفتم....وای شی شی مرسی ازت عشقم عالی بود یه عالمه یه عالمه یه عالمه منتظر ادامشم و یه عالمه بووووووووووووووووس گنده گنده گنده پر از انرژی مثبت برات😍😍😍😍😍😍😍

۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۸

Clara

سلام به نویسنده عالی وگل

طی این پنج قسمتی که از این فیک خوندم واقعا فضاسازیش و رابطه دونگهه وهیوک خیلی دوست داشتم از این که دو تا شخصیت متفاوت کنار هم میفتن دونگهه با مهربونیش قلب سرد هیوکو از اوت حالت و شرایطی که داره بیرون میاره و به زندگی مشتاق ترش میکنه وهیوک کی برای یه بارم شده میخواد بی تفاوت نباشه و جون یه نفر نجات بده لذت بخشه وروند تا به اینجا داستان که رفته جلو رو خیلی خیلی دوست داشتم اما ایندشون اینکه هیوک چه گذشته ای داره دونگه که کمکم بزرگتر بشه چه احساسی بهش پیدا میکنه رو خیلی دوست دارم بفهمم دوست ندارم تحت هیچ شرایطی از هم جدا بشن شک ندارم که بهترین میشه حتی اگه هیوک ومپایر باشه منتظر قسمت های بعدیش هستم

۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۱

mahsa

سلام روز بخیر... حالت چطوره؟؟

اینقدر دونگهه شیرینه میترسم مرض قند بگیرم چطور یه آدم میتونه آنقدر شیرین و کیوت باشه... امیدوارم هیوک بگیره آنقدر فشارش بده تا آب لمبو بشه خیال منم راحت بشه... و اینکه واقعا یه بچه آنقدر مودب برا من جای سوال داره 😂😂😂😂

مرسی از قلم قشنگت عزیزم 😘😘😘

۲۹ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۲۲

m&e&d

دست گلت درد نکنه که دونگهه رو اینقدر شیرین,هیوک رو قابل انعطاف و رفرش,مایک رو اینقدر عاقل و یه پشتیبان خلق کردی.

می بینم که آب دهن مایک هم بعد هیوک راه افتاده برا دونگهه,یعنی میتونن اونو قسمت کنن یا نه؟

در آینده دعواشون نشه سر دونگهه؟

فعلا بجز بیماری و دودی بودن هیوک روزای ارامی رو دارن میگذرونن,خدا آخر و عاقبتمون رو بخیر کنه.

یعنی ممکنه یه الف بچه نابغه رفتاری و شکلاتی بتونه دودی بودن هیوک رو ترک بده و به سلامتی از دست رفتش برگردونه

۲۹ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۰۳

آواتار

در مورد فیک هم راستش من اصلا منظورم تباه شدن آینده ش نبود...بیشتر کنجکاوم بدونم هویت دونگهه در آینده نه چندان دور وقتی میخواد بره مدرسه قراره چی بشه!

و اینکه قسمت جدید رو هنوز نخوندم...وقتی خوندم دوباره کامنت میذارم...با تشکر :)

۲۹ مرداد ۹۷ ، ۰۹:۴۷

Nick

میدونی هم ومپایر دوس دارم بشه هم نه ....همون ایده ک گفتمم دوس داشتم 🙄😐

ولی خو میدونم ی حرکتی میخوای بزنی ک ب فکر ما خطور (ختور ،خوطور،خوتور،خُطُر،خُتُر،.... 😐نمیدونم چجوری نوشته میشه فقط شنیدم 😐) نکنه!!

ببین شقایق جونم قول دادی سه وعده آپ کنیااااا من همینجا نشستم 😈

💋

۲۹ مرداد ۹۷ ، ۰۳:۲۴

Yalda

سلاااااام نویسنده جان خوبی؟خسته نباشی❤️

واس پارت قبل نظر گذاشته بودم ولی الان ک رفتم ببینم جواب دادی یا ن دیدم نیست

ممکنه کلا ثبت نشده باشه؟یا شما پاک نکردین؟🤔

به هر حال مجدد عر میزنم کلییییییی

انقد که هیوک دونگهه رو قایم میکرد من ناخوداگاه میترسیدم نکنه اینا بفهمن هیوکو مجبور کنن دونگهه رو ول کنه

عاقا من طاقت ندارم هیوک از وقت حرف میزنه😭😭نکن شقایق جان ما تحملشو نداریم😭😭

مسواک زدناشونو من کجای دلم جا بدم اخه😭چرا انقد قند عسله دونگهه اونجا که در اتاقو باز کرد اومد پیش هیوک و مایک من رسما میخواستم با توصیفت بای بدم به زندگی😐😭

خیلی فیک شیرینیه خیلی❤️

مرسی کلی❤️😘

(اشتباه پارت قبلی گذاشتم این نظرو اول بعد متوجه شدم مال این پارت بود😐😂)

۲۹ مرداد ۹۷ ، ۰۳:۱۳

Zohreh

سلااااام عالی بود عزیزم مخصوصا اونجا که دونگهه تو دانشگاه سرشو گذاشت رو پایه هیوکیش😍یا اونجا که مایک برایه اولین بار دیدش و کلی از دونگهه خوشش اومد💕

مایک و خیلی دوس دارم خیلی هوایه هیوکو داره💖خلاصهههه عاااااالللللللییییییی منتظره پارته بعدیشم 😘

۲۸ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۵۸

Mitra

شقایق جونم عاااااشقتتتتتممممممم این قسمتم مثل همه قسمت های قبلللللل مرگگگگ بودددددد خیلی عالیه خیلیییی😍😍😍😍😍چقدرررررر هیوک و دونگهه و مایک و خودت دوست داشتنی هستین😍😍😍😍😍😍من میدونم من زنده نمیمونم ک پارت اخر این فیکو بخونم بااین روند آدم کُشی ک داری پیش میری😍😍😍😍😍💙💙💙💙💙مرسییییی💋💋💋💋

۲۸ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۵۵

Shakila

خب به نام خدا

ابتدا با ارامش شروع میکنیم

در مورد سئوالی که تو پارت پیش ازم پرسیدی که مگه دنبال نمیکنم که روزای اپو بدونم

خیلی خیلی خیلیییییی شرمندت شدم وقتی اینو پرسیدی خب راستش قبل از اینکه شرو کنم به خوندن فیکت داشتم به این فکر میکردم که یه موضوع کلیشه ای داره مثلا موضوعش درمورد دور بودن ایونهه به مدت پنج ساله و اتفاقاش تو این مدت

واقعا فکر نمیکردم که موضوع به این گیرایی داشته باشه😊😊

برای همین تا وقتیدکه پارت سوم نیومد نرفته بودم بخونم و از روزای اپش خبر نداشتم

نویسندگی واقعا سخته چون باید بتونی در عین اینکه موضوع رو کاملا و با حزئیات بدون اینکه خوانندت رو خسته کنی بیان کنی و بدونی که میخای برای ادامش چه جوری داستان رو پیش ببری و باید بگم که خیلی از نویسنده ها هنوز نتونستن که به این هدف برسن

مخصوصا رمان هایی که غیر از سوجو و معمولی خوندم واقعا مزخرفن وخیلی کم توشون خوب پیدا میشه

و باید بگم تو یکی از افرادی هستی که واقعا تو این کار موفق بودی 👍👍

وتونستی مخاطب رو محوبه داشتانت بکنی طوری که هیچ وقت از خوندنش خسته نشن

من مطمعنا بعد از تموم شدن فیکت حداقل بالای چهار بار فیکت رو میخونم😀😀

چون به نظر از فیک هایی هست که خیییلیییی میدوستمش😊😊💗💗💙💙

فقط از نظر یه خواننده گفتماااا

نه بیشتر😍😍

و خب میریم سراغ پارت پنجممممم

مثل همیشههههه عالیییییی

دانشگااههههه😭😭😭

وقتی سرشو گذاشت رو پای هیوککککک😭😭😭

مایک خیلی خوبههههههه

ببین چه جوری اخه داره تلاش میکنه با دونگهه بحرفه😭😭😭

ای خدااااا😭😭

اونجا که از خواب بیدار شده بود اومد تو بغل هیوکیششش😭😭😭

نکش سیگار لعنتی😐😑😑

نکشششششششششششسششششششششش😭😭😭

اییییییی😭😭😭

نمیتونم قیافشو با سیگار تصور کنم😭😭😭

از بس بچه پاکه😭😭😭

الهییییی😭😭😭

عالی بود😭😭😭👍👍👍

۲۸ مرداد ۹۷ ، ۱۵:۲۷

Moonytab

سلااااام و اینا...

خسته نباشید عرض میکنم خدمت یگانه نویسنده ی ماهر و کار کشته ی ایونهه شیپرا🤗سلام چیره🙄😂

این پارت هم مثل همیشه بلِسینگ بود و مِلو😌😍

من اصلا به مایک خورده نمیگیرم

در هر صورت اون از وجود دونگهه خبری نداشت و خب مسلما بدون وجود دونگهه بهانه های هیوک دیگه خیلی تکراری و مسخره و حوصله سر بر شده بود که هیچ کمکی به خودش نمیکرد!!!

با تنها موندنش و بیکاریش حال خودشو بدتر میکرد که خب مایک میخواست از این موضوع جلو گیری کنه...

اما بعد از با خبر شدن از دونگهه و کل ماجرا دیدیم که پشت هیوک وایساد،عاشق دونگهه شد،راهکار داد،باهاشون موند و خوش گذروند و کلی اتفاق خوب دیگه که مطمئنم از این به بعدم شاهدش هستیم😍🤗

و خب هیوکی رو داریم که کلللللی عوض شده!!!

یه پسر سرد یاغی و گوشه گیر و آدم به دور تقریبا که از بچه ها متنفره...حالا داره با یه پنج ساله جوری رفتار میکنه که مادر پدر اون بچه اینجوری نبودن باهاش!!!

کسی که شاید یه خرید درست و حسابی رو بلد هم نبوده حالا میره برا یه بچه همممممه چیز میخره!!همه چیز

هواشو داره

تنهاش نمیذاره

دوسش داره

ناز و نرازشش میکنه

دلش نمیخواد هیچ آسیبی بهش برسه و همه جوره حمایتش میکنه!!!

اینا واااقعا از شخصیت قبلی ای که از هیوک دیدیم بعیده!!!🙄🤭

من هنوز درگیر اون داروییم که عمو الکس به هیوک زد🤔🤔

مگه هیوک چه مشکلی داره که داروی اونجوری مصرف کنه🤭🤷🏻‍♀️

و این که خب دیدن این لبخندا و نرم شدنای هیوک اون قدر جذابه که هر کدوم از اون قسمتا رو دوبار میخوندم...از بس بلِسینگ بود😍😍🤭

و شیرین ترین قسمت این داستان

دونگه جیگر عچل پچل😍😍😭😭😭🤭

اونجوری سر کلاس نشسته بود نقاشی میکشید داشتم میمردم براش

اونجوری اروم و کوچولو...پشت یه میز کنار هیوک...اون توجه ها خجالتی گوگولیش به بقیه بچه های کلاس...خواب شیرین عسلش رو پای هیوک...هیوکم دست کرد تو موهاش..عاخ🤭هارتم😭🤭🤦🏻‍♀️

میگفت به مایک کره ای یاد میدیم😍😍😁خدا خدا🤭ناز بشی تو

بعدم تعجبش از کره ای حرف زدن مایک😭🤭

خلاصه که کیف کردم

مرسی

خسته نباشی

بی نظیر مثل همیشه

بی صبرانه منتظر پارت بعدم😍😍😍💋💋💋

۲۸ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۲۷

Faezeh

سلام عزیزم

هیوک خیلی خوش شانسه که اینقدر ادمای خوب و بامعرفت کنارشه مایک خیلی خیلی خوبه واز هر لحاظ هیوکو درک میکنه وبراش احترام قائله این پونت داستان واقعا دوست داشتنیه کلوچه ناز قند هم که همه یه بار ببیننش عاشقش میشن و جاشو تو دل هیوکیش داره محکم و محکمتر میکنه و هیووک با بودن با تو بهترینای زندگیشو تجربه میکنه اما این وروجک یه کار مهم باید بکنه هیوک دیگه سیگار نکشه هیوک دلت میاد جلوی این خوردنی این کارو بکنی نکن این کارو به شدت قسمت به قسمتش شیرین و دلچسب تر میشه فداشون بشم مرسی عزیزم دست گلت درد نکنه💐💐💐💐💋💋

۲۸ مرداد ۹۷ ، ۰۱:۰۰

سلااااااااااام بر تو ای عزیزدل 💙

آخه من چجوری بخاطر این کیوتی ها خودزنی کنم ک کسی شک نکنه؟!😐

واااااااااااای وااااااااااااای چقد ب آب قند نیاز دارم این حجم از خوب و فنا بودن بی سابقست آخهههههه

مایک چ راحت کنار اومد 😍

مگر اینک هائه باعث بشه این پسر پی علم و دانش 😐 بره!!

ی کاری هم کنه ک سیگار هم ترک کنه (از موقعیت خویش سواستفاده میکند...😐)

مرسییییییییییی مرسییییییییییی مرسی ی عالمه 😍😍😍❤💙

-----------------------------------

(جواب کامنت پست قبل 😎)

میدونی یهو اومد تو ذهنم او چیزی ک گفتم😐 فک کردم خیلی بد توصیح دادم 😐 با خودت میگی این دختر دیوانست 😐😐

ینی هیوک ومپایر میشه؟!!!جدی جدی؟!!!(کامنتا رو خوندم ک تا حدودی تایید کرده بودی 🙃 ولی خو شایدنکته انحرافیش بود 🤔)

-----------------------------------------

ما منتظر ادامش هستیم هیچ جا نمیریم همینجا هستیم !!!😊

(قسمت خسته من :عامو حالا ای موقع؟!😪 و وی ب خواب عمیقی فرو میرود....)

۲۸ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۵۳

فاطمه

سلام

من یادم رفت برای پارت قبل نظر بذارم، ببشید😑

کلا همه کارشون قشنگه خریدشون مخصوصا حالت برای انتخاب ساعت، حرفاشون،ساعت خوندن هائه کلا همه چی. بمیرم برای اشکاش فک کرد هیوکم ولش کرد😭

هیوک مرضیش بده؟

به نظرم مایک خیلیم دوست داشتنیه منکه ازش خوشم اومد خیلی مهربونه، کاراش برای ارتباط برقرار کردن با هائه قشنگ بود

مرسی عزیزم عالیه خسته هم نباشی😘😘

۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۵۲

مهدیه

وااای خیلی خوب بود! من یه لحظه حس کردم که مایک به دونگهه حسودی میکنه! ک ک ک😂😂😂😂😂 آقا رفتار هیوکم یه جورایی کیوته!😍😍😍😍 هی کم کم رابطه اش با دونگهه بهتر میشه! منتظر قسمت بعدی ام! دستت طلا

۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۳:۰۱

An ELF

ووووووششش مشت کوشولوشو هیوکیش بخوره*-*

مایک چه مهربونه*-*

امیدوارم قسمت بعدی دونگهه یه کاری کنه هیوک سیگارشو ترک کنه:/ جلو بچه سیگار میکشه بداموزی داره:/

۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۰۵

sara

سلااااام

واااااای نمیدونی که چقد لحظه شماری میکنم تا پارت جدید بیاد

اصن ی وضی !

وااااای هیووووک خدایاااا ماراا بکش 😰 اصلا به طرز فجیعی جذابه هی هر پارت جذاب تر از پارت قبل

وااای اونجاش که دونگهه اومد از اتاق بیرووون اصن منکه مردم دیگه☠️

اینقد ذوق میکنم وقتی میخونم که نگوووو

حسابی خسته نباشی😍😍

۲۷ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۴۴

Obitpariya

سلام سلام مرسی عالی بود با امدن مایک توانست دونگه رو به دانشگاه ببره مایک عاشق دونگه شوده ببین این جوجو ما چقدر دلربا هست که تو دل همه جا باز میکنه عزیزم به این معجزه قشنگت ادامه بده دوستت دارم دوستداشتنی ترین موجود دنیا

My EunHae Reality

My EunHae Reality

فن فیک های شقایق

پنج ساله

هم نفس

ماهگون

فن فیک های مری

Butler

فن فیک های رها

Taken

تک شات

Kidnapped

تمام شده

Concert

mystry6

Fact

FanAccount

live